اَميرْ اَرْسَلان، قصهاي عاميانه كه در دورة قاجار و پيش از 1309ق/1892م نوشته شده است (يوسفى، 2/9). اين اثر زاييدة تخيل ميرزا محمدعلى نقيبالممالك، نقال باشى دربار قاجار و نوشتة فخرالدوله (د 1309ق)، دختر محبوب ناصرالدين شاه است. بدين ترتيب كه نقيب الممالك براي آرامش ناصرالدين شاه، هر شب كنار بستر او حاضر مىشد و قصة امير ارسلان را فىالبديهه نقل مىكرد و فخرالدوله هم در پشت پرده، گفتههاي او را مكتوب مىساخت (معيرالممالك، رجال...، 64، يادداشتها...، 35-36؛ محجوب، «داستانها...»، 1140-1141). نقيبالممالك با بهرهگيري از واژگان، تعبيرات و ضربالمثلهاي عاميانه كه كمتر به زبان مكتوب راه پيدا كرده است (يوسفى، 2/30- 31)، به خلق قصهاي پرداخت كه بازتاب شرايط سياسى و اجتماعى ايران در پايان دورة قاجار است (محجوب، مقدمه...، 36؛ يوسفى، 2/25-26). قصة امير ارسلان متشكل از چندين داستان كوتاه است كه توسط نقيبالممالك با مهارتى شگفتآور به يكديگر پيوند خورده است (همو، 2/11-12). اين قصه از زندگى ارسلان فرزند ملك شاه رومى سخن مىگويد كه پس از كشته شدن پدرش به دست فرنگيان، به دنيا مىآيد. او در 18 سالگى و پس از آگاهى از اصل و نسب خويش، طى ماجراهاي فراوان تاج و تخت پدر را باز پس مىگيرد و پس از شكست دادن فرنگيان و فتح سرزمين روم، با تصوير فرخ لقا دختر پطرس، شاه فرنگ روبهرو مىشود و به او دل مىبازد. ارسلان درپى عشق سودايى خويش، تاج و تخت را رها كرده، به راه مىافتد و پس از پشت سرگذاردن ماجراهاي بسيار در دنياي واقع و دنياي خيال، به معشوق خود دست مىيابد. قصة اميرارسلان در مقايسه با ديگر داستانهاي عاميانة ايرانى، از عناصر ملى و مذهبى تهى است و حتى نامها و مكانهاي وقايع داستان، هيچ كدام ايرانى نيست (محجوب، مقدمه، 2، «داستانها»، 911، 913). با اين حال، نوعى خوي پهلوانى و جوانمردي در شخصيت آن ديده مىشود كه جاذبهاي ويژه بدان بخشيده است (همو، مقدمه، 40-41؛ يوسفى، 2/21-22). دربارة اين داستان داوريهاي گوناگونى صورت گرفته است. برخى آن را از آثار دورة انحطاط مىدانند كه داراي هيچ نتيجة اخلاقى نيست (محجوب، «داستانها»، 1277؛ نعمتاللهى، 409، 412؛ ميرصادقى، 79)؛ در حالى كه برخى ديگر، از جهات بسياري آن را ارزشمند، و قهرمان قصه را برخوردار از روح جوانمردي ايرانى مىدانند (يوسفى، همانجا؛ پرهام، 286-290). قصة امير ارسلان تاكنون چندين بار به چاپ رسيده، و در تئاتر و سينما نيز به نمايش درآمده است (نك: مشار، 1/510). مآخذ: پرهام، سيروس، «سيماي قهرمان در داستانهاي عاميانه»، صدف، تهران، 1336ش، شم 4؛ محجوب، محمد جعفر، «داستانهاي عاميانة فارسى»، سخن، تهران، 1339ش، س 11، شم 8 -12؛ همو، مقدمه بر اميرارسلان، تهران، 1340ش؛ مشار، فهرست كتابهاي چاپى فارسى، تهران، 1350ش؛ معيرالممالك، دوستعلى خان، رجال عهد ناصري، تهران، 1361ش؛ همو، يادداشتهايى از زندگانى خصوصى ناصرالدين شاه، تهران، 1361ش؛ ميرصادقى، جمال، ادبيات داستانى، تهران، 1366ش؛ نعمتاللهى، جلال، «مقدمهاي بر كتاب اميرارسلان »،انديشه و هنر، تهران، 1338ش، شم 6؛ يوسفى، غلامحسين، ديداري با اهل قلم، مشهد، 1358ش. محمد سيدي