responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 10  صفحه : 4119
اوزان‌ و مقادير
جلد: 10
     
شماره مقاله:4119

 

اوزان‌ْ وَ مَقادير، اصطلاحى‌ در تمدن‌ اسلامى‌ براي‌ واحدهاي‌ اندازه‌گيري‌ كميتهاي‌ گوناگون‌. اندازه‌گيري‌ حجم‌ با پيمايش‌ يا «كيل‌»، در گذشته‌، افزون‌ بر مايعات‌، براي‌ جامدات‌ مانند غلات‌ نيز استفاده‌ مى‌شده‌ است‌. بر اين‌ پايه‌، در بحث‌ از اوزان‌ و مقادير تاريخى‌، 3 كميت‌ وزن‌، حجم‌ و طول‌ به‌ عنوان‌ كميتهاي‌ اساسى‌ بررسى‌ مى‌شود. در منابع‌ تاريخى‌، اطلاعات‌ بسياري‌ دربارة نسبت‌ واحدها به‌ يكديگر وجود دارد كه‌ در صورت‌ معلوم‌ بودن‌ هر يك‌، اندازة ديگري‌ معلوم‌ مى‌شود؛ اما براي‌ تعيين‌ واحدهاي‌ پايه‌، به‌ اسنادي‌ ملموس‌ و قابل‌ اندازه‌گيري‌ چون‌ سكه‌، وزنه‌هاي‌ شيشه‌اي‌ و نظاير آن‌ نيازمنديم‌. همچنين‌ بايد توجه‌ داشت‌ كه‌ در مقايسه‌ با واحدهاي‌ عرفى‌، واحدهاي‌ شرعى‌ از ثبات‌ قابل‌ ملاحظه‌اي‌ برخوردار بوده‌، و در سرزمينهاي‌ مختلف‌ اسلامى‌ به‌ طور مشترك‌ به‌ كار مى‌رفته‌اند.
واحدهاي‌ وزن‌: در سرزمينهاي‌ اسلامى‌، از ديرباز دو واحد «مثقال‌» با اصل‌ سامى‌ (نك: گزنيوس‌، و «درهم‌» با اصل‌ يونانى‌ دراخما1 به‌ عنوان‌ اصلى‌ترين‌ واحدهاي‌ وزن‌ به‌ كار رفته‌اند. نسبت‌ مثقال‌ به‌ درهم‌ در منابع‌ شرعى‌ 10 به‌ 7، و در كاربرد عرفى‌ 3 به‌ 2 است‌. براساس‌ وزن‌ دو نمونة عينى‌ رطل‌ امويان‌ از 126ق‌ و سنگ‌ شيشة يك‌ قيراطى‌ عصر عباسى‌ِ مصر، براي‌ درهم‌ به‌ عنوان‌ واحد وزن‌، 125/3 گرم‌، و از آنجا براي‌ مثقال‌ شرعى‌، 464/4 گرم‌ به‌ دست‌ مى‌آيد.
در جهان‌ اسلام‌ براي‌ اندازه‌گيريهاي‌ دقيق‌تر از واحدهايى‌ چون‌ قيراط2 ( 1 24 مثقال‌)، شعير يا گندم‌ ( 1 4 قيراط)، خردل‌ ( 1 6 شعير)، فلس‌ ( 1 12 خردل‌) و فتيل‌ ( 1 6 فلس‌ يا 1 000 10 گرم‌) استفاده‌ مى‌شد.
در ايران‌، واحدهاي‌ باستانى‌ دانگ‌ (پهلوي‌: ؛ danag معرب‌: دانق‌، 1 6 مثقال‌) و تسو (پهلوي‌: ؛ tasug معرب‌: طسوج‌، 1 4 دانگ‌) نيز كاربرد داشت‌ و به‌ عنوان‌ واحدي‌ بزرگ‌تر از مثقال‌، بايد از واحد هند و ايرانى‌ سير/استير (پهلوي‌: ياد كرد كه‌ 1 40 من‌ تبريز و برابر 24/74 گرم‌ و اخيراً به‌ طور رسمى‌ 75 گرم‌ است‌ (هينتس‌، .(33
رايج‌ترين‌ واحد ميانه‌ براي‌ وزن‌، رطل‌ (يونانى‌: ليترون‌3)، برابر با 12 اوقيه‌4 است‌. در عرف‌ حجاز در آستانة ظهور اسلام‌ هر اوقيه‌ برابر 40 درهم‌ (پس‌ هر رطل‌ برابر 5/1 كيلوگرم‌) بود؛ اما در دورة عباسيان‌، به‌ تدريج‌ رطل‌ بغداد (برابر با 4 7 128 يا 130 درهم‌ معادل‌ 78/401 يا 25/406 گرم‌) در مناطق‌ مختلف‌ از جمله‌ حجاز رايج‌ ، و به‌ عنوان‌ رطل‌ شرعى‌ پذيرفته‌ شد (همو، 34-35 31, .(27-28,
در ايران‌ و بين‌النهرين‌ واحد «من‌» نيز تداول‌ داشته‌ است‌. متداول‌ترين‌ مقياس‌ من‌ در ايران‌، من‌ تبريز برابر 3 كيلوگرم‌ بوده‌ كه‌ تا امروز نيز كاربرد خود را حفظ كرده‌ است‌. واحد كوچك‌تر آن‌ چارك‌، برابر يك‌ چهارم‌ من‌ (750 گرم‌) است‌. از ميان‌ واحدهاي‌ بزرگ‌ توزين‌، قنطار5، با اصل‌ رومى‌، برابر 100 رطل‌ از پيش‌ از اسلام‌ در ميان‌ اعراب‌ به‌ ويژه‌ براي‌ كميت‌ بزرگى‌ از طلا به‌ كار مى‌رفته‌ است‌ (همو، 24 ؛ براي‌ كاربرد قرآنى‌، نك: آل‌ عمران‌ /3/75)؛ اما معمولاً براي‌ اوزان‌ كلان‌ در عربستان‌ واحد «حِمْل‌» (يك‌ بار شتر، معمولاً حدود 250 كيلوگرم‌) و در ايران‌، «خروار» (يك‌ بار خر» به‌ كار مى‌رفته‌ است‌؛ هر خروار در سده‌هاي‌ متقدم‌ اسلامى‌ در حدود 100 كيلوگرم‌ بوده‌، و در اصلاحات‌ غازان‌ خان‌، معادل‌ 3/83 تعيين‌ شده‌ است‌. امروزه‌ هر خروار 300 كيلوگرم‌ به‌ شمار مى‌آيد (همو، .(13-15
واحد كلان‌ ديگر «بُهار» است‌ كه‌ در دادوستدهاي‌ بندري‌ تداول‌ داشته‌، و در بنادري‌ چون‌ هرمز و مراكز تجارتى‌ مرتبط با بندرها، چون‌ لار و مكه‌ به‌ كار مى‌رفته‌ است‌ و اندازة وزنى‌ آن‌ نسبت‌ به‌ جنس‌ كالاها ميان‌ 207 تا 420 كيلوگرم‌ است‌ و ظاهراً اصل‌ مصري‌ دارد (ابوعبيد، 4/164؛ كروم‌، 488 ؛ هينتس‌، .(8-10
واحدهاي‌ طول‌ و سطح‌: اصلى‌ ترين‌ واحد اندازه‌گيري‌ طول‌ در سراسر جهان‌ اسلام‌، «ذراع‌» (از ابتداي‌ ساعد تا سرانگشتان‌) بوده‌ است‌؛ از مهم‌ترين‌ نمونه‌هاي‌ آن‌ ذراع‌ سوداء برابر 04/54 سانتى‌متر، و ذراع‌ شرعى‌ برابر 875/49 سانتى‌متر است‌ (همو، .(60-61 در ايران‌ واحدي‌ به‌ نام‌ ذرع‌ يا گز رواج‌ داشته‌ كه‌ اندازة آن‌ ميان‌ 94 تا 104 سانتى‌متر است‌. ذرع‌ شرعى‌ نيز 8/79 سانتى‌متر بوده‌ است‌. واحدهاي‌ ريزتر طول‌، گره‌ ( 1 16 ذرع‌) و اصبع‌ يا انگشت‌ ( 1 24 ذرع‌) است‌. وجب‌ يا شبر، واحد خرد ديگري‌ براي‌ طول‌ است‌ (همو، 64 62, .(54,
براي‌ سنجش‌ مسافتهاي‌ طولانى‌ واحدهايى‌ چون‌ ميل‌، الهام‌ گرفته‌ از نشانه‌هاي‌ ميان‌ راه‌ برابر 4 هزار ذراع‌ شرعى‌ (ح‌ 2 كم) به‌ كار مى‌رفته‌ است‌. فرسنگ‌ يا فرسخ‌، واحدي‌ ايرانى‌ برابر با 3 ميل‌ است‌؛ نيز بريد (4 فرسنگ‌) فاصله‌اي‌ بود كه‌ به‌ طور متوسط پيكى‌ در يك‌ روز مى‌پيمود (همو، 62-63 .(55, اندازه‌گيري‌ سطوح‌، ذرع‌ مربع‌ است‌؛ با اين‌ حال‌، واحدهاي‌ مستقلى‌ نيز در دستگاههاي‌ اندازه‌گيري‌ جهان‌ اسلام‌ براي‌ اندازه‌گيري‌ سطح‌ واحدهايى‌ مستقل‌ از واحدهاي‌ طول‌، همچون‌ جريب‌ و قفيز نيز كاربرد داشته‌ است‌. هر جريب‌ شرعى‌ 592 ،1م2، و هر قفيز 1 10 جريب‌ بوده‌ است‌ (همو، .(65-66
واحدهاي‌ حجم‌: ايرانيان‌ برخلاف‌ اعراب‌ در داد و ستد بيشتر روش‌ توزين‌ را بر اندازه‌گيري‌ حجم‌ ترجيح‌ مى‌نهاده‌اند، حتى‌ در مواردي‌ كه‌ واحدهايى‌ براي‌ پيمايش‌ غلات‌ به‌ كار مى‌رفته‌، پيمايش‌ صرفاً براي‌ تسهيل‌ اندازه‌گيري‌ بوده‌ است‌ (نك: رشيدالدين‌، 2/1465؛ هينتس‌، 52 .(49,
دو واحد پيمايش‌ صاع‌ و مُدّ، در عصر نبوي‌ در مدينه‌ كاربردي‌ وسيع‌ داشته‌ (نك: بخاري‌، 2/225؛ مسلم‌، 2/994)، و پس‌ از آن‌ نيز در اندازه‌گيريهاي‌ شرعى‌، همواره‌ پراهميت‌ بوده‌ است‌. صاع‌ شرعى‌، حجمى‌ در حدود 2/4 ليتر داشته‌، و خود برابر 4 مد بوده‌ است‌. گفتنى‌ است‌ كه‌ اندازة صاع‌ شرعى‌، ميان‌ مذاهب‌ اسلامى‌، به‌ خصوص‌ ميان‌ مالكيان‌ و حنفيان‌، محل‌ اختلاف‌ بوده‌ است‌ (فيومى‌، 1/415؛ هينتس‌، 51 .(45-47,
واحد كُرّ كه‌ از عصر بابليان‌ در بين‌النهرين‌ كاربرد داشته‌، اصلاً واحدي‌ براي‌ پيمايش‌ غلات‌ بود و در عصر اسلامى‌، هر كر برابر 60 قفيز دانسته‌ شده‌ است‌. در منابع‌ فقه‌ شيعه‌، به‌ خصوص‌ كر در پيمايش‌ آب‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌ (كلينى‌، 3/2-3؛ هينتس‌، .(42-43
نظارت‌ بر اوزان‌ و مقادير: نظارت‌ بر اندازه‌گيري‌ همواره‌ مورد توجه‌ شريعت‌ و نيز حكومتها بوده‌ است‌. در جهان‌ اسلام‌، نخستين‌ تكيه‌ها بر ضرورت‌ دقت‌ ورزيدن‌ در توزين‌ و كيل‌، در قرآن‌ كريم‌ بازتاب‌ يافته‌ است‌ (نك: الرحمن‌ /55/8 -9؛ مطففين‌ /83/2-3). دربارة جايگاه‌ اوزان‌ و مقادير در شريعت‌، بايد گفت‌ با آنكه‌ در برخى‌ از مباحث‌ مربوط به‌ طهارت‌، زكات‌، كفارات‌ و جز آن‌، بخشى‌ از احكام‌ بر پاية اندازه‌ها مبتنى‌ گشته‌اند، اما بيشترين‌ توجه‌ فقه‌ اسلامى‌ به‌ مبحث‌ واحدها، از باب‌ نظارت‌ بر مبادلات‌ و تأمين‌ حقوق‌ الناس‌ بوده‌ است‌. برخى‌ از فقيهان‌ نخستين‌، شخصاً در تدقيق‌ واحدها ايفاي‌ نقش‌ كرده‌، و معيارهايى‌ را به‌ وجود آورده‌اند كه‌ همين‌ امر منشأ انتساب‌ واحد به‌ نام‌ ايشان‌ بوده‌ است‌؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌ مى‌توان‌ از «ذراع‌ الدور» منتسب‌ به‌ ابن‌ ابى‌ ليلى‌، «ذراع‌» بلال‌ بن‌ ابى‌ برده‌، و «صاع‌» ابن‌ ابى‌ ذئب‌ ياد كرد (نك: ماوردي‌، 152-153؛ ابن‌ اخوه‌، 148-149؛ هينتس‌، .(57-58
از همين‌ روست‌ كه‌ موضوع‌ اندازه‌گيري‌ به‌ ويژه‌ در مبحث‌ حسبه‌ مورد توجه‌ فقيهان‌ قرار گرفته‌، و كوششهايى‌ براي‌ فراهم‌ آوردن‌ امكان‌ نظارت‌ بر اندازه‌گيري‌ به‌ عمل‌ آمده‌ است‌ (مثلاً نك: ابن‌ اخوه‌، 137 بب). افزون‌ بر آن‌، بايد به‌ آثار مستقلى‌ اشاره‌ كرد كه‌ از سوي‌ فقيهان‌، در باب‌ اوزان‌ و مقادير و مطالعة آنها تدوين‌ شده‌ است‌ (براي‌ برخى‌ آثار، نك: آقابزرگ‌، 23/320-323؛ منزوي‌، 1/139-141).
نياز به‌چنين‌ نظارتى‌ خليفة دوم‌ را بر آن‌ داشت‌ تا در راستاي‌ سامان‌ بخشى‌، به‌ تعيين‌ اندازه‌هاي‌ معيار براي‌ برخى‌ از واحدها، چون‌ درهم‌، ذراع‌ و قفيز دست‌ يازد (نك: ماوردي‌، 148، 153-154؛ ابن‌ اخوه‌، 141-142، 150) و در دوره‌هاي‌ بعد نيز غالباً بخشى‌ از اصلاحات‌ اجتماعى‌ در جهت‌ اعمال‌ نظارت‌ بر واحدها و شيوه‌هاي‌ اندازه‌گيري‌ بوده‌ است‌ (مثلاً اصلاحات‌ غازان‌ خان‌، نك: رشيدالدين‌، 2/1462 بب).
مآخذ: آقابزرگ‌، الذريعة؛ ابن‌ اخوه‌، محمد، معالم‌ القربة، به‌ كوشش‌ محمد محمود شعبان‌ و احمد عيسى‌ مطيعى‌، قاهره‌، 1976م‌؛ ابوعبيد قاسم‌ بن‌ سلام‌، غريب‌ الحديث‌، حيدرآباد دكن‌، 1384-1387ق‌؛ بخاري‌، محمد، صحيح‌، استانبول‌، 1315ق‌؛ رشيدالدين‌ فضل‌الله‌، جامع‌ التواريخ‌، به‌ كوشش‌ محمد روشن‌ و مصطفى‌ موسوي‌، تهران‌، 1372ش‌؛ فيومى‌، احمد، المصباح‌ المنير، قاهره‌، 1347ق‌/1929م‌؛ قرآن‌ كريم‌؛ كلينى‌، محمد، الكافى‌، به‌ كوشش‌ على‌ اكبر غفاري‌، تهران‌، 1377ق‌؛ ماوردي‌، على‌، الاحكام‌ السلطانية، قاهره‌، 1393ق‌/1973م‌؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحيح‌، به‌ كوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقى‌، قاهره‌، 1955م‌؛ منزوي‌، خطى‌؛ نيز:
, W. E., A Coptic Dictionary, Oxford, 1972; Gesenius, W., A Hebrew and English Lexicon, Oxford, 1955; Hinz, W., Islamische Masse und Gewichte, Leiden / K N ln, 1970.
احمد پاكتچى‌


 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 10  صفحه : 4119
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست