بائوچى1، شهر و استانى مسلماننشين در شمال كشور نيجريه. شهر بائوچى در
1224ق/1809م به دست مجاهد مسلمانى به نام «يعقوبو2» پى افكنده شد و سپس
دولتى به همين نام به منظور اجراي برنامهاي جهادي براي گسترش اسلام در
غرب افريقا در دشت مرتفع بائوچى پايهگذاري گرديد. شهر بائوچى سالها به نام
بنيانگذار خود، يعقوبو ناميده مىشد (اكپوفور، 72 ؛ فيج، 204 ؛ بريتانيكا،
ميكرو، .(I/882
بائوچى در شمال رودخانههاي نيجريه و بنوئه در ميان قلههاي مرتفع فلات
جوس در 10 و 19 عرض شمالى و 9 و 50 طول شرقى قرار دارد (همانجا؛ كوك، 303).
شهر بائوچى از آغاز تشكيل دولت، پايتخت، و از 1926م كه استانهاي ديگر در
كنار استان بائوچى ايجاد گرديد، مركز استان بود (نك: بريتانيكا، همانجا).
بائوچى در تقسيمات كشوري نيجريه در 1976م نيز به عنوان استان تعيين گرديد
( نيجريه،94- 95). اين استان كه 650 ،67كم 2 مساحت دارد، علاوه بر شهر
بائوچى شهرهاي گمب3، جمعار4، كاتاگوم5 و ميسو6 را در بر مىگيرد ( بريتانيكا،
همانجا).
پيشينة تاريخى: در اوايل سدة 13ق/19م در پىگيري جهاد اسلامى براي گسترش
اسلام در غرب افريقا، ابتدا چند اميرنشين مسلمان در مناطقى كه فاقد دولت
بودند و ساكنان غيرمسلمان داشتند، ايجاد شد كه اميرنشين بائوچى از آن جمله
بود (فيج، .(203-204 پس از آن يعقوبو كه ساليان دراز از «دان فوديو1» مجاهد
مسلمان اهل گوبير2 آموزش اسلامى ديده بود، به منظور تشويق قبايل بائوچى
براي گرايش به اسلام به اين منطقه رفت. او مركز كار خود را ابتدا در
اينكيل3 قرار داد، اما در 1809م به بائوچى رفت و دولت - شهر بائوچى را
تأسيس كرد و تا آخر عمر حكومت آنجا را در دست داشت (هاگبن، 172 )؛ برخى نيز
گفتهاند كه مردم منطقة بائوچى پيش از آن مسلمان شده بودند (همانجا).
پس از درگذشت يعقوبو در 1261ق/1845م پسرش ابراهيم به حكومت رسيد
(1845-1877م) كه در اين دوره بسياري از قبايل تابع دولت بائوچى شورش
كردند و استقلال يافتند. ابراهيم در 1877م فرمانروايى را به پسر خود، عثمان
(حك 1877-1883م) واگذار كرد. در زمان حكومت عثمان عمويش مدعى فرمانروايى شد
و آثار خرابيهاي ناشى از درگيريهاي اين دو هنوز در شهر بائوچى باقى است
(همانجا). پس از مرگ عموي عثمان، خود او هم توسط نمايندگان مردم از كار
بركنار گرديد و عموزادة ديگرش بر جاي او به حكومت رسيد كه استبداد و خشونت او
سرانجام به كشتار جمعىِ ساكنان شهر مسلمان نشين گورام4 در 1900م انجاميد
(همو، .(173 اين وضع با ورود نيروهاي نظامى انگليس در همان سال پايان گرفت
و محمد نامى به حكومت رسيد؛ اما وي در 1901م درگذشت و پس از او، حسن تا
1907م حكومت كرد و در آنسال يعقوب نوادة بنيادگذار بائوچى حكومترا به دست
گرفت (همانجا). در 1902م نيروهاي نظامى انگليس كه با اشغال كامل بائوچى دو
بخش شمال و جنوب نيجريه را جداگانه تحت الحماية خود قرار داده بود، اين دو
بخش را نيز ادغام كرد و نيجرية يكپارچه را تحت حمايت خود قرار داد (همو، .(176
بيشتر مردم بائوچى مسلمانند و جمعيت مسلمان اين منطقه كه در 1953م،1/74% از
ساكنان را تشكيل مىدادند، در 1963م به 6/80% افزايش يافت (كوك، 313، 316).
جمعيت استان بائوچى طبق آمار 1991م/1370ش، 413 ،294،4نفر بود ( افريقا ...،
.(802 مردم بائوچى از تيرههاي مختلفند كه مهمترين آنها فولانى5، هوسا6 و
انگاس7 است ( بريتانيكا، همانجا). بائوچى مركز مهم استخراج معادن قلع و صدور
برخى مواد معدنى است. ايجاد راهآهن در 1961م بر اهميت بائوچى به عنوان
مركز جمعآوري بادامزمينى و پنبه و نيز مركز تجارتى غلات، حبوبات، برنج،
پياز و احشام افزوده است (كورنون، 77؛ بريتانيكا، همانجا).
از شخصيتهاي مشهور منسوب بهبائوچى ابوبكر تافاوا بلوا8 اولين نخستوزير دولت
مستقل نيجريه بوده است ( بريتانيكا، همانجا).
مآخذ: كورنون، ماريان، تاريخ معاصر آفريقا، ترجمة ابراهيم صدقيانى، تهران،
1365ش؛ كوك، ژ.م.، مسلمانان افريقا، ترجمة اسدالله علوي، مشهد، 1373ش؛
نيجريه، دفتر مطالعات سياسى و بينالمللى، تهران، 1374ش؛ نيز:
Africa South of the Sahara, London, 1998; Akpofure, R. and M. Crowder, Nigeria,
London, 1966; Britannica, 1978; Fage, J.D., A History of Africa, London, 1995;
Hogben, S.J., The Muhammadan Emirates of Nigeria, Londen, 1930.
پرويز امين