اورومْچى، شهر و مركز منطقة مستقل اويغور سين كيانگ در شمال غرب چين.
اين شهر در 43 و 48 عرض شمالى و 87 و 35 طول شرقى («اطلس...1»، در شمال
كوههاي تيان شان ( ختاي2...، بر فلاتى به ارتفاع 912 متر («دائرةالمعارف
ايتاليا3»، كنار رودخانة اورومچى XXVII/) GSE, واقع است. اين شهر مركز تجارتى
تركستان چين (سين كيانگ) به شمار مىآيد و بر سر راههاي بازرگانى منطقه به
روسيه، لانچو و كاشغر قرار دارد ( آمريكانا، و راهآهن لانشين به آن ختم
مىشود ، GSE) همانجا). ارتباط اورومچى با ديگر نقاط از طريق دو بزرگراه، يكى
در مسير شبكة راهآهن چين و ديگري ميان دو رودخانة جونگار و تاريم برقرار
مىشود ( بريتانيكا، ميكرو، .(IX/779
تا آخر سدة 19م محققان بر آن بودند كه اورومچى در محل شهر قديمى بش بالغ
واقع است (بارتولد، ؛ III/374 ختاي، .(IV/141 در 1896م گروم گرژيمايلو1 در جلد
اول سفرنامة خود در صحت اين مطلب ترديد كرد و احتمال داد كه خرابههاي بش
بالغ در شرق اورومچى در نزديكى گوچِن است. وي در جلد دوم كتاب خود براساس
نوشتهاي از «منگو - يومو - تسزي» قطعيت آن را تأييد كرد (بارتولد، نيز ختاي،
همانجاها؛ «دائرةالمعارف ترك2»، .(XXXIII/217 در 1903م هم «شاوان» بدون
اطلاع از نوشتة گرژيمايلو و بر اساس يك نوشتة ديگر چينى همين مطلب را ابراز
داشت و در 1908م دبژف3 تصريح كرد كه خرابههاي بش بالغ در نزديكى شهري
كه امروزه پوچن تسى نام دارد، واقع است (بارتولد، V/353 .(III/374,
به گفتهاي ديگر، شهر چىچين تلس4 مذكور در سفرنامة ماركوپولو همان اورومچى
كنونى است (نك: ختاي، .(I/117 اورومچى در مسير جادة ابريشم قرار داشت. اين
جاده در گوچن به دو شاخه تقسيم مىشد و راه شمالى آن از اورومچى مىگذشت
و به سوي آسياي مركزي ادامه مىيافت (گوميلف، .(42
اورومچى كلمهاي مغولى به معنى «چراگاه زيبا» است ( بريتانيكا، همانجا؛
توريسم، .(108 اورومچى را «اروم تسى5» و «وولوموچى6» و به زبان چينى
«تيهوا» گفتهاند ( دايرة المعارف فارسى؛ آمريكانا، همانجا؛ 1269 .(WNGD,
قوم اويغور در سدة 3م به اين منطقه راه يافت و در آنجا سكنى گزيد (
بريتانيكا، ماكرو، .(XVI/794 سرزمين اويغورها در سدة 7ق/13م زير سلطة حكومت
مغول قرار گرفت (شرفالدين، 81). ابن بطوطه اين منطقه (ختا) را از حيث
آبادانى، بهترين كشور جهان معرفى مىكند (2/752). اويغورها كه براثر تماس با
مبلغان و عابدان مانوي مقيم سرزمين سغد، مانوي مذهب شده بودند (ورهرام،
146؛ VIII/ , 1 EI902 )، از سدة 7ق به اسلام روي آوردند و در سدة 9ق/15م دين
اسلام سرتاسر اينمنطقه را فراگرفت (بارتولد، ؛ II(1)/46 بريتانيكا، ماكرو،
.(XVIII/792-793
اورومچى در سدة 18م دوباره به چين پيوست و پس از آنكه در 1760م چند
پايگاه نظامى در آن ساخته شد و يك شهر چينى در كنار آن برپا گرديد، به
پايگاه مهم نظامى شمال غرب چين بدل گشت (همان، ميكرو، .(IX/779 در قيام
مسلمانان سين كيانگ در برابر سلطة حكومت مركزي چين، اورومچى در
1281ق/1864م به تصرف مسلمانان درآمد، ولى در 1293ق/1876م نيروهاي دولتى
آن را باز پس گرفتند (همانجا). در 1301ق/1884م استان سين كيانگ ايجاد شد و
مركز آن از ايلى7 به اورومچى منتقل گرديد («سين كيانگ...8»، .(8
اورومچىاز 1949م/1328ش روبهصنعتىشدنگذاشت ( بريتانيكا،همانجا) و در
1955م/1334ش كه سين كيانگ به منطقة مستقل بدل شد، مركز آن اورومچى توسعة
بيشتري يافت («سين كيانگ»، 22 ؛ بريتانيكا، همانجا). زبان اكثريت مردم
اورومچى اويغوري است . علاوه بر اويغورها، اقليتهايى هم از جمله قزاقها،
دونگالها و مانجوها در اورومچى ساكن هستند (همانجا). جمعيت اين شهر كه در
1953م/ 1332ش، 700 ،140نفر بود ( آمريكانا، )، XXVII/611 در 1993م/ 1372ش به
500 ،336،1نفر افزايش يافت («سين كيانگ»، 43 , .(4
از 1949م همزمان با پيشرفت صنعتى، شبكة آبياري شهر در دامنة كوههاي تيان
شان توسعه داده شد و اين كار همراه با ماشينى كردن كشاورزي، توليد غلات و
ديگر محصولات را افزون ساخت ( بريتانيكا، همانجا؛ XXVII/683 )، GSE, در
1952م/1331ش يك مدرسة عالى كشاورزي هم در اورومچى ايجاد شد ، WNGD) همانجا)؛
اما اهميت اقتصادي اورومچى بيشتر به غناي منابع معدنى آن مربوط است (
بريتانيكا،همانجا؛ «سين كيانگ»، .(45 اورومچى را به سبب داشتن ذخاير فراوان
زغال سنگ «شهري بر زغال» نام دادهاند (همانجا). منابع نفتى اين شهر هم
كه از 1959م به توليد رسيد، آن را به يكى از مناطق مهم نفت خيز چين بدل
كرد ( بريتانيكا،همانجا؛ طوغان، .(I/582 صنايع مهم اورومچى شامل توليد سيمان،
شيشه، كاغذ، آهن و فولاد، فرآوردههاي غذايى، نساجى، شيميايى و ماشينآلات
است ، GSE) همانجا).
در اورومچى علاوه بر دانشگاه سين كيانگ كه از 1960م/1339ش آغاز به كار كرد
( آمريكانا،، WNGD همانجاها)، چندين مؤسسة فرهنگى و مراكز آموزش عالى، از جمله
آموزش اويغوري، زبانهاي اقليتها، نيز زبان روسى و علوم پزشكى و كشاورزي
وجود دارد ( بريتانيكا،همانجا).
مآخذ: ابن بطوطه، سفرنامه، ترجمة محمدعلى موحد، تهران، 1361ش؛ دايرة المعارف
فارسى؛ شرفالدين على يزدي، ظفرنامه، به كوشش عصامالدين اورونبايوف،
تاشكند، 1972م؛ ورهرام، غلامرضا، تاريخ آسياي مركزي در دوران اسلامى، مشهد،
1372ش؛ نيز:
Americana; Barthold, W.W., Sochineniya, Moscow, 1963-1968; Britannica, 1978;
Britannica Atlas, Chicago, 1993; Cathay and the Way Thither, tr. H. Yule,
Taipei, 1966; EI 1 ; Enciclopedia Italiana; GSE;Gumilev, L.N., Drevnie tyurki,
Moscow, 1967; Togan, Z.V., Bug- O nk O T O rkili (T O rkistan) ve yak o n
tarihi, Istanbul, 1981; Tourism, China Handbook Series, Peking, 1984; T O rk
ansiklopedisi, Ankara, 1984; , WNGD; Xinjiang in Brief, China International
Press, 1995.
پرويز امين