اوليا چَلَبى (1020-1093ق؟/1611-1682م)، سياح بزرگ ترك، مؤلف كتاب
مهم سياحتنامه كه تاريخ سياح نيز ناميده مىشود.
يگانه مأخذ در شرح زندگانى او اطلاعاتى است كه خود در مجلدات سياحتنامه
به دست مىدهد. نامش اولياست كه احتمالاً در انتساب به استادش اوليا محمد
افندي IV/400) )، IA, برگزيده شده است. او در استانبول زاده شد و در مقدمة
سياحتنامه خود را «سياح عالم و نديم آدم، اولياي بىريا محمد ظلى ابن
درويش» مىنامد (1/28). درويش محمد ظلى نام پدر اوست كه در جاي جاي
سياحتنامه (1/424- 425، 6/226، 267) بدان اشاره شده است. خاندان اوليا كه
تبارش را به خواجه احمد يسوي (ه م) مىرساند، پيش از فتح استانبول در
857ق/1453م، از كوتاهيه به استانبول كوچانده شدند (همو، 3/444، 6/226).
اوليا چلبى در مدارس سنتى مسلمانان درس خواند، زبانهاي عربى و فارسى و خط
را آموخت و در فنون ظريفه مهارت پيدا كرد (همو، 1/252-253)، چنانكه نقش و
نگار و طلاكاري برخى از كاخهاي آن روزگار مربوط به اوست (همو، 5/47). در
موسيقى نيز تعليم ديد و به لطف صداي دلنشين، خوانندهاي بنام شد IV/401) ؛
IA, شاو، 1/492). بعدها به دربار عثمانى راه يافت و توجه سلطان مراد چهارم
را به خود جلب كرد و اندكى پيش از لشكركشى وي به بغداد به سپاهيان پيوست
(اوليا چلبى، 1/258) و بدين سان توانست آرزوي خود را كه ديدار اماكن مقدس و
سير و سياحت بود، تحقق بخشد (همو، 1/28- 29). او نزديك 40 سال در اطراف و
اكناف قلمرو وسيع امپراتوري عثمانى همچون سوريه، بين النهرين، مصر، سودان،
مكه و مدينه و نيز ايران، شبه جزيرة كريمه و كشورهاي بالكان به سير و
سياحت پرداخت و مشاهدات خود را دربارة شهرها، كشورها، تاريخ، فرهنگ، جغرافيا،
زبان شناسى، باورها و سنن مردم و موسيقى به تفصيل و با دقت بسيار و به
زبانى ساده در 10 جلد به رشتة تحرير درآورد. او كه به ابن بطوطة تركها معروف
است (نك: بروسهلى، 3/15)، با بهرهگيري از آثار نويسندگانى همچون مقريزي،
طبري، ذهبى، عالى، صولاقزاده و... IV/408) در تكميل مشاهدات خود كوشيد.
اگرچه برخى از پژوهشگران بخشى از نوشتههاي او را خيالى و غير واقعى
مىدانند، اما از نظر كميت و كيفيت مطالب، آن را با بزرگترين آثار جغرافيايى
عرب برابر، و گاه برتر به شمار مىآورند (بارتولد، 143).
سياحتنامة اوليا چلبى در فاصلة سالهاي 1314-1357ق/1896- 1938م بارها در
استانبول به چاپ رسيد؛ همچنين گزيدهاي از جلد اول آن كه منتخبات اوليا
چلبى ناميده شده، در 1262ق/1846م در استانبول چاپ شده است. نيز نوشتهاي
با عنوان «شقه نامه» به او منسوب است (نك: بروسهلى، همانجا). بخشهايى از
سياحتنامه به صورت مقاله و يا كتاب به زبانهاي مختلف ترجمه گرديده است
كه از آن جملهاند: «اوليا چلبى در ديار بكر» (ليدن، 1988م) و «اوليا چلبى در
بيتليس» (ليدن، 1990م).
تاريخ درگذشت اولياچلبى به طور دقيق معلوم نيست (نك: ؛ IA,IV/406 بروسهلى،
همانجا). به نوشتة بروسهلى وي در استانبول مدفون شده است (همانجا؛ قس: ،
IA همانجا).
مآخذ: اوليا چلبى، سياحتنامه، استانبول، 1314- 1315ق؛ بارتولد، و.و.، فرهنگ و
تمدن مسلمانان، ترجمة علىاكبر ديانت، تبريز، 1357ش؛ بروسهلى، محمدطاهر،
عثمانلى مؤلفلري، استانبول، 1342ق؛ شاو، ا. ج.، تاريخ امپراتوري عثمانى و
تركية جديد، ترجمة رمضانزاده، مشهد، 1370ش؛ نيز: IA.
علىاكبر ديانت