responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 10
آبازه محمد پاشا جلالی
جلد: 1
     
شماره مقاله:10


آبازه محمدپاشا جلالي، يا ابازه، اباظه (د 1043ق/1633م)، دولتمرد و سردار عثماني، بيگلربيگي حلب، فرمانرواي مرعش و سپس والي ارزروم، منسوب به قبيلة آبازه يكي از قبايل ساكن در منطقة شرقي درياي سياه (هامر پورگشتال، 8/239). او نخست خزانه‌دار و از سپاهيان «جان پولاد» شورشيِ دروزي بود (مصطفي نعيم، 2/240؛ عمرفاروق، 5/152). هنگامي كه جان پولاد از مراد پاشا شكست خورد، آبازه همراه ديگر يارانِ جان پولاد اسير گشت. با وساطت خليل آغا از فرماندهان سپاه يني چري، مراد پاشا از خون او درگذشت و او را بخشيد (صولاق‌زاده، 425؛ مصطفي نعيم، 2/240). پس از ان خليل آغا او را از حمايت خود برخوردار ساخت و به فرزندي برگزيد، همچنين محمد پاشا صدراعظم دختر حسين پاشا برادر خود را به ازدواج او درآورد و بدين سان بر اهميت او افزود (عمر فاروق، 5/121؛ صولاق‌زاده، 725). چون خليل پاشا به مقام «قپودان دريا» (امير البحر) ارتقا يافت، آبازه را به9 عنوان دريا بيگي به فرماندهي يكي از كشتيهاي جنگي برگزيد (هامر پورگشتال، 8/239؛ اوزون چارشيلي، 1(3)/150). هنگامي كه خليل به صدارت رسيد، در اثناي لشكركشي به ايران او را به بيگلربيگي مرعش برگماشت و پس از آن در 1030ق/1621م، هنگام لشكركشي به خوتين حكمراني ناحية ارزروم را به وي واگذاشت (مصطفي نعيم، 2/240؛ صولاق‌زاده، 725). با انتشار شايعة برچيده شدن تشكيلات يني‌چري در پاره‌اي از شهرها از جمله عين تاب (غازي آنتپ كنوني) و ارزروم ميان يني‌چريان و افراد پاشاها، از جمله كسان آبازه پاشا، برخوردهاي سخت رخ داد كه گروهي از دو سوي كشته شدند. افراد يني‌چري در شهر ارزروم به درون قلعة شهر پناه بردند. سرانجام با ميانجيگري حسين پاشا حاكم پيشين ارزروم قلعه را ترك كردند و به آبازه واگذاشتند. آبازه با شنيدن خبر قتل سلطان عثمان به خون خواهي وي برخاست و يني‌چريها را كشتار كرد يا از شهر بيرون راند و به اين ترتيب رسما‌ً بر حكومت مركزي شوريد (صولاق‌زاده، 725؛ عمرفاروق، 5/153).
يني‌چريان كه عرصه را بر خود تنگ ديدند در 13 محرم 1032ق/7 نوامبر 1622م براي شكايت از آبازه به استانبول روي آوردند (مصطفي نعيم، 2/246). سلطان مصطفي طي فرماني آبازه را از حكومت ارزروم بر كنار ساخت و چورباچي باشي را براي آگاهي از وضع آن سامان به ارزروم فرستاد (همو، 2/253؛ صولاق‌زاده، 726).
سرانجام آبازه با سپاهي مركب از 30 هزار نفر (قره چلبي‌زاده، 552) از ارزروم بيرون آمد و شبين قره‌حصار را محاصره كرد. مرتضي پاشا والي آنجا پس از ده روز تسليم شد و به آبازه پيوست (عمر فاروق، 5/156). همچنين يوسف پاشا بيگلربيگي مرعش همراه با 10 هزار نفر از افراد خود در نزديكي سيواس به وي ملحق شد. پس از مدتي طيار پاشا نيز با آبازه متحد شد. آبازه پاشا از سيواس به سوي آنكارا حركت كرد و از آنجا به بورسه رفت. محمود پاشا چغاله‌زاده كه به مقابلة او فرستاده شده بود كه از بالا گرفتن شورش آبازه در انديشه بود، اين بار صدراعظم چركس محمد پاشا را به سركوبي او مأمور كرد. طيار پاشا و مرتضي پاشا و ديگر متحدانش او را رها ساختند و در نتيجه وي از صدراعظم به سختي شكست خورد، اما بخشوده گشت و ديگر باره (1034ق/1625م) به حكمراني ارزروم گماشته شد (عمرفاروق، 5/159). او، پس از مدتي، لشكركشيِ مخدومِ خود خليل پاشا به ناحية آخسقه را بهانه ساخت و ديگر بار سر به شورش برداشت (اوزون چارشيلي، 1(3)/165). اين بار صدراعظم خسروپاشا به سمت ارزروم حركت كرد و شهر را در محاصره گرفت و آبازه پاشا كه به شدت در تنگنا افتاده بود سرانجام تسليم شد و مجدداً از جانب سلطان بخشوده گشته به حكومت بُسنه معين شد (مصطفي نعيم، 2/439، 440؛ اوزون چارشيلي، 1(3)/167،‌ 168). بعدها، وي آن چنان مورد توجه سلطان مراد چهارم قرار گرفت كه پادشاه در بيشتر كارها حتي در رفتار و گونة پوشيدن لباس و جز ان با وي مشورت مي‌كرد (عمرفاروق، 5/381). سرانجام اين تقرب ماية رشك بدخواهان شد به گونه‌اي كه او را به مقاصد سوء دربارة سلطان متهم ساختند و سلطان را به قتل وي واداشتند. او فرمان قتل را با خونسردي پذيرفت و پس از آنكه نماز به جاي آورد خود را به دژخيم سپرد (همو، 5/384).

مآخذ: احمد رفعت، لغات تاريخيه و جغرافيه، استانبول، مطبعة محمود بيك، 1299ق؛ اسكندربيك تركمان، تاريخ عالم آراي عباسي، تهران، اميركبير، 1350ش، 2/1060ـ1063؛ اسلام آنسيكلوپديسي؛ اوزون چارشيلي، اسماعيل حقي، عثمانلي تاريخي، آنكارا، 1983م، 1(3)144، 145،‌ 150ـ169،‌ 194، خالدي، احمد بن محمد، لبنان في عهد الامير فخرالدين المعني الثاني، به كوشش اسد رستم و فؤاد افرام بستاني، بيروت، منشورات المكتبة البولسية، 1965م، ص 81 ـ89، 110،‌ 111، 133ـ134، 160، 199، 205، 207؛ صولاق‌زاده، تاريخ، استانبول، مطبعة محمود بيك، ص 725 به بعد، عمرفاروق بن محمد مراد، تاريخ ابوالفاروق، استانبول، مطبعة آمدي، 1329ق، 5/110، 111، 120، 152ـ169، 196، 197، 214، 215، 380ـ387؛ قاموس الاعلام (تركي)؛ قره‌چلبي‌زاده، عبدالعزيز، روضةالابرار و المبين بحقايق الاخبار، بولاق، 1248ق، ص 552 به بعد؛ مصطفي نعيم، تاريخ نعيما، استانبول، مطبعة ابراهيم متفرقه، 2/240ـ241؛ هامرپورگشتال، يوزف، دولت عثمانيه تاريخي، ترجمة محمد عطا، استانبول، مطبعة عامره، 1333ق، 8/239 به بعد.
علي‌اكبر ديانت ـ محمدعلي مولوي

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 10
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست