آسودة شیرازی، آقامحمدمهدی فرزند حاجحیدرعلی (1265-1320ق/1848-1920م)، شاعر و ادیب
ایرانی. آسوده تخلّص شعری او بود که به همان شهرت یافت. وی در شیراز به دنیا آمد،
(فرصت، 353). پدرش بازرگان بود اما خود او به حکم ذوق و گرایش فکری، به شاعری روی
آورد و به تحصیل علوم ادبی و حکمت و ریاضیات پرداخت و در فنون شاعری چون بدیع و
عروض و قافیه و نقد شعر مهارت یافت (همان، 353-354). معاصران او به خصوصیات اخلاقی
و شوخطبعی و حاضرجوابی او اشاره کردهاند (رکنزادة آدمیت، 251). وی از اواسط عمر
به عزلت گرایید و به مصاحبت اهل ذوق و عرفان روی آورد (فرصت، 353-354). و در عین
حال از اوضاع و احوال روزگار خود بیخبر و نسبت به رویدادهای جاری بیاعتنا نبود.
هنگامی که سیدجمالالدین اسدآبادی به ایران آمده بود، وی در نامهای به حاجسیّاح
نوشت: «این بزرگواری که شما به ایران آوردهاید، فتنة آخرالزمان و سبب انقراض جور و
عدوان است» ]؟[ (سیاح، 290). نیز وقتی دیگر حاجسیاح را بیرون از شهر برده، محلی را
که در آن چند تن را به جرم یا به تهمت دزدی زنده در دیوار گچ گرفته بودند، به او
نشان داد و از بیدادگری حاکم وقت شکوه آغاز کرد (سیاح، 17). وی در روز عاشورای
1320ق/19 آوریل 1902م در 55 سالگی در شیراز درگذشت (رکنزادة آدمیت 1/26؛ هدایت
1/16).
آسوده در تمام قالبهای شعری اعم از قصیده، غزل، قطعه، رباعی، مثنوی و مسمّط
طبعآزمایی کرده است. نمونة اشعار او را در تذکرهها و کتابهای معاصر وی چون آثار
عجم، فارسنامة ناصری، گلزار جاویدان و حدیقهالشعراء میتوان دید (دیوان بیگی).
تنوّع در مضامین و موضوعات، و نیز ذوق عرفانی از خصوصیات شعر اوست و تعلق خاطرش به
امیرالمؤمنین علی(ع) در اشعارش منعکس است. دیوان بیگی به تسلط او در گفتن ماده
تاریخ اشاره دارد.
از دیوان او 2 نسخه تاکنون شناخته شده: یکی در کتابخانة دانشکدة ادبیات دانشگاه
تهران از مجموعة اهدایی حکمت، به خط نستعلیق خود آسوده که مجموعهای از غزلیات اوست
(منزوی، 3/2208؛ آقابزرگ، 9 (1)/6) و دیگری در شیراز در مجموعة شخصی نوادة شاعر به
خط تاجظالشعراء پسر آسوده که مجموعهای از قطعات و رباعیات و مثنویهای اوست (منزوی،
3/2208). نیز ابیاتی از مثنوی عرفانالحکم وی در گلزار جاویدان و سخنسرایان فارس
آمده است (هدایت، 17؛ رکنزادة آدمیت، 261).