آسْتارا، شهری کوچک در ساحل غربی دریای خزر و در شمالیترین نقطة استان گیلان و
آخرین نقطة مرزی ایران و شوروی، مرکز شهرستان آستارا (هـ م) و تابع استان گیلان با
908‘25 نفر جمعیت (سرشماری 1356ش) و ْ48 و َ51 و ً35 طول شرقی و ْ38 و َ26 و ً25
عرض شمالی. این شهر از نظر جغرافیایی بر سر سه راه قرار گرفته است: راه جنوبی آن از
کنار دریای خزر به بندر انزلی و راه شمالی آن از کنارة همین دریا به ارّان (هـ م)
که روسها آن را آذربایجان شوروی خواندهاند، کشیده شده است. راه غربی آن که از
گردنة حیران میگذرد، به اردبیل میرسد. آستارا از شرق به دریای خزر، از شمال به
آستارای شوروی، از غرب به شهرستان اردبیل و از جنوب به منطقة طالشنشین گرگانرود
محدود است. رود آستارا که از کنار راه شوسة آستارا ـ اردبیل میگذرد، آستارای ایران
را از آستارای شوروی جدا میسازد. آستارا در اراضی هموار ساحلی واقع است و سطح آن
در حدود 28 متر از سطح دریای آزاد پایینتر است. فاصلة آن تا رشت، مرکز استان، 190 و
تا تهران 540 کمـ است. زبان اصلی اهالی ترکی و احیاناً طالشی است.
سابقة تاریخی: قدیمترین مأخذی که در آن از آستارا یادی به میان آمده، کتاب
حدودالعالم (تألیف 372ق/982م) است. در این کتاب، آستارا به شکل «استراب» ضبط گشته و
جزو ناحیة گیلان دانسته شده است (ص 149). پس از آن، قدیمیترین مورّخی که از آستارا
نام برده است، سیدظعیرالدّین مرعشی است. وی 3 بار این محل را به نام «آستارا» (صص
283، 292، 296) و یکبار به نام «استاره» (ص 227) آورده است. بیشتر مؤلفان بعدی
مانند علیبن شمسالدینبنحاجیحسین لاهیجی و عبدالفتاح فومنی و میرخواند، همه نام
این شهر را به صورت «آستارا» آوردهاند. تنها در صریحالملک (که دربارة موقوفات
مزار شیخصفیالدین اردبیلی است)، این نام به شکلهای «اصطاراب» «اصطراب» (صص 136
الف و ب، 138 ب) و «استاره» دیده میشود که 2 صورت اول با شکل مذکور در حدودالعالم
قرابت دارد.
از جهانگردان، کانی از این شهر نام برده و آن را توصیف کردهاند. شاید وصف ابت
رساتر از دیگران باشد. وی که در 1259ق/1843م از این محل میگذشته، نام این شهر را
«دهنه کنار» ضبط کرده است. به نوشتة او دهکدة دهنه کنار در مصبّ رودخانه آستارا
است، دارای 50 تا 60 خانوار جمعیت است و دکانهایی دارد که اجناس آن به خاج ایران
حمل میشود (دانشنامة ایران و اسلام). آستارا به موجب عهدنامة گلستان که در
1228ق/1811م میان دولت ایران و روسیه منعقد شد به دو قسمت تقسیم گردید. قسمتی از
این شهر که در شمال رودخانة آستارا است، به دولت روسیه واگذار گردید و رودخانة
آستارا مرز میان دو کشور شناخته شد.
مآخذ: جهادسازندگی، فرهنگ اجتماعی، استان گیلان، دهات و مزارع، تهران، 1363ش، صص و،
1-4؛ حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، طهوری، 1362ش؛ سازمان برنامه و
بودجة استان گیلان، آمارنامه، 1363ش، ص 16؛ ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد،
تهران، انجمن آثار ملی، 1349ش؛ 10/8-23؛ دانشنامة ایران و اسلام؛ دایرهالمعارف
فارسی؛ صریحالملک، نسخة عکسی شماره 4498 کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران؛ فرهنگ
جغرافیایی ایران، به کوشش حسینعلی رزمآرا، تهران، ادارة جغرافیایی ارتش، 1330ش؛
فرهنگ آبادیهای کشور، سرشماری آبان 1355ش، تهران، ج 8، استان گیلان؛ فومنی،
عبدالفتاح، تاریخ گیلان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1349ش؛
مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، بنیاد
فرهنگ ایران، 1350ش.
منوچهر ستوده