بازَرْگان، شهري در بخش مركزي شهرستان ماكو از استان آذربايجان غربى. اين
شهر كوچك در مرز ايران و تركيه و در 44 و 23 طول شرقى و 39 و 23 عرض شمالى و
در ارتفاع 460 ،1متري قرار گرفتهاست ( فرهنگجغرافيايى...،1/14). بازرگان
پيشتر از آباديهاي دهستان قلعه درهسى شهرستان ماكو بود ( سرشماري...،58)،
اما از 4 تير 1375 به شهر تبديل شد (تحقيقات مؤلف).
چگونگى نامگذاري بازرگان روشن نيست، شايد از آن رو كه بر سر راه ويژهاي
قرار گرفته كه كالاهاي دو قارة آسيا و اروپا از آن مىگذشته است، نام
«بازرگان» را بر آن نهادهاند ( فرهنگجغرافيايى، همانجا).
ويژگيهاي طبيعى: اينشهر بر روي يك برآمدگىرسوبى، مشرف بر رودخانة آق چاي
قرار گرفته است ( ايرانيكا).همچنين رودهاي قرهسو و ساريسو از كنار بازرگان
مىگذرند. قرهسو از كوههاي اطراف شهر سرچشمه گرفته، پس از عبور از دو
كيلومتري جنوب خاوري بازرگان به رودخانة زنگمار مىپيوندد. ساري سو نيز كه
از كوههاي اطراف بازرگان سرچشمه مىگيرد، پس از دريافت شاخهاي از رود
دغوبايزيد كه از تركيه مىآيد و با گذر از 3 كيلومتري خاور بازرگان، به زنگمار
مىريزد. بازرگان را كوههاي بايرام گَل در باختر، و قرهحسن در شمال خاوري
فرا گرفتهاند. اين شهر آب و هواي معتدل و خشك دارد ( فرهنگجغرافيايى،
همانجا).
پيشينه: نخستين آگاهيهاي مكتوب دربارة بازرگان، از سدة 13ق/19م پيشتر
نمىرود. كنتدو سرسى سفير فوقالعادة فرانسه كه در 1255ق/1839م به هنگام
سلطنت محمدشاهقاجار (1250-1264ق/ 1834- 1848م) براي مأموريتى سياسى به
ايران آمده بود، در خاطرات خود از بازرگان نام برده است. او هنگام گذر از
مرز كشور عثمانى از اين روستاي ايرانى ياد كرده است. سرسى در نوشتههايش،
كوچههاي بازرگان را گل آلود و خانههاي آن را به صورت نيمه زيرزمين ياد
مىكند (ص 72-74). يك سال پس از آن، اوژن فلاندن جهانگرد فرانسوي در 1256-
1258ق/1840-1842م از ايران ديدن كرد. او نيز به هنگام ورود به ايران، از
بازرگان به عنوان دهستان ايرانى ياد كرده، و افزوده است كه ايرانيان در
اينجا عدهاي تفنگچى براي حفاظت و تأمين گذاشتهاند (ص 54).
در ميان نويسندگان ايرانى، به نظر مىرسد نخستين كسى كه از بازرگان ياد
كرده، جعفر خان مشيرالدوله، مهندس باشى است. در 1265ق/1849م ميرزا تقىخان
اميركبير صدراعظم ايران، نمايندگى دولت ايران را به مشيرالدوله واگذار نمود
تا به همراه نمايندگان عثمانى، روس و انگليس تكليف خطوط سرحدي را روشن
نمايد (نك: شميم، 160). مشيرالدوله در رسالة تحقيقات سرحديه از آباديهاي ماكو
كه عثمانيها آنها را تصرف كرده بودند، نام مىبرد و مىافزايد كه يك فرسنگ
پايينتر از اينها، قرية بازرگان است كه در تصرف مباشران خان ماكوست (ص
184). از اين نوشته چنين برمىآيد كه به هنگام مأموريت مشير الدوله،
بازرگان در دست متصديان ايرانى بوده است كه شهر ماكو را اداره مىكردهاند.
با اينكه ميان ايران و عثمانى دو عهدنامة صلح (عهدنامههاي اول و دوم
ارزروم) در 1238ق/1823م و 1263ق/ 1847م بسته شده بود، ولى عثمانيها با
تفسير سودجويانه از برخى مواد آن و به بهانههاي بىاساس به مرزهاي ايران
تجاوز مىنمودند و دولتهاي واسطه (روس و انگليس) نيز پنهانى از آنان حمايت
مىكردند. از اينرو، اختلافات و درگيريهاي مرزي ميان دو كشور همسايه ادامه
يافت و تا از هم پاشيدن امپراتوري عثمانى و پايان حكومت قاجار، همچنان
باقى ماند ( گزيده...، 1/6 -7).
در پاييز 1325ق/1907م در اوايل مشروطيت ايران، يك بار ديگر عثمانيها، بخشهاي
مهمى از سرزمينهاي مرزي ايران را اشغال نمودند (كيهان، 2/39)؛ تا آنكه در
موافقت نامهاي كه در آبان 1292/ نوامبر 1913 به امضاي سفيران چهار دولت
ايران، عثمانى، انگليس و روس رسيد، مرزهاي دو كشور ترسيم شد و بر آن اساس،
خط مرزي از ميان روستاي كرد باران عثمانى و روستاي بازرگان ايران گذشت
(مشايخ، 228-233). در همين سال بازرگان را دهكدهاي 10 خانواري وصف كردهاند
كه از سوي تركها به ايران واگذار شده است و كاروانهايى در آنجا فرود آمده،
نياز خود را برآورده مىسازند ( تهران...، .(I/96
پس از جنگ جهانى اول و تشكيل دولت نوين تركيه، براي تعيين حدود و نصب
نشانههاي مرزي ميان دو كشور، كميسيونهايى تشكيل گرديد كه نتيجهاي از آنها
گرفته نشد، تا آنكه در 3 بهمن 1310ش/ 23 ژانوية 1932م قراردادي براي تعيين
خط مرزي ميان ايران و تركيه در تهران منعقد گرديد و در اين قرار داد خط مرزي
به قلة گير بران در مغرب بازرگان بالا رفته، در خط مقسمالمياه ميان
روستاهاي تركيه و ايران ادامه يافت (مخبر، 83 -84).
جمعيت: بازرگان در 1335ش/1956م، 312 نفر جمعيت داشت كه پس از گذشت 10 سال
(1345ش) به 783 نفر رسيد ( ايرانيكا).در 1355ش جمعيت آن 818 ،1نفر (373
خانوار) گرديد ( فرهنگآباديها...،5/80) و در 1375ش به 053 ،7نفر ( 390،1خانوار)
افزايش يافت. از جمعيت مذكور 482 ،2مرد و 005 ،2زن، باسواد، و شاغلان آن 188
،1مرد و 45 زن بودهاند ( سرشماري، 58 -59).
كشاورزي: كمبود آب سبب گرديده است كه كشاورزان فعاليتى محدود و سنتى
داشته باشند. بيشتر فعاليت آنان در زمينة كشت گندم، جو و نباتات علوفهاي و
پرورش گوسفند است ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا؛ ايرانيكا ).
موقعيت ارتباطى: بازرگان بر سر راه ايران به تركيه و اروپا قرار گرفته، و
اين موقعيت، آن را از اهميت بسيار برخوردار نموده است. از ديرباز نيز، راهى
كه ايران را از طريق تبريز، به بندر طرابوزان در كرانة درياي سياه
مىپيوست، از اين مسير مىگذشت. اين راه امروزه نه تنها مهمترين راه
بازرگانى و مسافري به ايران و آسياي مركزي است، بلكه يكى از مهمترين
جادههاي خاور نزديك نيز به شمار مىآيد.
در 1294ش/1915م در گرماگرم نخستين جنگ جهانى يك رشته راهآهن باريك (به
عرض 007 ،1ميلىمتر) از شاه تختى در مرز ايران و ارمنستان، از راه ماكو و
بازرگان به خاك تركيه تا كنار رود فرات كشيده شد كه 419 كم طول داشت و 105
كم آن در خاك ايران قرار داشت. اين راه آهن پس از پايان جنگ برچيده شد
(حامى، 1476). در 1342ش، با موافقت نامهاي كه ميان 3 كشور ايران، تركيه و
پاكستان امضا شد، ساختمان راه اصلى بينالمللى تهران - بازرگان (بزرگراه
شمارة يك آسيايى) آغاز گرديد و در 1347ش به پايان رسيد (سيد زنوزي، 77). اين
بزرگراه كشورهاي اروپايى را از طريق مرز بازرگان به ايران مىپيوندد و
داراي اهميت اقتصادي و جهانگردي بسيار است (نوربخش، 701).
گمرك: در 1316ش/1937م، ايران و تركيه موافقت نامهاي دربارة تنظيم طرز عمل
گمرك امضا نمودند كه برابر نخستين بند آن مقرر گرديد كه دو دولت دفاتر گمركى
خود را در مرز و در مسير راه بازرگان - گرجى بلاغ داير نمايند ( اسناد...، 5/56
-59) و نيز در موافقتنامة ديگري كه در 1328ش/1949م ميان دو دولت امضا شد،
ايران تعهد كرد كه در بازرگان، تبريز و خانه (پيرانشهر)، انبارهايى براي كالا
بسازد و در برابر، تركيه متعهد گرديد كه انبارهايى در استانبول، اسكندرون و
طرابوزان براي كالاهايى كه از ايران صادر مىگردد، احداث نمايد (همان،
5/106-107). در 1353ش/1974م كه بهاي نفت افزايش يافت و ايران توانست
حجمهاي بزرگى از كالا به كشور وارد نمايد، رفت و آمد وسائط نقليه نيز فزونى
گرفت، چنانكه در 1354ش حدود 5/2 ميليون تن كالا از گمرك بازرگان گذر كرد (
ايرانيكا ). در سالهاي 1360- 1367ش، بيش از 90% كاميونها و بيش از 87% كالاهاي
حمل شده (بجز 1365ش) از اين مرز وارد شده است. در اين مدت به طور ميانگين
در هر سال حدود 147 هزار دستگاه كاميون و بيش از 2 ميليون تن كالا از مرزهاي
كشور وارد شده كه به ترتيب 1/94% و 5/90% از كل كاميونها و كالاهاي ورودي
به مرز بازرگان اختصاص داشته است و نيز در اين مدت 3/59 و 1/66% از مجموع
ميانگين كاميونها و كالاهاي خارج شده، به گمرك بازرگان مربوط مىشود
(ركنالدين، 804، 811). در 1377ش واردات ايران از گمرك بازرگان حدود 6
ميليون تن و به ارزش حدود 26 ميليون دلار بوده، و در همين سال صادرات
ايران بيش از 5/25 ميليون تن و به ارزش حدود 8 ميليون دلار بوده است
(تحقيقات مؤلف).
اخيراً ايران و تركيه يادداشت تفاهمى را براي افزايش همكاريهاي گمركى امضا
نمودند كه تاريخ اجراي آن 5 آبان 1377ش / 27 اكتبر 1998م است. اين
يادداشت دربارة مسافران، اتومبيلها و ديگر امور گمركى بازرگانِ ايران و گور
بولاغِ (گرجى بلاغ) تركيه است. همچنين دو طرف موافقت نمودهاند كه
تأسيسات گمركى اين نقاط نوسازي گردد و تأسيسات نوين ديگري بر آنها افزوده
شود، تا كالاهاي دو كشور با سرعت بيشتري به اروپا و آسياي مركزي برسد (سلام
ايران1).
مآخذ: اسناد معاهدات دوجانبة ايران با ساير دول، تهران، 1371ش؛ حامى، احمد،
«راههاي ايران»، ايرانشهر، تهران، 1343ش/1964م، ج 2؛ ركنالدين افتخاري،
عبدالرضا و ديگران، اقتصاد ايران، تهران، 1371ش؛ سرسى، لوران، ايران در
1839-1840م، ترجمة احسان اشراقى، تهران، 1361ش؛ سرشماري عمومى نفوس و مسكن
(1375ش)، شناسنامة آباديهاي كشور، شهرستان ماكو، مركز آمار ايران، تهران،
1376ش؛ سيد زنوزي، اميرهوشنگ، مرند، تهران 1358ش؛ شميم، علىاصغر، ايران در
دورة سلطنت قاجار، تهران، 1342ش؛ فرهنگ آباديهاي كشور (1355ش)، استان
آذربايجان غربى، شهرستان ماكو، مركز آمار ايران، تهران، 1368ش؛ فرهنگ
جغرافيايى آباديهاي كشور، سازمان جغرافيايى نيروهاي مسلح، تهران، 1371ش؛
فلاندن، اوژن، سفر نامه، ترجمة حسين نور صادقى، اصفهان، 1324ش؛ كيهان،
مسعود، جغرافياي مفصل ايران، تهران، 1311ش؛ گزيدة اسناد سياسى ايران و
عثمانى، دورة قاجاريه، تهران، 1369ش؛ مخبر، محمدعلى، مرزهاي ايران، تهران،
1324ش؛ مشايخ فريدنى، آزرميدخت، مسائل مرزي ايران و عراق و تأثير آن در
مناسبات دو كشور، تهران، 1369ش؛ مشيرالدوله، جعفر، رسالة تحقيقات سرحديه، به
كوشش محمد مشيري، تهران، 1348ش؛ نوربخش، مسعود، با كاروان تاريخ، تهران،
1370ش؛ تحقيقات مؤلف؛ نيز:
Iranica; Salamiran. org / Media / Iran News / 981024. html; Tehran and
Northwestern Iran, ed. L. Adamec, Graz, 1976.
محسن احمدي