بَجور، سرزمينى كوهستانى در شمال كشور پاكستان، در ايالت سرحدشمال غربى.
نام اين سرزمين در منابع به صورت باجور نيز آمده است (نك: هروي، 1/120؛
ميرك، 114 ؛ 2 EI).
بجور ميان 34 و 25 تا 35 و 5 عرض شمالى، و 70 و 1 تا 72 طول شرقى قرار گرفته
است كه مرزبنديهاي طبيعى آن را از افغانستان و سرزمينهاي مجاور در پاكستان
جدا مىكند. در غرب آن، سلسله جبال هندوكش، در شرق بلنديهاي اُتمان خيل، و
در جنوب بلندي مُهموند و چيترال قرار دارد. بجور با 25 ميل درازا و 2 تا 7 ميل
پهنا، از نواحى پيشاور به شمار مىآيد كه از مجموعة 5 دره به نام چهارمونگ،
بابوكارا، واتالى (يا اوتالى)، رود و سوركمر تشكيل شده است. برخى از اين
درهها وسيع و بسيار حاصلخيزند و رودخانههاي پرآب در آنها جريان دارد. قبايل
مختلفى در سرزمين بجور زندگى مىكنند كه بيشتر آنان از تيرة پشتو هستند؛ از
جملة آنها مىتوان به قبايل يوسف زايى و سالارزايى، اشاره كرد. بجور از
سرزمينهاي طبيعى و دست نخوردهاي است كه سنتهاي كهن پشتو هنوز در آن از
اصالت برخوردار است (اسپين، 44 ؛ اسكوفيلد، 132 ؛ آسياتيكا، ؛ I/236
«مجله...1»، ؛ VI/219-220 پاكستان، 492 ؛ الفينستون، .(35-37
از پيشينة تاريخى بجور آگاهى دقيقى در دست نيست. بجور بخشى از سرزمينهاي
كوهستانى شمال غربى هند بود كه مسير ارتباطى مناطق كابل و شمال افغانستان
امروزي با شبه قاره به شمار مىآيد. در برخى از منابع معاصر، بجور را بخشى
از سرزمين باستانى اوديانه مىنويسند كه در سفرنامههاي زائران بودايى به
وصف آن پرداختهاند. همچنين بجور را مسير حركت اسكندر براي تصرف پيشاور
مىدانند. بجور به سبب موقعيت مناسب ارتباطى، شاهد رويدادهاي بسياري
بودهاست.احتمالاً نخستين بار در سدة 5ق/11م در هجوم محمود غزنوي، بجور و
سواد كه بخشى از سرزمينهاي سلسلة شاهى بود، به تصرف مسلمانان درآمد
.(98,303-304ٹِ¨ا68-69ٹôً÷÷‘îا147ٹِ‘ُں¤َگ¢“نا17ٹ¢َêّî¨گ)
در منابع دورة بابري نام دو سرزمين بجور و سواد در كنار يكديگر آمده است. در
بيشتر اين منابع، از سرزمين بجور به عنوان جايگاهى ناامن نام برده شده
كه حكومت مركزي از قدرت و نفوذ در آنجا برخوردار نبوده است. بابر (حك 899
-937ق/1494-1531م) در دومين هجوم خود به هند، بجور را كه در مسير سپاهيانش
قرار داشت، تصرف كرد و براي برقراري روابط دوستانه با قبايل ساكن اين
منطقه و جلوگيري از نافرمانى آنان، با دختر يكى از رؤساي قبايل يوسفزايى
ازدواج كرد. در دورة اكبر (963-1014ق/1556- 1605م)، بجور از ولايتهاي سرزمين
سواد در صوبة كابل بود. سپاهيان اكبر در درگيري با قبايل بجور در 994ق/1586م
شكست سختى را متحمل شدند. همچنين، بجور در منطقهاي قرار داشت كه جايگاه
نفوذ و تبليغ فرقة روشنيه در سدة 11ق/17م بوده است و قبيلة يوسف زايى كه
از قدرتمندترين طوايف بجور بود، از بايزيد انصاري، رهبر فرقة روشنيه حمايت
مىكردند، ولى پس از مرگش به مخالفت با پسرش برخاستند. در دورة جهانگير
(1014-1037ق/1605- 1628م)، حكمرانان منتخب كابل بر سواد و بجور نيز حكومت
مىكردند. در دورة اورنگ زيب (1068- 1118ق/1657-1706م)،قبيلةيوسفزايى بر
حكومتمركزي شوريد و درگيري حكمرانان بابري در سرزمين بجور به طور متناوب
ادامه داشت (احمد، 103 ، 48 ؛ اسپين، 34 -33 ، 31 -30 ؛ توزك ... 74؛ بيات،
154؛ ابوالفضل، اكبرنامه، 3/481، 493، 525، 526، آييناكبري، 1/562، 585؛ سجان
راي، 155؛ هيگ، 135 -134 ؛ بختاورخان، 1/367-369؛ بابر، .(I/375-377
با تصرف پيشاور از سوي نيروهاي انگليسى، مبارزة قبايل منطقه از جمله بجور با
آنان آغاز شد. از ويژگيهاي مبارزات قبايل بجور در اين دوره جنبة مذهبى آن
است كه روحانيون محلى در رأس آن قرار داشتند، از جمله جنگ امبيلا در
1280ق/1863م كه با رهبري طرفداران سيد احمد صورت گرفت و جهاد مذهبى
1313ق/1895م كه با رهبري عمرخان در منطقة ديروسواد و بجور روي داد كه تمامى
قبايل، تحت فرمان يك رهبر بر ضد انگليسيان متحد شدند (اسپين، 243 ، 175 ،44 ؛
ديويس،
مآخذ: ابوالفضل علامى، آيين اكبري، به كوشش بلوخمان، كلكته، 1872م؛ همو،
اكبرنامه، به كوشش عبدالرحيم، كلكته، 1886م؛ بايزيد بيات، تذكرة همايون و
اكبر، به كوشش محمدهدايت حسين، كلكته،1360ق/1941م؛ بختاورخان،محمد،
مرآةالعالم: تاريخ اورنگ زيب، به كوشش ساجده، س. علوي، لاهور، 1979م؛
توزك جهانگيري، به كوشش محمدهاشم، تهران، 1359ش؛ سجان راي، «خلاصة
التواريخ» (نك: مل، انصاري)؛ ميرك سندهى، يوسف، تاريخ مظهر شاهجهانى، به
كوشش حسامالدين راشدي، كراچى، 1962م؛ هروي، نعمتالله، تاريخ خان جهانى
و مخزن افغانى، به كوشش محمدامام الدين، كلكته، 1960م؛ نيز:
Abdur Rehman, The Last Two Dynasties of the S ? his, Islamabad, 1979; Ahmad,
Tariq, Religio - Political Ferment in the N. W. Frontier During the Mughal
Period, Delhi, 1982; Ansari, M. Z., Geographical Glimpses of Medieval India,
Delhi, 1989, vol, III; Asiatica; B ? bur, Z. M. B ? bur N ? ma, tr. A. S.
Beveridge, New Delhi, 1970; Cunningham, A., The Ancient Geography of India,
Varanasi, 1988; Davies, C.C., X The North-West Frontier 1843-1918 n , The
Cambridge History of India, vol. VI, ed. H.H. Dodwell and V.D.Mahajan, New
Delhi, 1989; EI 2 ; Elphinstone, M., Kingdom of Caubul, Karachi, 1972, vol. II;
Haig, W., X Akbar, Mystic and Prophet n , ibid, vol., IV, ed. R. Burn, 1987; The
Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1981; Pakistan 1988, Islamabad;
Schofield, V., North-West Frontier and Afghanistan, New Delhi, 1984; Sen. S. N.,
Ancient History of Bangladesh, India and Pakistan, New Delhi, 1988; Spain, J.
W., The Pathan Borderland, Karachi, 1985.
مجيد سميعى