اوش1، شهر و مركز استانى به همين نام در جمهوري قرقيزستان. اين شهر
در محلى كه رود آق بورا از دامنة كوه آلاي وارد دشت فرغانه مىشود، در
ارتفاع 870 تا 100 ،1متري از سطح دريا واقع است. شهر داراي ايستگاه راهآهن
است و بر تقاطع راههاي اصلى قرار دارد XIX/52) , 3 BSE). جمعيت اوش در
1985م/1364ش، 199 هزار نفر بوده است («فرهنگ...2»، .(954
برخى اوش را كه يكى از شهرهاي قديمى آسياي مركزي است ، آخرين نقطة
فتوحات اسكندر دانستهاند (وامبري، 479). زادنپروفسكى1 در 1961م در منطقة
آيريماخ تائو2 (8 كيلومتري اوش) تصاويري از اسب بر روي سنگ كشف كرد كه
تاريخ آن را نيمة دوم هزارة نخست پيش از ميلاد دانسته است (نك: فرامكين،
77). در سالهاي 1954 و 1955م هيأتى از موزة منطقهاي اوش به كشف 900 گور
دست نخورده با وسايل درون آنها توفيق يافت كه آن را متعلق به سدههاي 2
تا 4م دانستهاند (همو، 72). در 1302ق/1885م در نزديكى اوش كتيبهاي به
زبان عربى متعلق به 329ق/941م كشف شد (بارتولد، .(III/533
مؤلفان نخستين سدههاي اسلامى از اوش به عنوان شهري بزرگ و آباد ياد
كرده، آن را از شهرهاي منطقة فرغانه ناميدهاند (ياقوت، 1/404). ابن خردادبه
ضمن اشاره به فرغانه نوشته است كه انوشيروان در آن بناهايى پديد آورد و
اقوامى را بدانجا انتقال داد (ص 30). اصطخري ضمن شرح منطقة فرغانه از
شهرهاي بزرگ آن با نامهاي اخسيكت، قُبا و اوش ياد كرده است. وي اوش را
بزرگتر از اخسيكت و قبادانسته، و چنين آورده است: «اوش چند قبا باشد.
شارستان و قهندز آبادان دارد. سراي امارت و زندان در قهندز است. شارستان
ربض دارد، و ربض ديوار دارد و ديوار به كوه پيوسته است كى ديدبان بر آن
كوه باشد، كى لشكر تركستان را نگاه دارد و اوش 3 دروازه دارد: دروازة كوه،
دروازة آب و دروازة مغكده» (ص 265-266). ابن حوقل ضمن تكرار نوشتة اصطخري،
از استواري دروازهها ياد كرده، و مىنويسد: در ناحية اوش شهر ديگري به نام
مدواهست (2/513، 514). مؤلف برهان قاطع اوش را ميان سمرقند و چين آورده
است (1/186).
اوش در قرن 4ق/10م سومين شهر فرغانه از نظر وسعت به شمار مىآمد و منبع
آبياري آن رود اوش يا آق بورا بوده است (بارتولد، .(III/213 مسجد جامع اوش
در ميان بازار قرار داشت (همو، ؛ I/212 لسترنج، .(478 به اوش در روزگار بابر
تخت سليمان نيز گفتهاند (بارتولد، و زيارتگاه بوده است ( لغتنامه... ).
نقطة زيارتى را تپهاي در ميان شهر اوش دانستهاند كه در ميان خرابههاي يك
ساختمان قديمى كه از سنگهاي چهارگوش ساخته شده، با ستونهايى مزين، قرار
داشت (وامبري، 478-479).
اوش در 1293ق/1876م پس از تصرف خان نشين خوقند از سوي سپاهيان روسى، به
امپراتوريروسيه ملحقگرديد XIX/52) , 3 BSE). در آن هنگام راه بازرگانى با
هندوستان و چين از اوش مىگذشت. بعدها شهر اوش به يكى از مراكز صنعتى
قرقيزستان بدل شد و پس از مركز آن جمهوري، مقام دوم را يافت.
امروزه يك سوم محصولات صنعتى استان اوش در شهر اوش توليد مىشود.
بزرگترين كارخانههاي تهية پارچههاي نخى و ابريشمى آسياي مركزي در اين
شهر قرار دارند. همچنين شهر اوش داراي كارخانة ماشينسازي است (همانجا).
مآخذ: ابن حوقل، محمد، صورةالارض، ليدن، 1939م؛ ابن خردادبه، عبيدالله،
المسالك و الممالك، به كوشش دخويه، ليدن، 1889م؛ اصطخري، ابراهيم، مسالك
و ممالك، ترجمة كهن فارسى، به كوشش ايرج افشار، تهران، 1368ش؛ برهان
قاطع، محمدحسين بن خلف تبريزي، به كوشش محمدمعين، تهران، 1357ش؛
فرامكين، گرگوار، باستانشناسى در آسياي مركزي، ترجمة صادق ملك شهمير زادي،
تهران، 1372ش؛ لغتنامة دهخدا؛ وامبري، آرمينيوس، سياحت درويشى دروغين
درخانات آسياي ميانه، ترجمة فتحعلى خواجه نوريان، تهران، 1365ش؛ ياقوت،
بلدان؛ نيز:
, W. W., Sochineniya, Moscow, 1965; BSE 3 ; Le Strange, G., The Lands of the
Eastern Caliphate, Cambridge, 1905; Sovetski o entsiklopedicheski o slovar',
Moscow, 1987.
عنايتالله رضا