ايذه، شهر و شهرستانى در استان خوزستان. نام ايذه را به صورتهاي ايذَج (ابن خردادبه، 42؛ ابن رسته، 188)، ايدج (حمدالله، 51) و اَيدَج (ياقوت، 3/846) نيز نوشتهاند. در زمان اتابكان آن را مال امير نيز مى خواندند (نك: ابن بطوطه، 1/205). مال امير را مالمير، مال ميرجانكى، مال امير بختياري و مال اميرشول نيز نوشتهاند (نجمالملك، 147؛ افضلالملك، 310؛ فسايى، 1/606؛ آميه، 2؛ نظامالدين، 132). لسترنج آن را «ملك امير» ترجمه كرده است (ص 245 ؛ نيز نك: III/1016 , 2 و «مال» در ميان بختياريها به معناي آبادي و اقامتگاه است (نك: اقتداري، 3/107؛ نوايى، 704). اين شهر از شهريور ماه 1341 رسماً ايذه خوانده شد (معين، 5/206؛ نيز نك: فرهنگ...، 45). شهرستان ايذه: اين شهرستان يكى از شهرستانهاي شانزده گانة استان خوزستان است كه با مساحتى حدود 930 ،3كم2، در شمال شرقى اين استان قرار دارد ( آمارنامه...، 9، 24). شهرستان ايذه داراي دو بخش، 10 دهستان و 491 آبادي مسكونى است كه بسياري از آنها كوچكند (همان، 28؛ سرشماري، شناسنامه، 5). اين شهرستان كه نسبت به دشت اصلى خوزستان از ساختاري كاملاً متفاوت برخوردار است، از دو قسمت دشتى و كوهستانى تشكيل شده است. قسمت كوهستانى متشكل از رشتهكوههاي نسبتاً پيوسته و مرتفعى است كه دشت ايذه را دربرگرفتهاند (سعيدي، 42، 44- 45، 70، 72-73). رود كارون از 20 كيلومتري شرق شهر ايذه، در مرز اين شهرستان با مسجد سليمان مىگذرد ( فرهنگ،43). اين شهرستان داراي پوشش جنگلى (بلوط ايرانى) و مراتع ارزشمندي است كه شديداً در معرض تخريب هستند (سعيدي، 101). جمعيت شهرستان ايذه در 1375ش، 027 ،172نفر بود كه 2/47% آن در شهر، 7/52% در روستاها و مابقى (332 نفر) به صورت كوچرو زندگى مىكردند ( سرشماري، نتايج، شانزده). جمعيت شهرستان از طايفههاي مختلف بختياري و نيز بهمئى است (سعيدي، 143)؛ ساكنان به زبان فارسى (گويش لري) سخن مىگويند و شيعه مذهبند. اساس اقتصاد اين شهرستان بر دامداري، زراعت و صنايع دستى استوار است ( فرهنگ، 43، 45). شهر ايذه: اين شهر با 31 و 50 عرض شمالى و 49 و 52 طول شرقى در منتهىاليه شمالشرقى استان خوزستان واقع است و با 760 متر ارتفاع متوسط، از مرتفعترين شهرهاي خوزستان به شمار مىرود. فاصلة اين شهر تا مركز استان (اهواز) حدود 200 كم است (همان، 44؛ آمارنامه، 24، 33). جمعيت شهر ايذه در آخرين سرشماري عمومى (1375ش) 288 ،81نفر بود (همان، 39). ايذه در زمان ايلاميها از اهميت شايانى برخوردار بود (واندنبرگ، 64؛ دوبد، 290) و در دورههاي بعدي نيز اهميت خود را حفظ كرد. آثار برجاي مانده از دورة اشكانى، از جمله مجسمة برنزي و معروف «مردپارتى» (در موزة ايران باستان)، خبر از اهميت ناحيه و شهر ايذه در اين دوره دارد (بهنام، 297، 299؛ اقتداري، 3/109، 120-121). ايذه در دورة ساسانى نيز از شهرهاي آباد و پرجمعيت به شمار مىرفت (امام شوشتري، 1/209) و آتشكدة آن تا زمان هارونالرشيد برقرار بوده است (ياقوت، 1/416). شهر و ناحية ايذه در 17ق/638م توسط مسلمانان به صلح فتح شد (طبري، 4/84؛ نيز نك: ابن اثير، 2/546 -547). در 22ق درآمد حاصل از خراج ايذه (و رامهرمز) به حكومت بصره تخصيص يافت (طبري، 4/161)، اما در 29ق، مردم ايذه در برابر ابوموسى اشعري - حاكم بصره - سر به شورش برداشتند (بلاذري، 251). شهر و ناحية ايذه از اواسط سدة 6 تا اوايل سدة 9ق زير فرمان اتابكان لرستان (ه م) بود. مؤسس اين سلسله ابوطاهر در 550ق اعلام استقلال كرد (بدليسى، 45، 47) و ايذه را مركز حكومت خود قرار داد (ابن بطوطه، 1/205). پس از برافتادن حكومت اتابكان در 827ق ايذه رو به خرابى گذارد و ساكنان آن به كوچروي روي آوردند (امام شوشتري، 1/210). ايذه و عرصة پيرامونى آن آثار و بقاياي تاريخى بسيار جالبى را در خود محفوظ داشته است كه به دورة زمانى ايلامى تا ساسانى مربوط مىشود. وجود دو كتيبة پهلوي ساسانى بر صخرة اطراف ايذه در خور توجه است. در داخل شهر ايذه، دو امامزاده به نامهاي امامزاده عبدالله و امامزاده دينآور وجود دارد ( فرهنگ، 46). مآخذ: آمارنامة استان خوزستان (1375ش)، سازمان برنامه و بودجة استان خوزستان، تهران، 1375ش؛ آميه، پير، تاريخ عيلام، ترجمة شيرين بيانى، تهران، 1349ش؛ ابن اثير، الكامل؛ ابن بطوطه، رحلة، بيروت، 1987م؛ ابن خردادبه، عبيدالله، المسالك و الممالك، به كوشش دخويه، ليدن، 1889م؛ ابن رسته، احمد، الاعلاق النفيسة، به كوشش دخويه، ليدن، 1891م؛ افضلالملك، غلامحسين، افضل التواريخ، تهران، 1361ش؛ اقتداري، احمد، خوزستان و كهگيلويه و ممسنى، تهران، 1359ش؛ امام شوشتري، محمدعلى، تاريخ جغرافيايى خوزستان، تهران، 1331ش؛ بدليسى، شرفالدين، شرفنامه، تهران، 1343ش؛ بلاذري، احمد، فتوح البلدان، ترجمة آ. آذرنوش، تهران، 1346ش؛ بهنام، پرويز، «پيكر برنزي اسكندر»، سخن، تهران، 1331ش، شم 4(1)؛ حمدالله مستوفى، نزهة القلوب، به كوشش لسترنج، ليدن، 1913م؛ دوبد، سفرنامة لرستان و خوزستان، ترجمة محمدحسين آريا، تهران، 1371ش؛ سرشماري عمومى نفوس و مسكن (1375ش)، نتايج تفصيلى، شهرستان ايذه، مركز آمار ايران، 1376ش؛ همان، شناسنامة دهستانهاي كشور، استان خوزستان، مركز آمار ايران، 1376ش؛ سعيدي، عباس، ساماندهى روستاهاي پراكندة شهرستان ايذه، تهران، 1376-1377ش؛ طبري، تاريخ؛ فرهنگ جغرافيايى آباديهاي كشور (رامهرمز)، سازمان جغرافيايى نيروهاي مسلح، تهران، 1370ش، ج 80؛ فسايى، حسن، فارسنامة ناصري، تهران، 1367ش؛ معين، محمد، فرهنگ فارسى، تهران، 1356ش؛ نجمالملك، عبدالغفار، سفرنامة خوزستان، تهران، 1341ش؛ نظامالدين شامى، ظفرنامه، به كوشش پناهى سمنانى، تهران، 1363ش؛ نوايى، عبدالحسين، مقدمه و حاشيه بر احسن التواريخ روملو، تهران، 1349ش؛ واندنبرگ، لوئى، باستانشناسى ايران باستان، ترجمةعيسى بهنام، تهران، 1345ش؛ياقوت، بلدان؛ نيز: 2 ; Le Strange, G., The Lands of Eastern Caliphate, Cambridge, 1930. عباس سعيدي