آغاجَری، آقاجَری (آغاجْ اَری) ایلی ترک تبار و ترک زبان، ساکن اطراف بهبهان.
تیرههای گونه گون آغاجری عبارتند از: افشار. بیگدلی، تیلکو، جامه بزرگی، جُغْتایی،
داوودی، شعری، قره باغی و گشتتیل (فسایی، 2/270).
وجه تسمیه و پیشینة تاریخی: آعاجری مرکب از دو واژة ترکی «آغاج» به معنی درخت و
«اَر» به معنای مرد است که مفهوم مرد بیشه را میدهد (رشیدالدین، 1/35). ترکمانان
اُغوز، در پی استیلای مغول و نامساعد شدن شرایط زندگی، سرزمین خود ماورای سیحون را
ترک گفته و راهی ایران و آسیای صغیر شدند. گروهی از آنان که در نواحی جنگلی
مشرْعَش، واقع در آناتولی، سکونت گزیدند (ابنبیبی، 618)، «آغاج اری یا آغاجری»
نامیده شدند (رشیدالدین، 1/35). این طایفه از قدیمترین ترکمانان مهاجر در اناتولی
بودند و به سبب اشتغال در صنعت چوب به «تخته چی» یا «جماعت تخته چیان» نیز اشتهار
یافتند (سومر، «آغاچریها» ، 528؛ همو، «اوغوزها» ، 157). در بیشتر مآخذ، آنان را از
ترکمانان اغوز و قومی ماجراجو گفتهاند (رشیدالدین، 1/35؛ استرآبادی، 530؛ مستوفی،
567). آغاجریها با استفاده از ضعف و اختلافات درونی سلاجقة آسیای صغیر، گاه و بیگاه
نواحی اطراف خود را مورد حمله قرار داده، کاوانهای تجاری و روستاهای مسیحینشین را
غارت میکردند. عزالدین کیکاووس پادشاه سلجوقی، در 653ق/1255م به سرکوبی آنان اقدام
کرد و در 660ق/1261م به فرمان هولاکو نیرویی مرکب از 000‘20 نفر بر انان تاخت
چنانکه گروهی از آنان کشته و برخی دیگر به سوریه متواری شدند (سومر، «آغاجریها»،
524). با وجود این مغلوبیت، آغاجریها در میان مغولان از اهمیت ویژهای برخوردار
بودند، چنانکه برخی از امرای مغول، آغاجری نام داشتند (آق سرایی، 302 به بعد).
آنان، در قرن 8ق/14م، مجدداً نیرو یافته به شهرها میتاختند از جمله در 796ق/1394م
به سیواس و نواحی اطراف آن هجوم بردند که سرانجام قاضی برهانالدین فرمانروای
سیواس، برای جلوگیری از حملات مکرر آنان، قلعهای بزرگ در بخش جنوبی این ایالت بنا
نهاد (استرآبادی، 530).
از آن پس تا تشكيل دولت قره قويونلو نامي از آنان نبردهاند. همزمان با تشکیل دولت
یاد شده، گروهی از آغاجریها باق ره محمد، امیر قره قویونلو، روابط بسیار نزدیک
داشتند، حتی تاتار خاتون، خواهر محمد با یکی از امرای آغاجری ازدواج کرد که
حسنبیک، یکی ازرؤسای آغاجری. فرزند اوست (طهرانی، 1/37؛ سومر، «قره قویونلوها» ،
31؛ همو، «اغوزها»، 147). هنگامی که قره یو.سف، حکمران قره قویونلو، آذربایجان را
تصرف کرد و پایههای حکومت خویش را استحکام بخشید، قبایل و تیرههای متعدد
ترکمانانِ نواحی مرزی آناتولی شرقی از جمله آغاجریها با وی به ایران آمده (همانجا)،
به خدمت در حکومت قره قویونلوها پرداختند که از امرای معروف آنان حسنبیک،
حسینبیک، سولانبیک و علیبیک را میتوان نام برد (طهرانی، 1/145، 146 به بعد).
آغاجریها پس از انقراض دولت قره قویونلو نیز موجودیت خود را حفظ کردند و دور نیست
که آغاجریهای کنونی ایران از بازماندگان آنان باشند (سومر، «قره قویونلوها»، 31).
در حال حاضر گروهی از بازماندگان این قوم شیعی مذهبند در نواحی مختلف ترکیه از جمله
اطراف آیدین، اسپارته و آدانه (اطنه) زندگی میکنند (سومر، «آغاجریها»، 528).
مآخذ: آق سرایی، محمود، مسامرهالاخبار، به کوشش عثمان توران آنکارا، انجمن تاریخ
ترک، 1944مگ ابنبیبی، یحییبنمحمد،الاوامرالعلائیه، به کوشش عدنان صادق ارزی،
آنکارا، انجمن تارخ ترک، 1956م؛ استرآیادی، عزیزبناردشیر، بزم و رزم، استانبول،
اوقاف مطبعه سی، 1928م؛ اقتداری، احمد، خوزستان و کهگیلویه و مسنی، تهران، انجمن
آثار ملی، 1359ش؛ رشیدالدین فضلالله، جامعالتواریخ، به کوشش بهمن کریمی، تهران،
اقبال، 1361ش؛ طهرانی، ابوبکر، کتاب دیار بکریه، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر،
آنکارا، 1964م؛ فسایی، میرزاحسن، فارسنامة ناصری، تهران، 1313ق؛ مستوفی، حمدالله،
تاریخ زیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، 1361ش؛ نیز:
Súmer, Fáruk; "Agaçeriler", Belleten, 1963, XXVI; id, Karakoyunlular, Ankara,
T.T.K., 1984; id, Oğuzlar (Türkmenler), Ankara, 1972.
علی اکبر دیانت