آسْتانِ قُدْسِ رَضَوی، حرم مطهبر امامرضا(ع) و مجموعة بیوتات وابسته به آن و
موقوفات و تشکیلات اداری تابع که بیشترین بخش آن در شهر مقدس مشهد واقع است.
زمینة تاریخی: مرقد مطهر حضرت علیبن موسیالرضا(ع) (148 یا 151-203ق/765 یا
768-718م)، هشتمین پیشوای شیعیان، در شهر مشهد مرکز استان خراسان واقع است. پیکر
پاک امامرضا پس از شهادت در کنار قبر هارونالرشید (148-193ق/765-808م) که در خانة
حَمیدبن قَحْطَبَه ٠د 159ق/775م) در دیهی به نام سَناباد نزدیک نوغان از توابع طوس
قرار داشت، به خاک سپرده شد. فاصلة سناباد تا طوس را از 2 تا 4 فرسنگ گفتهاند.
اختلاف اقوال در این مورد، ظاهراً میبایست از توسعة سناباد و تبدیل تدریجی آن به
شهر در دورههای مختلف ناشی شده باشد.
بنای حرم و دگرگونیهای آن: مشهور است که مأمون عباسی (د 218ق/833م) پیش از شهادت
امامرضا(ع) قبهای بر فراز گور هارون ساخته بود که امام(ع) نیز در زیر همان قبه به
خاک سپرده شد. بنابراین نخستین بنای حرم مطهر رضوی را میتوان همان بقة هارونی به
شمار آورد. اکنون نیز 2 متر از دیوار چینهایِ حرم که بنای آن منسوب به مأمون است،
به جاست و بقیة بنا روی همان دیوار قرار دارد. پس از آن تا روزگار دیلمیان،
نشانهای حاکی از تجدید بنا یا مرمت حرم مطهر در دست نیست، ولی مسلم است که زیارت
حرم در میان شیعیان رواج داشته و این بارگاه خجسته، مزاری معروف بوده است که
جهانگردان و جغرافیدانانی مانند ابنحَوقَل و اِصْطَخْری و مقدسی از آن یاد
کردهاند. گویا مقدسی (345-381ق/956-991م) نخستین کسی است که در کتاب خود از حرم
امامرضا(ع) به «مشهد» نعبیر کرده است (احسنالتقاسیم، 2/515). بنابراین، نظر
اعتمادالسلطنه در مطلعالشمس که گفته است «مقدسی از مشهد ذکری ننموده» (2/8)
بیاساس است.
دیلمیان بقعة نخستین را به پارهای تزیینات آراستند و در روزگار آنان که امیرانی
شیعی مذهب بودند، زیارت حرم رضوی رواج یافت. در سدة 4ق/10م سبکتکین غزنوی حرم مطهر
را ویران کرد و زیارت آن را ممنوع ساخت، اما پسر او یمینالدوله محمود حرم را مرمت
کرد و «بارگاهی نیک بپرداخت» (همو، 2/50). بنابراین نظر پوپ که مرمت بنا را به
سلطانمحمود غزنوی نسبت میدهد، صحیح نیست. پس از وی عمیدالدوله فایق که بیهقی او
را «خادم خاصه» نامیده، دست به تکمیل بقعة رضوی و ابادانی مشهد زد. آنگاه سوریبن
مُعْتَزّ یا مُعِزّ، مشهور به صاحب دیوان که از سوی سلطانمحمود بر خراسان حکومت
داشت «و با ستمکاری، مردی نیکو صدقه و نماز بود و آثارهای خوش، وی را به طوس هست»
(بیهقی، 413)، چیزهای دیگری بر حرم افزود و منارهای برای آن بساخت «ودیهی خرید
فاخر و بر آن وقف کرد» (همانجا) و اولین حصار را به دور شهر برافراشت. این بنا در
حملة غُزها در 548ق/1153م دچار آسیب شد. در روزگار سنجر سلجوقی
(511-552ق/1117-1157م) شرفالدین ابوطاهربن سعدبن علی قمی پس از مرمت بنا، گنبدی
نیز بر آن ساخت. کاشیهای 8 ضلعی بسیار نفیس معروف به «کاشیهای سنجری» که در ازارة
حرم به کار رفته و اکنون در زیر قابهای بزرگ شیشهای محافظت میشوند، از آثار
تَرْکان زُمُرُّدملک دختر محمود سلجوقی است که پس از 557ق/1161م نصب شده است. بر
این کاشیها، اعداد و اسامی پراکندهای مانند «خمسائته» و «اثنیعشر» و «ترکان
زمردملک» و «شهید» دیده میشود. باتوجه به اینکه محمود در 557ق/1161م کور شد و
درگذشت (و شاید کشته شد) از کاربرد واژة شهید برای در این کاشیها، میتوان دریافت
که ازارة حرم پس از آن تاریخ نصب شده است. همچنین میتوان حدس زد که در 612ق/1215م
کاشیهای مزبور توسط علاءالدینمحمد خوارزمشاه مرمت شده و عدد «اثنیعشر» بر روی
کاشیها، باقیماندة «سنة 612» است که بعدها دچار ریختگی شده و رقم «ستمائه» آن از
میان رفته است. در روزگار خوارزمشاهیان نیز روضة رضوی مورد توجه بود و تزیینات
نوینی بر آن افزوده شد؛ ازجمله 2 محراب کاشیِ چینی نمای و کاشیهای نفیس برجستة
اطراف سردرِ پیش روی مبارک، از تزیینات علیبن محمد مُقْری، و کتیبهای حاوی 2 بیت
شعر فارسی از عبداللهبن محمودبن عبدالله در دیوار حرم مطهر که «سنه 612» بر ان
کتابت شده، از آثار همین دوره است. در 618ق/1221م با حملة تولی پسر چنگیز به روضة
مقدس، بقعة رضوی دچار ویرانی شد، ولی به انهدام کامل نینجامید، زیرا همانسان که
اشاره شد، کاشیهای سنجری ازارة حرم که پس از 557ق/1162م نصب شده است، هنوز در حرم
هست. از آن پس تا حدود یک قرن بعد اطلاع مستندی که حاکی از مرمت حرم باشد، در دست
نیست. ابنبطوطه که در 734ق/1333م، یک قرن پس از ویرانی طوس، مشهد را دیده است، به
عمارت زیبا و کاشیکاری و ضریح نقرهای مرقد اشاره میکند. محتمل است که این عمارت
و کاشیکاری و آبادانیهای دیگر از ساختههای سلطانمحمد خدابنده باشد، خاصه آنکه وی
شیعی مذهب بوده است. گنبد حرم مطهر نیز از ساختههای هموست. در پشت زاویة شمالی حرم
نیز چهارچوبی است که «سنة 735» بر آن حک شده، و در خود حرم کاشیهایی دیده میشود که
دارای تاریخ 760 است، ولی نام سازندة آنها معلوم نیست.
در روزگار شاهرخ تیموری (حکومت: 807-850ق/1404-1146م) همسر او گوهرشادآغا، آثار
ارزندهای در حرم مطهر و اطراف آن پدید آورد. ازجمله 2 رواق «دارِالحُفّاظ» و
«دارالسَّیاده» را بنا کرد و مسجدجامع معروف «گوهرشاد» را در 821ق/1418م زیر نظر
معمار بزرگ، قوامالدین شیرازی ساخت. شاهرخ دومین حصار شهر مشهد را بنا کرد. روی
گونزالس دوکلاویخو سفیر اسپانیا که در آن زمان مشهد را دیده است، از شکوه و عظمت
بارگاه و گنبد نقرهای آن یاد میکند. سلطانحسین بایْقَرا (حکومت:
875-912ق/1470-1506م) که نامش در کتیبة سردرِ ایوان طلای «صحن عتیق» آمده است، به
پایمردی وزیرش امیرعلیشیر نوایی، نیمی از صحن عتیق فعلی را که بعدها به وسیلة
شاهعباس صفوی توسعه یافت، بنا کرد. ایوان معروف به ایوان امیرعلیشیر هم در روزگار
او ساخته شد. صفویان نیز در توسعه و تکمیل آستان قدس آثار ارزندهای برجای گذاشتند.
طلاکاری گنبد سلطانمحمد خدابنده و ترمیم و طلاکاری منارة روزگار غزنویان، در ایام
شاهطهماسب اول (حکومت: 930-984ق/1523-1576م) به انجام رسید و آخرین حصار شهر هم در
روزگار او ساخته شد. شاهعباس اول (حکومت: 996-1038ق/1587-1628م) علاوه بر توسعة
صحن عتیق، طلاکاری گنبد حرم را نیز که محتاج مرمت شده بود، طی سالهای 1010 تا
1016ق/1601 تا 1607 تجدید کرد. کتیبة گنبد به خط علیرضا عباسی بر این معنی تصریح
دارد. شاهعباس همچنین تعدادی قرآن خطی منسوب به ائمة اطهار(ع) تقدیم آستان قدس کرد
و الماس درشتی را که ازبکها از آستانة قدس به غارت برده بودند و او آن را بازپس
گرفته بود، به فتوای علما فروخت و با بهای آن املاک زیادی خرید و وقف کرد. شاهعباس
دوم (حکومت: 996-1038ق/1587-1628م) علاوه بر توسعة صحن عتیق، طلاکاری گنبد حرم را
نیز که محتاج مرمت شده بود، طی سالهای 1010 تا 1016ق/1601 تا 1607 تجدید کرد. کتیبة
گنبد به خط علیرضا عباسی بر این معنی تصریح دارد. شاهعباس همچنین تعدادی قرآن خطی
منسوب به ائمة اطهار(ع) تقدیم آستان قدس کرد و الماس درشتی را که ازبکها از آستانة
مقدس به غارت برده بودند و او آن را بازپس گرفته بود، به فتوای علما فروخت و با
بهای آن املاک زیادی خرید و وقف کرد. شاهعباس دوم (حکومت: 1052-1077ق/1642-1666م)
صحن عتیق را تعمیر و کاشیکاری کرد و شاهسلیمان (حکومت: 1077-1105ق/1642-1693م)
گنبد مطهر را که بر اثر زلزلة 1084ق/1673م شکاف برداشته بود ـ به تصریح کتیبهای که
بر آن نصب شده ـ مرمت کرد و چندین مدرسه ساخت. 2 بنای مهم آستان قدس، یکی
رواقِالله وردیخان و دیگری رواق حاتَمخانی نیز از ساختههای اللهوردیخان و
حاتمبیک اردوبادی از امیران بزرگ دولت صفوی است. ایوانی هم که در ضلع غربی
«دارالضیافه» قرار دارد، از بناهای اللهوردیخان است.
در روزگار افشاریان، نادرشاه (1100-1160ق/1688-1747م) به تصریح قصیدة فارسی ندیم و
کتیبههای نگاشته شده در سالهای 1145ق/1732م و 1146ق/1733م در ایوان طلای صحن عتیق،
و به تصریح محمدکاظم مروی وزیر مرو، منارة دورة غزنویان و ایوان امیرعلیشیر را
طلاکاری کرد و منارة دیگری در همان صحن برپا داشت و اشیائی زرین و گوهرنشان به
آستان قدس تقدیم داشت. سقاخانهای هم که در وسط «صحن عتیق» جای داشت، از بناهای
نادری بود که سنگاب یکپارچة آن را به امر نادر از هرات آوردند و اسماعیلخان طلایی
سقفی بر روی ستونهای مرمر برفراز آن بساخت و روی آن را با خشتهای طلا تزیین کرد. به
امر نادر مسیر یک نهر آب را به زیر حوض هدایت کردند تا حوض همواره پرآب باشد. این
سقاخانه با مختصر تغییراتی، اکنون نیز برجای است ابراهیمخان برادر نادر نیز «هر دو
درِ صحن را تَنْکة نقره گرفت» (مروی، 1/203).
در دوران فتحعلیشاه قاجار (حکومت: 1212-1250ق/1797-1834م) ساختمان «صحن جدید» آغاز
شد و در روزگار محمدشاه (حکومت: 1250-1264ق/1834-1848م) ادامه یافت و در زمان
ناصرالدینشاه (حکومت: 1264-1313ق/1848-1895م) به پایان رسید و ایوان آن طلاکاری
شد. ایوان و سردر شمالی صحن عتیق معروف به «ایوان شاهعباسی» هم به تصریح کتیبهای
که بر آن قرار دارد، در ایام محمدشاه مرمت شده است. «توحید خانة مبارکه» نیز در
زمان نیابت تولیت عضدالملک در 1276ق/1859م مرمت گشته است. همو در 1275ق/1858م دستور
داد روی نقاشیها و کاشیهای نفیس حرم را ایینهکاری کنند. ناصرالدینشاه نیز دستور
داد ازادة دیوار تا بالای ایوان ناصری و سقف مقرنس آن را با خشتهای طلا بپوشانند.
از همینرو، این ایوان معروف به «ایوان ناصری» گردید. در ایام مظفرالدینشاه
(حکومت: 1313-1324ق/1848-1906م) نیز هر 2 صحن جدید و عتیق تعمیر شدند. کتیبهای که
در سمت راست دیوار داخلی ایوان و سردرِ غربیِ صحنِ عتیق به خط نستعلیق نوشته شده،
بر این معنی تصریح دارد. در 1330ق/1912م ارتش روسیة تزاری به بهانة حفظ جان رعایای
خود و ایجاد امنیت و آرامش در مشهد و متفرق کردن کسانی که با آرایش نظامی به
طرفداری از محمدعلیشاه مخلوع در آستانة مقدسه تحصن کرده بودند، گنبد مطهر را گلوله
باران کرد و خرابیهایی پدید آورد (خراسانی، 633-635). پس از چندی حسینمیرزا
نیّرالدوله والی خراسان آن خرابیها را با کمک اشخاص نیکوکار مرمت کد.
پس از روزگار قاجار تعدادی از بناهای آستان قدس و خود ضریح مطهر مرمت گردید و
ساختمانهای نوینی بنیاد شد. در سالهای 1342-1344ش که فضای حرم از سمت «بالاسر
مبارک» توسعه یافت، سقف مسجد بالاسر را نیز که فرسوده شده بود، برداشتند و پس از
ایجاد سقف مسجد بالاسر را نیز که فرسوده شده بود، برداشتند و پس از ایجاد سقف
بتونی، دیگرباره آن را کاشیکاری و تزیین کردند. ضلع شمالی حرم نیز توسعه یافت و به
رواق «دارُالشُّکر» متصل شد. محراب قدیمی این مسجد که در ضلع جنوبی قرار داشت، بر
اثر توسعه و تعمیرات از آنجا برداشته شد و به موزه انتقال یافت. از اقدامات دیگری
که در این دوره انجام گرفت، ایجاد ساختمان بزرگ موزه و کتابخانه و ساختمان اداری و
توسعة خیابانهای اطراف حرم و ایجاد فضای سبز را میتوان ذکر کرد.
پس از تأسیس جمهوری اسلامی ایران، تغییراتی در ابنیة آستان قدس پدید آمد و
ساختمانهای جدیدی بنیاد گردید. در 1358ش، رواق «پشت سر مبارک» را حدود 18 متر توسعه
دادند و سال بعد گسترش 2 ضلع «پیش روی مبارک» و «پایین پا» جمعاً به مساحت 36 مـ 2
به انجام رسید و پایین پا 70/1 متر تعریض شد. از کارهای این دوره، ساختمان مجدد
بستها و ایجاد بست طبرسی، ساختمان دانشگاه علوم اسلامی، بنای 2 صحن جمهوری اسلامی و
قدس، آغاز بنای جدید کتابخانه و موزه، و بنای رواقی موسوم به «دارالولایه» را
میتوان نام برد.
بخش اوّل ـ ابنیه و مؤسسات فرهنگی
مراد از ابنیة آستان قدس حرم و ساختمانهایی است که در اطراف حرم جای دارد و وابسته
به یک سازمان اداری است. این ساختمانها عبارت است از حرم، گنبد، گلدستهها، صحنها،
ایوانها، رواقها، بستها، موزه و کتابخانه.
1. حرم: بنایی است مستطیلشکل (نزدیک به مربع) به طول 90/10 و عرض 40/10 متر. 4
صُفّه در 4 طرف حرم واقع است که از آنها به داخل حرم رفت و آمد میشود و طول دهانة
هریک 3 متر است. بالای این صفهها 4 صفة کوچک قرار دارد. ازارة حرم تا ارتفاع 20
سانتیمتر از سنگ مرمر است و بالاترِ آن به ارتفاع 92 سانتیمتر از کاشیهای 4 و 6 و
8 پهلو و کوکبی شکل پوشیده شده که بر اغلب آنها آیات و احادیث، و بر برخی دیگر
نقشهای اسلیمی برجسته دیده میشود. بر بالای این کاشیها کتیبهای برجسته بر روی
کاشیهای چینی نمای نفیس، حاوی آیاتی از سورة الفتح دیده میشود و بر بالای آن،
کتیبة دیگری از مرمر به عرض 32 سانتیمتر هست که قصیدهای از دبیرالملک فراهانی به
خظ نستعلیق بر آن نوشته شده است. حرم از کف تا انتهای زیر سقف 80/18 متر ارتفاع
دارد. کتیبهای به عرض 80 سانتیمتر در منتهیالیه 4 دیوار حرم که زیر طاق گنبد
واقع است، در ارتفاع 85/6 متر از کف حرم قرار دارد که سورة جمعه به خط ثلث علیرضا
عباسی بر ان نوشته شده است. داخل حرم 3 محراب هست: یکی در دیوار جنوب شرقی حرم به
عرض 75/1 و ارتفاع 40/2، دیگری در دیوار جنوب شرقی حرم به عرض 15/2 و ارتفاع 60/2،
سوّمی در بالاسر مبارک، زیر طاق و صفهای که از آن به مسجد بالاسر میروند، به عرض
25/1 و ارتفاع 90/1 متر. موقعیت 4 صفة حرم از این قرار است: الف ـ صفة شمالی، در
پشت سر مبارک، ب ـ صفة جنوبی، در پیش روی مبارک، ج ـ صفة شرقی، در پایین پای مبارک،
د ـ صفة غربی، در بالاسر مبارک. در ایام عضدالملک میان صفة جنوبی و حرم دری از طلا
نصب شده بود که به نام خود او معروف بوده و در 1353ش با در طلایی جدیدی تعویض
گردیده است. درِ صفة شرقی نیز دارای نقوش و خطوطی برجسته است. متن آن از نقره و
نقوش و خطوطش از طلاست.
بقعه و ضریح: کهنترین مأخذی که دربارة بقعه و ضریح امام(ع) به نظر رسیده است، مربوط
به روزگار خوارزمشاهیان است. خوانساری در روضاتالجنات از ثاقبالمناقب نقل میکند
که انوشیروانِ مجوسیِ اصفهانی، که نزد قطبالدینمحمد خوارزمشاه (حکومت:
490-521ق/1097-1127م) منزلتی داشت، از سوی وی به سفارت به نزد سلطانسنجر (حکومت:
511-522ق/1117-1157م) مأمور شد و چون به مرض بَرَص مبتلا بود و میدانست که این
بیماری مایة بیزاری مردم است، از رفتن به نزد سنجر بیم داشت، امّا به پند کسانی، از
امام شفا خواست و گفتهاند که شفا یافت. پس، از روی راستی اسلام آورد و صندوقی از
نقره بر روی آرامگاه ساخت و مالی فراوان به روضة امام بخشید. در ادوار بعد،
ابنبطوطه از ضریحی چوبی یاد میکند که سطح آن را با صفحات نقره پوشانده بودهاند.
شاید مقصود ابنبطوطه از «ضریح» صندوق چوبی روی مرقد مبارک باشد. در این صورت بر
اثر اشتباهِ ناشی از نقلِ این قول در کتابهایِ پس از وی، اظهارنظر قطعی دربارة
احداث صندوق و ضریح امام دشوار میشود. چنانکه اشاره شد، باتوجه به تاریخی که
ابنبطوطه از مشهد دیدار کرده، به حدس صائب میتوان گفت که صندوق مزبور ساختة
سلطانمحمد خدابنده بوده است و این همان است که تا 1311ش پا برجای بود. در روزگار
شاهطهماسب اول بر آن صندوق، صفحاتی از طلا که آیاتی از قرآن مجید به خط علیرضا
عباسی بر آن نقش شده بود، کوبیدند و این صندوق به همین سبب به «صندوق شاهعباسی»
معروف شد که آن را در 1311ش به علت فرسودگی برداشتند و پس از تحویل صفحات زرین روی
آن به موزة آستانه، صندوقی دیگر از سنگ مرمر به طول 10/2 و عرض 06/1 متر به جای آن
نصب کردند. بقعة رضوی اینک دارای 2 ضریح است: ضریح داخلی از فولاد جواهرنشان که در
ایام نادری ساخته شد و شاهرخ افشار آن را در 1160ق/1747م وقف حرم کرد؛ و ضریح خارجی
که در 1338ش از طلا و نقره ساخته و به جای ضریح فولادی فتحعلیشاه نصب شد. ضریح
دیگری نیز ساختة عصر شاهعباس یا شاهطهماسب از چوب و آهن و صفحات طلا و نقره در
بخش درونی بقعه بوده که به علت فرسودگی، در همان ایامی که ضریح جدید نصب میشد، آن
را برداشتند، و طلا و نقرة آن را به خزانة آستان قدس تحویل دادند. طول ضریح جدید
05/4 و عرض آن 06/3 و ارتفاعش 90/3 متر است. 2 ضلع درازترِ ضریح، هریک دارای 4
دهانه، و 2 ضلع کوتاهترِ آن، هریک دارای 3 دهانه است که مجموعاً 14 دهانه میشود.
در میان و بالای این دهانهها جمعاً 18 صفحة بیضی شکل محدب از طلا نصب شده که
احادیثی به خط ثلث بر روی آنها نوشته شده است. بر بالا و اطراف ضریح، صفحاتی مضرّس
از طلا نصب شده که نام 14 معصوم بر روی آنها به خط ثلث نوشته شده ات. بالاتر از آن
لبه و اطراف ضریح نیز جمعاً 92 برگ از طلا جای دارد که بر روی هریک از آنها اسم
جلالة «الله» نوشته شده است.
2. گنبد: گنبد دارای 2 پوشش است: پوشش نخستین، سقفی است که از زیر (داخل حرم) دیده
میشود و مقرنسکاری است؛ پوشش دوم برفراز پوشش نخستین نهاده شده و از خارج با
اجرهای طلا پوشانده شده است و در معرض دید مردم قرار دارد. این گنبد را نخستینبار
شاهطهماسب اول طلاکاری کرد و سپس این طلاکاری توسط شاهعباس تجدید شد. ارتفاع حرم
از کف آن تا انتهای زیر سقفِ مقعر (پوشش داخلی) 8/18 متر، و تا قلة گنبد بر فراز
پوشش خارجی 20/31 متر است. پیرامون خارجی گنبد 1/42 متر، ارتفاع سرِ طرق گنبد 5/3
متر و ارتفاع سطح طلاکاری شدة گنبد از آغاز تا قلة آن 40/16 متر است. سطح خارجی
گنبد که پوشیده از خشتهای مسی یا لایهای از طلاست، دارای نقوش و خطوط و کتیبههای
ممتاز است.
3. گلدستهها: حرم دارای 2 گلدسته است، یک نزدیک گنبد و بالای ایوان طلای نادری، در
جنوب صحن عتیق؛ و دیگری در شمال صحن عتیق و بر بالای ایوان عباسی. گلدستة نزدیک
گنبد از آثاری سوریبن معتز است. این گلدسته یکبار توسط شاهطهماسب اول و بار دیگر
توسط نادرشاه تعمیر و طلاکاری شد. ارتفاع آن از کف صحن تا قله 50/40 متر و یرامون
خارجی آن 13 متر است. گلدستة دیگر به ارتفاع گلدستة پیشین توسط نادرشاه بنا و
طلاکاری شده است.
4. صحنها: آستان قدس دارای 3 صحن است: صحن عتیق (انقلاب) صحن جدید (آزادی)، و صحن
موزه (امام). دو صحن دیگر به نامهای جمهوری اسلامی و قدس اکنون در دست ساختمان است.
صحن عتیق (انقلاب)، در شمال حرم واقع است. طول آن 38/104، و عرض آن 52/64 متر است.
در پیرامون صحن تعدادی حجره در دو طبقه بنا شده است. 4 ایوان، در 4 سمت صحن، این
حجرهها را از یکدیگر جدا میکند: الف ـ ایوان جنوبی یا ایوان طلا، از بناهای
امیرعلیشیر در قرن 9ق/15م است. چون سطح ایوان را نادرشاه طلاکاری کرده است، به
ایوان نادری معروف است. طول ایوان 70/14 و عرض آن 80/7 و ارتفاع آن 4/21 متر است.
ازارة ایوان به ارتفاع 2 متر سنگ مرمر رنگارنگ است. روی ازاره احادیثی در فضیلت
زیارت حرم به خط نستعلیق نوشته شده است. از ازاره تا سقف با خشتهای مطلّا زینت شده
است. در این ایوان 4 در طلایی وجود دارد. درُ ضلع شرقی به توحید خانه، و درُ ضلع
غربی به کفشداری بزرگ باز میشود. درِ سوم در زاویة جنوب غربی است که به راهرو
سقاخانة سابق و از آنجا به دارالسیّاده راه دارد. چهارمین در، زاویة جنوب شرقی را
به محلی که سابقاً قرآن خانه بود متصل میسازد. در ضلع جنوبی ایوان، طاقی مانند
محراب هست که بر روی خشتهای مطلای آن قصیدهای به فارسی از «ندیم» به خط نستعلیق
محمدعلیبن سلیمان رضوی نوشته شده که بیانگر طلاکاری و مرمّت ایوان به دستور
نادرشاه است. در پایان قصیده، مادة تاریخ اتمام آن (1145ق/1732م) ذکر شده است. بر
بالای حجرههای فوقانی این ایوان، کتیبهای است به خط ثلث طلایی بر متن لاجوردی که
حدیثی در فضیلت زیارت حرم امامرضا(ع) بر ان نقش شده است. پیرامون سردر خارجی ایوان
نیز کتیبهای بر کاشی به خط ثلث سفیدرنگ هست که سورة «کهیعص» (مریم) بر آن نوشته
شده است. بر بالای این کتیبه، به خط کوفی زردرنگ آیاتی از سورة «یس» نقش شده است. ب
ـ ایوان شمالی یا ایوان عباسی. طول این ایوان 80/14 و عرض آن 20/8 و ارتفاع آن
50/22 متر است. این ایوان ساختة شاهعباس اول است و در روزگار شاهعباس دوم مرمت
شده است. شاید از همینرو است که پوپ (نامة آستان قدس، 89) آن را به اشتباه به
شاهعباس دوم نسبت داده است. کف ایوان با سنگ خَلَج فرش شده و ازارة آن سنگ تیره
است. از روی ازاره به سمت بالا تا سقف، کاشیکاری است و بیشتر آن معرَّق است. در
پشت این ایوان، به سمت شمال، صفّة بزرگی هست مانند محراب که با کاشیهای معرق زینت
داده شده است. 4 غرقة فوقانی این ایوان نیز کاشیکاری است. در پیرامون صفة بزرگ، به
خط ثلثِ محمدرضا امامی، در 1059ق/1649م، «بسمله و صلوات» نوشته شده است. در پیشانی
این ایوان به خط ثلث زردرنگ، اثر محمدرضا امامی دارای همان تاریخ، نام شاهعباس دوم
که امر به مرمت ایوان داده بود، آمده است. ج ـ ایوان غربی. این ایوان و ایوان شرقی
ساختة شاهعباس اول است. طول ایوان 10/24 و عرض آن 9/6 متر است. یک بار در ایام
شاهعباس دوم و بار دیگر در روزگار ناصرالدینشاه مرمت شده است. کف ایوان از سنگ
خلج و ازارة آن سنگ تیره است. از بالای ازاره تا سقف با کاشیهای معرق پوشانده شده
است. در 3 سوی داخلی ایوان، کتیبهای به خط ثلث سفیدرنگ، شامل چند حدیث به خط
علیرضا عباسی نصب شده است. در پیشانی آن هم به خط ثلث زردرنگ بر زمینة لاجوردی
آیهالکرسی نوشته شده است. د ـ ایوان و سردر شرقی. بر بالای آن نقاره خانه واقع
است. طول ایوان 20/18، عرض آن 80/7 و ارتفاع آن 26 متر است. کف ایوان از سنگ خلج و
ازارهاش از سنگ تیره است. از روی ازاره تا سقف کاشیکاری است. داخل ایوان بالای در
ورودی حرم، غرفهای است که داخل آن با کاشیهای معرق پوشیده شده و کتیبهای به خط
ثلث سفیدرنگ در آن هست که حدیثی از امامصادق(ع) بر آن نوشته شده است. پیرامون سردر
خارجی ایوان به خط ثلث سفیدرنگ سورة «المُزَّمِّل» کتیبه شده و بر پیشانی آن آیة
«نور» به خط زردرنگ نوشته شده است.
گرداگرد صحن عتیق 12 صفه است: 1. صفة جنوبیِ ایوانِ غربیِ صحن، دارای کتیبهای است
به خط ثلث بر کاشی معرق که آیاتی به خط علیرضا عباسی بر آن نوشته شده است؛ 2. صفة
دیگری در شمال ایوان غربی، دارای کتیبهای است به خط علیرضا عباسی حاوی آیاتی از
قرآن؛ 3. صفة شمالی صحن که کتیبهای ندارد؛ 4. صفة دیگری در کنار صفة شمالی؛ 5. صفة
شمالی ایوان عباسی، با کتیبهای به خط ثلث که آیة «مَثَلُالَّذینَ یُنْفِقُونَ
اَمْوالَهُم» بر آن مرقوم شده است؛ 6. سفة دیگری در شرق ایوان عباسی، دارای
کتیبهای است که حدیثی از پیامبر اکرم(ص) به خط ثلث بر ان نوشته شده است؛ 7. صفة
شمالی ایوان شرقی، دارای کتیبهای است به خط ثلث اثر محمدرضا امامی که حدیثی از
امامعلی(ع) بر آن نوشته شده است؛ 8. صفة دیگری در جنوب ایوان شرقی، کتیبهای در آن
هست به خط ثلثِ محمدرضا امامی حاوی حدیثی از امامعلی(ع) بر آن نوشته شده است؛ 9.
صفة کفشداری گنبد اللهوردیخان، دارای کتیبهای به خط ثلث از محمدرضا امامی حاوی
حدیثی از امامعلی(ع)؛ 10. صفة شرقی ایوان طلای نادری، دارای پنجرهای است برنجی
معروف به پنجرة فولاد که داخل حرم از آن دیده میشود؛ 11. صفة دیگری در غرب ایوان
طلای ناصری که از آن به حرم وارد میشوند، با کتیبهای به خط محمدرضا امامی که
حدیثی از امامرضا(ع) بر آن نوشته شده است؛ 12. صفة جنوب غربی صحن که فاقد کتیبه
است.
صحن جدید (آزادی)، در شرق حرم واقع است. طول این صحن 50/81 و عرض آن 51 متر است.
پیرامون صحن 56 غرفه در پایین و همین تعداد غرفه در بالا ساخته شده است. در پشت
بیشتر غرفهها، اطاقهای کوچک و بزرگ واقع است. به تصریح کتیبة بالای سردرِ ایوان
شرقی و کتیبة سردرِ ایوان جنوبی این صحن، بنای آن را در ایام فتحعلیشاه و
کاشیکاری آن در روزگار محمدشاه انجام گرفته است. ازارة صحن به ارتفاع 44/1 متر از
سنگ مرمر تیره، و بالای ازاره روی تمام دیوارها و پایهها و سردرها، با کاشی
رنگارنگ آرایش یافته است. در وسط صحن به جای سقاخانهای که برچیده شده، حوضی بزرگ
بنا گردیده است که سنگاب یکپارچة سقاخانة مزبور را میان آن میتوان دید. در 4 سوی
صحن، 4 ایوان بزرگ هست: 1. ایوان و سردر طلای ناصری (غربی)، طول این ایوان 30/15،
عرض آن 25/7 و ارتفاع آن 10/20 متر است. این ایوان به وسیلة دری طلایی و یک راهروِ
کوچک و یک در طلایی دیگر به دارالسّعاده و از آنجا به حرم مطهر میپیوندد. کف ایوان
و ازارة آن تا ارتفاع 2 متر از سنگ مرمر پوشیده شده است. ایوان دارای 4 غرفة فوقانی
است که بدنة آنها از خشت مطلّاست. در داخل ایوان کتیبهای به خط نستعلیق برجسته از
منشآت سرخوش دیده میشود که از تاریخ مرمت و طلاکاری و نام متصدیان آن حکایت
میکند. پیرامون خارجی سردر، کتیبهای هست به خط ثلث سفیدرنگ بر روی کاشیهای
لاجوردی که سورة «النَّبأ» بر آن نوشته شده است. در پیشانی این سردر به خط ثلث
زردرنگ بر روی کاشی لاجوردی کتیبهای هست که نام بانی ایوان و رواق مزبور ـ
آصفالدوله ـ والی وقت خراسان بر آن نوشته شده است؛ 2. ایوان شرقی، طول این ایوان
80/15، عرض آن 10/7 و ارتفاع آن 10/20 متر است. کف ایوان با سنگ خلج فرش شده و
ازارة آن از سنگ مرمر تیره است. از روی ازاره تا زیر سقفِ مقرنسکاری شده، با کاشی
زینت یافته است. پیرامون ایوان، کتیبهای به خط سفیدرنگ بر کاشی لاجوردی است حاوی
سورههای «القیامهوَلْعَصْر». بر پیشانی ایوان به خط ثلث زردرنگ، تاریخ تزیین صحن
و ایوان توسط محمدشاه در 1263ق/1847م نوشته شده است؛ 3. ایوان جنوبی، طول این ایوان
30/18، عرض آن 30/7 و ارتفاع آن 20 متر است. سابقاً پشت این ایوان آشپزخانة خدمة
آستانة قرار داشت که آن را خراب کردند و به عمارت و صحن امامخمینی (موزة سابق)
ضمیمه کردند. اکنون این ایوان از صحن جدید به صحن امام راه دارد. کف ایوان، سنگ خلج
و ازارة آن سنگ مرمر تیره است. از روی ازاره به بالا تا زیر سقف، کاشیکاری است. در
این ایوان 4 غرفه هست که زیر هریک به ترتیب، سورههای «الکافِرون، اَالتَّوحیدْ،
الفَلَقْ و النّاس» نوشته شده است. در وسط ایوان کتیبهای هست که روایتی از
امامرضا(ع) و روایتی از پیامبر اکرم(ص) به خط ثلث بر آن نوشته شده است. پیرامون
ایوان نیز کتیبهای به خط ثلث بر کاشی سفید با زمینة لاجوردی هست که سورة
«المُنافِقون» بر آن نوشته شده و تاریخ کتابت آن 1262ق/1846م است. بر پیشانی ایوان
هم کتیبهای به خط ثلث بر کاشی زردرنگ با زمینة لاجوردی هست که از سال تزیین و مرمت
آن در عهد محمدشاه گزارش میدهد؛ 4. ایوان شمالی، طول این ایوان 20/17، عرض آن 19/7
و ارتفاع آن 20 متر است. کف ایوان سنگ خلج و ازارة آن سنگ مرمر تیره است. از بالای
ازاره تا زیر سقف، مزیّن به مقرنس، با کاشی آرایش یافته است. این ایوان در داخل صحن
بر پیشانی سردر، کتیبهای دارد به خط ثلث زردرنگ بر کاشی لاجوردی که تاریخ تزیین و
وقف آن توسط مُوتمِنالمُلک در روزگار ناصرالدینشاه درج شده است. کتیبة گرداگرد
ایوان به خط ثلث و به رنگ سفید بر زمینة لاجوردی، حاوی آیاتی از قرآن مجید است.
صحن امامخمینی (موزة سابق): در جنوب در جنوب صحن جدید و جنوب شرقی حرم مطهر،
تعدادی دکانهای کهنه و فرسوده و مدرسة نیمه ویرانی به نام مدرسة پایین پا یا مدرسة
سعدالدین واقع بود. در 1316ش این بناها به اضافة چند خانه و بنای کهنة دیگر که
آستانه خریداری کرد، برچیده شد و به جای آن صحنی دیگر و ساختمانهایی برای موزه و
کتابخانه بنا گردید. این ساختمان 8 سال به درازا کشید و در 1324ش افتتاح شد. در
1353ش این ساختمانها (موزه، و خزانه و کتابخانه) کاملاً برچیده شد و 000‘1 متر مربع
زیربنای آن به محوطة صحن افزوده گشت و صحن موزه با وسعت 000‘10 مترمربع پدید آمد.
همة صحن به ضخامت 15 سانتیمتر بتونریزی و سنگفرش شده و آبنمای بزرگی به ابعاد
10/44×40/13 متر از سنگ مرمر در وسط آن احداث شده است. این صحن از سوی شمال، با
سردری بلند و زیبا که از مقرنسهای باارزش پوشیده شده است، به صحن نو میپیوندد. در
سوی شرق صحن، ساختمان جدید و زیبای موزه، کتابخانه و خزانه که با معماریِ سنتیِ
اسلامی بنا شده واقع است. از سوی غرب، با سردر بلند و زیبای دیگری به ایوان شرقی
مسجد گوهرشاد میپیوندد. سراسر ضلع شمالی و غربی این صحن با طاقنماهای کاشیکاریِ
دو طبقه تزیین شده است. ضلع جنوبی با نردههای فلزی و درهایی به خیابان مدوّر عریضی
که همه بناهای آستان قدس را در بر میگیرد، میپیوندد.
صحن جمهوری اسلامی: بنای این صحن در 1360ش، در زمینی به وسعت 000‘25 مترمربع، میان
بست بالا و مسجد گوهرشاد، جایی که فضای باز و آبنما بود، آغاز شد و اکنون نیز
ادامه دارد. این صحن از طریق مدرسة بالاسر مبارک به رواق دارالسّیاده و از آنجا به
حرم مطهر متصل خواهد شد.
صحن قدس: فضای جلو صحن امام و مسجد گوهرشاد و ساختمانهای فلکة خارجی و فلکة داخلی،
روی هم صحن قدس را تشکیل خواهند داد. هماکنون مشغول خاکبرداری صحن هستند و 000‘56
مـ 3 خاکبرداری شده است.
5. رواقها: در استان قدس، 15 رواق به شرح زیر وجود دارد:
دارالحِفّاظ: این بنا در جنوب حرم واقع است و از بناهای گوهرشاد است: طول رواق 18،
عرض آن 65/8 و ارتفاع آن تا زیر سقف 8/12 و تا پشت سقف 46/14 متر است. دارالحفاظ
دارای 7 صفه است. 4 صفة آن دارای درهایی است که به حرم مطهر، رواق اُپَکْمیرزا (یا
اُپْکَهمیرزا)، دارالسیاده و راهرو کفشداری مسجد گوهرشاد باز میشوند. ازاره دور
دارالحفاظ به ارتفاع 70/1 متر، سنگهای منبتکاری بسیار ظریف و زیباست. بالای ازاره
بر روی سنگ اشعاری از قاآنی کتیبه شده است.
دارُالسّیاده: این بنا در غرب مسجد بالاسر حرم واقع شده و از بناهای گوهرشاد است و
از بزرگترین رواقهای حرم به شمار میرود. طول رواق 86/31 متر است و عرض آن که از 3
بخش متفاوت تشکیل میشود دارای این ابعاد است: عرض بخش میانی که بزرگتر است 30/19
متر و عرض بخشهای طرفین 76/7 متر است. ارتفاع رواق از کف تا زیر طاق 87/20 متر است.
از دارالسیاده چند در به ایوان شمالی مسجد گوهرشاد، راهرو معروف به سقاخانه، و از
آنجا به ایوان طلای نادری و دارالحفاظ باز میشود. در اوایل روزگار صفویان که
زلزلهای در مشهد رخ داد، دارالسیاده نیز مانند گنبد حرم دچار آسیب گشت، سپس به
فرمان شاهطهماسب به مرمت آن پرداختند. بر بالای دری که میان دارالحفاظ و
دارالسیاده است، اشعاری به خط نستعلیق نوشته شده که حاکی از ترمیم رواق و تاریخ آن
است. ازارة دارالسیاده به ارتفاع 80/1 متر از کاشی معرّق است.
دارُالسَّعاده: این بنا در شرق رواقهای آستان قدس، میان ایوان طلای صحن جدید و رواق
حاتمخانی قرار دارد. طول رواق 90/14، عرض آن 80/13 و ارتفاع آن 80/14 متر است. این
رواق از ساختههای اللهیارخان آصفالدولة قاجار است و توسط علیاصغرخان اتابک
آیینهکاری شده است. ازارة رواق به ارتفاع 40/1 متر از سنگ مرمر است. بالای ازاره،
بر روی سنگ مرمر به عرض 40 سانتیمتر، قصیدهای از صبوری مشهدی به خط نستعلیق کتیبه
شده است. از بالای کتیبه تا سقف، آیینهکاری است.
دارُالصِّیافَه: رواقی است میان صحن جدید و رواق (گنبد) اللهوردیخان. طول آن
5/15، عرض آن 25/9 و ارتفاع آن 5/15 متر است. کف این رواق از سنگ مرمر و ازارة آن
به ارتفاع 50/1 متر از سنگ منبت است. بالای ازاره، کتیبهای به عرض 40 سانتیمتر
دیده میشود که سورة «الانسان» و «آیهالکرسی» به خط ثلث بر آن نقش بسته است و
بالاتر از کتیبه، آیینهکاری شده است.
دارُالذِّکْر: محل سابق مدرسة علینقیمیرزا است که در 1342-1344ش نوسازی و مسقف
شده و به دارالذکر موسوم گردیده است. طول رواق 72/15، عرض آن 19/12 و ارتفاع آن 9
متر است. کف دارالذکر با مرمر سبزرنگ و ازارهاش تا ارتفاع 50/1 متر از مرمر سفید
است. از بالای ااره تا زیر سقف، آراسته به معرق و سقف آن گچبری و مقرنسکاری است.
دارُالسُّرُور: این رواق در جنوب دارالسعاده و شمال دارالذکر قرار دارد. رواق مزبور
سابقاً آبدارخانه و بعداً دفتر امور داخلی آستان قدس بود که در 1334-1338ش به رواق
بزرگی تبدیل شد و نامِ دارالسرور گرفت. طول رواق 80/24، عرض آن 82/4 و ارتفاع آن
75/4 متر است. کف این رواق و ازارة آن تا ارتفاع 46/1 متر از سنگ مرمر و از بالای
ازاره تا زیر سقف آینهکاری است.
دارُالعِزَّ: این رواق سابقاً کشیک خانة خادمان آستان قدس بود و در 1342-1344ش پس
از تعمیر و تزیین به رواق تبدیل شد. طول رواق 6/11، عرض آن 12/3 و ارتفاع آن 35/4
متر است. کف دارالعزه و ازارة آن تا ارتفاع 48/1 متر سنگ مرمر است و از آنجا تا زیر
سقف آراسته به کاشی و سراسر سقف آینهکاری است. این رواق از شمال به دارالسرور و از
شرق با 3 در به دارالذکر، و از غرب به دارالسّلام میپیوندد.
دارُالسَّلام: این بنا در اصل ساختمانی دو طبقه و از بناهای گوهرشاد بود که تحویل
خانه نام داشت و از آن به عنوان انبار فرش و آسایشگاه استفاده میشد. این محل در
1334-1338ش پس از تعمیر و تزیین، به رواق (گنبد) اپکمیرزا متصل گردید و رواق
دارالسلام پدید آمد. سپس در 1346ش آن را به راهرو کشیک خانة سابق پیوند دادند و
رواقی بزرگتر به طول 20، عرض 10 و ارتفاع 5/9 متر پدید آوردند. دارالسلام دارای 3
در است که به شبستان مسجد گوهرشاد و دارالحفاظ و دارالعز گشوده میشود.
دارُالشُّکر: این بنا پیش از این قرآن خانة (کتابخانة اسبق) آستانه بود. سپس با
پیوستن آن به بخشی از راهروِ مسجد بالاسر و بخشی از راهروی که از این مسجد به
توحیدخانه میرفت، به یک رواق تبدیل شد. دارالشکر رواقی مربعشکل به طول هر ضلع
50/6 و ارتفاع 50/9 متر است. کف رواق و ازارهاش تا ارتفاع 70/1 متر از سنگ مرمر
است. از ازاره به بالا، و نیز سراسر سقف آیینهکاری بود که اخیراً به جای آنها کاشی
نصب کردهاند.
دارُالفَیْض: این بنا رواقی است متشکل از رواقهای مسجد ریاض و صفة شاهطهماسب که در
1347ش پس از تعمیر و تعریض به دارالفیض موسوم شد. طول رواق 85/15، عرض آن 90/5 و
ارتفاع آن 50/9 متر است. کف رواق و ازارة آن به ارتفاع 67/1 متر از سنگ مرمر است.
بالای ازاره کتیبهای است از مرمر به عرض 33 سانتیمتر که اشعاری از قاآنی به خط
نستعلیق بر آن نوشته شده است. از روی کتیبه تا سقفِ مقرنس، با کاشیهای معرق زینت
شده است.
توحیدخانه: رواقی است در شمال حرم بین رواق پشتسر مبارک و صحن عتیق. طول رواق
60/8، عرض آن 35/7 و ارتفاع آن 15 متر است. کف رواق و ازارة آن به ارتفاع 60/1 متر
از سنگ مرمر است. بالای ازاره کتیبهای است به عرض 50 سانتیمتر که نام 12 امام(ع)
به خط ثلث بر آن نوشته شده است. از بالای کتیبه تا سقف آیینهکاری است. توحیدخانه
از شرق، دری به سوی رواق اللهوردیخان و از غرب دری دیگر به سوی ایوان طلای صحن
جدید دارد.
رواق (گنبد) حاتمخانی: این بنا ساختة حاتمبیک اُردوبادی از امیران صفوی است که در
حدود 1010ق/1601م بنا شده است. این رواق در شرق حرم واقع است و از در طلایی پایی
پای مبارک به حرم راه دارد. این بنا از شرق به وسیله صفة بزرگ و مرتفعی به
دارالسعاده میپیوندد. در شمال آن نیز صفهای است که به رواق اللهوردیخان راه
دارد و از جنوب به کشیکخانه متصل میشود. طول رواق 50/13، عرض آن 30/7 و ارتفاع آن
60/11 متر است. کف رواق و ازارة آن به ارتفاع 50/1 از سنگ خلج و منبت است. در بالای
ازاره کتیبهای است به عرض 40 سانتیمتر از سنگ که بر ان قصیدهای حک شده است. از
بالای کتیبه تا سقف، یا کاشیهای معرق پوشانده شده است. در 1346ش، از ضلع جنوبی این
رواق، راهی دیگر به دارالسعاده گشودهاند.
رواق (گنبد) اللهوردیخان: این رواق 8 ضلعی، ساختة اللهوردی از امیران دولت صفوی
است که در شرق توحیدخانه و شمال شرقی گنبد حاتمخانی واقع است. ارتفاع کف رواق تا
سقف گنبد 19/16 متر است. کف رواق و ازارة آن به ارتفاع 90/1 متر از سنگ مرمر
پوشانده شده و از بالای ازاره تا سقف و خود سقف با کاشی معرق آرایش یافته است. در 8
پهلوی این رواق، 8 صفه و بر بالای هریک از آنها صفهای کوچکتر واقع است. صفههای
پایین به صحن عتیق، توحیدخانه، رواق حاتمخانی و دارالسعاده میپیوندند.
رواق دارالولایه: این رواق با زیربنایی برابر با 2305 مـ 2، همچون بناهای دیگری که
ساختمان آن در سالهای اخیر آغاز شده، هماکنون (1367ش) در حال احداث است و از غرب
به صحن جمهوری اسلامی و از شرق توسط رواقهای دیگر به حرم مطهر خواهد پیوست.
مسجد بالاسر مبارک: این مسجد متصل به حرم است و میان آن و دارالسعاده قرار دارد.
بانی مسجد، ابوالحسن عراقی (د 429ق/1038م)، دبیر غزنویان بوده است. کف مسجد با
ازارة آن به ارتفاع 90/0 متر از سنگ مرمر است. از بالای ازاره تا ارتفاع 70/1 متری
با کاشیهای معرق 6 و 8 ضلعی، تزیین گردیده است. روی دیوارها و سقف مسجد در عهد
ناصری آیینهکاری شده یود که در 1344ش آن را با کاشی معرق آراستند. بر دیوارهای
اطراف مسجد کتیبهای است به خط ثلث که آیاتی از قرآن مجید بر آن نوشته شده است. در
محرابی که در کنار صفة متصل به حرم و در شرق مسجد واقع است نیز چند کتیبه هست که
آیات و احادیثی بر آن نوشته شده است.
6. بستها: بست بنایی است در خارج از صحن مقدس که آغاز حریم ابنیة آستان قدس به شمار
میرود.
این بنا پیش از این، دیواری آجری و ساده و دارای 3 دهانة متساوی برای رفتوآمد
زائران بود که اغلب زنجیری به عنوان علامت بست (مأمن) برای پناهندگان به آستانه بر
آن میآویختند. اکنون 3 بست یکی در شرق و دیگری در غرب و سوّمی در شمال صحن عتیق
وجود دارد.
بست بالا: قسمتی از بالاخیابان، از محل تقاطع فلکه تا ایوان غربی صحن عتیق را بست
علیا یا بست بالاخیابان میگویند. در روزگار احمدشاه توسط سیدجواد ظَهیرُالاسلام (د
1344ش)، نایب التولیة وقت به جای دیوار آجری و سادة غرب بست، بنایی وسیعتر ساخته
شد. در 1341ش آن را برچیدند و در 1342-1344ش بنای بزرگی به جای آن ساختند. طول این
بنا 30 و عرض آن 25/1 و ارتفاعش 70/8 متر بود که 5 گذرگاه داشت. در نوسازی حرم و
توسعة فضای اطراف آن در 1353ش، تغییراتی در ساختمان این بست داده شد، و سپس آن را
به کلی برچیدند. در دوران جمهوری اسلامی ایران، بست مزبور با ظاهری جدید تجدید بنا
شد و اکنون برجای است.
بست پایین: قسمتی از پایین خیابان، از محل تقاطع فلکه تا ایوان و سردر شرقی صحن را
بست سفلی یا بست پایین خیابان میگفتند. سمت شرق این بست مانند بست بالا بنای
کهنهای داشت که برچیده شد و در 1342-1344ش بنای جدیدی مانند بست بالا به جای آن
ساخته شد. در ساختمان این بنا نیز در 1353ش تغییراتی داده شد، اما چندی بعد آن را
برچیدند. سپس همراه با بست بالا تجدید بنا شد و اکنون قابل مشاهده است.
بست طبرسی: این بست در شمال صحن عتیق، حدفاصل میان خیابان طبرسی و ایوان عباسی واقع
است. این بست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در کنار دانشگاه علوم اسلامی رضوی بنا
شد.
بست قبله: اخیراً طرح ایجاد یک بت در حد فاصل صحن جمهوری اسلامی ریخته شده و کارهای
مقدماتی آن انجام یافته است. چون این بست رو به قبله خواهد بود، به این نام موسوم
شده است.
7. مؤسسات فرهنگی: از مؤسسات فرهنگی آستان قدس میتوان کتابخانه، موزه، دانشگاه
علوم اسلامی، مؤسسة پژوهشهای اسلامی، بنیاد فرهنگی رضوی و مؤسسة چاپ و انتشارات را
نام برد.
کتابخانه: دربارة کتابخانة آستان قدس و تاریخ پیدایش آن آگاهی دقیقی در دست نیست.
باتوجه به قراین تاریخی، محلی برای نگهداری قرآنها و کتابهای وقفی در آستان قدس
وجود داشته است. این معنی را از نام و احوال برخی از واقفان کتاب، در وقف نامههای
مرقوم در پشت برخی کتابها و قرآنها میتوان دریافت. کهنترین نسخههای موجود، قرآنی
است که در 393ق/1003م وقف شده است. همچنین جزواتی هست که واقف آن ابوالبرکات علیبن
حسین بوده و در 421ق/1030م وقف شده است. غیر از اینها میتوان از قرآنی مربوط به
سدة 5ق/11م که توسط شَهْرْسِتّی دختر امیرابوالعباس خسرو پسر رکنالدولة دیلمی وقف
شده، یاد کرد. پس از آن به مرور زمان، قرآنها و کتابهایی در آستان قدس گرد آمده و
بدیهی است که در جایی نگهداری میشده است. مثلاً در زاویة جنوبی ایوانِ امیرعلیشیر
جایی بوده به نام «قرآنخانه» که قرآنهای خطی را در آنجا نگاه میداشتهاند. در
وقفنامة کتاب غایهالوصول (825ق/1422م) جملة «خزانهالکتب» به چشم میخورد. از
همینجا معلوم میشود که در قرن 9ق/15م کتابخانهای در آستان قدس بوده است. با حملة
ازبکها در 998ق/1590م، کتابخانه نیز دستخوش چپاول شد و بسیاری از قرآنها و کتابهای
نفیس آن از میان رفت. اسکندربیک منشی با ذکر «کتابخانة سرکار فیض» در عالمآرای
عباسی به این معنی تصریح کرده است. پس از آن، شاهعباس با گردآوری کتابهای
باقیمانده و آنچه خود او یا شیخبهایی وقف کرد، کتابخانة جدید را پدید آورد و
مدیری برای آن تعیین کرد. در روزگار افشاریان این کتابخانه دایر و مورد استفاده
بود. نادرشاه نیز کتابهایی وقف کتابخانه کرد. در طومارِ علیشاه (نکـ بخش چهارم
همین مقاله) اسامی کارکنان کتابخانه (در آن زمان) با ذکر شغل و حقوقشان آمده است.
در روزگار قاجاریان نیز کتابخانه مورد توجه و استفاده بوده است. در 1342-1344ش
بناهای قدیمی واقع در ضلع شرقی موزه را برچیدند. و به جای آن تالاری برای موزه در 3
طبقه بنا نهادند، این ساختمان از جنوب به صحن موزه، و از غرب به کتابخانه پیوسته، و
ضلع شمالی آن پشت ساختمانهای صحن جدید واقع بود که از آن راهی به صحن جدید گشوده
بودند. این ساختمان را بعداً برچیدند و فضای آن را به محوطة صحن امام افزودند. در
1353ش در ضلع شرقی صحن امام، ساختمان جدیدی برای کتابخانه، خزانه و موزه با بیش از
000‘10 مـ 2 زیربنا در 5 طبقه ساخته شد. 2 طبقة این بنا پایینتر از سطح زمین و 3
طبقة دیگر بالاتر از سطح زمین است. هر طبقه از آن دارای 000‘2 مـ 2 زیربناست. یکی
از 2 طبقة زیرین به خزانة آستانه، و دیگری به مخزن کتابهای خطی و تالار نمایشگاه
اختصاص یافته است. دیوارهای این 2 قسمت دارای درهای ایمنی ویژه و دیوارهای بتونی
است. در طبقة همکف، تالار موزه واقع است. طبقة اول دارای 2 سالن مطالعة مجزا برای
آقایان و بانوان است. این بخش نیز دارای بالابَرِ ویژة کتاب و خدمات لازم است. در
طبقة دوم، مخزن کتاب واقع است، و بخشی از آن نیز به سازمان اداری کتابخانه اختصاص
داده شده است. در سراسر این ساختمان، تجهیزات ویژهای برای نگاهداری کتاب و اشیاء
نفیس موزه مانند تأسیسات ایمنی، تلویزیون مداربسته، وسال آتشنشانی و دستگاههای
تهویه و حرارت مرکزی و دستگاه ویژة تنظیم حرارت برای محیط نفیس نیز تدابیری به کار
رفته است. این قرآنها و کتابها در ویترینهای گوناگون قرار گرفته است تا در معرض دید
باشد. کتابخانة آستان قدس، گنجینهای عظیم و نفیس از قرآنها و کتابهای خطی است که
در طی چند قرن در آنجا گرد آمده و غالب آنها کمیاب و برخی منحصربهفرد است. افزون
بر این، تعداد زیادی مرقعات گرانبهای خطی از آثار اساتید بزرگ خط در کتابخانه
نگهداری میشود. تعداد قرآنهای نفیس خطی به خط کوفی و نسخ و ثلث 290‘2 نسخه است که
نفیسترینِ آنها در گنجینة قرآن نگهداری میشود. بسیاری از این قرآنها مُذَهَّب، و
در تعدادی از آنها تمام آیات با آبطلا نوشته شده است. کتابخانة ملک در تهران و
کتابخانة وزیری در یزد، از سوی حاجحسینآقاملک و حاجسیدعلیمحمد وزیری بانیان
آنها، وقف کتابخانة آستان قدس شده و تحت نظر آن، اداره میشود. کتابخانة مرکزی
آستان قدس نیز دارای 2 شعبه به نامهای کتابخانه مسجدالرضا موسوم به شعبات 1 و 2
کتابخانة مرکزی آستان قدس رضوی است. علاوه بر اینها کتابخانة مروج یزد و کتابخانة
نایین از کتابخانههای تابع کتابخانة مرکزی آستان قدس به شمار میروند. تعداد کتب
آستان قدس مطابق آمار 1364ش از این قرار است: تعداد کتابهای چاپی 000‘149 جلد،
تعداد کتابهای خطی 070‘15 جلد، تعداد قرآنهای نفیس خطی 290‘2 جلد، تعداد جزوات خطی
750‘8 جلد، تعداد کتابهای کتابخانههای وابسته 000‘15 جلد و تعداد کل کتابهای آستان
قدس رضوی 110‘190 جلد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تصمیم گرفته شد ساختمان جدیدی برای کتابخانه که به
صورت روزافزونی توسعه مییابد احداث گردد. به همین منظور ساختن کتابخانة جدیدی در
حدفاصل مقابل خیابانهای طبرسی و بالاخیابان، واقع در ضلع شمالی فلکه حضرت، در زمینی
به مساحت 000‘12 مـ 2، با 3 طبقه ساختمان آغاز گردید. این کتابخانه گنجایش یک
میلیون کتاب را خواهد داشت.
گنجینة قرآن: یکی از مراکز وابسته به کتابخانه گنجینه قرآن است. در 1342ش، قرآنهایی
را که از حیث خط و تذهیب و ترصیع و جلد و و سایر امتیازات، منحصربهفرد بود، در
یکجا به نام گنجینة قرآن گرد آوردند و برای هریک کارت شناسایی تهیه کردند. کهنترین
قرآن خطی این گنجینه را ابوالقاسم منصوربن محمدبن کثیر وزیر و صاحب دیوان
سلطانمحمود غزنوی در ربیعالاول 393ق/ژانویه 1003م وقف حرم رضوی کرده است.
جدیدترین قرآن خطی نیز قرآنی است به خط نسخ از قرن 9ق/15م با عبارت «بایْسُنْقُربن
شاهرخبن تیمور گورکان» که در 1347ش وقف آستان قدس شده و از نظر خط و تذهیب و ترصیع
بسیار نفیس است. تعداد قرآنهایی که در این گنجینه گرد آمده بیش از 200 نسخه است.
موزه: در موزة آستان قدس نیز اشیاء بسیار نفیس و غالباً بیهمتایی نگهداری میشود
که در طی قرون مختلف در خزانة رضوی گرد آمده است. اشیاء موزه شامل سکّههای نفیس از
دورههای قبل از اسلام و پس از آن، جواهرات گرانبها، قالیچههای نفیس، شمشیرها و
خنجرهای مرصّع متعلق به امیران و حاکمان دورههای مختلف، منبر، سنگاب، شمعدان،
چلچراغ و بسیاری اشیاء دیگر است که اکنون همگی طبقهبندی شده و در معرض دید عموم
قرار دارند. درآمد موزه صرف خرید کتاب برای کتابخانه میشود.
غیر از موزة مرکزی آستان قدس، موزة ملکآباد در محل کاخ شاه سابق، وابسته به آستان
قدس که هماکنون دایر است و نیز موزة مردمشناسی که تا این تاریخ افتتاح نشده است،
هردو، از موزههای تابع آستان قدس و تشکیلات اداری آن به شمار میروند.
دانشگاه علوم اسلامی: این دانشگاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توسط آستان قدس در
کنار بست طبرسی نزدیک ایوان عباسی احداث شد. دانشگاه مزبور که اینک دایر است به جای
مدرسة قدیم میرزاجعفر، به انضمام مدرسة خیراتخان و چند ساختمان اطراف آن بنا
گردید. دانشگاه علوم اسلامی دارای 22 کلاس درس، 250 اتاق خواب، مسجد، رختشویخانه،
آبدارخانه، فروشگاه، سلف سرویس و سالن اجتماعات است. سطح این دانشگاه در مجموع به
000‘22 متر مربع میرسد.
مؤسسة پژوهشهای اسلامی: این مؤسسه در 1364ش به منظور تحقیق در زمینة معارف اسلامی،
مطالعات اجتماعی، زبانهای خارجی، نشر کتاب و مجلات ادواری، با همکاری استادان
دانشگاه و حوزة علمیّه تأسیس شد. مؤسسة نامبده در بلوار شهید منتظری (تلویزیون)
واقع است.
بنیاد فرهنگی رضوی: مؤسسهای است پژوهشی و آموزشی، شامل مجموعهای از دبستان تا
دانشگاه که طالبان علم از آغاز برای ورود به دورة تحصیلات عالی در مجموعههای
آموزشی آن به تحصیل میپردازند.
مؤسسة چاپ و انتشارات: این تشکیلات در 1362ش تأسیس شد و هدف از تأسیس آن، تألیف و
ترجمه و تصحیح و نشر کتب و آثار مربوط به معارف اسلامی و تحقیقات نوین در علوم و
فنون مختلف است. این مؤسسه در خیابان کوهسنگی مشهد واقع است.
بخش دوم ـ موقوفات
مراد از موقوفات آستان قدس، اموال و املاکی است که خرید و فروش «اصل» آنها موقوف
شده و منافع و درآمدهای حاصل از آن به مصارف تعیین شده در وقف نامهها میرسد.
اسنادِ وقفِ بسیاری از اموال منقول و غیرمنقول که از روزگاران کهن وقف حرم رضوی شده
باقی است و خود دارای ارزش تاریخی فراوان است. بسیاری از موقوفات از سوی ثروتمندان
یا امیران و حاکمان وقت برای کمک به زائران یا مستمندانی که مجاور و معتکف حرم
بودهاند، وقف شده است، یا خود زائران به فراخور حال خویش اموالی نیاز کردهاند.
اسناد بسیاری از این موقوفات در حملات متعدد مغول و ازبک و افغان به مشهد از میان
رفته و آنچا باقی است بیشتر مربوط به اوقاف روزگار صفوی به این سوی است. نام همة
املاکی هم که وقف آستان بوده و بعداً تصاحب شده و از میان رفته، باقی است. در
روزگار نادرشاه، املاک آستانه مدتی از سوی دیوان وی ضبط شد، ولی سپس برادرزادهاش
عادلشاه (علیشاه) موقوفات ضبط شده را به اضافة «یکصد زوج زراعتی از املاکِ
مزروعیِ ابتیاعی و انتقالی خود و دولت» را مجدداً به آستانه بازگرداند و صورتی از
رَقَبات موقوفه را در «طومارِ علیشاه» تنظیم کرد که اکنون در کتابخانه محفوظ است.
در روزگار ناصرالدینشاه، عضدالملک نایبالتولیة وقت نیز فهرستی از املاک و مستغلات
موقوفة آستان قدس را تنظیم کرد. این ومار در همان وقت به امضای امنای آستان قدس و
علمای وقت رسید. از سوی ناصرالدینشاه نیز فرمانی در این مورد صادر شد که در
کتابخانة آستانه محفوظ است. در این میان گاهی بر اثر حوادث نامطلوب سیاسی و ضعف
متولیان و یا سودجویی متصدیان، منافع و عواید حاصله از اوقاف یا خود املاک موقوفه
تصرف میشده یا از حَیّز انتفاع ساقط میگردیده است. در طومارِ علیشاهی و طومارِ
موقوفاتِ عضدالملک به این معنی تصریح شده است و اساساً منظور از صورتبرداری از
رقبات موقوفه نیز تلاش در جلوگیری از وقوع چنین پیشآمدها بوده است. در چند دهة
اخیر موقوفات آستان قدس تدریجاً به ثبت داده شده و برای همة آنها اسناد مالکیت به
نام آستان قدس صادر گردیده است.
موقوفات غیرمنقول آستان قدس علاوه بر املاک کشاورزی، شامل بازار، سرا، زمین،
کارخانه، بیمارستان، حمام، باغ، کاریز، دکان و منزل نیز میشود. بخش عمدة این
موقوفات در مشهد و شهرهای خراسان، و بقیه در تهران، قزوین، رشت، مازندران،
آذربایجان، کرمان، اصفهان و شیراز است. مصرف موقوفات اغلب از سوی وقفکنندگان معلوم
شده است. برخی نیز به صورت مطلق وقف شده است تا به صلاحدید متولی وقت به مصرف
برسد. املاکی که وقفنامة آنها از میان رفته، جزو اینگونه موقوفات به شمار میآید.
در بخش دیگری از موقوفات، واقفان، مصرف قسمتی از آنها را معین کرده و قسمتی را در
اختیار تولیت آستان قدس نهادهاند.
بخش سوم ـ تولیت و تشکیلات اداری
از چگونگی تولیت و تشکیلات اداری آستان قدس در ادوار پیش از طهماسب اول صفوی
(920-984ق/1514-1576م) اطلاعات چندانی در دست نیست. از برخی قراین و آثار برمیآید
که حرم مطهر را از قدیم خادمان و مباشران بوده است. همچنین اربلی (د 683ق/1284م) در
کشفالغمه از زنی یاد میکند که در روزگار سامانیان مباشرت بقعة مبارکه را برعهده
داشته است. پیش از روزگار صفوی، ادارة بقعة رضوی برعهدة نقیبان که بیشتر از سادات و
علما بودهاند، قرار داشته است. خواندمیر از «سادات عظام و نقباء کرام روضة مقدسة
رضویّه» سخن میگوید و نام چند تن از آنان را برمیشمارد. اولین کسی که به عنوان
نقیب مشهد از او یاد شده، میرزا بَدرالدین نقیب (قرن 8ق/14م) معاصر سلطانمحمد
خدابنده (اُولْجایْتو) است که شهر مشهد را از تعرض و دستبرد «یَساوَر» محفوظ داشت.
در ایام شاهرخ تیموری نیز نقیب مشهد، علاءالدوله علی حمیدی علوی مشهدی رضوی نام
داشت که گوهرشاد در وقفنامة خود، تولیت «بقاع متبرکه و اوقاف مذکورة مسجد مسجد
گوهرشاد را به او واگذاشت. ادارة آستان قدس به وسیلة نقیبان، تا تصرف مشهد توسط
طهماسب صفوی ادامه داشت. پس از آن شاهطهماسب با وقف املاکی بر آستان قدس، متولی
خاصی غیر از نقیبان از جانب خود معین کرد. نخستین نایلالتولیة آستان قدس در ایام
وی، امیرابوالولی پسر میرشاه محمود انجوی شیرازی «سیدِ فاضلِ فقیهِ متعصبِ در تشیع»
بود (اسکندربیگ، 1/148). در روزگار صفویان گاه دو تن به نیابت تولیت منصوب میشدند.
متصدیان جزء در دستگاه اداری آستان قدس در آن ایام عبارت بودند از تنی چند خادم،
فراش و قاری که به ترتیب تحت ریاست خادمباشی، سرکشیک و صدرالحُفّاظ انجام وظیفه
میکردند. عدهای نیز به عنوان متصدیان دفتری و مباشران املاک، به کار مشغول بودند.
خادمان و کارکنان آستان قدس دارای مقرری بودند و هر سال مبلغی نقد و مقداری غله از
محل درآمد موقوفات دریافت میکردند. در روزگار نادرشاه که موقوفات آستانه یک چند
ضبط شد، فقط آنچه زائران به داخل ضریح میریختند به خادمان داده میشد و تعداد خدام
نیز از 5 تن به 3 تن کاهش یافت. در طومارِ علیشاهی مراتب و وظایف متولی و کارکنان
اعم از ناظر، سرکشیک، کلیددار، مهردار، مدرس، خادمباشی، نایبالزیاره،
صدرالحّفّاظ، امام، خطیب، واعظ و دیگران آمده است. در مورد «اخراجات» موقوفات
آستانه نیز فرمانهای جامعی اعم از تأمین روشنایی، اطعام فقرا، معالجة بیماران،
نظارت و مرمت ابنیه، و حقوق کارکنان به تفصیل صادر شده است.
محاسبات مالی آستان قدس که به شیوة محاسبات دیوانی قدیم یعنی سیاقنویسی بوده است.
تا اواسط دورة قاجاریان به همین روش، در پایان هرسال صورت جامعی از درآمد و هزینة
یکساله به وسیلة مستوفیان با ذکر جزئیات تنظیم میشد و به امضاء و مهر نایبالتولیة
وقت میرسید. از اواسط دورة قاجاریان به علت خرید و فروش منصب نیابت تولیت، و فساد
متولیان، ادارة آستان قدس دچار اختلال شد و رشتة کارها از هم گسیخت تا جایی که
پارهای از املاک کشاورزی و مستغلات آستانه را تصرف کردند و به تملک خود در آوردند.
در 1305ش آییننامهای برای ادارة آستان قدس وضع گردید که تا 1328ش نافذ بود. در
این سال آییننامة جدیدی در 9 فصل و 76 ماده تدوین شد و در 1340ش 2 ماده به آن
الحاق گشت. در 1354ش، کارکنان آستانه مشمول طرح طبقهبندی مشاغل شدند و هرکدام در
گروه مناسب جای گرفتند. با این اقدام، هر نوع ترفیع و انتقال و استخدام، براساس
ضوابط و مقررات مدون انجام میشود. در همین سال آییننامههای اداری و مالی جدیدی
برای آستان قدس تدوین شد و امور اداری آستانه براساس آییننامههای مزبور به جریان
افتاد. نمودار سازمانی آستان قدس رضوی در صفحة بعد آمده است.
مآخذ: آستان قدس رضوی، دیروز و امروز، تهران، سحاب، 1356ش، صص 28، 29، 32، 33، 38،
150، 151؛ همان، انقلاب اسلامی و آستان قدس رضوی، تهران، 1364ش، صص 39، 45، 48، 50،
54-59، 65، 229، 242، 243؛ ابناثیر، عزالدین، الکامل، بیروت، دارصادر،
1402ق/9/401؛ ابنبطوطه، محمدبن عبدالله، سفرنامه، ترجمة محمدعلی موحد، تهران، علمی
و فرهنگی، 1361ش، 1/441؛ ابنحوقل، ابوالقاسم محمد، صورهالارض، ترجمة جعفر شعار،
تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1345ش، ص 169؛ ابنخلکان، احمدبن محمد، وفیاتالاعیان،
بیروت، دارصادر، 1970م، 3/270؛ ابنطِقْطَقی، محمدبن علی، تاریخ فخری، ترجمة
محمدوحید گلپایگانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش، ص 301؛ ابوالفداء،
اسماعیل، تقویم البلدان، به کوشش رنوو دوسلان، پاریس، 1840م، ص 150؛ ادیب هروی،
محمدحسن، حدیقهالرضویه، مشهد، 1326ش، صص 170-232؛ اربلی، ابوالحسن علی، کشفالغمه،
بیروت، دارالکتبالاسلامی، 1401ق، ص 71؛ استرآبادی، میرزامهدیخان، جهانگشای نادری،
به کوشش عبدالله انوار، تهران، انجمن آثار ملی، 1341ش، ص 360؛ اسکندربیگ ترکمان،
عالمآرای عباسی، تهران، امیرکبیر، 1350ش، 2/827، 854، 871؛ اصطخری، ابواسحق
ابراهیم، مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب،
1347ش، ص 205؛ اعتضادپور، علی، «ابنیة آستان قدس»، نامة آستان قدس، دورة 6 شمـ 2 و
3 (بهمن، 1344ش)، ص 225؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسنخان، مطلعالشمس، تهران،
1301ق/2/8‘50، 51‘155‘238؛ بارتولد، و و، تذکرة جغرافیای تاریخی ایران، ترجمة حمزة
سردادور، تهران، توس، 1358ش، ص 133؛ بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، به کوشش قاسم غنی و
علیاکبر فیاض، تهران، دنیای کتاب، 1363ش، ص 413؛ پوپ، آرتور آپهام، «حرم مطهر
امامرضا در مشهد»، ترجمة محمدعلی صبوری، نامة آستان قدس، دورة 8 شمـ 1 (اسفند
1347ش)؛ خراسانی، محمدهاشم، منتخبالتواریخ، تهران، علمی، 1352ش؛ خواندمیر،
غیاثالدین، حبیبالسیر، تهران، خیام، 1362ش، 2/82، 4/139، 319، 333، 508؛
خوانساری، محمدباقر، روضاتالجنات، بیروت، 1390ق، 6/273؛ رضوان، محمدحسن، «ساختمان
جدید بستهای آستان قدس»، نامة آستان قدس، دورة 6، شمـ 19 (آذر 1343ش)، صص 97-99؛
سعیدی، غلامرضا، تحقیقات تاریخی خراسان»، نامة آستان قدس، دورة 6، شمـ 17، نوروز
1343، صص 52، 53؛ شوشتری قاضی نورالله، مجالسالمؤمنین، تهران، اسلامیه، 1375ق، ص
115؛ طبرسی، فضلبن حسن، اعلامالوری، بیروت، دارالمعرفه، 1399ق، ص 303؛ قزوینی،
زکریابن محمد، آثارالبلاد، بیروت، دارصادر، صص 392-401؛ کربلایی تبریزی، حافظحسین،
روضاتالجنات، به کوشش جعفرسلطان قرایی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344ش،
2/373؛ مروی، محمدکاظم، عالمآرای نادری، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، زوار،
1364ش، 1/201؛ مستوفی، حمدالله، نزههالقلوب، به اهتمام گای لسترنج، تهران، دنیای
کتاب، 1362ش، ص 151؛ مسعودی، علیبن حسین، مروجالذهب، بیروت، دارالاندلس، 3/441،
مفید، ابوعبداله محمد، الارشاد، ترجمة محمدباقر ساعدی خراسانی، تهران، اسلامیه،
1351ش، صص 613، 614؛ مقدسی، محمدبن احمد، احسنالتقاسیم، ترجمة علینقی منزوی،
تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، 1361ش، 2/515؛ مقدسی، مطهربن طاهر، البد،
والتاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس 1916م، 5/110‘111؛ مؤتمن، علی، راهنما یا
تاریخ آستان قدس رضوی، تهران، آستان قدس، 1348؛ جمـ ؛ مولوی، عبدالمجید، «نظری به
حریم پاک امام»، نامة آستان قدس، دوره 6، شمـ 20 (نوروز 1344ش)، ص 113؛ میرخواند،
محمدبن خاوندشاه، روضهالصفا، تهران، خیام و دیگران، 1339ش، 5/498، 8/312؛
ناصرالدینشاه قاجار، سفرنامة خراسان، به کوشش محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، تهران،
سنگی، 1306ق، صص 140-141؛ یاقوت حموی، ابوعبدالله، معجمالبلدان، به کوشش
فردیناندووستنفلد، لایپزیگ، 1866-1870م؛ 3/153-156؛ یعقوبی، ابنواضح، البلدان،
ترجمة محمدابراهیم آیتی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1347ش، ص 53.
صادق سجادی