responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 10  صفحه : 3900
اليسع‌
جلد: 10
     
شماره مقاله:3900


اَلْيَسَع‌، نام‌ يكى‌ از پيامبران‌ الهى‌ ياد شده‌ در قرآن‌ كريم‌ كه‌ مطابق‌ روايات‌، پس‌ از الياس‌ نبى‌ (ع‌)، به‌ نبوت‌ مبعوث‌ شده‌ است‌. اين‌ نام‌ دو بار در قرآن‌ كريم‌ در كنار اسامى‌ برخى‌ از پيامبران‌ و فرزندان‌ ابراهيم‌(ع‌) ذكر گرديده‌ است‌ (انعام‌/6/86؛ ص‌/38/48). در اين‌ آيات‌، بدون‌ توضيحى‌ دربارة شخصيت‌ و نبوت‌ اليسع‌، از او با تعبير «برتري‌ يافته‌» همچون‌ اسماعيل‌، يونس‌ و لوط (ع‌) ياد شده‌، و نيز در كنار اسماعيل‌ و ذوالكفل‌ در شمار «اخيار» آورده‌ شده‌ است‌.
نام‌ اين‌ پيامبر - كه‌ لغت‌شناسان‌ آن‌ را واژه‌اي‌ دخيل‌ دانسته‌اند (نك: جواليقى‌، 644؛ نيز جفري‌، - بزرگان‌ متقدم‌ علم‌ قرائت‌ را دربارة تلفظ آن‌ دچار اختلاف‌ كرده‌ است‌. ايشان‌ اساساً دربارة اين‌ مطلب‌ كه‌ « ال » در اين‌ كلمه‌، جزئى‌ از واژه‌ باشد، اختلاف‌ دارند. بيشتر حجازيان‌ و عراقيان‌ متقدم‌ آن‌ را حرف‌ تعريف‌ دانسته‌اند كه‌ بر آغاز «يَسَع‌»، يا به‌ قول‌ برخى‌ كوفيان‌ بر «لَيْسَع‌» اضافه‌ شده‌ است‌ (نك: طبري‌، تفسير، 7/173؛ طوسى‌، 4/193؛ طبرسى‌، فضل‌، 4/507). البته‌ چنين‌ مى‌نمايد كه‌ نام‌ اليسع‌ براي‌ مسلمانان‌ صدر اسلام‌ ناآشنا بوده‌ است‌ و آنان‌ از شخصيت‌ و قصص‌ مربوط به‌ او نيز چندان‌ خبر نداشتند.
يادكرد مجمل‌ قرآن‌ كريم‌ از اليسع‌، و كم‌ شناخته‌ بودن‌ او در منابع‌ تفسيري‌ و روايى‌ تا آنجاست‌ كه‌ حتى‌ سبب‌ گشته‌ است‌ بسياري‌ از عالمان‌، اليسع‌ را با برخى‌ از پيامبران‌ ديگر يكى‌ بدانند: براي‌ نمونه‌ كسانى‌ اليسع‌ را همان‌ ذوالكفل‌ دانسته‌اند و گروهى‌ با اشاره‌ به‌ يكى‌ بودن‌ اليسع‌، شاگرد الياس‌ با ذوالكفل‌، او را با اليسعى‌ كه‌ در قرآن‌ آمده‌ است‌، متفاوت‌ مى‌دانند (نك: مقدسى‌، 3/100). برخى‌ نيز او را پسر عموي‌ الياس‌ معرفى‌ كرده‌اند (ميبدي‌، 8/356؛ ابن‌ كثير، 473).
يكى‌ دانستن‌ اليسع‌ با خضر نبى‌ هم‌ داراي‌ شهرت‌ روايى‌ بسياري‌ است‌ و حتى‌ داستان‌سرايانى‌ چون‌ كعب‌ الاحبار نيز بدان‌ اشاره‌ كرده‌اند (مثلاً نك: ميبدي‌، 3/416). در اين‌ ميان‌، در تفسير آية 65 سورة كهف‌، در باب‌ سفر موسى‌ (ع‌) به‌ «مجمع‌ البحرين‌» و ديدار او با مردي‌ خدايى‌، گاه‌ نام‌ اليسع‌ در جاي‌ خضر قرار گرفته‌ است‌ (مثلاً نك: بيضاوي‌، 1/568). نويسنده‌اي‌ چون‌ كسايى‌ هم‌ كه‌ در پروراندن‌ داستانها داراي‌ توانايى‌ بسيار است‌، چيزي‌ چندان‌ دربارة اليسع‌ بر سخن‌ ديگران‌ نيفزوده‌ است‌ (نك: ص‌ 249-250).
پرداخت‌ داستان‌ اليسع‌ در روايات‌ تفسيري‌ بر اين‌ پايه‌ است‌ كه‌ استاد او الياس‌ در مسير نبوت‌ و رسالت‌ خود، و در راستاي‌ انذار آحاب‌ پادشاه‌ بنى‌ اسرائيل‌، جز با عناد و سركشى‌ روبه‌رو نگرديد و پس‌ از نفرين‌ و فرود آمدن‌ خشكسالى‌ بر سرزمين‌ آنان‌، آنگاه‌ كه‌ از قوم‌ كافر روي‌ برتافته‌، راه‌ دوري‌ در پيش‌ گرفته‌ بود، به‌ خانة پير زنى‌ درآمد كه‌ پسري‌ بيمار داشت‌. اين‌ پسر، اليسع‌ فرزند اخطوب‌، و اين‌ ملاقات‌ آغاز پيوستگى‌ داستان‌ الياس‌ به‌ اليسع‌ بود. اليسع‌ كه‌ به‌ دعاي‌ الياس‌ و ارادة پروردگار، سلامت‌ خويش‌ را باز يافت‌ و به‌ عنوان‌ پيروي‌ تشنة دانش‌، دين‌ الياس‌ را پذيرفت‌، تا لحظة پايانى‌ فراق‌، هرگز محضر او را از كف‌ نداد و در همه‌ حال‌، با الياس‌ مصاحب‌ بود (نك: ه د، الياس‌). در اين‌ ميان‌، برخى‌ به‌ حضور اليسع‌ در كنار الياس‌ به‌ هنگام‌ پناهنده‌ شدن‌ به‌ كوهها نيز اشاره‌ كرده‌اند (ابن‌ كثير، همانجا). اوج‌ پيوند ميان‌ داستان‌ الياس‌ و اليسع‌، در ماجراي‌ فراق‌ آنان‌ رخ‌ مى‌نمايد؛ آنجا كه‌ الياس‌ مأمور شد تا قوم‌ ناسپاس‌ خود را ترك‌ گويد و اليسع‌ را به‌ جانشينى‌ خود برگمارد. آنگاه‌ خداوند مركبى‌ آتشين‌ فرود آورد تا الياس‌ بر آن‌ جاي‌ گيرد و حيات‌ زمينى‌ را بدرود گويد. چون‌ الياس‌ آهنگ‌ رفتن‌ كرد، اليسع‌ از آنچه‌ خواهد آمد و آنگونه‌ كه‌ بايد زيست‌، پرسش‌ كرد. الياس‌ رمزگونه‌، او را خرقه‌ پوشانيد و وصى‌ خود ساخت‌ و او را به‌ نگاهبانى‌ عهد خداوندي‌ سفارش‌ كرد (طبري‌، تاريخ‌، 1/462-464؛ مقدسى‌، 3/100؛ راوندي‌، 251؛ ميبدي‌، 8/296).
آنچنان‌ كه‌ در روايات‌ آمده‌ است‌، شرايط دين‌داري‌ در عهد نبوت‌ اليسع‌ دگرگون‌ شد؛ آحاب‌ پادشاه‌ بنى‌ اسرائيل‌ كه‌ همزمان‌ با الياس‌ مى‌زيست‌ و همسر سيه‌كار او ايزابل‌ كه‌ قوم‌ را بر پرستش‌ باطل‌ راه‌ مى‌نمودند، به‌ هلاكت‌ رسيدند و در دورة نبوت‌ اليسع‌، مردمان‌ بسيار به‌ دعوت‌ وي‌ پيوسته‌، دين‌داري‌ و خداپرستى‌ را بزرگ‌ مى‌داشتند (ثعلبى‌، 259-260؛ قس‌: نيشابوري‌، 342؛ طبري‌، همان‌، 1/464).
گفتنى‌ است‌ در عهد عتيق‌ ضمن‌ بيان‌ داستان‌ الياس‌ نبى‌ (ايليا) به‌ شخصيتى‌ با نام‌ اليشع‌ بن‌ شافاط اشاره‌ شده‌ است‌ (نك: كتاب‌ اول‌ پادشاهان‌، 19:16 به‌بعد) كه‌ مى‌توان‌ شباهتهاي‌ گسترده‌اي‌ ميان‌ آن‌، با مضامينى‌ كه‌ در روايات‌ اسلامى‌ آمده‌ است‌، مشاهده‌ كرد. يكى‌ از نزديك‌ترين‌ روايات‌ به‌ آنچه‌ در عهد عتيق‌ آمده‌، توسط ميرخواند نقل‌ شده‌ است‌ (1/333 به‌ بعد) كه‌ تطابق‌ نسبى‌ آن‌ با متن‌ عهد عتيق‌ (نك: همانجا؛ نيز كتاب‌ دوم‌ پادشاهان‌، 13:14 به‌ بعد) نشان‌ مى‌دهد كه‌ بدون‌ واسطه‌ برگرفته‌ از روايات‌ يهودي‌ است‌.
در روايتى‌ از امام‌ رضا(ع‌) آمده‌ كه‌ اليسع‌ نيز همچون‌ عيسى‌(ع‌) معجزاتى‌ چون‌ زنده‌ گرداندن‌ مردگان‌، شفا دادن‌ بيماران‌ و بر آب‌ رفتن‌ نشان‌ داده‌ است‌ (نك: ابن‌ بابويه‌، 422؛ طبرسى‌، احمد، 2/418). گفتنى‌ است‌ با توجه‌ به‌ ويژگيهاي‌ مشهور معجزات‌ الياس‌(ع‌) و نيز همگونى‌ داستان‌ الياس‌ نبى‌ و عيسى‌ (ع‌) در مسالة زيست‌ ايشان‌ در آسمانها، دور نيست‌ كه‌ در ضبط روايت‌، الياس‌ با اليسع‌ خلط شده‌ باشد.
مآخذ: ابن‌ بابويه‌، محمد، التوحيد، به‌ كوشش‌ هاشم‌ حسينى‌ تهرانى‌، تهران‌، 1387ق‌؛ ابن‌ كثير، اسماعيل‌، قصص‌ الانبياء، به‌ كوشش‌ خليل‌ ميس‌، بيروت‌، 1407ق‌/1987م‌؛ بيضاوي‌، عبدالله‌، انوار التنزيل‌، به‌ كوشش‌ فلايشر، اُسنابروك‌، 1968م‌؛ ثعلبى‌، احمد، قصص‌ الانبياء، بيروت‌، دار الرائد العربى‌؛ جواليقى‌، موهوب‌، المعرّب‌، به‌ كوشش‌ ف‌.عبدالرحيم‌، دمشق‌، 1410ق‌/1990م‌؛ راوندي‌، سعيد، قصص‌ الانبياء، به‌ كوشش‌ غلامرضا عرفانيان‌، مشهد، 1409ق‌؛ طبرسى‌، احمد، الاحتجاج‌، به‌ كوشش‌ محمدباقر موسوي‌ خرسان‌، بيروت‌، 1401ق‌/1981م‌؛ طبرسى‌، فضل‌، مجمع‌ البيان‌، به‌ كوشش‌ هاشم‌ رسولى‌ محلاتى‌ و فضل‌ الله‌ يزدي‌ طباطبايى‌، بيروت‌، 1408ق‌/1988م‌؛ طبري‌، تاريخ‌؛ همو، تفسير؛ طوسى‌، محمد، التبيان‌، به‌ كوشش‌ احمد حبيب‌ قصير عاملى‌، بيروت‌، دار احياء التراث‌ العربى‌؛ عهد عتيق‌؛ قرآن‌ كريم‌؛ كسايى‌، محمد، قصص‌ الانبياء، به‌ كوشش‌ آيزنبرگ‌، ليدن‌، 1922م‌؛ مقدسى‌، مطهر، البدء و التاريخ‌، به‌ كوشش‌ كلمان‌ هوار، پاريس‌، 1903م‌؛ ميبدي‌، احمد، كشف‌ الاسرار، به‌ كوشش‌ على‌ اصغر حكمت‌، تهران‌، 1361ش‌؛ ميرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران‌، 1338ش‌؛ نيشابوري‌، ابراهيم‌، قصص‌ الانبياء، به‌ كوشش‌ حبيب‌ يغمايى‌، تهران‌، 1359ش‌؛ نيز:
Jeffery, A., The Foreign Vocabulary of the Qur' ? n, Baroda, 1938.
فرامرز حاج‌ منوچهري‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 10  صفحه : 3900
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست