آلِ اَبیالجَعْد، خاندانی شیعی مذهب که گروهی از اعضای آن به روایت حدث شهرت
یافتهاند. اینان از قبیلة اَشْجَعْ بودند که در تبارشناسی قبایل عرب، شعبهای از
غَطَفان به شمار رفته است. به همین جهت آل ابیالجعد را بیشتر «اشجعی» و گاه نیز
«غَطَفانی» میخوانند. ایشان طی دهة 2 تا 4 سدة اول ق (از تاریخ بنای کوفه تا خلافت
امام علی(ع) به کوفه کوچیدند و از این رو، نسبت «کوفی» یافتند. از نیای این خاندان
که ابوالجعد رافعبنسَلَمه نام داشته، اطلاعی در دست نیست. تنها میدانیم که
مُخَضْرَم بوده یعنی در عصر جاهلی و اسلام زیسته است. برخی او را در شمار صحابه یاد
کردهاند، اما او از حضرت علی(ع) و ابنمسعود روایتِ حدیث کرده است. 3 تن از پسران
و چند تن از نوادگان او نیز از راویان حدیث بودهاند. 3 پسر ابوالجعد (زیاد، سالم و
عبید) را غالباً از یاران امام علی(ع٩ و «ثقه» دانستهاند مستند علمای رجال در این
امر نیز قول نَجاشی است که همة خاندان را «ثقات» خوانده است. سالم از هر دو تن دیگر
مشهورتر است. وی را گاه «کثیرالارسال» (ارسال، حذف نام صحابی است از سلسلة سند که
موجب ضعف حدیث میشود) و از «طبقة سوم» دانستهاند و تاریخ وفاتش را 97ق/716م یا
98ق/717م، یا حتی 100ق/718م یاد کردهاند. نیز او را، از نظر عمر درازی که داشته،
هم از اصحاب امام علی(ع) و هم از خواص امام سجاد(ع) (د 94ق/713م) شمردهاند عُبید
را هم در «طبقة سوّم» نهادهاند. از زندگی برادر سوّم، زیاد و دو پسر او سَلَمه و
یزید میز چیزی نمیدانیم.
نام آورترین فرد این خاندان که موجل شهرت دیگران نیز گردیده، در واقع رافعبنسلمه
است، هرچند که از زندگی او نیز چندان اطلاعی در دست نیست. وی «ثقه»، از «طبقة هفتم»
و از یاران امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) بوده و از ایشان روایت حدیث کرده
است. از آنجا که او را گاه «بصری» گفتهاند میتوان پنداشت که زمانی در بصره سکونت
داشته است.