آسَک، یا اَسَک، نام منطقهای شامل چند روستا و یک شهر باستانی (ابودلف، 90٩ نزدیک
ارجان از نواحی اهواز (یاقوت، 1/53) و در مسیر یکی از 2 راه اصلی خوزستان به عراق
(اصطخری، 94) که امروزه ویرانههای آن در شمال غربی زیدان کنونی، در دامنة کوه، سمت
شمال گُرْگُری و غوله و در 4 فرسنگی خلفآباد (شوشتری، 190) برجاست. ظاهراً این
منطقه در روزگار ساسانیان از نقاط آباد به شمار میرفته است، چه جغرافینویسان از
ایوان بلند آن برکنار چشمهای پرآب و بیماریزا، که روبروی آن گنبدیبه ارتفاع 100
ذرع قدبرافراشته بوده، سخن گفته و بنای آن را به قباد پدرانوشیروان نسبت دادهاند
(یاقوت، 1/61). ابودلف که در سالهای(331-341ق/943-952م) در ایران به سر میبرده،
نوشته است: ندر آنجا یک مسجد و در محوطة بیرون آن قبرستان جماعتی از مسلمانان است
که در ایّام فتوحات، آنجا شهید شدهاند ... گنبدی زیباتر و محکمتر از آن در جایی
دیگر ندیدهام. بر درب غربی گنبد سنگ نوشتی به زبان پهلوی دیده میشود» (صص 90،
91). با اینهمه شگفت است که سایر جغرافینویسان سدة 4ق/10م از این باد نکرده و تنها
به ذکر نخلستان و شرح دوشاب معروف آن که در آن وقت به عراق صادر میشده است، سخن
راندهاند (ابنحوقل، 29؛ اصطخری، 93).
شهرت آسک گذشته از این، بیشتر به سبب جنگی است که میان خوارج به سرکردگی ابوبلال
مرداسبن اُدَیّه و سپاه عبیداللهبن زیاد در این محل درگرفت (61ق/681م) و به شکست
سپاه ابنزیاد انجامید (ابناثیر، 4/94) و عیسیبن فاتِک در آنباره شعری سرود
(یاقوت، 1/53).
برخی از جغرافینویسان از آتش بزرگی که همواره برفراز کوهی که آسک در دامنة آن بنا
شده بود، سخن گفتهاند (حدودالعالم، 137). از سخن مسعودی برمیآید که این اتش ناشی
از اشتعال نفت یا گاز در سطح زمین بوده است (2/6، 7)، گمان اصطخری نیز این بوده که
سرچشمة این اتش نفت یا زفت است (ص 92)، ولی گوسا کوه مذکور در آن روزگار فعالیت
آتشفشانی داشته و تا همین اواخر نیز اندکی فعال بوده و کمی دود و روشنایی از آن
برمیخاسته است (شوشتری، 190).
مآخذ: ابناثیر، عزالدین، کامل، بیروت، دارصادر، 1402ق؛ ابنحوقل، صورهالارض،
ترجمة جعفر شعار، تهران، بنگاه و نشر کتاب، 1345ش؛ ابودلف، مسعربن مهلهل، سفرنامه،
به کوشش و. مینورسکی، ترجمة ابوالفضل طباطبایی، تهران، فرهنگ ایران زمین، 1342ش؛
اصطخری، ابرایهم، مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر
کتاب، 1347ش؛ حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، طهوری، 1403ق؛ شوشتری،
سیدمحمدعلی امام، تاریخ جغرافیایی خوزستان، تهران، امیرکبیر، 1331ش؛ یاقوت،
شهابالدین، معجمالبلدان، بیروت، دارصادر ـ داربیروت، 1374ق.
بخش جغرافیا