responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4306
باخرزي‌، ابوالمفاخر
جلد: 11
     
شماره مقاله:4306


باخَرْزي‌، ابوالمفاخر يحيى‌ بن‌ احمد (د 736ق‌/1336م‌)، از مشايخ‌ عارفان‌ كبرويه‌، و نوادة شيخ‌ ابوالمعالى‌ باخرزي‌ (ه م‌). ابوالمفاخر ظاهراً در كرمان‌ به‌ دنيا آمد و نخستين‌ استاد و مرشد او پدرش‌ شيخ‌ احمد بود كه‌ از وي‌ خرقه‌ گرفت‌ (باخرزي‌، 1/گ‌ 64ب‌).
باخرزي‌ پس‌ از مرگ‌ پدر در 696ق‌ به‌ سير و سياحت‌ در ايران‌ و شام‌ و مصر پرداخت‌ و از بسياري‌ از مشايخ‌ صوفيه‌، محدثان‌ و مفسران‌ شهرها، چون‌ شيخ‌ فخرالدين‌ مجندري‌ (مجندرانى‌) در تبريز، شيخ‌ كمال‌الدين‌ عذري‌ در قاهره‌، و شيخ‌ حسام‌الدين‌ رومى‌ در قدس‌ تلقين‌ ذكر و خرقه‌ و اجازة روايت‌ يافت‌، و كتابهاي‌ مهم‌ صوفيه‌ چون‌ مصابيح‌، عوارف‌ المعارف‌ و فصوص‌ الحكم‌ و آثار ابن‌ سبعين‌ را نزد آنان‌ خواند (همو، 1/گ‌ 65ب‌؛ افشار، 28، 30، 31). وي‌ سرانجام‌ در 712ق‌ به‌ بخارا رفت‌ و در خانقاه‌ جدش‌ ابوالمعالى‌ سيف‌الدين‌ در محلة فتح‌آباد ساكن‌ شد و به‌ ارشاد و تعليم‌ پرداخت‌ (احمد بن‌ محمود، 43).
وصف‌ ابن‌بطوطه‌ (1/409-410) از خانقاه‌ و ضيافت‌ شيخ‌ كه‌ او را بعد از 730ق‌ در بخارا ديده‌، و شبى‌ را درخانقاهش‌ به‌ سر برده‌ است‌، نشانگر منزلت‌ و عظمت‌ باخرزي‌ و گسترة نفوذ اوست‌. علاوه‌ بر آن‌، «وقف‌ نامه‌»اي‌ را كه‌ ابوالمفاخر از اوقاف‌ خويش‌ ترتيب‌ داده‌، نيز گوياي‌ نفوذ خاندان‌ باخرزي‌ در آنجاست‌. روستاها، زمينها و آباديهاي‌ بسياري‌ جزوموقوفات‌ اين‌ «وقف‌نامه‌» است‌ (نك: افشار،37، به‌نقل‌ از «وقف‌نامه‌»).او پس‌از خود، سرپرستى‌آن‌موقوفات‌را به‌حاجى‌عبدالله‌ ابن‌محمد و اخى‌عبدالصمدبن‌ حسن‌ فتح‌آبادي‌ واگذار كرد(همو،39).
ابوالمفاخر سرانجام‌ در 736ق‌ در محلة فتح‌ آبادِ بخارا درگذشت‌ و در همانجا در جانب‌ شرقى‌ قبر جدش‌ سيف‌الدين‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد. در جوار آرامگاه‌ او دو تن‌ از فرزندانش‌: برهان‌الدين‌ شهيد و روح‌الدين‌ شيخ‌ داوود، مدفونند (احمد بن‌ محمود، همانجا؛ قس‌: فصيح‌، 3/49، كه‌ به‌ اشتباه‌، در ذيل‌ حوادث‌ 736ق‌، وفات‌ پدر او، برهان‌الدين‌احمد را آورده‌؛ بغدادي‌، 2/525 - 526). در 788 ق‌ به‌ دستور اميرتيمورگوركان‌ بر مرقد ابوالمفاخر بقعه‌ و بارگاهى‌ ساختند (معصوم‌ عليشاه‌، 2/342).
سند خرقة باخرزي‌ از دو طريق‌ به‌ سلسلة كبرويه‌ متصل‌ است‌. از سويى‌ به‌ واسطة پدرش‌ و نيز شيخ‌ لطيف‌الدين‌ نوري‌ به‌ سيف‌الدين‌ باخرزي‌ و سلسلة كبرويه‌ مى‌رسد، و از سوي‌ ديگر از طريق‌ شيخ‌ فخرالدين‌ مجندري‌ به‌ شهاب‌ الدين‌ سهروردي‌ و سعدالدين‌ حموي‌، از بزرگان‌ طريقت‌ كبرويه‌، به‌ اين‌ سلسله‌ منتهى‌ مى‌شود (نك: افشار، 27-30). وي‌ علاوه‌ بر آن‌ از طريق‌ شيخ‌ كمال‌ الدين‌ عذري‌ مغربى‌، با تصوف‌مغرب‌ومصروبزرگان‌آن‌سرزمينها،ونيز با ابن‌علوي‌ و ابن‌سبعين‌ و انديشه‌هاي‌ آنان‌ ارتباط مى‌يابد (باخرزي‌، 1/گ‌64ب‌ 65ب‌؛افشار، 27). با آنكه‌ باخرزي‌، از شيخ‌ كمال‌الدين‌ عذري‌ با احترام‌ خاصى‌ نام‌ برده‌، و حتى‌ آداب‌ و اصول‌ خانقاه‌ را نيز نزد او فرا گرفته‌، اما بيشتر به‌ عنوان‌ يك‌ عارف‌ كبروي‌ شناخته‌ شده‌، و خود او نيز در كتاب‌ اورادالاحباب‌ از نجم‌الدين‌ كبري‌ (د618ق‌) با عنوان‌ «شيخنا» ياد كرده‌ است‌ (نك: 1/گ‌ 64 آ، 2/27).
آثار:
1. اورادالاحباب‌ و فصوص‌الا¸داب‌. شهرت‌ و اهميت‌ باخرزي‌ به‌ سبب‌ تأليف‌ اين‌ اثر است‌ كه‌ آن‌ را در بخارا و گويا بر سر قبر سيف‌الدين‌ تأليف‌ كرده‌ است‌. كتاب‌ شامل‌ دو جلد است‌: جلد اول‌ كه‌ آن‌ را اورادالاحباب‌ ناميده‌، مشتمل‌ است‌ بر اوراد،اوقات‌، عبادات‌ و...كه‌ در 723ق‌ نوشته‌ (نك: 1/گ‌ 1ب‌ -2آ، 2/1؛ نيز نك: افشار، 31)، مأخذ اصلى‌ او در اين‌ بخش‌، كتاب‌ قوت‌القلوب‌ ابوطالب‌ مكى‌ بوده‌ است‌؛ جلد دوم‌ موسوم‌ به‌ فصوص‌الا¸داب‌، به‌ اخلاق‌ و به‌ ويژه‌ آداب‌ سماع‌ اختصاص‌ يافته‌ (نك: 2/180-253)، و تأليف‌ آن‌ در 724ق‌ به‌ پايان‌ رسيده‌ است‌ (2/357). منابع‌ اين‌ بخش‌ عبارتند از: قوت‌القلوب‌ ابوطالب‌ مكى‌، آداب‌ المريدين‌ ابونجيب‌ عبدالقاهر سهروردي‌، عوارف‌ المعارف‌ شهاب‌الدين‌ سهروردي‌، رسالة الخلوة و دو رسالة ديگر از نجم‌الدين‌ كبري‌، رسالة وصية السفر از سيف‌الدين‌ باخرزي‌، حلية ´الابدال‌ و رسالة امرالمربوط و كتاب‌ كنه‌ مالابد للمريد از ابن‌ عربى‌ و منازل‌ المريدين‌ از ابوعبدالله‌ مرجانى‌ (همانجا). اما به‌ نظر مى‌رسد كه‌ ابوالمفاخر، بيش‌ از همه‌ از كتاب‌ آداب‌ المريدين‌ ابونجيب‌ سهروردي‌ استفاده‌ كرده‌، و در تعيين‌ ابواب‌ و فصول‌ و حتى‌ مقامات‌ و احوال‌، به‌ اين‌ اثر نظر داشته‌، و گاه‌ برخى‌ از موضوعات‌ و طالب‌ را - با اندكى‌ تغيير در عبارات‌ - از آن‌ كتاب‌ برگرفته‌ است‌ (نك:2/51 -54؛ سهروردي‌، 74-77، 228-231). از اين‌ كتاب‌ يك‌ نسخه‌ در كتابخانة دانشگاه‌ دولتى‌ آسياي‌ مركزي‌ تاشكند به‌ شمارة 175021، و نسخه‌اي‌ ديگر در كتابخانة نافذ پاشا به‌ شمارة 355 موجود است‌. به‌ علاوه‌ منتخبى‌ از اين‌ كتاب‌ نيز در ضمن‌ مجموعة شمارة (11) 4792 اياصوفيه‌ نگهداري‌ مى‌شود (نك: افشار، 40؛ مركزي‌، 2/2-3، 3/216). جلد دوم‌ نسخة نافذ پاشا توسط ايرج‌ افشار با عنوان‌ اورادالاحباب‌ و فصوص‌الا¸داب‌ در تهران‌ (1345ش‌) به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. اشعاري‌ نيز در اورادالاحباب‌ آمده‌ كه‌ احتمالاً برخى‌ از آنها سرودة خود اوست‌ (نك: 2/35، 113بب ).
2. المشيخة. از اين‌ اثر نسخه‌اي‌ در دست‌ نيست‌ و فقط خود او در كتاب‌ اوراد الاحباب‌ (1/گ‌66 آ؛ نيز نك: افشار، 31) از آن‌ نام‌ برده‌ است‌.
3. وقف‌نامه‌. اين‌ اثر مشتمل‌ است‌ بر نام‌ و نشان‌ اراضى‌ و املاك‌ بسيار و عوايد آنها كه‌ ابوالمفاخر باخرزي‌ همه‌ را وقف‌ خانقاه‌ و مزار سيف‌الدين‌ باخرزي‌ كرده‌، و نيز مصارف‌ آن‌ موقوفات‌ را معين‌ نموده‌ است‌. نخست‌ بقا و عمارت‌ خانقاه‌ و روضة سيف‌الدين‌ را مدنظر داشته‌، و سپس‌ ديگر مصارف‌ آن‌ را مانند رسيدگى‌ به‌ احوال‌ دراويش‌ و صوفيه‌ براي‌ تأمين‌ لباس‌، غذا، حمام‌ و ... برشمرده‌، و در آخر نيز براي‌ استنساخ‌ و كتابت‌ اوراد الاحباب‌ مخارجى‌ تعيين‌ كرده‌ است‌ (نك: افشار، 36-39). وقف‌ نامة اصلى‌ همراه‌ با ترجمة روسى‌ آن‌ و نيز تصوير وقف‌نامه‌ توسط ا. د چخويچ‌ در تاشكند (1965م‌) به‌ طبع‌ رسيده‌ است‌ (نك: مركزي‌، 2/17).
باخرزي‌ وقف‌ نامة مختصري‌ نيز داشته‌ كه‌ قسمتهايى‌ از آن‌ توسط ايرج‌ افشار در مقدمة اوراد الاحباب‌ چاپ‌ شده‌ است‌ (نك: افشار، همانجا).
مآخذ: ابن‌بطوطه‌، رحلة، به‌ كوشش‌ على‌ منتصر كتانى‌، بيروت‌، 1405ق‌/1985م‌؛ احمد بن‌ محمود، تاريخ‌ ملازاده‌، به‌ كوشش‌ احمد گلچين‌ معانى‌، تهران‌، 1339ش‌؛ افشار، ايرج‌، مقدمه‌ بر ج‌2 اوراد الاحباب‌ (نك: هم، باخرزي‌)؛ باخرزي‌، يحيى‌، اورادالاحباب‌. ج‌ 1، نسخة خطى‌ كتابخانة مركزي‌ دانشگاه‌ تهران‌، شم 1201، ج‌2، به‌كوشش‌ ايرج‌ افشار، تهران‌، 1345ش‌؛ بغدادي‌، هديه‌؛ سهروردي‌، عبدالقاهر، آداب‌المريدين‌، ترجمة عمر بن‌ محمد شيركان‌، به‌ كوشش‌ نجيب‌ مايل‌ هروي‌، تهران‌، 1363ش‌؛ فصيح‌ خوافى‌، احمد، مجمل‌ فصيحى‌، به‌ كوشش‌ محمود فرخ‌، مشهد، 1339ش‌؛ مركزي‌، ميكروفيلمها؛ معصوم‌ عليشاه‌، محمد معصوم‌، طرائق‌ الحقائق‌، به‌ كوشش‌ محمد جعفر محجوب‌، تهران‌، 1318ش‌.
محمد جواد شمس‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4306
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست