responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 399
آلتون خان
جلد: 1
     
شماره مقاله:399


آلْتون خان، (د 631ق/1234م)، آخرین پادشاه آلتون خانیان که خَتایْ (چین شمالی) فرمان می‌رانده و دوران پادشاهی او 11 سال، از 620تا 631ق/1223 تا 1234م، بوده است. وی با چنگیزخان و فرزندش اوکتای قاآن جنگها داشته، و سرانجام بر اثر شکست در آخرین جنگ با مغولان، خود و خانواده‌اش را در آتش سوزانده است. (جمادی‌الاوّل 631ق/فوریه 1234م).
بحث لغوی آلتون که در برخی منابع ایرانی به صورت آلتان نیز آمده (رشیدالدّین، 323 به بعد)، لقبِ نوعیِ شاهان آخرین سلسله پادشاهی ختای بوده و سلسله آنان به نام آلتون خانیان نامیده شده است، لیکن در منابع ایرانی و اسلامی، آخرین پادشاه این سلسله، به آلتون‌خان شهرت یافته است. لازم به توضیح است که این سلسله در نوشته‌های اروپایی به نام «کین» معروف گشته است. واژه کین در زبان چینی به معنی زر است و معادل آن در ترکی آلتون یا آلتان است و بدین لحاظ کینها به آلتون خانیان شهرت یافته‌اند.
ارزیابی مآخذ: نخستین مورّخ ایرانی که از آلتون‌خان نام برده، عطاملک جوینی است (صص 29، 154 به بعد). وی دردو جای کتاب خود، از جنگ مغولان با پادشاهان ختای، سخن رانده است. نخست در فصلی که به بیان کشورگشاییها و لشکرکشیهای چنگیزخان پرداخته، به گونه مختصر به مصافی که چنگیز با آلتون‌خان داشته اشاره کرده و گفته است که وی آلتون‌خان را بکشت و ختای را به متصرفات خود افزود (ص 29). ابن‌مطلب چنان که خواهیم دید با کلّیه منابع بعدی ـ اعم از ایرانی و اروپایی ـ مغایر است. در جای دیگر به هنگام شرح دوران فرمانروایی اوکتای قاآن به جنگهای وی با پادشاهان ختای اشاره کرده و سرنوشت آلتون‌خان را همچون دیگر منابع شرح داده است. جوینی در شرح کشورگشاییهای چنگیزخان بسیار به اجمال گراییده و همین امر ظاهراً موجب سهو او شده است. برخلاف جوینی آنچه که رشیدالدّین فضل‌الله در کتاب خود آورده بسیار مفصّل و دقیق و به گفته قزوینی نبه غایت مهم است» (1/97). رشیدالدبین در جاهای دیگری گوناگون کتاب خویش، درباره تاریخ سرزمین ختای، آلتون خانیان و جنگهای مغولان با آنها، به تفصیل سخن گفته که گفتارش با پژوهشهای دانشمندان اروپایی همچون رنه گروسه (صص 323-326 و 371 به بعد) بسیار نزدیک است. مورّخان و نویسندگان بعدی همچون قاضی احمد غفّاری، میرخواند، خواندمیر، شرف‌الدین علی‌یزدی، حمدالله مستوفی و نویسندگان متأخّر عموماً به نقل و اقتباس مندرجات کتابهای جوینی و رشیدالدّین پرداخته‌اند و نوشته‌های آنها دارای مطلب تازه‌ای نیست.
زمینه تاریخی: جورچاتها که در منابع ایرانی (رشیدالدّین، 234) از آنها به نام جورجه یاد شده، افراد ملّتی بودند که در جنگلهای اوسوری واقع در شمال شرقی منچورستان ـ که امروز اوسوریسک خوانده می‌شود ـ زندگی می‌کردند. در سالهای میان 507-517ق/1113-1123م، یک رهبر فعّال و جدّی به نام آکوتا که منسوب به سلسله پادشاهی وان ین بود، به سامان دادن کارهای آنها پرداخت. وی در 510ق/1116م همه منوچرستان کنونی را ضمیمه قلمرو حکومتی خود کرد. سپس در 517ق/1123م، با تسخیر شهر پکن سراسر ختای را به تصرّف درآورد و پادشاهی تازه‌ای را بنیاد نهاد که افرادش نام سلسله آلتچون را بدان دادند. این سلسله در زبان چینی و به پیروی از آن در پژوهشهای اروپاییان، به سلسله کین معروف گشته است. رشیدالدّین، تصرّف سراسری ختای توسط جورچاتها را، در 522ق/1128م، دانسته است (ص 234). بنا به نوشته وی، نخستین پادشاه این سلسله، نام رای لیو (آکوتا در منابع اروپایی) را بر خود نهاد و سرزمین ختای را از قَراخَتاییان گرفت و آن را به قلمرو حکومتی خود افزود.
نخستین پادشاه سلسله کین، آکوتا، در اوج پیروزیهای خود، در 517ق/1123م، درگذشت و برادرش دوکی مای (حکومت: 517-519ق/1123-1125م) به جای او نشست. آلتون خانیان (کینها) در زمان او او به پیروزیهایی دست یافتند. در 533ق/1139م امپراتور چین با پادشاه وقت کینها، هولوما (حکومت: 530-544ق/1136-1149م) آشتی کرد (گروسه، 242). بعد از کشته شدن هولوما (544ق/1149م)، تی کونای بر تخت پادشاهی نشست. سلطنت او تا 557ق/1162م، به درازا کشید. پادشاهان بعد از او عبارتند از وو ـ لو (حکومت: 557-585ق/1162-1189م)، ماتاکو (حکومت: 585-605ق/1189-1208م)، چونگ هی (حکومت: 606-610ق/1209-1213م) (گروسه، صص 241-245). آخرین پادشاه سلسله کین، نین کیاسو (حکومت: 620-631ق/1223-1234م) نام داشت. نام این شخص را رشیدالدّین، سوشو دانسته است (ص 256 تصحیح بلوشه). به طور کلّی، مراد از آلتون‌خان در منابع اسلامی و ایرانی، همین مرد است.
پایتخت آلتون خانیان (کینها) در آغاز شهر پیکینگ در شمال قلمرو آنان بوده است. این شهر که ظاهراً همان خان‌بالیغ (خان‌بالیق) در منابع اسلامی است، بعدها به صورت اقامتگاه اصلی آلتون خانیان در آمد، لیکن آنها پایتختهای دیگری نیز برای خود برگزیدند. ازجمله شهر نمکینگ یا نانکینگ است که در آغاز فقط مرکز جنوبی پادشاهان این سلسله بود و از 548ق/1153م، به صورت پای تخت اصلی آنان درآمد.
درگیری با مغولان: چنگیزخان ابتدا نماینده‌ای به نام جعفر خواجه را که از مسلمانان دربار وی بود، نزد آلتون‌خان فرستاد و او را به فرمانبری خواند و چون وی اجابت نکرد، در 607ق/1210م، به سرزمین ختای حمله کرد (میرخواند، 5/53 به بعد). وی ابتدا پسران خود: جوجی، جَغَتایْ و اوکتای را مأمور گشودن قسمتهای مختلف آن کشور کرد و خود نیز به گوشه دیگری از این کشور گسترده یورش برد. سرانجام پس از 2 سال جنگ با آلتون خان، توانست در اواخر 608ق/1211م، خود را به حوالی شهر جونکدو (مغولها خان‌بالیغ را به این نام می‌خواندند)، برساند. آلتون‌خان در این هنگام به دنبال جنگهای طولانی و پیوسته و شکستهای سختی که بر او وارد شده بود، بنا به توصیه یکی از سرداران خود به صلح با چنگیز تن داد و دختر خویش ـ کونجوخاتون ـ را نزد او فرستاد (ح 609ق/1212م). آلتون‌خان بعد از این مصالحه، خان‌بالیغ را به پسر خود واگذاشت و یکی از سرداران خود به نام موکینگ جینکسانگ را برای کمک به فرزند، در آن شهر به جای گذاشت و خود در پای تخت دیگرش نمکینگ ماندگار شد. لیکن بعد از خروج آلتون‌خان از‌خان‌بالیغ، امیران محلّی زیر بار فرمانروایی فرزندش نرفتند و شهر را به مغولان سپردند. فوکینگ جینکسانگ چون خود را قادر به دفاع از شهر ندید، از شدت غصّه، با زهر خودکشی کرد (رشیدالدین، ص 329؛ لمب، ص 89: این نویسنده نام سردار یاد شده را، وانگ ین نام، ضبط کرده و او را از شاهزادگان بلافصل دانسته است). برخی از مورّخان ایرانی که اطّلاعات خود را به طور عمده از رشیدالدین فضل‌الله گرفته‌اند، این سردار را به اشتباه همان آلتون‌خان پنداشته‌اند (میرخواند، 5/58).
در 610ق/1213م، چنگیزخان دیگربار یکی از سرداران خود را برای تسخیر کامل ختای، به آن کشور فرستاد. وی شهرها و ولایات بسیاری را ویران کرد و خود را به نزدیکی شهر نمکینگ، آخرین پایتخت تسخیر نشده آلتون‌خان رساند. در این گیرودار شمار دیگری از امیران دستگاه آلتون خانیان به لشکر مغول پیوستند؛ اما مغولان قادر به تصرّف پایتخت نشدند و بازگشتند. لشکریان آلتون‌خان پس از برگشتن آنها، دگربار ولایات پیرامون پایتخت را تصرّف کردند. در 611ق/1214م چنگیز یکی دیگر از سرداران خود به نام موقلی کویانگ را برای تسخیر شهرهای فتح نشده به ختای فرستاد. وی موفق شد بخش دیگری از آن کشور را تصرّف کند اما در این هنگام چنگیزخان به دنبال تصرّف بخش عمده کشور ختای، از آنجا بازگشت؛ در حالی که به هنگام محاصره پایتخت آلتون خان، جراحتی نیز داشته بود (لمب، ص 81).
در ذیقعده 614ق/ژانویه 1218م، چنگیزخان مجدداً موقلی کویانگ را به سمت حکمرانی کلّ ولایات تسخیر شده به ختای فرستاد و به وی فرمان داد که بقیه ولایات تسخیر نشده را اشغال کند. امّا تا چنگیزخان زنده بود، آن سردار، قادر به فتح نمکینگ و نابودی پادشاهی آنجا نگردید.
چنگیزخان در 624ق/1227م درگذشت. پس از او طبق وصیّتش یکی از فرزندان وی ـ اوکتای قاآن ـ بر تخت پادشاهی مغولان نشست. اوکتای قاآن پس از گذشت چند سال از مرگ چنگیز، در ربیع‌الاول 627ق/ژانویه 1230م، به اتّفاق جغتای و تولی ـ برادرانش ـ رهسپار ختای شد تا آنجا را به تصرّف کامل درآورد (میرخواند، ص 141). آلتون‌خان تعداد 000‘100 سپاهی برای دفع سپاهیان مغول گسیل داشت. سرداران سپاه اوکتای قاآن که به فرمان او برای رویارویی با آلتون‌خان کاملاً پیشروی کرده و تا نزدیک پایتخت او آمده بودند، چون دانستند که در میدان جنگ بر این لشکر پیروز نخواهند شد، با توسّل به مکر و حیله، سرانجام سپاه آلتون‌خان را مقهور کردند و به محاصره شهر نمکینگ پرداختند. آلتون‌خان چون دانست که دیگر ایستادگی در برار سپاهیان مغول سودی ندارد، با گروهی از اعضای خانواده در کشتی نشست و به شهر دیگری رفت. چون مغولان از این امر آگاه شدند، به تعقیب او پرداختند و این شهر را نیز محاصره کردند. وی از آنجا نیز گریخت و مغولان همچنان درتعقیب او بودند. آلتون‌خان چون نمی‌خواست تسلیم مغولها شود، خود را به دار آویخت (جمادی‌الاول 631ق/فوریه 1234م). بر پایه روایات دیگر، مغولان آتش در شهر زدند و او را با خانواده‌اش سوزاندند (رشیدالدّین، صص 460-461).
به این ترتیب اوکتای قاآن موفق شد بعد از 4 سال جنگ حکومت آلتون خانیان را از میان بردارد.

مآخذ: بناکتی، داودبن‌محمد، تاریخ، به کوشش جعفر شعار، تهران، انجمن آثار ملّی، 1348ش، صص 333-358؛ جوینی، عطاملک، جهانگشا، به کوشش محمّد قزوینی، لیدن، 1329ق؛ خواندمیر، غیاث‌الدّین، حبیب‌السّیر، تهران، خیّام، 1362ش، 3/13-24، 48-50؛ رشیدالدّین فضل‌الله، جامع‌التّواریخ، به کوشش ادگار بلوشه، لیدن، اوقاف گیب، 1329ق؛ همو، همان، به کوشش بهمن کریمی، تهران، اقبال، 1362ش، صص 320-334؛ غفّاری، قاضی احمد، تاریخ نگارستان، به کوشش مرتضی مدرّس گسلانی، تهران، حافظ، 1404ق، ص 236؛ قزوینی، محمّد، یادداشتها، به کوشش ایرج افشار، تهران، علمی، 1363ش؛ گروسه، رنه، امپراتوری صحرانوردان، ترجمه عبدالحسین میکده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1353ش، صص 237-240، 382، 422-426؛ لمب، هارولد، چنگیزخان، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران، امیرکبیر، 1362ش، ص 78؛ مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، 1363ش، صص 583-584؛ منهاج سراج، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، انجمن تاریخ افغانستان، 1342ش، 1/310-311؛ میرخواند، محمدبن‌خاوندشاه، روضه‌الصّفا، تهران، مرکزی، 1339ش، 61، 143؛ نسوی، شهاب‌الدین محمّد، سیرت جلال‌الدین مینکبرنی، به کوشش مجتبی مینوی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344ش، صص 7-11؛ وصاف‌الحضوه، عبدالله، تحریر تاریخ وصاف، به قلم عبدالمحمّد آیتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، صص 320-327.
سیدعلی آل داود

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 399
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست