اِلهىِ هَمَدانى، عمادالدين محمود حسينى (د 1063ق/1653م)، فرزند
حجتالله از شعراي سبك هندي.
وي از سادات اسد آباد همدان بود (نصرآبادي، 255؛ آذر، 270) و مقدمات علوم را
در آن شهر فراگرفت؛ سپس چنانكه خود در مقدمة تذكرة خزينة گنج مىنويسد، در
1010ق/1601م براي تحصيل به اصفهان رفت و 3 سال نيز در آن شهر ماند (نقوي،
191). در همانجا در قهوهخانة عرب قهوهچى كه ظاهراً محفل شعرا و بزرگان بوده
است (نك: گلچين، كاروان...، 1/98، حاشية 1)، همراه با شاعر ديگري به نام
ملاشكوهى با شاه عباس ديدار كرد (نصرآبادي، همانجا). جز اين ملاقات اشارة
ديگري به ارتباط او با شاه عباس ديده نمىشود.
الهى در 1015ق به شيراز رفت (نقوي، همانجا). سپس رهسپار عراق شد (اوحدي،
171). به گفتة صاحب خيرالبيان در 1018ق از عراق به خراسان رفت و پس از
زيارت حضرت رضا(ع) از آنجا راهى هند شد (نك: گلچين، همان، 1/95). در راه هند
نخست به كابل، و سپس به قندهار رفت و به ميرزا غازي ترخان، متخلص به
وقاري، صوبهدار قندهار پيوست (نك: همان، 1/95-96). ميرزا غازي در 1021ق
درگذشت (نهاوندي، 3/785-786) و ظاهراً الهى پس از درگذشت او، يا حوالى آن
راهى آگره شده است، زيرا اوحدي بليانى در همين سال او را در آگره ديده، و
با وي مصاحبت داشته، و حتى الهى اشعار خويش را براي اصلاح نزد اوحدي مى
فرستاده است (اوحدي، 173، 175). اوحدي مىنويسد: الهى هم اكنون
(1022-1024ق) در زمرة ملازمان مهابت خان است (ص 173). در 1033ق كه ظفرخان
ابوالحسن به نيابت از پدر به صوبهداري كابل گمارده شد، الهى قصيدهاي به
نام وي سرود (نقوي، 191-192؛ نيز نك: ريو، .(II/687 دور نيست كه آشنايى الهى
با اين خانواده در سفر او از خراسان به هند هنگام اقامت در كابل روي داده
باشد.
در 1040ق بار ديگر الهى را در كابل مىيابيم و آن هنگام ملاقات با حكيم
حاذق است (نك: كنبو، 3/321؛ نقوي، 192). كنبو مؤلف شاه جهان نامه از او به
عنوان يكى از شاعران دربار شاه جهان ياد كرده است (همانجا). روشن نيست كه
وي چه زمانى به دربار شاه جهان راه يافته است، اما مىتوان گفت كه اين
امر بايد پيش از 1042ق (مأموريت دوم ظفرخان) رخ داده باشد، چه، به هنگام
اعطاي صوبهداري كشمير به ظفرخان، وي در دربار شاه جهان حضور داشته، و در
از ميان بردن ترديد شاه نسبت به ظفرخان در واگذاري اين مأموريت بدو بسيار
مؤثر بوده است. البته همين امر سبب شد كه به درخواست ظفرخان، الهى نيز در
اين سفر با وي همراه شود (نك: گلچين، همان، 1/98- 99) و تا پايان عمر در
كشمير بماند.
الهى را پس از درگذشت در جانب غربى آرامگاه شيخ بهاءالدين گنج بخش به
خاك سپردند. بر سنگ مزار وي ماده تاريخ درگذشت او در يك دوبيتى به صورت
«بود سخن آفرين» (= 1063ق) آمده است (همان، 1/99). از اين روي، تاريخهاي
1060ق (احمد، 147)، 1064ق (صديق، 41؛ كوپاموي، 18) و 1057ق (مدرس، 1/169)
نادرست است.
با آنكه الهى در دورة ظهور شعراي سبك هندي و اصفهانى مىزيست و از اصفهان
به هند رفت و در سرودههاي او صور خيال و استعارههاي لطيف ديده مىشود، در
اشعارش - چنانكه صفا اشاره كرده است - به سبك شعراي قديم چون سعدي توجه
داشته، و حتى به تتبع از وي نيز پرداخته است (5(2)/1186). الهى در قصيده
دستى توانا داشت و از ميان صنايع ادبى توجه به ارسال مثل در اشعار او
بيشتر ديده مىشود (همانجا).
آثار:
1. ديوان، كه شامل حدود 5 هزار بيت (صديق، همانجا) در قالب غزل، قصيده،
تركيب بند، ترجيعبند، مثنوي، قطعه و رباعى است. قصايد او در مدح ائمة
اطهار(ع)، و نيز ستايش از شاهجهان و حكام ولايات است. از ديوان او 4 نسخه
در اين كتابخانهها موجود است: 1. آصفيه به شمارة 1095 (آصفيه، 4/286)؛ 2.
اوده، به شمارة 277، مورخ 1052ق (اشپرنگر، )؛ I/435 3. موزة بريتانيا به شمارة
330/25، مورخ 1042ق (نك: ريو، همانجا)؛ 4. برلين، به شمارة 939، مورخ 1052ق
.(IV/916ٹœ¤•)
2. خزينة گنج، تذكرهاي است به زبان فارسى در شرح احوال حدود 400 تن از
شعراي متوسط سدههاي 8 -10ق، به ترتيب الفبايى كه از ابن يمين فريومدي
آغاز مىشود و به همايون پادشاه پايان مىيابد. اين اثر بايد در سالهاي
پايانى عمر مؤلف نگاشته شده باشد، زيرا در نسخة برلين كه به خط مؤلف است،
كاستيهايى ديده مىشود، از جمله در برخى موارد جاي عبارات خالى گذاشته
شده، يا صرفاً نام شاعر بدون شعر وي، و گاه نمونة اشعار بدون شرح حال آمده
است. از سوي ديگر، اين اثر ديباچه و خاتمه ندارد. از اين روي، به نظر
مىرسد كه شاعر نتوانسته است اثر خود را تكميل كند. مؤلف در اين اثر اگرچه
از تذكرة دولتشاه، تحفة سامى، مجالس النفايس و چون آنها بهره برده، اما به
عرفات العاشقين اوحدي توجهى خاص داشته است (نقوي، 193-194؛ گلچين،
تاريخ...، 1/518). از اين اثر نسخهاي در كتابخانة برلين به شمارة 11 به خط
مؤلف (پرچ، )، IV/609 و نسخهاي نيز در كتابخانة اوده به شمارة 646، شامل
فهرست اسامى شعرا موجود است (اشپرنگر، .(I/66-87
مآخذ: آذربيگدلى، لطفعلى، آتشكده، بمبئى، 1277ق؛ آصفيه، خطى؛ احمد،
احمدعلى، هفت آسمان، كلكته، 1873م؛ اوحدي بليانى، محمد، عرفات العاشقين،
نسخة خطى كتابخانة ملى ملك، شم 5324؛ صديق حسن خان، محمد، شمع انجمن، به
كوشش محمد عبدالمجيد خان، 1293ق؛ صفا، ذبيحالله، تاريخ ادبيات در ايران،
تهران، 1364ش؛ كنبو، محمد صالح، عمل صالح (شاهجهان نامه)، لاهور، مجلس
ترقى ادب؛ كوپاموي، محمد قدرتالله، نتايج الاذكار، بمبئى، 1336ش؛ گلچين
معانى، احمد، تاريخ تذكرههاي فارسى، تهران، 1363ش؛ همو، كاروان هند، مشهد،
1369ش؛ مدرس، محمد على، ريحانة الادب، تبريز، 1346 ش؛ نصرآبادي، محمد طاهر،
تذكره، تهران، 1317ش؛ نقوي، عليرضا، تذكره نويسى فارسى در هند و پاكستان،
تهران، 1343ش؛ نهاوندي، عبدالباقى، مآثر رحيمى، به كوشش محمد هدايت حسين،
كلكته، 1931م؛ نيز:
Pertsch, W., Die Handschriften - Verzeichisse der K N niglichen Bibliothek zu
Berlin, Berlin, 1888; Rieu, Ch., The Persian Manuscripts in the British Museum,
London, 1966; Sprenger, A., A Catalogue of the Arabic, Persian and Hindu'sta'ny
Manuscripts, Calcutta, 1854.
مينا حفيظى