اَمْباله، شهر و شهرستانى به همين نام در ايالت هاريانا در شمال غربى
هند واقع در 30 و 23 عرض شمالى و 76 و 46 طول شرقى ( بريتانيكا، ميكرو،
1978م، .(I/293 امباله را اومبالا1 و انباله هم ناميدهاند (نك: ابوالفضل،
3/30؛ كنبو، 1/519، 2/314، 3/81؛ آمريكانا، .(I/470 اين شهر كه در منطقهاي
كوهپايهاي قرار گرفته، از طريق جادة زمينى و راهآهن با دهلى، امريتسار
(پنجاب)، سيملا و كالكه در شمال، و سهارنپور در جنوب شرقى ارتباط دارد (
بريتانيكا، 1986م، ؛ I/315 دويى، .(225
امباله راه طبيعى مهاجمان به دهلى و آگره بوده است (اسپير، 6 )، از جمله
در حملة اسكندر به هند در 326قم (نك: بريتانيكا، 1986م، و طى جنگهاي بين
سلاطين مغول در هند و بين سيكها و مسلمانان (نك: اكرام، 113 -112 ؛ اروين، 98
-97 ؛ آرچبلد، 540 ؛ راس، 12 ؛ مطلبى، 2/1038؛ واضح، 240) و در جنگهاي نادر
شاه افشار با سلاطين مغول در 1151ق (نك: استرابادي، 320؛ قدوسى، 138؛ مروي،
710).
نخستين بار قاضى تقى متقى در سفرنامة خود از اين شهر نام برده، و نوشته
است كه مسلمانان در 587ق/1191م در جنگ دوم معزالدين بن سام اين منطقه
را فتح كردند. گفته شده است كه التتمش (حك 608 - 633ق/1211-1236م)، قاضى
بر اين شهر گمارد و فيروز تغلق در 781ق/1379م بر آنجا مسلط گرديد I/432) , 2
.(EI
بابر امپراتور مغول در 933ق/1527م در راه خود به سوي دهلى، امباله را تصرف
كرد و در 956ق/1549م جنگى شديد بين اسلام شاه و شورشيان پنجاب به
فرماندهى نيازي خان در اين شهر روي داد ( 2 ، EIهمانجا؛ راس، 59 .(12,
در حكومت مغول، امباله تابع حكومت سرهند و محل اردوگاه نظامى امپراتور بود
( 2 ، EIهمانجا). در 1122ق/1710م نيروهاي سيك به رهبري بندا بيراگى1 امباله
را تصرف كردند و پس از يك دورة بىثباتى (همانجا) كه طى آن نادرشاه افشار
در 1151ق اين منطقه را درنورديد (استرابادي، 320-321؛ قدوسى، همانجا)، در
1175ق/ 1761م احمدشاه دُرانى طى جنگهايى كه به اضمحلال حكومت مغول
انجاميد، امباله را تصرف كرد ( 2 ، EIهمانجا). از 1763م به بعد چند بار
نيروهاي سيك منطقة امباله را مورد تاخت و تاز قرار دادند (آرچبلد، نيز 2 ،
EIهمانجاها)، تا اينكه اين شهر در 1823م به تصرف كمپانى هند شرقى درآمد و
محل استقرار نمايندة سياسى دولت انگليس در ايالت سوتلج2 و مركز برخى
سازمانهاي سياسى شد (ياپ، .(190-191 دولت انگليس در 1843م يك پايگاه نظامى
مهم در كنار اين شهر بنا كرد (دويى، .(347
امباله در دوران شورش هند برضد سلطة انگليس آرام بود ( 2 ، EIهمانجا) و محاكمة
شورشيان در 1864م در اين شهر برگذار شد (خامنهاي، 37؛ هانتر، .(76 در اواخر
سدة 19م در واكنش نسبت به افزايش دشمنى نسبت به مسلمانان شورشهايى در
اين شهر روي داد ؛ II/327ŠÃÙ.. (شروانى،119؛دويى،همانجا؛«سلطة.
بريتانيكا،1986م، .(I/316
امباله قبلاً قصبهاي شهر مانند بود و در 1867م به شهر بدل شد. در
1981م/1360ش جمعيت امباله، 203 ،121نفر بود (همانجا). امباله در 1966م در
نتيجة تقسيم ايالت قديم پنجاب به دو ايالت پنجابى زبان (پنجاب) و هندي
زبان (هاريانا) جزو ايالت اخير شد (همان، .(XXI/111
امباله در سرزمينى حاصلخيز قرار دارد و زمينهاي زراعى آن از رودخانههاي
سرسوتى4، دريشادوتى5 و مركنده6 آبياري مىشود (دويى، 225 ؛ موهان، .(6 توليد
گندم و غلات در امباله اهميت زياد دارد (دويى، همانجا). ساير محصولات آن
عبارتند از دانههاي روغنى، نيشكر، پنبه، ادويه و تمرهندي. در اين شهر،
علاوه بر قالىبافى و صنايع دستى، شيشهسازي و كاغذ سازي و توليد ماشين
آلات و ابزار صنعتى حائز اهميت است ( آمريكانا، ؛ I/470 «دائرةالمعارف...7»، ؛
II/779 بريتانيكا، I/432ا‘ همانج , 2 .(EIدر امباله، يك بيمارستان، يك مؤسسة
صنايع فلزي، يك مركز تجاري، فرودگاه، مدرسة آموزش خلبانى و چند دانشكدة
وابسته بهدانشگاه كوروكشترا8 تأسيس شده است ( بريتانيكا، 1986م، ؛ I/315-316
حكمت، 417).
از آثار ديدنى اين شهر، مسجدي است متعلق به دورة پتان و مسجد ديگري كه به
سبك مسجدالاقصى بنا شده است ( 2 ، EIهمانجا).از دانشمندان و ادباي منسوب به
امباله، راتى رام جى متخلص به هاتف، ناظم على انبالوي متخلص به وقار
كه به اردو و فارسى شعر گفته است، عبدالقادر انبالى، نورمحمد و صادق مطلبى
مؤلف كتاب آداب عالمگيري معروف هستند (نك: عبدالرشيد، 398؛ سيدعبدالله، 170؛
مطلبى، 1/18؛ فاروقى، 366؛ 2 ، EIهمانجا).
امباله مركز جمعيت تبليغ اسلامى هند است كه در سرتاسر هند شعبههايى دارد
(تيتوس، 201 ؛ خان، 267).
مآخذ: ابوالفضلعلامى، آييناكبري، لكهنو،1893م؛ استرابادي،مهدي، جهانگشاي
نادري، به كوشش عبدالله انوار، تهران، 1341ش؛ حكمت، علىاصغر، سرزمين هند،
تهران، 1337ش؛ خامنهاي، سيدعلى، مسلمانان در نهضت آزادي هندوستان، تهران،
1347ش؛ خان، ح. ب.، بر صغير پاك و هند كى سياست مين علماء كاكردار، اسلام
آباد، 1985م؛ سيد عبدالله، ادبيات فارسى مين هندوؤن كاحصه، لاهور، 1974م؛
شروانى، زينالعابدين، بستان السياحه، تهران، 1368ش؛ عبدالرشيد، تذكرة شعراي
پنجاب، لاهور، 1346ش؛ فاروقى، احمد، مكتوبات امام ربانى، لكهنو، 1913م؛
قدوسى، محمدحسين، نادرنامه، مشهد، 1339ش؛ كنبو، محمدصالح، شاهجهان نامه،
لاهور، 1967م؛ مروي، محمد كاظم، عالم آراي نادري، به كوشش محمدامين
رياحى، تهران، 1364ش؛ مطلبى انبالوي، صادق، آداب عالمگيري، به كوشش
عبدالغفور چودهري، لاهور، 1971م؛ واضح، مبارك الله، تاريخ ارادت خان، به
كوشش غلام رسول مهر، لاهور، 1971م؛ نيز:
Americana ; Archbold, W . A . J., X The Conquest of Sind and the Panjab n , The
Cambridge History of India, New Delhi, vol. V; Britannica; British Paramountcy
and Indian Renaissance, ed. R. C. Majumdar, Bombay, 1970; Douie, J., The Panjab,
North - West Frontier Province and Kashmir, Lahore, 1916; EI 2 ; Enciclopedia
Italiana, Rome, 1950; Hunter, W. W., The Indian Musalmans, Delhi, 1969; Ikram,
S. M., History of Muslim Civilisation in India and Pakistan, Lahore, 1982;
Irvine, W., Later Mughals, Lahore, 1971; Mohan, M. V. D., The North - West India
of the Second Century B. C., Ludhiana, 1974; Ross, E. D., X Babur n , The
Cambridge History of India, New Delhi, 1987, vol. IV; Spear, P., India, Tehran,
1961; Titus, M. T., Indian Islam, New Delhi, 1979; Yapp, M. E., Strategies of
British India, Britain, Iran and Afghanistan, 1798- 1850, Oxford, 1980.
پرويز امين