بارْتولْد، واسيلىولاديميرُويچ(1286-1349ق/1869-1930م)، دانشمند خاورشناس و
نويسندة مقالات و كتابهاي متعدد در تاريخ و فرهنگ خاورميانه به ويژه آسياي
مركزي. وي در سن پترزبورگ زاده شد. پدر و مادرش از تبار آلمانيهاي مهاجر
بودند و گويا به اين سبب واسيلى به ويلهلم نيز موسوم شد و بعدها اين نام
را درآثاري كه به زبانهاي اروپاي غربى مىنوشت، به كار مىبرد ( ايرانيكا،
.(III/830
رفاه خانوادگى به بارتولد امكان داد تا تحصيلاتش را به راحتى دنبال كند.
وي خوب درس خواند و معلومات گستردهاي در علوم انسانى كسب كرد و با
زبانهاي لاتين و يونانى آشنا گرديد (پتروشفسكى، 1/2). در 1887م در بخش
زبانهاي شرقى دانشگاه سن پترزبورگ دانش آموخت و خود چندي در همانجا به
تحقيق و تدريس پرداخت III/39) .(GSE, آنگاه به سبب علاقهمندي به تاريخ
مشرق زمين سخت به تحصيل در آن زمينه همت گماشت، اما از آنجا كه توفيق در
اين رشته مستلزم تسلط به زبانهاي خارجى بود، بارتولد به توصية استادش
ويكتورفون روزنِ (د 1908م)، متخصص سرشناس زبان عربى در دانشگاه سن
پترزبورگ، به آلمان رفت و در آنجا در كلاسهاي درس آوگوست مولر در دانشگاه
هاله و تئودورنولدكه در دانشگاه استراسبورگ شركت كرد. سفر آلمان اين فرصت
را فراهم ساخت تا بارتولد بتواند به حلقة درس و بحث بزرگترين پژوهشگران
اروپايى راه يابد و از آنان بهرهمند گردد. در 1892م بارتولد به زادگاه خويش
بازگشت و سال بعد به دريافت درجة فوقليسانس نايل آمد (عنايتالله، و در
1900م درجة دكتري در تاريخ شرق را دريافت كرد ( ايرانيكا، همانجا). در 1901م
به عنوان «استاد فوقالعاده»، و در 1906م به استادي دانشگاه برگزيده شد و
تا پايان عمر در اين مقام باقى ماند (همانجا). بارتولد با استادان برجستهاي
از قبيل پ. م. مليورانسكى و و.و. رادلُف كه هر دو تركشناس بودند، آشنايى
يافت و پس از چندي خواهر ايرانشناس معروف، و. ا. ژُكوفسكى (د 1918م) را به
همسري گرفت (پتروشفسكى، 1/3؛ مينورسكى، و در 1912م به عضويت فرهنگستان
روسيه برگزيده شد.
بارتولد با اينكه از پدر و مادري آلمانى بود، اين زبان را زبان مادري خود
نمىشمرد و به گفتة خودش، نخستين مقالاتى را كه به آلمانى مىنوشت، براي
اصلاح به نظر دوستانش مىرساند (همو، .(I/7 او در دانشگاههاي مسكو، تاشكند،
باكو، استانبول و لندن به تدريس پرداخت و بارها براي شركت در مجامع علمى
يا تأسيس رشتههاي شرقشناسى در پارهاي از دانشگاهها، ديدار از كتابخانهها،
پژوهشهاي علمى و نيز ايراد سخنرانى به شهرهاي روسيه و آسياي مركزي، قفقاز،
تركيه، مصر و بعضى از كشورهاي غربى مانند ايتاليا و اتريش سفر كرد و تقريباً
هر سال يك بار به تركستان مىرفت (پتروشفسكى، همانجا؛ مينورسكى، .(I/9
بارتولد علاوه بر تدريس و تحقيق، سمتهاي متعددي نيز برعهده داشت كه از
مهمترين آنها، دبيري (1905-1913م) و رياست (1918- 1922م) «شعبة شرقى انجمن
باستانشناسى روسيه»، دبيري «كميتة روسى براي مطالعة آسياي مركزي و شرقى»
(1903-1921م)، رياست «هيأت شرقشناسان وابسته به موزة آسيايى» (1921-
1930م)، سردبيري ارگان انتشاراتى دو مركز نخستين از 3 مركز مذكور، و نيز
سردبيري 3 فصلنامة كم دوام دنياي اسلام (1912م)، دنياي مسلمان (1917م) و
ايران (1927-1929م) را بايد نام برد ( ايرانيكا، همانجا؛ III/40 .(GSE, مرگ
همسرش ماريا آلكسيونا در 1928م - كه يار و ياور صميمى وي بود - ضربة سختى به
او وارد آورد و بارتولد دو سال پس از او درگذشت. وي مردي بسيار جدي و
سختكوش، و در مسائل علمى كم گذشت و سختگير بود (مينورسكى، ؛ I/8
پتروشفسكى، 1/8 - 9).
حوزة مطالعات و تحقيقات بارتولد بسيار وسيع، و آثارش بسيار متنوع و متعدد
است: تاريخ، باستانشناسى، سكهشناسى، جغرافياي تاريخى، فرهنگ و زبان،
اديان و غيره موضوعهايى بودند كه وي بدانها پرداخت، اما محور اصلى علايق
وي تاريخ بود. بارتولد 670 مقاله و كتاب از خود برجاي نهاد كه از اين مقدار،
247 مقاله تنها در «دائرة المعارف اسلام1» منتشر شده است. 14 اثرِ او پس از
مرگش به چاپ رسيد و بخشى از تأليفاتش هنوز به صورت دستنويس باقى است (
ايرانيكا، همانجا). هرجا سخن از تركشناسى و تتبعات تاريخى و مردمشناسى
آسياي مركزي مىرود، حضور بارتولد به مراتب بيش از همه احساس مىشود. گرچه
پيش از او كسانى ديگر هم بدينموضوع پرداخته بودند (پتروشفسكى، 1/12)، اما
اين بارتولد بود كه تحقيقات مربوط به آسياي مركزي را بر مبنايى علمى استوار
كرد. با اينهمه، به لحاظ پيوستگى تاريخ اقوام و فرهنگهاي آسياي مركزي با
سرزمينهاي مجاور، بارتولد بخش قابل ملاحظهاي از پژوهشهاي خويش را به عناصر
فرهنگى مختلفى اختصاص داد كه به عقيدة او، تاريخ آسياي مركزي را شكل
بخشيده بود. در اين ميان، ايران با سابقة فرهنگى و نفوذ سياسى - اجتماعى كه
قرنها در آسياي مركزي داشته، براي بارتولد از اهميت ويژهاي برخوردار بود و
تحقيقات متعددي در زمينههاي تاريخى، فرهنگى و دينىِ قبل و بعد از اسلامِ
ايران انجام داد.
حوزة تتبعات بارتولد را مىتوان به 3 بخش تركشناسى، ايرانشناسى و
اسلامشناسى تقسيم كرد. كانونِ علاقة بارتولد در آغاز، تاريخ آسياي مركزي در
آستانة حملة مغول بود، اما وي بعدها حوزة پژوهشهاي خود را گسترش داد. از سويى،
چون بسياري از مسائل اساسى تاريخ اين سرزمين در آغاز قرون وسطى
موردمطالعه قرار نگرفته بود، وي به بررسى سير تاريخى اين منطقة پهناور از
زمان فتح اعراب به بعد همت گمارد و پژوهشهاي خود را در تاريخ مغول با
بررسى عصر سلاطين تيموري تا حدود سال 900ق تكميل كرد ( ايرانيكا، .(III/831
از سوي ديگر، بخشى از تحقيقات خود را به دوران قبل از اسلام آسياي مركزي و
ايران، و سپس دورة بعد از تيموريان تا عهد خانات، و بلافاصله پيش از سلطة
روسها بر اين منطقه تخصيص داد (همانجا).
پژوهشهاي اين خاورشناس برجسته دربارة سير تاريخى آسياي مركزي، قبايل،
اقوام و نظامات و نهادهاي اجتماعى آن پس از گذشت حدود 70 سال هنوز از
بسياري جهات بىنظير است. او پيوسته به مسائل مربوط به تاريخ اجتماعى -
اقتصادي و وضع تودههاي مردمِ موردمطالعة خود توجه خاص داشت. نتيجهگيريهاي
تاريخى او كه حاصل سالها تتبع و تفكر است، براي اهل تحقيق بسيار پراهميت
است. البته پارهاي از برداشتها و نتيجهگيريهاي بارتولد را دربارة فتوحات
مغول بعضى از محققان روسى يكسويه دانسته، و بر آن خرده گرفتهاند III/39)
.(GSE, اين خردهگيريها را مىتوان به تغيير جهانبينى و تحول فكري
پژوهشگران روسى پس از انقلاب 1917م نسبت داد كه دانشمندانى چون بارتولد را
فاقدِ بينش تاريخىِ ماركسيستى - لنينيستى مىدانستند ( ايرانشناسى...، 308).
از آنجا كه بارتولد 3 زبان اصلى جهان اسلام، عربى، فارسى و تركى را نيك
مىدانست، و به منابع بىشماري در موضوعهاي تحقيقاتى خود دسترسى مستقيم
داشت، اطلاعات مندرج در آثارش عمدتاً دست اول است. او كه بر گنجينههاي
گرانقدري از مآخذ در كتابخانههاي آسياي مركزي و خاورميانه دست يافته بود،
در شناساندن هرچه بيشتر آنها به اهل تحقيق تلاش فراوان كرد. از ديگر خدمات
بارتولد به حوزة خاور شناسى، بررسى و معرفى پژوهشهايى بود كه در زمينة
شرقشناسى تا زمان او، در اروپا و روسيه، صورت پذيرفته بود (نك: آثار در همين
مقاله).
آثار: مجموعة تأليفات و كارهاي علمى بارتولد در خلال سالهاي 1960 و 1970م با
نظارت آكادمى علوم شوروي در 9 مجلد انتشار يافته است ( ايرانشناسى، 309).
بعضى از مهمترين آثار او اينهاست:
1. تركستان در عهد هجوم مغول، كه شامل دو بخش است. بخش اول (1898م)
گزيدههايى از متون تاريخى - جغرافيايى فارسى و عربى است كه در زمان
بارتولد تنها به صورت نسخههاي خطى وجود داشته است. بارتولد با عرضة اين اثر
به دريافت درجة دانشگاهى «ماژيستر» توفيق يافت (كشاورز، 623). بخش دوم شامل
تحقيقات او دربارة تركستان است (1900م). همين بخش بود كه بارتولد به عنوان
رسالة علمى براي اخذ درجة استادي تاريخ شرق به دانشگاه سن پترزبورگ تقديم
داشت (براي معرفى تحليلى اين اثر، نك: پتروشفسكى، 1/10-26؛ اذكايى،
120-130). بخش دوم را كريم كشاورز با عنوان تركستاننامه به فارسى ترجمه
كرده، و در 1352ش به چاپ رسانده است.
2. انديشههاي مذهبى و حكومت اشرافى در كشورهاي اسلامى (1903م)، شامل
بررسى اجمالى تاريخ تكامل دولت و مناسبات حكومت دنيوي با دين در خاور
اسلامى است ( كتابشناسى...، 87؛ ايزدي، 3). اصولاً يكى از موضوعات موردتوجه
بارتولد نقش دين در حكومتهاست. او از اين ديدگاه، نظرية ابن خلدون را درمورد
حكومت الهى و سلطة دينى در دول اسلامى موردتحقيق قرار داده است (عقيقى،
3/79).
3. خليفه و سلطان (1912م)، يكى از پژوهشهاي درخشان بارتولد است كه شامل
سير تحول فرمانروايى در سرزمينهاي اسلامى پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) تا
روزگار خلفاي عثمانى است. اين كتاب را سيروس ايزدي همراه با مقالة
«برمكيانِ» بارتولد (از «دائرة المعارف اسلام») به فارسى ترجمه، و در 1358ش
منتشر كرده است.
4. پژوهشهاي جغرافيايى - تاريخى دربارة ايران (1904م). اين اثر با عنوان
جغرافياي تاريخى ايران توسط حمزة سردادور به فارسى ترجمه شده، و در 1351ش
به چاپ رسيده است.
5. الغبيك و زمان او (1918م)، كه شامل بررسى شخصيت و فرمانروايى الغبيك
نوادة تيمور، و گزارش رويدادهاي دورهاي از تاريخ تيموريان (802
-854ق/1400-1450م) در آسياي مركزي است (مينورسكى، .(13-14 اين اثر توسط
حسين احمديپور به فارسى ترجمه شده، و به چاپ رسيده است.
6. زندگانى سياسى ميرعليشير نوايى، رسالهاي است در شرح احوال وزير دانشمند
سلطان حسين بايقرا (حك 873 -911ق) كه بارتولد آن را در 1928م به مناسبت
پانصدمين سال تولد عليشير نوايى نوشت. اين رساله را ميرحسين شاه به فارسى
ترجمه، و با عنوانهاي «اميرعليشيرنوايى، هرات و اهميت آن» و
«اميرعليشيرنوايى و سلطان حسين» در شمارههاي 24 و 25 مجلة آريانا به چاپ
رساند (نك: كتابشناسى، 93). ظاهراً همين ترجمه در 1346ش با عنوان زندگانى
سياسى ميرعليشيرنوايى توسط انجمن تاريخ افغانستان در كابل منتشر شد. اين
رساله و الغ بيك و زمان او را مينورسكى و همسرش همراه با دو اثر ديگرِ
بارتولد به نام تاريخ مختصر تركستان و تاريخ سميرشيه (مينورسكى، به
انگليسى ترجمه كردند و در 1942م با عنوان چهار تحقيق در تاريخ آسياي مركزي،
در ليدن به چاپ رساندند.
7. فرهنگ اسلام (1918م)، كتابى مختصر، ولى سودمند در تاريخ و فرهنگ اسلامى
براي خوانندگان غيرمتخصص (عنايتالله، .(83
8. جايگاه سرزمينهاي اطراف درياي خزر در تاريخ جهان اسلام (1925م).
9. تاريخ اقوام ترك - مغول (1926م) ( كتابشناسى، 92-93).
10. تاريخ پژوهش شرق در اروپا و روسيه (1911م)، كه بلافاصله به آلمانى
ترجمه شد. بارتولد در 1925م چاپ تجديدنظر شدهاي از اين كتاب را منتشر كرد
كه در 1947م به فرانسه ترجمه گرديد (عنايتالله، .(86 اين كتاب با عنوان
خاورشناسى در روسيه و اروپا به قلم حمزة سردادور به فارسى ترجمه، و در
1351ش انتشار يافته است.
11. اطلاعات جديد مسلمانان دربارة روسها (1896م).
12. اطلاعات اعراب دربارة مردم روس (1918م)، كه در 1940م به چاپ رسيد
III/39) .(GSE,
افزون بر اينها شماري از آثار تاريخى فارسى به همت بارتولد به اهل تحقيق
شناسانده شد كه از آن جمله است: تاريخ جعفري (يا تاريخ كبير ) تأليف جعفر
بن محمد حسينى؛ بحر الاسرار از محمود بن ولى؛ تحفة التواريخ خانى، نوشتة عوض
محمد؛ ظفرنامة خدايارخان از عبدالغفور؛ و چند اثر تاريخى ديگر ( ايرانيكا،
.(III/832 همچنين بارتولد متن حدود العالم (تأليف: 372ق) را با مقدمهاي به
صورت تصويري به چاپ رساند. اين متن را مينورسكى به انضمام تعليقاتى به
انگليسى در 1937م منتشر كرد. مقدمة بارتولد و حواشى مينورسكى را ميرحسين شاه
در 1342ش به فارسى ترجمه كرده، و همراه متن حدود العالم در كابل انتشار
داده است.
مآخذ: اذكايى، پرويز، «تركستاننامه»، راهنماي كتاب، 1355ش، س 19؛
ايرانشناسى در اروپا و ژاپن، به كوشش رودي متّى و نيكى كدّي، ترجمة مرتضى
اسعدي، تهران، 1371ش؛ ايزدي، سيروس، مقدمه بر خليفه و سلطانِ بارتولد،
تهران، 1358ش؛ پتروشفسكى، ا. مقدمه بر تركستاننامة بارتولد، ترجمة كريم
كشاورز، تهران، 1352ش؛ عقيقى، نجيب، المستشرقون، قاهره، 1964م؛ كتابشناسى
خاورشناسان، روسيه و جمهوريهاي اتحاد شوروي سابق، تهران، 1372ش؛ كشاورز،
كريم، «چاپ جديد تأليفات و آثار بارتولد»، راهنماي كتاب، تهران، 1345ش، س
9، شم 6؛ نيز:
GSE; Inayatullah, X W.W. Barthold: His Life and Works n , Journal of the
Pakistan Historical Society, Karachi, 1961, vol. IX(2); Iranica; Minorsky, V.
and T. Minorsky, introd. and tr. Four Studies on the History of Central Asia of
W.W. Barthold, Leiden, 1962.
مجدالدين كيوانى