باچْوانْلو، تيرهاي از طايفة كرد زعفرانلو در شمال خراسان كه به كرد قوچان
نيز معروفند. زبان اينان كردي كُرمانجى است و به تركى و فارسى نيز سخن
مىگويند (ميرنيا، ايلها و... كردايران، 64). باچوانلو در منابع به صورتهاي
مختلف قاچكانلو، باجمانلو، باجخوانلو، باچاوانلو، باچبانلو، باشقانلو، باشكانلو،
باشمانلو و باشمانلى نيز آمده است (توحدي، 1/281، 485، 2/163-164؛ ميرنيا،
همانجا؛ پاپلى، «مختصري...»، 567؛ قدوسى، 22؛ مردوخ، 1/79). اين تيره اكنون
در منطقه، به ويژه در درگز، بيشتر به باچوانلو و باچيانلو معروفند (ميرنيا،
همان، 77، ايلها و... خراسان، 112).
پيشينة تاريخى: كردهاي شمال خراسان از دورة شاه اسماعيل صفوي (سل
907-930ق/1501- 1524م) به خراسان كوچانده شدند. نخستين گروه مهاجران حدود 4
هزار خانوار از كردهاي صوفيانلو بودند (پاپلى، همانجا). در 1011ق، در دورة شاه
عباس اول (سل 996- 1038ق/1588-1629م) كردهاي چَمِشْگزَك (چامشگزك) به
رهبري شاهقلى سلطان در يك گروه 15 تا 40 هزار خانواري از نواحى غربى ايران
به ورامين، و سپس از آنجا به نواحىشمالى خراسان كوچانده شدند، تا از
تاختوتاز تركمنها و ازبكها جلوگيريكنند (اعتمادالسلطنه، 1/157؛ مجدالاسلام،
1(2)/489؛ ييت، 165؛ بارتولد، 121). اين كردها در خراسان به 5 شعبه تقسيم
مىشوند و خورده ايماق يكى از اين شعبههاست. باچوانلوها نيز احتمالاً بايد از
طوايف كوچك اين شعبه باشند (مجدالاسلام، همانجا) كه همراه با توزانلوها به
درة درون (حوالى دهستان باچوانلو) كوچانده شدند (ميرنيا، ايلها و... كرد
ايران، 81). از دورة نادرشاه افشار (سل 1148-1160ق/1735-1747م) رفته رفته
نام زعفرانلو به جاي چمشگزك متداول شد (توحدي، 2/163). به گفتة فيلد:
زعفرانلوها در قوچان و شيروان زندگى مىكنند و شمار آنها در قوچان 50 هزار و در
شيروان 12 هزار تن است كه 49 هزار تن از آنها اسكان يافتهاند و 13 هزار تن
ديگر كوچرو هستند (ص 298).
رهبري تيره : پس از مرگ شاه عباس دوم، كردان باچوانلو تحت حمايت
قزلباشهاي افشار قرار گرفتند و نجاتخان افشار رهبري آنها را به عهده گرفت.
آنها همراه با ايل افشار در كمك به حكام صفوي و دفاع از سرزمين خراسان با
راهزنان و متجاوزان ازبك و تركمن جنگيدند (قدوسى، همانجا). پس از به قدرت
رسيدن نادرشاه افشار، شكر سلطان رهبر اين طايفه شد و بالكانلو در نوخندان
مركز تجمع آنان گرديد (ميرنيا، سردارانى...، 138-139).
در نبرد نادر با ملك محمود سيستانى، فرمانرواي ياغى خراسان، سواران و
جنگاوران باچوانلو نخستين پيروزي را براي سپاه وي به ارمغان آوردند، اما
چندي بعد با نادر به مخالفت برخاستند و سرانجام به كمك طايفة قراچورلو با
سپاه او كه توسط برادرش ابراهيم خان رهبري مىشد، در دامنة كوه آلاداغ
(بين درگز و قوچان) به نبرد پرداختند و سرانجام نادر خود آنها را با نيروي
توپخانه در هم كوبيد (همان، 101- 102). پس از آن، كردان باچوانلو به رهبري
نوروزخان بر حكمران درگز شوريدند و تا حدود سال 1250ق/1834م در منطقة باچوانلو
(يا قاچكانلو)، در حوالى درگز حكمرانى كردند. پس از به قدرت رسيدن سليمان
خان و در دست گرفتن حكمرانى درگز، نوروزخان دستگير و كشته شد و مناطق
باچوانلو و درونگر نوخندان زير سيطرة سليمان خان درآمد (همان، 112-113).
در دورة قاجار، محمد جعفرخان باجمانلو (باچوانلو) از بزرگان كُرمانج (طايفهاي
كرد) خراسان و از جمله سرداران رضاقلى خان زعفرانلو، در ميان باچوانلوها بود
(توحدي، 1/281، 485). در رمضان 1323، تركمانها به تحريك سالار مفخم بجنوردي،
رئيس كردهاي شادلو، در حوالى روستاي جنگاه، واقع در شمال شيروان به
باچوانلوها حمله كردند. به دنبال اين حمله و غارت، گروهى از مردان باچوانلو
كشته، و بيش از 60 زن و كودك اسير تركمنها شدند و در پى آن نخستين دادگاه
رسمى ايران براي رسيدگى به اين واقعه و حمايت از اُسراي باچوانلو تشكيل
شد (همو، 1/486، 2/164، 4/24-30). سرانجام، وزارت عدليه در 1325ق/1907م، رأي
خود را به مجازات تحريك كنندگان و عوامل اين جنايت صادر كرد (همو، 4/30-32).
كوچندگى و دهنشينى: كردان باچوانلو در يك صد سال اخير به تدريج روستانشين
شده، و به كشاورزي روي آوردهاند. اكنون تنها گروه كوچكى از دامداران اين
تيره كوچ مىكنند. كوچندگان باچوانلوي قوچان، هر ساله در اوايل مرداد ماه
مناطق سردسير كوه و درههاي سريال و عمارت، واقع در خاور و شمال خاوري
قوچان را ترك مىكنند و به سوي قشلاق در اراضى پست مراوه تپه (در حاشية
رودخانة اترك) مىروند و تا نيمة فروردين در اين مناطق گرمسيري بهسر مىبرند.
مسير كوچ باچوانلوها به «راه كوچ» معروف است (پوركريم، 23-26). طول راه
كوچ برخى از اين كوچندگان در شاه جهان حدود 225، و در هزار مسجد 395 كم است
(پاپلى، كوچ نشينى...، 235، 246). كوچندگان در مسير كوچ منزلگاههايى براي
چراي دامهايشان دارند. شورك و تيتكانلو در حوالى قوچان، تك مران و قرق در
شيروان، تلتيش و خشتلى در حوالى بجنورد از مهمترين منزلگاههاي اين عشاير در
اين كوچراه به شمار مىروند (پوركريم، 24). كوچندگان باچوانلو در 1358ش
مجموعاً داراي 31 محل قشلاقى و ييلاقى در تركمن صحرا، هزار مسجد و شاه جهان
بودند (پاپلى، همان، 97، 228). مناطق سردسيري و گرمسيري ديگر باچوانلوها
اطراف دولتخانه، حصارچه، چايلى و يكه چنار است. بيشتر روستانشينان و
كشاورزان باچوانلو اكنون در روستاهاي قرهچاي، نصر آباد، حصاري، دهنه شور،
دهنه شيرين از توابع اسفراين و كوههاي عمارت قوچان، شاه جهان، كنجور،
بجنورد، شيرگاه (ينگى قلعه)، آشخانه و سالوگ سكنى دارند (توحدي، 1/486،
2/164؛ پاپلى، همان، 94). روستاي دولتخانة قوچان و اطراف آن و دهستان
باچوانلو مركز اصلى تيرة باچوانلوست، البته در دهستان باچوانلو، طوايف ديگري
نيز نشيمن دارند (ميرنيا، ايلها و... كرد ايران، 77، 79-81، 87). اين دهستان
پس از كوچ و اقامت كُردان باچوانلو در آن، به اين نام خوانده شده است
(همو، سردارانى، 101).
جمعيت و فعاليتها: شمار كوچندگان باچوانلو در سرشماري اجتماعى - اقتصادي
1366ش، 256 خانوار (565 ،1تن) آمده است كه 203 خانوار از آنان، زمستان را در
استان مازندران و 53 خانوار در خراسان مىگذرانند (ص 14). فعاليت عمدة كردهاي
باچوانلو دامداري، زراعت و صنايعدستى به ويژه قالىبافى است (ميرنيا، ايلها
و... خراسان، 112).
مسكن باچوانلوها: كوچندگان باچوانلو در چادر زندگى مىكنند. اين چادرها را از
چند قطعه پارچة بافته شده از موي بز مىدوزند و در زمينى مستطيل شكل كه
عرض آن حدود 4 يا 5 و طولش حدود 6 متر است، برپا مىدارند. اشياء و وسايل
درون چادر شامل جوالهاي جو و آرد گندم، 7 يا 8 جهاز شتر، مشك آب، خيك پنير،
چند بسته لحاف و تشك، جوالهاي پرنقش و نگار - كه قند و چاي و برخى ديگر از
مواد و وسايل مورد نياز را در آن قرار مىدهند - و دوك پشمريسى، ظروف، چند
تخته نمد و قاليچه براي نشستن ميهمان و وسايل ضروري ديگر است. اين اسباب
و اشياء را به ترتيب خاصى در درون چادر مىچينند و داخل چادر را با آنها
تزيين مىكنند. حمل و نقل اين وسايل معمولاً با شتر صورت مىگيرد (پوركريم،
27- 28).
مآخذ: اعتماد السلطنه، محمدحسن، مطلعالشمس، تهران، 1362ش؛ بارتولد، و. و.،
جغرافياي تاريخى ايران، ترجمة حمزة سردادور، تهران، 1358ش؛ پاپلى يزدي، محمد
حسين، كوچنشينى در شمال خراسان، ترجمة اصغر كريمى، مشهد، 1371ش؛ همو،
«مختصري دربارة كوچنشينان شمال خراسان»، مجلة دانشكدة ادبيات و علوم
انسانى، مشهد، 1362ش، شم 3 و 4؛ پوركريم، هوشنگ، «كردان باچوانلويى قوچان»،
هنر و مردم، تهران، 1348ش، شم 88؛ توحدي، كليمالله، حركت تاريخى كرد به
خراسان در دفاع از استقلال ايران، مشهد، 1359-1373ش؛ سرشماري اجتماعى -
اقتصادي عشاير كوچنده (1366ش)، استان خراسان، مركز آمار ايران، تهران،
1369ش؛ فيلد، هنري، مردم شناسى ايران، ترجمة عبدالله فريار، تهران، 1343ش؛
قدوسى، محمد حسين، نادرنامه، مشهد، 1339ش؛ مجدالاسلام كرمانى، احمد، تاريخ
انقلاب مشروطيت ايران، اصفهان، 1350ش؛ مردوخ كردستانى، محمد، تاريخ،
سنندج، 1351ش؛ ميرنيا، على، ايلها و طايفههاي عشايري خراسان، تهران،
1369ش؛ همو، ايلها و طايفههاي عشايري كرد ايران، تهران، 1369ش؛ همو،
سردارانى از ايلات و طوايف درگز، مشهد، 1361ش؛ ييت، چارلز ادوارد، سفرنامة
خراسان و سيستان، ترجمة قدرتالله روشنى زعفرانلو و مهرداد رهبري، تهران،
1365ش.
جعفر اسحاقى تيموري