اَميرِ مَجْلِس، عنوانِ منصبى در دستگاه سلجوقيان آسياي صغير و سپس سلاطين مملوك مصر. «امير» به معناي فرمانده سپاه است؛ چه، امير مجلس در واقع بر هزار سرباز فرماندهى داشت و بدينسبب، او را از «امراي هزاره» مىشمردند (قلقشندي، 4/19؛ ابن دواداري، 9/309، 358؛ براي تفصيل، نك: ه د، استادالدار). اولين اشاره به «امير مجلس» در منابع، ظاهراً به عصر سلاجقة آسياي صغير باز مىگردد (عينى، 1/387؛ «دائرةالمعارف...1»، .(II/141-142 وظيفة رسمى امير مجلس در دوران مماليك مصر، نخست نظارت بر تشريفات مجلس سلطان بوده است (ابن تغري بردي، 7/183؛ حطيط، 222). اين وظيفه سپس در دوران سلطنت ملك ظاهر بيبرس (حك 658 -676ق/1260-1277م) تغيير يافت و امير مجلس از آنپس سرپرستى و نظارت بر بعضى از امور مربوط به خدمات عمومى را نيز در دست گرفت (ابن تغري بردي، 7/185). امير مجلس در ميان ديگر اميران هزاره، مقام سوم و چهارم داشته (قلقشندي، 4/18؛ ايالُن، 68 ، 59 )، و گاهى مقدم بر امير سلاح (ه م) بوده است (همو، .(69 گاه نيز امير مجلس به عنوان شخص مورد اعتماد سلطان به مأموريتهاي مهم سياسى فرستاده مىشد (ابن دواداري، 8/377). امير مجلس همانند ديگر اميران هزاره در دربار سلطان دفتر و محل كار خاص داشت كه «بيت» خوانده مىشد. مآخذ: ابن تغري بردي، النجوم الزاهرة، قاهره، 1357ق/1938م؛ ابن دواداري، ابوبكر، كنزالدرر، ج 8، به كوشش اولريش هارمان، قاهره، 1391ق/1971م، ج 9، به كوشش هانس روبرت رومر، قاهره، 1379ق/1960م؛ حطيط، احمد، حاشيه بر تاريخ الملك الظاهر ابن شداد، ويسبادن، 1403ق/1983م؛ عينى، محمود، عقدالجمان فى تاريخ اهل الزمان، به كوشش محمد محمد امين، قاهره، 1407- 1408ق/1987- 1988م؛ قلقشندي، احمد، صبح الاعشى، قاهره، 1383ق/ 1963م؛ نيز: , D., X Studies on the Structure of the Mamluk Army - III n , Bulletin of the School of Oriental and African Studies, London, 1965, vol. XVI; T O rkiye diyanet vakf o Isl @ m ansiklopedisi, Istanbul, 1995. منوچهر پزشك