آقْچه، شهرکی تجاری و مرکز بخشداریی به همین نام از استان جوزجان در شمال
افغانستان، با ْ66 و َ9 و َ48 طول شرقی و ْ36 و َ5 و َ40 عرض شمالی. جمعیت بخشداری
آقچه بر طبق آمار 1358ش/1979م، 000‘62 نفر است که از ترکمنها، ازبکها، تاجیکها و
مردمانی از نژادهای دیگر تشکیل میشود و به زبانهای فارسی، تکی و حتی عربی مُفرّس ـ
در روستای سلطان آرِغ ـ سخن میگویند. این بخشداری علاوه بر شهر و روستاهای تابعة
آقچه، شامل دهستانهای فیضآبادِ مِنْگَجِک و مردیان نیز میشود. بخشداری خانقاه نیز
که در مجاورت آن قرار دارد سابقاً جزو دهستانهای آقچه بوده است.
نام اقچه در آثار موجود، اولبار در سدة 11ق/17 آمده است. در این منابع آن را شهرکی
مستحکم و دارای دژی نظامی معرفی کردهاند. این شهر که یکی از خاننشینهای امارت
بخارا بود در سدة 13ق/19م به تصرف امیردوست محمدخان درآمد و در اواخر همین سده بر
اثر اغتشاش و درگیریهای نظامی بهویژه تهاجم محمداسحاقخان در ربیعالثانی
1286ق/1869م و قحطی پس از آن، متحمل خساراتی شد. از این پس شهر روی به ویرانی نهاد
چنانکه در 1303ق/1886م تقریباً خالی از سکنه گردید و در 1325ق/1907م شمار منازل
مسکونی در شهر و روستاهای مجاور از 300 تجاوز نمیکرد.
آقچه در بین سالهای 1335ق/1916م و 1355ق/1936م با ورود پناهندگان ازبک و ترکمن از
آسیای مرکزی رو به آبادی نهاد. در 1355ش/1976م شهری جدید در جنوب نهر آقچه (که از
بَلخاب کشیده شده) ساخته شد و اکنون تأسیسات اقتصادی و رفاهی آن در مسیر جادة
کاروانرو قرار دارد و و محل دیدار کشاورزان و دامداران اطراف است. محصولات آقچه
انواع غله و میوه است و قالی ترکمنی و پوست قراکُل آن شهرت دارد و از لحاظ پرورش
اسب و گوسفند بهویژه گوسفند قراکُل معروف است. بافت قالی و اَلَچه (نوعی جاجیم) و
پتو که اغلب کار زنان است، صنایع محلی آقچه را تشکیل میدهد و باعث جلب جهانگردان
شده است. شمار دکانهای آقچه که در یک سدة پیش در اطراف دژ قرار داشت و بیش از 120
باب نبود در 1356ش/1977م از 000‘1 باب تجاوز میکرد. این شهرداری مسجدجامع بزرگ و
امکانات رفاهی است.
مآخذ: آریانا؛ اردو دایرهالمعارف اسلاميه، (ذیل جوزجان)؛ ایرانیکا؛ نیز:
Duprée, Louis, Afghanistan, Princeton University, New Jersey, 1973, Pp. 35, 66;
Cans-Puedin, Erwin, Orientteppiche es 19 und fruken 20 jahrhunderts, 1976, P.
398.
محمدآصف فکرت