باسيان، شهري كهن در خوزستان، نزديك خليجفارس كه امروزه اثري از آن برجاي نمانده است. جغرافىنگاران اسلامى ازاين محل با عنوانهاي بلد، مدينه، شهرك و قريه ياد كردهاند (مسعودي، 2/28؛ مقدسى، 406؛ ابن حوقل، 2/258؛ حدودالعالم، 137؛ ياقوت، 1/467). اصطخري در نقشة خوزستان باسيان را در جوار شهرهاي دورق و حصن مهدي ترسيم كرده است ( الاقاليم، 54، 55؛ نيز نك: ابن حوقل، 2/249). به نوشتة همو باسيان شهر متوسط و آبادي بوده كه رودي آن را به دو نيمه تقسيم مىكرده است. از باسيان تا حصن مهدي دو منزل راه بوده كه رفت و آمد مردم به آن از طريق آب انجام مىشده است. از دورق به باسيان نيز راه آبى وجود داشته كه از راه خشكى آسانتر و بهتر بوده است ( مسالك...، 65). اصطخري در ذكر مسافات، خان مردويه را ميان دورق و باسيان ياد مىكند (همانجا). ابن حوقل (2/258)، ياقوت (1/467- 468) و ابوالفدا (ص 312) نيز وصف كوتاهى از باسيان دارند. همچنين ابودلف به شاخهاي بزرگ از رود وادي الاعظم (آب شوشتر)، اشاره مىكند كه پس از عبور از ميانة شهر شوشتر از طريق باسيان به دريا مىريزد (ص 92-93؛ نيز نك: حمدالله، 215؛ اقتداري، ديار...، 1/663). به نظر مىرسد اين همان رودي باشد كه مؤلف حدودالعالم آن را شاخة رود شوشتر دانسته كه باسيان، خان مردونه (خان مردويه) و دورق را تا به حد رام اورمزد (رام هرمز) آبياري مىكرده است (ص 46). در سدة 4ق/10م بيشتر آبهاي باتلاقى جنوب خوزستان توسط نهرهايى به طرف دورق جريان يافته، در باسيان به خليج فارس مىپيوست (لسترنج، .(242 جزيرة دورقستان در نزديكى باسيان قرار داشت و لنگرگاه كشتيهايى بود كه از هند عازم ايران بودند (ياقوت، 2/620؛ قزوينى، 195). در 267ق/881م بهبود بن عبدالوهاب بر شهرهاي فَنْدم (ابن اثير، 7/348: فيدم) و باسيان و توابع آنها كه بين اهواز و فارس قرار داشت، حكومت مىكرد (طبري، 9/576). جنگ بين عضدالدولة ديلمى (د 372ق/982م) با بختيار در 11 ذيقعدة 366/ اول ژوئية 977 در محل باسيان واقع شد. در اين نبرد بختيار مجروح و منهزم گشت و به همراه برادر و وزيرش - ابن بقيّه - به «مطارا» فرار كرد. لشكر او نيز پريشان و پراكنده گرديد (ابوعلى مسكويه، 2/368-369). چنين مىنمايد كه در زمان حاضر بزيه يا بوزيه يا بوزي (با 226 ،2نفر جمعيت در شهرستان شادگان) به جاي شهر كهن باسيان ايجاد شده است (امام شوشتري، 263-264؛ اقتداري، خوزستان...، 674 - 675؛ فرهنگ...، 6/61؛ سرشماري...، 2؛ قس: مينورسكى، 50 -51). مآخذ: ابن اثير، الكامل؛ ابن حوقل، محمد، صورةالارض، به كوشش كرامرس، ليدن، 1939م؛ ابودلف، مسعر، الرسالة الثانية، به كوشش پ. بولگاكف و ديگران، قاهره، 1970م؛ ابوعلى مسكويه، احمد، تجارب الامم، قاهره، 1333ق/1915م؛ ابوالفدا، تقويم البلدان، به كوشش رنو و دوسلان، پاريس، 1840م؛ اصطخري، ابراهيم، الاقاليم، چ تصويري، به كوشش مولر، گوتا، 1839م؛ همو، مسالك الممالك، به كوشش دخويه، ليدن، 1927م؛ اقتداري، احمد، خوزستان و كهگيلويه و ممسنى، تهران، 1359ش؛ همو، ديارشهرياران، تهران، 1353ش؛ امام شوشتري، محمدعلى، تاريخ جغرافيايى خوزستان، تهران، 1331ش؛ حدود العالم، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ حمدالله مستوفى، نزهةالقلوب، به كوشش گ. لسترنج، ليدن، 1331ق/ 1913م؛ سرشماري عمومى نفوس و مسكن (1375ش)، شناسنامة آباديهاي كشور، شهرستان شادگان، مركز آمار ايران، تهران، 1376ش؛ طبري، تاريخ؛ فرهنگ جغرافيايى ايران (آباديها)، استان ششم، دايرة جغرافيايى ستادارتش، تهران، 1330ش؛ قزوينى، زكريا، آثار البلاد، بيروت، 1380ق/1960م؛ مسعودي، على، مروج الذهب، به كوشش شارل پلا، بيروت، 1966م؛ مقدسى، محمد، احسن التقاسيم، به كوشش دخويه، ليدن، 1906م؛ مينورسكى، و.، حواشى و تعليقات بر حدود العالم، ترجمة ميرحسين شاه، كابل، 1342ش؛ ياقوت، بلدان؛ نيز: Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966. كريم شريعت