ايرانْشاهِ(ايرانْشانِ)بْنِ اَبىالْخِيْر، حماسهسراي فارسىگوي سدههاي 5 و 6ق كه دو منظومة بهمننامه و كوشنامه به او منسوب است. در هيچيك از اين دو منظومه كه به تقليد از فردوسى سروده شده، نام ايرانشاه نيامده، اما صاحب مجملالتواريخ، منظومة بهمننامه را به ايرانشان نسبت داده (ص 92)، و مصحح مجملالتواريخ (بهار، 92-93، حاشية 4)، آن را به ايرانشاه تصحيح كرده است و اغلب محققان بعدي همين ضبط را پذيرفتهاند (صفا، 300؛ قس: متينى، 29-30، كه صورت ايرانشان را ترجيح داده است؛ نيز نك: ريو، 136 -135 ؛ استوري، .(V(2)/563 از زندگى اينشاعر اطلاعچندانى نداريم،ولى مىدانيمكه بهروزگار سلطان محمود بن ملكشاه و برادر او محمد مىزيسته است (ايرانشاه، بهمننامه، ديباچه، بيت 143 بب). برخى براساس قراينى او را برادر شهمردان بن ابى الخير، و زادگاهش را ري دانستهاند (عفيفى، پانزده). از اشعار ايرانشاه پيداست كه مسلمان بوده، و از دانش دينى بهره داشته است( كوشنامه، بيتهاي664 -683، 412 ،2-413،2،791 ،4- 797 ،4، جم ؛ نيز نك: متينى، 31-32). وي نيز مانند ديگر حماسهسرايان ايرانى در منظومههاي خود تقديرگرا ( كوشنامه، بيتهاي 751 ،3، 185 ،6، جم، بهمننامه، بيتهاي 508 ،3،900 ،3،092 ،4- 093 ،4، جم)، و در اشعارخويشمدافعفضايلاخلاقىاست(همان،بيت 902 ،1 بب، 226 ،8،جم). دو منظومة منسوب به وي: 1. بهمننامه، كه مشتمل است بر 10 هزار بيت در بحر متقارب مثمن محذوف يا مقصور، دربارة ماجراهاي بهمن پسر اسفنديار كيانى. هدايت (1/297- 298) اين منظومه را به جمالى مهريجردي نسبت داده، و در نسخهاي از بهمننامه و نسخة يگانة كوشنامه (هر دو خارج از متن اصلى)، سرايندة آنها حكيم آذري معرفى شده است (متينى، 25-26) كه به نظر نادرست مىآيد. بهمننامه يك بار به نام سلطان محمود، و سپس به نام سلطان محمد مصدّر شده است (صفا، 290-292). صفا برآن است كه ايرانشاه در اين منظومه چند بار تجديدنظر كرده است. بهمننامه نخست در 1325ق در بمبئى چاپ سنگى شد و سپس در 1370ش در تهران به چاپ رسيد. 2. كوشنامه . اين اثر پس از بهمننامه و دربارة كوش - شاه چين - به نظم كشيده شده است (ايرانشاه، كوشنامه، ديباچه، بيت 108 بب ، نيز: بيتهاي 127-143، 802 ،4؛ قس: مجمل...، 2، 189، كه آنرا «قصه» يا «اخبار كوش پيل دندان» خوانده است). ايرانشاه روايات اين منظومه را به تقليد از فردوسى، از گفتار «دهقان ديندار» و «سرايندة دهقان» و مانند آن نقل كرده است (همان، بيتهاي 414 ،2،756 ،4) كه بىگمان مراد، راويان متن منثور داستانند. كوشنامه به محمد بن ملكشاه تقديم شده، و متينى براساس متن منظومه بر آن است كه اين اثر ميان سالهاي 501 تا 504ق سروده شده است (ص 43- 45، نيز دربارة ويژگيهاي ادبى آن، نك: 104 بب). اين منظومه در 1378ش در تهران چاپ شده است. مآخذ: ايرانشاه بن ابى الخير، بهمننامه، به كوشش رحيم عفيفى، تهران، 1370ش؛ همو، كوشنامه، به كوشش جلال متينى، تهران، 1378ش؛ بهار، محمدتقى (نك: هم، مجمل التواريخ )؛ صفا، ذبيحالله، حماسهسرايى در ايران، تهران، 1361ش؛ عفيفى، رحيم، مقدمه بر بهمننامه (نك: هم، ايرانشاه)؛ متينى، جلال، مقدمه بر كوشنامه (نك: هم ، ايرانشاه)؛ مجمل التواريخ و القصص، به كوشش محمدتقى بهار، تهران، 1318ش؛ هدايت، رضاقلى، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336ش؛ نيز: Rieu, Ch., Supplement to the Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, Oxford 1895; Storey, C.A. and Fran 5 ois de Blois, Persian Literature, London, 1994. ابوالفضل خطيبى