اِمامىِ هَرَوي، رضىالدين عبدالله بن محمد بن على (د محرم 686/مارس 1287)، اديب و شاعر و ملكالشعراء دربار قراختاييان كرمان. اصل وي از هرات است (دولتشاه، 126). نام و لقب او به شكلهاي مختلف در منابع ثبت شده است (نك: شهيدي، 6 -7). او تخلص خود را به واسطة اعتقاد به مذهب شيعه و علاقه به مدح خاندان رسالت، امامى برگزيده است (همو، 54 - 55). از سالهاي اولية زندگى و نيز چگونگى دانش اندوزي او، اطلاعى در دست نيست. دولتشاه از خواجه فخرالملك خراسانى به عنوان مربى او نام مىبرد (همانجا). مدايح امامى نشان مىدهد كه فخرالملك از بزرگترين ممدوحان وي بوده است. امامى علاوه بر شعر، در علوم بلاغى، ادبيات عرب و نيز علوم عقلى، از سرآمدان روزگار خود بود (كاشفى، 268؛ خواندمير، 3/387). از مناظرهاي منظوم كه سرودة شاعر است و در ديوان او به چاپ رسيده (ص 203-204)، برمىآيد كه وي داراي منصب قضا نيز بوده است. شايد به همين سبب است كه قضات هرات را از نسل او برشمردهاند (دولتشاه، همانجا). امامى علاوه بر هرات در شهرهاي كرمان و اصفهان نيز اقامت داشت (رازي، 2/144؛ دولتشاه، همانجا). ظاهراً اقامت او در كرمان، طولانى بوده است و به همين علت برخى او را كرمانى دانستهاند (اوحدي، 89). وي در يكى از شهرهاي مذكور مدت 10 سال در انزوا زيست (امامى، 149، 168). امامى به ستايش قراختاييان كرمان و بزرگان آل كرت و اتابكان فارس مىپرداخت (حمدالله، 716-717؛ اسفزاري، 2/33، 34؛ آذر، 2/752-753) كه از اين ميان مدايح فخرالملك، از برجستگى بيشتري برخوردار است (نك: امامى، جم). از معاصران او مىتوان به سعدي، مجدهمگر، شمسالدين محمد صاحب ديوان، معينالدين پروانه و افتخارالدين زوزنى، اشاره كرد (خواندمير، همانجا؛ شهيدي، 24). امامى در اواخر عمر، مقيم اصفهان شد و سرانجام در لنجان اصفهان درگذشت (نفيسى، 1/161؛ هدايت، 1/259). آثار: از امامى ديوان اشعار و رسالهاي به زبان عربى برجاست. سرودههاي او پيش از سعدي از اشتهار خاصى برخوردار بوده است (انصاري، 35). مجدهمگر در يك داوري غير منصفانه، اين سرودهها را بر اشعار سعدي ترجيح داده است (دولتشاه، همانجا). از اين داوري با صفاتى چون: اغراقآميز (آذر، 2/754) و يا تعريض به سعدي (براون، 3/164)، ياد شده است. دولتشاه با پذيرش نسبى اين داوري، امامى را تنها به لحاظ صنايع بديعى، برتر از سعدي دانسته است (همانجا). ديوان امامى نزديك به دو هزار بيت است (شهيدي، 4) كه در قالب قصيده، غزل، ترجيعات، مقطعات و رباعى است. او در سرودن شعر از سبك عراقى پيروي مىكرد (همو، 4، 13). اشعار او بسيار ساده است و اين امر ممكن است نتيجة تأثّر عميق او از فردوسى باشد كه برخى از محققان بدان اشاره داشتهاند (فصيح، 2/129-130). در ديوان امامى علاوه بر مدايح بسيار، اشعاري در زمينههاي عرفانى (ص 225- 238)، لغز و معما (ص 224)، و كيميا و سيميا (ص 62) به چشم مىخورد. از اين ديوان، دستنويسهاي بسياري باقى مانده است (نك: منزوي، خطى، 3/2231-2232، خطى مشترك، 7/251-253). ديوان امامى در 1345ش در تهران به چاپ رسيده است. اثر ديگر امامى، رسالهاي است به زبان عربى در شرح يكى از قصايد شاعر مشهور عرب، ابوالحارث غيلان بن عقبه، مشهور به ذوالرمه (د 117ق/735م). امامى اين رساله را به نام يكى از اتابكان نگاشته، و در آن، لطائف و نكات ادبى، نحوي و لغوي قصيدة مذكور را شرح كرده است (اقبال، 313؛ شورا، 4/394- 395). از اين رساله تاكنون دو نسخه شناخته شده كه يكى نزد اقبال آشتيانى بوده است و ديگري در كتابخانة مجلس شوراي ملى نگهداري مىشود (همانجاها). مآخذ: آذربيگدلى، لطفعلى، آتشكده، به كوشش حسن سادات ناصري، تهران، 1337ش؛ اسفزاري، محمد، روضات الجنات، به كوشش محمدكاظم امام، تهران، 1339ش؛ اقبال آشتيانى، عباس، «يك رسالة عربى از تأليفات هروي امامى»، ارمغان، تهران، 1312ش، شم 5؛ امامى هروي، عبدالله، ديوان، به كوشش همايون شهيدي، تهران، 1345ش؛ انصاري كازرونى، ابوالقاسم، مرقوم پنجم كتاب سلم السموات، به كوشش يحيى قريب، تهران، 1340ش؛ اوحدي بليانى، محمد، عرفات العاشقين، نسخة عكسى موجود در كتابخانة مركز؛ براون، ادوارد، تاريخ ادبى ايران، ترجمة علىاصغر حكمت، تهران، 1357ش؛ حمدالله مستوفى، تاريخ گزيده، به كوشش عبدالحسين نوايى، تهران، 1360ش؛ خواندمير، غياثالدين، حبيبالسير، به كوشش محمد دبيرسياقى، تهران، 1362ش؛ دولتشاه سمرقندي، تذكرةالشعراء، به كوشش محمد رمضانى، تهران، 1338ش؛ رازي، امين احمد، هفت اقليم، به كوشش جواد فاضل، تهران، 1340ش؛ شورا، خطى؛ شهيدي، همايون، مقدمه بر ديوان امامى هروي (هم)؛ فصيح خوافى، احمد، مجمل فصيحى، به كوشش محمود فرخ، مشهد، 1341ش؛ كاشفى، على، لطائف الطوائف، به كوشش احمد گلچين معانى، تهران، 1352ش؛ منزوي، خطى؛ همو، خطى مشترك؛ نفيسى، سعيد، تاريخ نظم و نثر در ايران، تهران، 1344ش؛ هدايت، رضاقلى، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336ش. على ميرانصاري