آرِزو، سراجالدین علیخان اکبرآبادی ملقب به استعدادخان، و و معروف به «خانِ آرزو»
(1099-1169ق/1687-1756م)، شاعر، عارف و دانشمند هندی و دارای آثار بسیار به زبان
فارسی و اردو، «آرزو» تخلص شعری او بود. پدرش حسامالدین (د 1115ق/1703م) از امیران
دربار اورنگزیب (1068-1118ق/1657-1707م) بود، و گهگاه شعر میسرود و «حسام» یا
«حسامی» تخلص میکرد. آرزو نسب خویش را از سوی پدر به شیخ کمالالدین، خواهرزادۀ
پیر نصیرالدین محمود «چراغدهلی» (د 757ق/1356م) و از سوی مادر به شیخمحمد غوث
گُوالیاری (د 970ق/1562م)، نگارندۀ جواهر خمسه میرساند (آزاد، 227؛ خوشگو، 313؛
استوری، I(2)/834). او تا 14 سالگی ادبیات فارسی و زبان عربی آموخت و سپس در ضمن
تحصیل علوم رسمی، به شعر گفتن پرداخت. در آغاز اشعار خود را از نظر میرعبدالصمد
(متخلص به «سخن») میگذراند و پس از او میرغلامعلی (متخلص به «احسنی») سرودههای او
را اصلاح میکرد. هنگامی که اورنگزیب به دکن لشکر کشید. آرزو نیز همراه او به دکن
رفت و 9 ماه در آنجا بود، ولی پس از مرگ اورنگزیب (1118ق/1707م) به گوالیار آمد و
هنگامی که بهادرشاه سلطنت یافت، از گوالیار به اکبرآباد رفت، ولی به سبب آشفتگی
اوضاع و جنگهای میان شاهزادگان اوقات خود را به تحصیل علوم و سرودن اشعار گذراند و
5 سال نزد شیخعمادالدین معروف به ـدرویش محمد» به تحصیل علوم عربی پرداخت. در
1132ق/1720م در دهلی اقامت گزید و به خدمت آنندرام (مخلص: د 1164ق/1751م) درآمد و
از او منصب و «جاگیر» (تیول) یافت و سپس به خدمت اسحاقخان مؤتمنالدولۀ شوشتری،
پیشکار (خان سامان) محمدشاه (1131-1161ق/1718-1748م) پیوست. پس از مرگ شوشتری در
1152ق/1739م به دستگاه پسرش نجمالدوله و پس از کشته شدن نجمالدوله در شوال
1163ق/اوت 1750م، به خدمت برادرش سالار جنگ وارد شد و چون در محرم 1168ق/اکتبر
1754م سالار جنگ به «اوده» رفت، آرزو را نیز با خود برد. آرزو در ربیعالثانی
1169ق/ژانویۀ 1756م در لکهنو وفات یافت (همانجا) و پیکر او را بنابر وصیت خودش در
لکهنو به امانت نهاده، پس از چندی آن را به دهلی بردند و در خانۀ شخصی او در «وکیل
پوره» در نزدیکی رود «جَمْنا» به خاک سپردند.
شعر آرزو روان و خالی از تعقید است و مپامین آن بیشتر عرفانی و عاشقانه است و گرچه
به شیوۀ معروف به سبک هندی بسیار نزدیک است، لیکن نازک خیالیها و تشبیهات و
استعارات خاص آن مکتب در سخن او بسیار نادر است. آرزو به همۀ اَشکال مختلف نظم
فارسی از غزل و قصیده و مثنوی و رباعی تا ترجیعبند و ترکیببند، شعر میسرود. او
یکی از استادان بزرگ ادب پارسی در هند است که با نگارش چند فرهنگنامۀ مهم و چند
کتاب در نقد ادبی و بدیع و بیان و نوشتن شروحی بر برخی از آثار گذشتگان، خدمتی
شایان به ادب فارسی و گسترش و اعتلای آن در شبهقارۀ هند انجام داد.
آثار آرزو:
الف ـ فرهنگنامهها: 1. غریب اللغات، یا تصحیح غرایب اللغات، فرهنگ اردو به فارسی
و عربی و ترکی که اصلاح و تکمیل غرایب اللغات عبدالواسع نسوی است؛ 2. سراج اللغه،
در لغت فارسی که از لحاظ انتقادهایی که بر برهان قاطع و فرهنگ رشیدی کرده، قابل
ملاحظه است؛ 3. چراغ عدایت، تکلمهای است بر سراجاللغه در لغاتی که شاعران متأخر
به کار بردهاند، این کتاب چندبار در هند بر حاشیۀ غیاثاللغات و نیز جداگانه در
تهران به چاپ رسیده است؛ 4. زایدالفواید، ریشههای افعال فارسی و عربی آن شهرت
ندارد. استوری حدس میزند که این همان تصحیح غرایباللغات است.
ب ـ نقد ادبی: 6. تنبیه الغافلین، نقد اشعار حزین؛ 7. احقاقالحق، دربارۀ اشعار
حزین؛ 8. داد سخن، در محاکمۀ اشعار قصیدۀ قدسی و شیدای هندی؛ 9. سراج منیر، اجوبۀ
اعتراضات ملامنیر بر اشعار بعضی متأخران؛ 10. سراج وهاج یا محاکمۀ شعرا؛ در صحف
ابراهیم این اثر به نام «سراج وهاج در حل ابیات خواجۀ شیراز» ذکر شده است.
ج ـ شروح بر آثار گذشتگان: 11. خیابان یا شرح گلستان، در کانپور به چاپ رسیده است؛
12. شرح قصاید عرفی؛ 13. شکوفهزار، شرح بخش اول اسکندرنامۀ چاپ کلکته و لکهنو نیز
از آن استفاده شده است، در بعضی از نسخههای خطی عنوان آن «شرح ابیات اسکندرنامه»
است؛ 14. شرح گلگشتی میرنجات.
د ـ صنایع ادبی و دستور زبان: 15. معیارالافکار، در قواعد صرفیه و نحویۀ فارسی؛ 16.
عطیۀ کبری، در علم بیان، در کلکته و کانپور به چاپ رسیده است؛ 17. موهبت عظمی، در
معانی و بیان که ذیل و تکلمۀ عطیۀ کبری است و به ضمیمۀ آن در کلکته چاپ شده است؛
18. شرح مختصر المعانی؛ 19. مثمر، در علم و اصول لغت، آرزو در تصنیف آن به المزهر
سیوطی نظر داشته است.
ﻫ ـ آثار منظوم و منثور: 20. آبروی سخن، در وصف حوض و فواکه و تاک؛ 21. رسالۀ ادب
عشق، 22. مثنوی جوش و خروش، به مقابلۀ سوز و گداز ملانوعی؛ 23. سوز و ساز، یا شور
عشق، در برابر محمود و ایاز ملازلالی؛ 24. عالم آب، ساقینامه، در پاسخ ساقینامۀ
ظهوری؛ 25. عبرتِ فسانه، در تتبع قضا و قدر ملامحمدقلی سلیم؛ 26. گلزار خیال، در
تعریف «هولی» هندوستان؛ 27. قصاید و رباعیات و خطب؛ 28. کلیات نظم و نثر؛ 29.
مثنوی، در جواب حدیقۀ سنایی؛ 30. مثنوی مهر و ماه؛ 31. دیوان، مشتمل بر 000’5 بیت.
و ـ متفرقه: 32. نثر پیام شوق، در پاسخ مراسلات اعزه؛ 33. مجمعالنفایس، تذکرهای
است شامل منتخباتی از اشعار تقریباً 1500 شاعر از متقدمان و متأخران و معاصران که
در 1146ق/1734م تدوین یافته است.
شمارههای 9 تا 13 و 15، 20 تا 27، 31 و 32 را آرزو خود در مقدمۀ عطیۀ کبری یاد
کرده است و معلوم میشود که این آثار را پیش از 1147ق/1734م که تاریخ تألیف آن کتاب
است، نوشته است (نکـ استوری، I (2).835-836).