responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 10  صفحه : 4130
اوگتاي
جلد: 10
     
شماره مقاله:4130



اوگْتاي‌،
يا اُگَدي‌ پسر سوم‌ و جانشين‌ چنگيزخان‌ و دومين‌ فرمانرواي‌ بزرگ‌ مغول‌ (د 639ق‌/1241م‌). به‌ گزارش‌ جوينى‌ «قاآن‌ را پيش‌ از حلول‌ به‌ محل‌ پادشاهى‌، نام‌ اوگتاي‌ بود» (1/142). در جامع‌ التواريخ‌ جاي‌ نام‌ نخستين‌ وي‌ خالى‌ مانده‌، و رشيدالدين‌ فضل‌الله‌ متذكر شده‌ كه‌ وي‌ از آن‌ نام‌ ناخرسند بوده‌ «و بعد از آن‌، نام‌ او اُگِداي‌ كردند و معنى‌ اين‌ لفظ عروج‌ باشد بر سر بالا» (1/618). گمان‌ مى‌رود كه‌ مغولان‌ و تركان‌ نوزادان‌ را براي‌ سالم‌ ماندن‌ از چشم‌ زخم‌ و آسيب‌ ارواح‌ بدكردار، نامى‌ بد و پست‌ مى‌نهادند. نام‌ اوگتاي‌ نيز در آغاز احتمالاً به‌ معناي‌ ناقص‌، ناموزون‌ و بى‌اندام‌ بوده‌ است‌ (لسينگ‌، .(646 سپس‌ او را اگدي‌ نام‌ نهاده‌اند كه‌ به‌ معناي‌ بخشيده‌ شده‌، و نامى‌ همانند خدابخش‌ و خداداد در زبان‌ فارسى‌ است‌، نه‌ عروج‌ بر سر بالا كه‌ در زبان‌ مغولى‌ كهن‌ اُگده‌ بوده‌، و در زبان‌ امروزي‌ اُاُد شده‌ است‌. اين‌ نام‌ در «تاريخ‌ سري‌ مغول‌3» كه‌ تنها به‌ آوانويسى‌ چينى‌ برجاي‌ مانده‌، اُگُدِي‌ ضبط شده‌ است‌ (ص‌ .(255-257
زادروز اوگتاي‌ قاآن‌ در منابع‌ متقدم‌ نيامده‌، اما مُرگان‌ آن‌ را به‌ احتمال‌ سال‌ 582ق‌/1186م‌ دانسته‌ است‌ VIII/162) , 2 .(EIاوگتاي‌ قاآن‌ به‌ روزگار پدر همراه‌ وي‌ و ديگر برادران‌ در جنگ‌ با قبيله‌هاي‌ مغول‌، در لشكركشى‌ به‌ چين‌ شمالى‌ (ختاي‌) و ايران‌ زمين‌ شركت‌ جست‌ و در فتح‌ اُترار و خوارزم‌ حضور داشت‌ (جوينى‌، 1/64، 97، 106؛ ابن‌ عبري‌، 230-231، 236؛ رشيدالدين‌، 1/443، 447، 488- 496). وي‌ كه‌ از سوي‌ چنگيز به‌ جانشينى‌ انتخاب‌ شده‌ بود، دو سال‌ پس‌ از مرگ‌ پدر (624ق‌/1227م‌) از سوي‌ مجمع‌ بزرگ‌ (قوريلتاي‌) رسماً بر تخت‌ نشست‌ (جوينى‌، 1/146-149؛ رشيدالدين‌، 1/634 - 636؛ وصاف‌، 574 - 575). وي‌ پس‌ از پايان‌ مراسم‌، همگان‌ را به‌ اجراي‌ فرمانهاي‌ پدر فراخواند و گماشتگان‌ و كارگزاران‌ وي‌ را ابقا كرد و چورماغون‌ (در بعضى‌ منابع‌: جرماغون‌) نويان‌ را همراه‌ چند تن‌ از فرماندهان‌ و 30 هزار سپاهى‌ به‌ سوي‌ ايران‌، كوكتاي‌ و سوبداي‌ بهادر را به‌ سوي‌ قپچاق‌ و بلغارهاي‌ ولگا و اروپاي‌ شرقى‌، و گروهى‌ از فرماندهان‌ را به‌ سوي‌ چين‌ شمالى‌، تبت‌، كره‌ (سُلَنگقه‌) و منچوري‌ (جورچه‌) گسيل‌ داشت‌. آنگاه‌ خود در 627ق‌ همراه‌ تولوي‌ راهى‌ چين‌ شمالى‌ شد. اين‌ لشكركشى‌ تا 631ق‌ ادامه‌ يافت‌ (جوينى‌، 1/149-154؛ رشيدالدين‌، 1/638 - 648؛ وصاف‌، 575).
در دوران‌ اوگتاي‌ قاآن‌ وضع‌ برخى‌ نقاط ايران‌ خاصه‌ خراسان‌ آشفته‌ بود. وي‌ كسانى‌ چون‌ چورماغون‌ و طاير (داير) بهادر را مأمور سركوب‌ مخالفان‌ كرد. طاير كوشيد تا حكومت‌ خراسان‌ را از چنگ‌ چينتمور قراختايى‌ به‌ درآورد. سرانجام‌، قاآن‌ حكومت‌ چينتمور را به‌ رسميت‌ شناخت‌ و چورماغون‌ و طاير را از مداخله‌ در كارها منع‌ كرد (جوينى‌، 2/218-221؛ رشيدالدين‌، 1/660 -662).
اوگتاي‌ قاآن‌ به‌ آرام‌ خويى‌، كم‌ آزاري‌ و تساهل‌ در اجراي‌ ياسا و به‌ ويژه‌، به‌ دوستداري‌ ايرانيان‌ و مسلمانان‌ مشهور بود. بجز جوينى‌ و رشيدالدين‌ كه‌ تاريخ‌نويسان‌ دربار ايلخانان‌ مغول‌ بودند، منهاج‌ سراج‌ نيز كه‌ در خارج‌ از حوزة سلطة آنان‌ مى‌زيست‌ و همواره‌ از چنگيزخان‌ و فرزندانش‌ باسب‌ و لعن‌ و زشتى‌ ياد مى‌كرد، در تأليف‌ خويش‌ خصلتهاي‌ نيكوي‌ اوگتاي‌ را ستوده‌ است‌ (2/151؛ جوينى‌، 1/156- 158، 190؛ رشيدالدين‌، 1/684 - 685، 704).
اوگتاي‌ پس‌ از نشستن‌ بر تخت‌ قاآنى‌ اعلام‌ كرد كه‌ «هيچ‌كس‌ با من‌ ياغى‌ (= دشمن‌) نيست‌» و فرمان‌ داد كه‌ كارگزاران‌ به‌ مردم‌ آزار نرسانند و ستم‌ روا ندارند (جوينى‌، 1/171؛ رشيدالدين‌، 1/665). وي‌ حدودي‌ براي‌ اخذ ماليات‌ از مردم‌ تعيين‌ كرد (نك: همانجا).
اوگتاي‌ در 632ق‌/1235م‌ شهر قراقروم‌ را در ساحل‌ رود اورخون‌ بنا نهاد و در آن‌ شهر چينيان‌ و مسلمانان‌ (ايرانى‌) هر يك‌ كاخى‌ به‌ شيوة معماري‌ خويش‌ براي‌ او ساختند و باغهاي‌ زيبايى‌ در آن‌ شهر و پيرامون‌ آن‌ ايجاد گرديد و نخستين‌بار در آن‌ سرزمين‌ به‌ كشاورزي‌ پرداخته‌ شد (جوينى‌، 1/169، 192-193؛ رشيدالدين‌، 1/670 -672). اوگتاي‌ قاآن‌ فرمان‌ داد تا در سرتاسر امپراتوري‌ مغول‌ توقفگاههاي‌ چاپار ( يام‌) برقرار گردد و در آن‌ توقفگاهها، سواران‌ زبده‌ و اسبهاي‌ تازه‌ نفس‌ نگهداري‌ شود تا خبرها و پيامها با شتاب‌ هرچه‌ بيشتر به‌ مقصد رسانده‌ شوند و مأموران‌، سفيران‌ و بازرگانان‌ به‌ آسانى‌ و به‌ سرعت‌ بتوانند رفت‌ و آمد نمايند. هر يك‌ از بزرگان‌، اميران‌ و حاكمان‌ وظيفه‌ يافتند تا در تمهيد و تدارك‌ آن‌ سازمان‌ بكوشند (همو، 1/665).
او همچنين‌ در 633ق‌/1236م‌ فرمان‌ داد تا شهر هرات‌ را كه‌ پس‌ از لشكركشى‌ مغول‌ جز ويرانه‌اي‌ از آن‌ بر جاي‌ نمانده‌ بود، آبادان‌ كنند و در 636ق‌/1239م‌ فرمان‌ داد كه‌ 200 خانوار از مردم‌ هرات‌ كه‌ كوچ‌ كرده‌ بودند، بازگردانده‌ شوند. در 637ق‌ به‌ فرمان‌ او به‌ شهر هرات‌ آب‌ رسانده‌ شد (فصيح‌، 2/309-310). اوگتاي‌ قاآن‌ پس‌ از بازگشت‌ از سفر چين‌، ديگر در هيچ‌ لشكركشى‌ شركت‌ نجست‌ و همواره‌ به‌ شكار و خوش‌گذرانى‌ مشغول‌ بود و برخى‌ از مورخان‌ افراط وي‌ را در اين‌ كارها سبب‌ مرگ‌ زودرس‌ او دانسته‌اند.
مآخذ: ابن‌ عبري‌، غريغوريوس‌، تاريخ‌ مختصر الدول‌، به‌ كوشش‌ انطون‌ صالحانى‌، بيروت‌، 1958م‌؛ جوينى‌، عطاملك‌، تاريخ‌ جهانگشاي‌، به‌ كوشش‌ محمد قزوينى‌، ليدن‌، 1911-1916م‌؛ رشيدالدين‌ فضل‌الله‌، جامع‌ التواريخ‌، به‌ كوشش‌ محمد روشن‌ و مصطفى‌ موسوي‌، تهران‌، 1373ش‌؛ فصيح‌ خوافى‌، احمد، مجمل‌ فصيحى‌، به‌ كوشش‌ محمود فرخ‌، مشهد، 1339ش‌؛ منهاج‌ سراج‌، عثمان‌، طبقات‌ ناصري‌، به‌ كوشش‌ عبدالحى‌ حبيبى‌، تهران‌، 1363ش‌؛ وصاف‌، تاريخ‌، تهران‌، 1338ش‌؛ نيز:
EI 2 ; Lessing, F.D. et al., Mongolian-English Dictionary, Bloomington, 1982; Mongqul-un niu c atob c a'an (Histoire secr I te des Mongols), ed. L. Ligeti, Budapest, 1971.
مصطفى‌ موسوي‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 10  صفحه : 4130
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست