اَنْطاكى، ابوالفرج يحيى بن سعيدبن يحيى انطاكى (زنده در
458ق/1066م)، مورخ و طبيب مسيحى. وي از خويشاوندان نزديك ائوتوخيوس
اسكندرانى بطريرك اسكندريه و معروف به سعيدبن بطريق است (نك: ابن ابى
اصيبعه، 2/87؛ واسيليف، ؛ II/81 2 .(EI
انطاكى در حدود سال 370ق/980م زاده شد (واسيليف، همانجا) و ظاهراً دورة نخست
زندگى خود را در مصر گذرانيد. پس از آنكه الحاكم خليفة فاطمى در 404ق به
مسيحيان و يهوديان مصر كه چندين سال در محدوديت و آزار به سر مىبردند،
اجازة مهاجرت به شام داد (نك: انطاكى، چ تدمري، 305)، ابوالفرج نيز در 405ق
به انطاكيه - كه در آن زمان در تصرف روم شرقى بود - مهاجرت كرد (همان،
19). از پارهاي شواهد برمىآيد كه انطاكى دست كم تا 458ق/1066م زنده بوده
است (واسيليف، .(II/83-84
مهمترين اثر وي تاريخ اوست كه در واقع تكملة تاريخ سعيد بن بطريق به
شمار مىآيد. انطاكى در اين كتاب حوادث را از سال 326ق/ 938م كه كتاب ابن
بطريق بدان پايان يافته، به همان سبك و ترتيب تا 425ق/1034م دنبال كرده
است. اين اثر از منابع مهم تاريخ اسلام و روابط مسلمانان با مسيحيان در
قرنهاي 4 و 5ق/10 و 11م است. از يكسو به تاريخ امپراتوري روم شرقى و
روابط آن با جهان اسلام، سرزمين بلغار، روس، گرج و ارمن، و از سوي ديگر به
بررسى تاريخ خلافت عباسى و دولتهاي وابسته چون اخشيديان، حمدانيان و آل
بويه، و روابط مسلمانان با مسيحيان و يهوديان، و از همه مهمتر تاريخ دولت
فاطمى در مصر و شام، خاصه دورة الحاكم بامرالله پرداخته است. بخش اخير كه
نزديك به يك سوم تاريخ انطاكى را شامل است (تدمري، 10)، اهميت خاصى
دارد. انطاكى توجه كمتري به بغداد نشان داده، و از حوادث شرق اسلامى و
شمال افريقا - جز در ارتباط با فاطميان - ياد نكرده است.
انطاكى پس از تحرير نخست تاريخ (حدود سال 398ق/1008م) تا 405ق/1015م دوبار
آن را مورد بازنگري قرار داد و مطالبى بر آن افزود (نك: چ تدمري، همانجا).
وي در تأليف اين كتاب علاوه بر منابع اسلامى از قبيل آثار ابوعلى مسكويه
و ثابت بن سنان، از مآخذ يونانى و مسيحى محلى نيز بهره برده است (نك:
واسيليف، .(II/85-89 انطاكى به شماري از اسناد رسمى و مكاتبات درباري نيز
دسترسى داشته، و متن آنها را در تاريخ خود آورده است (براي نمونه، نك: چ
شيخو، 263- 264، نيز چ تدمري، 354-359).
چاپ كامل اين كتاب نخست به كوشش لويس شيخو، كارادُوو و زيّات به ضميمة
التاريخ المجموع على التحقيق و التصديق از سعيد بن بطريق، در بيروت
(1905م) منتشر شد؛ سپس كراچكوفسكى و واسيليف متن عربى آن را به همراه
ترجمة فرانسوي ضمن «آثار و احوال آباء كليساي شرقى» در پاريس (1924 و 1932م)
منتشر ساختند.
چاپ جديد تحقيقى تاريخ انطاكى به كوشش عمر عبدالسلام تدمري در طرابلسِ
لبنان (1990م) صورت گرفت. در اين چاپ نسبت به چاپ شيخو كاستيهايى مشاهده
مىشود (نك: چ شيخو، 263-264، قس: چ تدمري، 427). لويس شيخو در چاپ خود از
اين كتاب بخش كوچكى را كه به گمان وي خلاصة تاريخ انطاكى است و تا
حوادث 400ق را در بر دارد، افزوده است (تدمري، 14- 15).
در 1883م روزن گزيدههايى از اين كتاب را كه مربوط به امپراتور باسيليوس
دوم و روابط او با بلغار است، با ترجمة روسى منتشر ساخت. شلومبرگر نيز بخشهايى
از آن را در كتاب خود «حماسههاي بيزانسى تا پايان قرن 10م» نقل كرده
است.
علاوه بر تاريخ، نسخهاي به نام تفسير يحيى بن سعيدبن يحيى لمسائل حنين
بن اسحاق الطبية در كتابخانة رباط نگهداري مىشود كه احتمال مىرود از انطاكى
باشد (زركلى، 8/147؛ III/251 .(GAS, همچنين 3 اثر كلامى نيز بدون ذكر عنوان
به او نسبت داده شده است كه نسخ آن در كتابخانة رباط موجود است (گراف،
II/51 I/338; .(GAS,
مآخذ: ابن ابى اصيبعه، احمد، عيون الانباء، به كوشش آوگوست مولر، قاهره،
1299ق/1882م؛ انطاكى، يحيى، تاريخ، به كوشش شيخو و ديگران، بيروت، 1905م؛
همو، همان، به كوشش عمر عبدالسلام تدمري، طرابلس، 1990م؛ تدمري،
عمرعبدالسلام، مقدمه بر تاريخ (نك: هم، انطاكى)؛ زركلى، اعلام؛ نيز:
EI 2 ; GAS; Graf, G., Geschichte der christlichen arabischen Literatur, Vatican,
1947; Vasiliev, A. A., Byzance et les Arabes, eds. H. Gr E goire and M. Canard,
Brussels, 1950.
محمدرضا ناجى