خانه در كشورهاى مسلمان (3) ، خانه در كشورهاى مسلمان (3) يمن. شرايط اقليمى يمن تأثير زيادى در ايجاد گونههاى مختلف سكونتگاهى آن داشتهاست. بر اين اساس، يمن را مىتوان به پنج منطقه متفاوت تقسيم كرد: كوهستانى، جلگهاى، ساحلى، ربعالخالى، و جزاير يمن (>فرهنگ هنر<، ذيل "architecture. II.7 Vernacular"؛ كريملو، ص 2ـ4).
خانه هاى گلىِ سرزمينهاى آبرفتى و خانههاى ساختهشده از نى در سرزمينهاى فلات تهامه، گسترشِ در سطح دارند اما خانههاى مناطق كوهستانى عمودى در دو تا نه طبقه ساخته شدهاند. در مناطق خشك كه تغييرات روزانه آب و هوا زياد است، ديوار خانهها سنگى، خشتى يا گلى، با ضخامت پنجاه سانتيمتر يا بيشتر است. كيفيت عايق بندى اين ديوارها تغييرات آب و هوايى را در داخل خانه كاهش مىدهد. در مناطق گرم و مرطوب، ساختمانها براى تهويه داخلى سقفهاى مرتفع و پنجرههاى بزرگى دارند (>«جمهورى عربى يمن: توسعه اقتصادى و تحول معمارى»<، ص 18).
در خانههاى مناطق كوهستانى، بخشهاى خدماتى رو به شمال و بهترين اتاقها رو به جنوب است اما اين ترتيب در منطقه جنوبى و در تهامه به علت آب و هواى گرم متفاوت است. در خانههاى بزرگ حتى در مناطق كوهستانى، كاربرد اتاقها در هر فصل تغيير مىيابد. كوچ فصلى باعث مىشود كه ساكنان در زمستان در اتاقهاى گرم و در تابستان در اتاقهاى خنك بخوابند. در برخى بندرها مانند مُخا، برخلاف صنعا، در جبهه جنوبىِ خانهها به دليل شدت گرما و باد، پنجرهها بسته است (عبدالدائم، ص 88). خانههاى پيرامونى در بسيارى از روستاهاى كوهستانى، در نقش بارو عمل مىكنند. طبقات پايينى اين خانهها براى نگهدارى حيوانات و ابزار و معمولا بدون پنجرهاند و بخشهاى مسكونى در بالا قرار دارند (رجوع کنید به واراندا، ص 64؛ سراجالدين، ص 2، تصوير).
نظام قبيلهاى كه از بارزترين ويژگيهاى فرهنگى يمن است، تأثيرات زيادى بر خانهها گذاشته است. براساس اين نظام، نوعى نظم لايهاى در سازماندهى فضاى خانههاى روستاهاى كوهستانى ديده مىشود. ديوان فضاى پذيرايى براى عموم است كه در كنار فضاى باز در طبقه همكف ايجاد مىشود (رجوع کنید به ادامه مقاله)، اما فضاى زندگى كه كاملا خصوصى است، در بالاى آن قرار مىگيرد و ارتباط فيزيكى و بصرى با آن براى ديگران ميسر نيست. از اين قسمت راهى براى رسيدنِ به اتاق منفردى به نام مَفرَج در بالاترين سطح خانه وجود دارد كه محل پذيرايى از مهمانهاى ويژه است.
خانههاى يمن به طور كلى به خانههاى موقت و دائم تقسيم مىشود كه آنها نيز انواعى دارند.
1) خانههاى موقت. اولين گونههاى سرپناه در شمال يمن، به دو صورت چادر و غار ظاهر شدهاند. چادرهاى كوچنشينان به طور عمده در دامنههاى پست شرقى ديده شدهاند. خانههاى نگهبانى و سقيفها، سادهترين سازههاى سرپوشيده در يمن، سرپناه موقت براى مسافران پياده و چوپانان و گله آنان بوده و غالباً در مناطق حِمْيَر، صنعا و حَراز مشاهده شده است. مصالح آن لاشهسنگ است و فضايى بزرگ دارد كه يك گله كوچك در آن جاى مىگيرد. سقيفهاى مدور معمولا در ارتفاعات غربى و جنوب غربى و سقيفهاى چهارگوش بيشتر در بخش مركزى و در امتداد لبههاى شرقى و غربى ارتفاعات ديده مىشوند. سقيفهاى مدور به صورت يك گنبد با ميانگين قطر چهار متر بنا شدهاند. دايره گنبد در هر رديف جمعتر مىگردد تا اينكه در رأس با يكى يا دو تكه لاشهسنگ، گنبد كامل مىشود. در سقيفهاى چهارگوش، ديوارها ارتفاعى به بلندى قد انسان دارند. چوب در هيچ يك از گونههاى مدور يا چهارگوش سقيف استفاده نمىشود. سقيفهاى چهارگوش نخستين سازههايى هستند كه با همه شرايط معمارى كوهستانى سازگارى دارند.
2) خانههاى دائم. اين خانهها بر مبناى كاربريها و توزيع فضايى، به حياط دار و طبقاتى دستهبندى مىشوند. تفاوت بارز اين دو گونه، نحوه گسترش و نظام گردشى خانههاست. گسترش خانههاى حياط دار افقى و توزيع فضايى در آنها از طريق حياط، و گسترش خانههاى طبقاتى، عمودى و گردش از طريق پلكان و راهرو انجام مىگيرد. اين خانهها بيشتر در حاشيه درياى سرخ و كوهستان ديده مىشوند. خانههاى حياطدار رواج كمترى دارند و فضاها به صورتى نامنظم در اطراف حياط شكل گرفتهاند. گونه حياطدار در تهامه و مناطق كوهستانى ديده مىشود. خانههايى با حياط در طبقه بالا در منطقه يهودىنشين صنعا به صورت پراكنده به جاى مانده كه درواقع از خانههاى برجى شكل الگوبردارى شدهاند كه در طبقه انتهايى آنها، اتاقها به دور حياط نيمه بستهاى با ديوارهاى سبك گرد آمدهاند.
خانههاى حياطدار تهامه يكطبقه و شامل يك اتاق در كنار حياطاند. اين خانهها براساس روش ساخت و مصالح، به نىاى و آجرى تقسيم مىشوند. خانههاى نىاى (اوشاش) دايرهاى و چهارگوش و در دو گونه منفرد يا چند واحدى ساخته شدهاند و حصارى اطراف آنها قرار دارد. خانههاى آجرى از شمال تا جنوب تهامه پراكندهاند، اما در مناطق مركزى و جنوبى و در شهرهاى زَيديه و زَبيد، تحت تأثير مناطق مرزى شمالى و جنوبى، بيشتر ديده مىشوند. امروزه در مكانهاى معدودى مانند القَناوِص و زيديه، تزيينات اوليه و ساده آجرى متعلق به مناطق نيمه جنوبى يمن ديده مىشود. در جنوب حُدَيده، نمونههاى اصلى معمارى آجرى را مىتوان در زبيد، حَيس، بيتالفقيه و جاهاى ديگر ديد.
در خانههاى طبقاتى (كوهستانى)، سه الگوى عمده به چشم مىخورد: 1)خانههاى يك طبقه بدون امكان توسعه در ارتفاع. در اين الگو سادهترين واحدها داراى نقشههاى فشرده يا Uشكلاند. در خانههاىU شكل، يكى از بازوها شامل فضاهاى زندگى و ديگرى مختص حيوانات و انبار است. 2)خانههاى دوطبقه با يك پلكان خارجى و بدون امكان توسعه در ارتفاع. 3) خانههاى حاشيه درياى سرخ، معروف به خانههاى تركى، در مناطق ساحلى مُخا، حديده و اللُحيَّة، كه تحت سلطه تجارى و ادارى عثمانى بودند. اين خانهها اغلب ديوارهاى بلند، ايوانها و بالكنهاى بزرگ و جانپناههاى مشبك دارند.
برخى خانههاى طبقاتى تا نُه طبقه نيز ساخته مىشوند كه به آنها خانههاى برجى مىگويند. طبقات مختلف به دور پلكانى بنا مىگردند كه از همكف تا پشت بام ادامه دارد و با گسترش خانواده افزايش مىيابد. محل نگهدارى حيوانات و انبارها در طبقه همكف يا نيمطبقه بالاى آن، فضاى پذيرايى (ديوان) در طبقه اول، اتاقهاى متعدد كوچك در طبقات بعدى، و اتاق بزرگى به نام مَفْرَج در بالاترين طبقه قرار دارد. اين اتاق مختص مردان و براى كشيدن قليان و «قاتجويدن» و از سه جهت داراى پنجرههايى بزرگ است و بهترين نما را دارد. خانههاى برجى ممكن است به صورت استوانهاى يا مكعب مستطيل ساخته شوند. در خانههاى برجى قديم صنعا، طبقه همكف با سنگ و طبقات بالاتر با آجر ساخته شدهاند. در نماى بيرونى، در محل اتصال دو طبقه، قرنيز يا تزيينات زيگزاكى كار مىشود تا حدفاصل طبقات مشخص باشد (واراندا، ص 104؛ >فرهنگ هنر<، ذيل "Yemen"؛ لوكاك، ص 72ـ73).
ساختمايه (مصالح). ويژگيهاى ذاتى و شكل طبيعى ساختمايه كه در ايجاد شكلهاى متنوع ساختمانى به خوبى به كار گرفته شده، نوعى خلاقيت در ظاهر بناهاى يمنى ايجاد كرده است. براى مثال، به كارگيرى تنه كج و معوج درختان در سقفها ساختار تنديسگونهاى به آنها دادهاست (>«جمهورى عربى يمن...»<، ص 15؛ واراندا، ص 121ـ122).
ساختمانها معمولا با مصالح محلى ساخته مىشوند. در تهامه نى و گل، در نواحى مركزى و كوهستانى سنگ، و در درهها و زمينهاى صاف تركيب گل و سنگ به كار مىرود. كيفيت و اندازه سنگها نيز در يمن متفاوت است. معمارى اين منطقه، شامل ساختمانهاى بلند با سنگ آهك سفيد و تراشخورده و نماهاى كاملا تزيين شده تا كلبههاى سنگى با سقفهاى گاليپوش است. در فلاتها و مناطق كوهستانى شرقى و در حاشيههاى شمالى و شمال شرقى، ساختمانها به طور كامل از گل هستند. البته در كوهستانهاى نيمهبيابانى جنوب شرقى، سنگ در تركيب با گل و در سبكى خاص استفاده مىشود. ساختمايه اساسى ساختمانهاى گلى، خاك رس معمولى، چينه و خشت است (>«جمهورى عربى يمن...»<، ص 15ـ16).
خانههاى ساخته شده با نى در تهامه تنها با فرو كردن تيركهاى عمودى در زمين بر پا مىشوند. در انواع پيشرفتهتر سكونتگاهها، پى به عنوان اولين جزء ساختارى، معمولا با اصول مشابه ساختمانهاى سنّتى ساخته مىشود. بيشتر ساختمانها زيرساخت سنگى سختى دارند. از آنجا كه توان خاك محلى براى تحمل بار خوب است، پى سنّتى با سنگ بازالت احداث مىشود (مايلز، ص 43).
سقفها در صورت پوشش با آهك، شصت تا هشتاد درصد اشعه خورشيد را منعكس مىكنند. به طور كلى، بهترين سقف براى اين كشور، شيبدار و ضد آب است و سقف مسطح امكان گسترش عمودى را براى ساختمان فراهم مىكند. در غير اين صورت، ساختار گنبدى و طاق ضربى جايگزين خوبى براى سقف مسطح است (همان، ص 44).
سقفهاى مسطح با تيرهاى موازى باربر ساخته مىشوند. در سقفهاى گاليپوش، تنوع بافت بيشترى در پوشش بام ديده مىشود كه بهترين نمونه آن در شمال تهامه، در خانههاى چهارگوش در منطقه اللُحيَّة و خانههاى دايرهاى شكل در الزَّهره است.
طاقهاى قوسى در دهانههاى عريض (حداكثر حدود شش متر) كار مىشود. گاهى طاقهايى درون ديوار ساخته مىشوند تا مقاومت ديوار را در برابر زلزله افزايش دهند و امكان ايجاد وروديهاى بزرگتر را در آينده پديد آورند. كاربرد طاقها در ورودى خانهها در كنارههاى كوهستانى شرق صنعا و درههاى ذَمار متداول است. مركز طاقها معمولا از بلوكهاى خرده سنگ يا گل و ستونهايش از آجر (به ويژه در تهامه)، سنگ يا چوب با سرستونهاى تزيينى (بيشتر در مساجد كوهستانى) ساخته مىشوند. ستونهاى ساخته شده از تكه سنگهاى يكپارچه متعلق به پيش از اسلاماند.
در يمن استفاده از تيرهاى پيش آمده تا حدود شصت سانتيمتر براى افزايش فضاى اتاق نشيمن در طبقه روى همكف رايج است. خانههاى محلههاى يهودىنشين صنعا اين گونهاند، هرچند اين خانهها در ديگر نقاط كشور از جمله يَريم، ذمار، خَولان و ثُلاء نيز به طور گسترده ديده مىشوند. در ثُلاء، پيشآمدگيها با سنگكارى برجستهاى به نمايش در مىآيند.
در تهامه، عموماً از حصيرهاى نىاى و گاه از گل براى ساخت ديوارها استفاده مىشود. آجر نيز به ندرت در ديوارهاى خانههاى نىاى به كار مىرود. در ديگر نقاط يمن، ديوارهاى باربر از سنگ طبيعى يا خشتاند كه كيفيت آنها گوياى مهارت بالاى سنگتراشان و سنگكاران يمن است. ديوارهاى خاكى خانههاى يمن شامل سه گروه چينه، خشت و آجرند. مواد خام در خود محل به دست مىآيد و در گودالى با آب و كاه (كاهِ جو ارجحيت دارد) مخلوط و با پا ورز داده مىشود. اين فرايند در هر سه روش مشترك است ولى در مراحل بعدىِ ساخت ديوار تفاوتهاى مهمى وجود دارد.
خشت در طبقات بالايى خانههايى به كار مىرود كه از بيش از يك مادّه در ساخت آنها استفاده مىشود. ساخت و ساز خشتى از شمال تا جنوب گسترده است و حتى در مناطقى كه ساختمايه اصلى سنگ است، خشت براى ساختوسازهاى جنبى، تيغههاى جداكننده داخلى و ديوارهاى مرزى به كار مىرود. تركيب گل و سنگ و تركيب گل و آجر در ديوارهاى بيرونى، معرف سبكهاى محلى است. در تهامه، خانههاى آجرى بسيار كمى وجود داشته كه متعلق به رئيس قبيله بودهاست، اما اهالى معمولا از مصالحِ ناپايدارتر و سستتر استفاده مىكردهاند.
ديوارهاى خانههاى برجى، از سنگهاى تراشيده يا خاك كوبيده يا خشت ساخته مىشوند. در صنعا، ديوارهاى سنگى يا خشتى به طور افقى و با فاصله با الوارهايى و در جاهايى با ميلههاى چوبى كوتاه، نگه داشته و محكم مىشوند. اين الوارها تكانهاى ناشى از نيروهاى نامتوازن يا زلزله را مىگيرند. بخشهاى پايينى ديوارهاى خانههاى برجى بزرگتر و حجيمترند و معمولا از سنگ يا پىسنگى و طبقات بالا از خشتهاى پخته يا نيمه خشك يا كاهگل ساخته مىشوند. ديوارها و سقفها با سنگ گچ، كف ساختمان معمولا در راهروها و پاگردها با سنگهاى تخت و در اتاقها با گچ پوشيده مىشود (>«جمهورى عربى يمن...»<، ص 2).
اندامهاى فضايى. درِ اصلى اغلب به نسبت بنا كوچك است. در برجهاى سنگى، درها درون قابى بلند قرار مىگيرند و بالاى ورودى، يك سنتورى (سه گوش) كه معمولا يك يا چند روزن دارد، از بلوكهاى سنگى با طرح شطرنجى ساخته مىشود. درها گاه براى عبور حيوانات و بار عريضترند و گاهى يك لنگه در مجزا براى عبور افراد در نظر گرفته مىشود.
درهاى فضاهاى داخلى كم ارتفاعاند. گاهى بالاى سردرها به گونهاى مشبك شده است تا ساكنان خانه بدون ديده شدن بيرون را ببيند. روزنها به اندازهاى است كه امكان تهويه و گرفتن ظرف غذا يا ساير چيزها را بدون باز شدنِ در فراهم مىآورد و مكانى خنك براى نگهدارى آب و غذا ايجاد مىكند. اغلب از مشبّكهاى سنگى، آجرى، چوبى يا گلى در پنجرهها، تِراسها و بالاى سردرها استفاده مىشود. در برخى مناطق اين پنجرهها با عبارتهايى كه وصفكننده خنكى و رطوبت است نيز ناميده مىشود. واژههايى مانند بيتالشُربه و بيتالمياه در صنعا يا بَرَّده در اِبّ، شوگادَه در البيضاء و مَتال در رَداع بيشترين كاربرد را دارند. گاه كلمه مَشربيه به جاى شُبّاك يا براى وصف مشبّكهاى چوبى استفاده مىشود.
ورودى خانه با دهليزى به اصطبلها و اتاقهاى انبارى متصل مىشود. ممكن است آغلى كوچك يا يك مرغدانى در زير پلكان تعبيه شده باشد. در دهليز، گاه يك آسياب دستى، سكوى قراردادن اسباب و غذاى حيوانات و حفرهاى براى انبار حبوبات تعبيه شده است.
در مناطق شهرى، اين چيدمان ممكن است با فضاهاى ويژه كشاورزى، مغازهها يا انبارهايى براى نگهدارى مالالتجاره يا ساير تجهيزات شغلى جايگزين شود. در خانههاى بزرگتر، در طبقه همكف، فضايى براى نگهبانى در نظر گرفته مىشود. در انواع خانههاى طبقاتى، پلكان معمولا در دهليز قرار مىگيرد كه گاهى دو يا سه پاگرد دارد. پلهها سنگى يا گلىاند كه ممكن است با ساختمايه اصلى خانه متفاوت باشد. اندازه و ترتيب پلهها ممكن است مانند خانههاى صنعا يك اندازه و مرتب يا مانند نواحى روستايى آن قدر نامنظم باشند كه مسيرى كوهستانى به نظر برسند.
در صنعا، نيمطبقهاى براى قراردادن انبارهاى غله و ميوه تعبيه شده است. طبقه اول گاه شامل انبارهاى عمومى است. گاهى فضاهاى خدماتى مانند حمام، آشپزخانه يا پلكان به صورت فضايى مجوف و مخفى بين دو سقف تعبيه مىشوند كه از طريق دريچههاى كوچك قابل دسترسىاند.
نظام گردشى خانههاى يمنى در مناطق مختلف، براساس توزيع به افقى يا عمودى دستهبندى مىگردد. نظم فضايى انواع خانههاى برجى و دو طبقه حاشيه درياى سرخ يكسان و راهرو و پلكان نقش اصلى را در گردش درون ساختمان دارند. محل حضور مردان، زنان، مهمانان آشنا و غريبه متفاوت است. در بيشتر خانههاى يمنى، غالبآ فرزندان پسر پس از ازدواج در مجاورت والدين خود سكونت مىگزينند. اين فضاى مسكونى در خانههاى برجى در طبقات بالاتر و در خانههاى يك طبقه، در محوطه است.
در خانههاى حياطدار، بعد از پيش فضاى ورودى، حياط قرار دارد كه مركزيت ندارد. ميانگين ارتفاع ديوار حياط خانههاى آجرى حدود سه متر است. بالاى ورودى خانهها كتيبه قرار دارد. اطراف حياط يك يا چند اتاق خواب و نشيمن جداگانه براى زنان و مردان، آشپزخانه (در خانههاى نىاى معمولا در حياط)، فضاهاى جانبى و معمولا بدون سقف براى شستشو و نگهدارى ابزارهاى كشاورزى، ماهيگيرى و حيوانات وجود دارد. معمولا در كنار خانههاى نىاى محلى براى تجمع دوستان، خواب در شبهاى گرم، و قاتجويدن هست. در خانههاى آجرى ايوانى گاه با طاق قوسى براى نشستن و خوابيدن در فصلهاى گرم تعبيه مىشود.
در خانههاى حياط دار زَبيد و جاهاى ديگر، اختلاف سطح در فضاها بسيار است كه با پلكانهاى داخلى يا خارجى قابل دسترسىاند. در زبيد، هنگامى كه حياط به عنوان انبار، مغازه يا محل خشكشدن پنبه استفاده مىشود، فضاى مسكونى عموماً در سطح بالاترى قرار مىگيرد.
در خانههاى كوچكتر، اتاقى به نام ديوان براى محفلهاى رسمى و پذيرايى از مهمانان در طبقه اول و در خانههاى بزرگتر، در طبقه بعدى قرار دارد و ديوان در واقع بزرگترين اتاق خانه است كه عرض آن بين سه تا چهار متر و طول آن گاه هم اندازه با طول خانه، تا دوازده متر يا بيشتر است. در اين اتاق، مراسم اصلى مانند جشن عروسى، تولد و عزادارى برگزار مىشود. در خانههاى بزرگ ممكن است بيش از يك ديوان وجود داشته باشد.
خصوصىترين بخش خانه، طبقه بالاى ديوان است كه اتاقهاى خواب، حمام، آشپزخانه و نهارخورى در آن قرار دارند. در هر طبقه، يك فضا بدون اثاثيه وجود دارد كه اتاقها از آن منشعب مىشوند. اين فضاى وسيع با يك در از پلكان جدا مىشود و عمومآ اتاقى به نام حجره يا صلا، حد فاصل بين پلكان و اتاقها و در واقع ارتباط دهنده خصوصىترين فضاهاست كه فقط افراد خانواده اجازه ورود به آن را دارند.
غرفه استقبال (مفرج) اتاق زيرشيروانى و مختص صاحبخانه و مهمانان ويژه، مجزاترين و بهترينِ اتاقهاست و بيشترين ديد را به اطراف دارد و مساحت آن معمولا 12×18 مترمربع است. اتاق منظر با شيشههاى رنگى و اشياى گرانبها، قلمرو مسنترين مرد خانواده و ويژه مهمانيهاى كوچك و قاتجويدن است.
در خانههاى برجى، مَصْفا يا حمام و دستشويى معمولا در نزديكى ورودى اتاقها و در روستاهاى ارتفاعات شمالى، در انتهاى مفرج قرار مىگيرند. گاهى در اتاق مفرج يك بخش فرعى ايجاد و مصفا در آن تعبيه مىشود. در قسمتهاى جنوب و جنوب شرقى ارتفاعات، گاهى مصفا بر روى بام است و در كنار مصفا نمازخانهاى وجود دارد. حمام شامل آبريز سنگى يا گلى، قسمت شستشو و يك سنگاب كمعمق براى هدايت فاضلاب به بيرون است.
آشپزخانه با كمترين جذابيت، به شكل يك فضاى دوده گرفته با كمترين امكانات، نيمه تاريك و با سيستم تهويه نامطبوع است. در خانههاى حياطدارِ ساخته شده با نى، آشپزخانه درون حياط، و در خانههاى آجرى حياط دار، در فضاى داخلى قرار دارد كه محل پذيرايى اصلى است. آشپزخانه خانههاى برجى معمولا در بالاترين طبقه قرار مىگيرد تا دود و بو از دودكشهاى سقف بيرون برود. پخت و پز درون تنور گلى مخروط شكلى انجام مىشود. تنور از دو طرف باز است و در پايين، حفرهاى براى ريختن خاكستر دارد. سوخت تنور چوب و سرگين حيوانات است. شستشو در يك تشتك باريك سنگى انجام مىشود. در خانههاى بزرگ، منبع آبِ آشپزخانه، عمودى است كه تمام طبقات به آن دسترسى دارند.
بام براى انبار كردن چوب، خشك كردن لباسها، نگهدارى ميوه و حبوبات، و خواب در فصول گرم سال استفاده مىشود. گاهى دورتادور بام نردههايى به ارتفاع دو متر به صورت آجرچينى مشبك ايجاد شدهاند. جانپناههاى قوسى يا دالبرى شكل در خانههاى مجللتر استفاده مىشوند. در برخى خانهها در كنار بام بالكنهايى قرار دارد كه با جانپناه احاطه شده و به عنوان فضاهاى خدماتى يا براى بازى بچهها در نظر گرفته شده است.
اجزاى نما. نماى خانهها در يمن به سبب تزيينات بسيار، جالب توجه است. ساختمانهاى سنگى و خشتى داراى نماهاى ريزنقش با طراحى هندسى پيچيده است. اين تزيينات معمولا با جنس ساختمانها مطابقت دارند، يعنى تزيينات خانههاى سنگى از سنگ و تزيينات خانههاى آجرى با آجر است و گاه از هر دو نوع تزيين هم زمان استفاده مى شود (>«جمهورى عربى يمن...»<، ص 20؛ سراجالدين، ص 5، 10). در شهرهاى يمن بر عمود بودن، اشكال مكعبى و سقفهاى مسطح خانهها تأكيد شده كه محصول علاقه به گسترش واحدهاى ساختمانى با افزودن طبقه به جاى گسترش ساختمان در سطح زمين است. تقارن، مانند استفاده از جفت روزنههاى قوسى و تزيينات اطراف آن تا رأس قوس، درخور توجه است (مايلز، ص 43).
پنجره و روزنههاى بالاى آن عنصر تزيينى مهم خانههاى يمن است. خانههاى گلى پنجرههاى كوچك متعدد دارند. حتى در اشكال ابتدايى نيز روزنههاى نيمه شفاف در بالاى نعل درگاه پنجره نصب مىشود. متداولترين پنجره در كوهستانها در طاقِ قوسى پايه بلندى قرار مىگيرد و با يك نعل درگاه چوبى يا سنگى به دو بخش تقسيم مىشود: بخش اول، پنجره مستطيلى كوتاهى (طَقا) است كه به كركرهها يا نردههاى چوبى ثابت، براى نفوذ هوا و نور مجهز است و بخش دوم، بخش بالاست كه قوسىشكل است و به آن عَقد (قوس)، قَمَريه و تَخْريم مىگويند. شكاف تهويه (شاقُص) كه دو پنجره بازشو در دو طرف پنجره اصلى است، طرح را تكميل مىكند. برخى خانهها سايبان باريكى نيز در طول نعل درگاه خود دارند. در نواحى مرتفع جنوبى، اين نوع سايبان معمولا با سنگ سبك و گچ و در جاهاى ديگر، غالباً با چوب ساخته مىشود.
فضاى خالى بين پنجرهها با يك صفحه نيمه شفاف مثل سنگ رُخام مستطيلى، دايرهاى يا قوسى به ضخامت پانزده سانتيمتر پوشيده و اطراف آن قاببندى و تزيين مىشود. شيشه رنگى جايگزينى است براى سنگ رخام در پنجرههاى توربافت سنگى يا چوبى دوتايى يا چندتايى، و در شبكه توربافت با گچ تزيينى به كار مىرود.
در تهامه، پنجرهها يا روزنهاى بالاى در فقط در نمونههاى شهرى و به ويژه در خانههاى سواحل درياى سرخ ديده مىشوند. درها در تهامه پرنقش ونگار اما در كوهستانها سادهترند و تزيين آنها گاه در كندهكارى دورِ كوبه خلاصه مىشود. انواع خط، نقش و حتى آيات روى درها به صورت منبتكارى است. درهاى داخلى گاه با مرواريد يا فلز برنج ترصيع مىشوند.
در كوهستانها وجود قاليچهها، بالشها، وسايل آويخته از ديوارها، پنجرهها و روزنهاى با شيشههاى رنگى بالاى در در اتاقها معمول است. در تهامه، رنگ به طور گسترده براى بخشهاى داخلى، به ويژه سقف، استفاده مىشود. فضاهاى داخلى با اشياى تزيينى هندى و ظروف لعابى ساخت چين تزيين مىگردد.
ديوارهاى سنگى يا آجركارى نيازى به اندود ندارند، ولى ديوارهاى ساخته شده از ساختمايه كم كيفيت معمولا اندود مىشوند. نماى درونى ديوارهاى سنگى كاملا زبر و ناهموار است و معمولا با لايه نازكى از پودر سنگ يا گچ اندود مىشود. در طبقات پايينى براى استحكام ديوارها از سنگ ولى طبقات بالايى از آجر استفاده مىشود. پنجرههاى طبقات بالايى بزرگاند و با تزيينات گچى ظريف احاطه شدهاند. ميزان تزيينات نما در خانههاى كوچك و بزرگ در روستاها و شهرها متفاوت است. نماى خانههاى يمنى به خانههاى خاكى در دشت (چينه، خاك، آجر)، سنگى در كوهستان، نىاى در تهامه، و تركيبى تقسيم مىشود كه در نماى خانههاى چينهساز، بالاى هر رج كمى به سمت درون باريك مىگردد كه به شكل شيبدار خاص اين ساختمانها مىانجامد. در اين نوع خانهها معمولا، ورودى درگاه كوچك چوبى است.
تزيينات خارجى در ديوارهاى گلى كم و بهترين تزيينات در خطوط بام ساختمانها ديده مىشود. در سادهترين نمونهها، مثلثهاى برجسته خاكى در گوشهها و مركز خط بام هر نما ساخته مىشود. در منطقه مَأرَب، حدود اين خطوط با دقت تعيين مىگردد. در شمالىترين كوهستانها تا دامنههاى شمالى فلات شرقى، ساختمانها با نوارهاى خيارهاى به همراه رديفهايى از مثلثهاى گلى كه گاهى با گچ سفيد مىشوند، تزيين مىگردند. همچنين در فلات شرقى، استفاده از نوارهاى چندتايى گِلِ اُخراى قرمز در اطراف گشودگيها و در طول رجهاى پايينى ديوارها رايج است. تزيينات درون ساختمان از نوارهاى باريكترى تشكيل شدهاند كه روى ديوارهاى سفيدكارى شده در اطراف روزنهها يا حاشيههاى راهرو نقاشى مىگردند. در صعده و اطراف آن، بهره گيرى از گچ سفيد در خط بامها، جانپناهها و كاكليها رايج است كه با تزيين درزها با گچكارى ساده تكميل شده و تأثير عميقى ايجاد مىكند.
نماى خانههاى خشتى، ممكن است بدون پوشش باشد يا باملاط پوشيده شوند. برخلاف چينه، در خانههاى خشتى و آجرى براى چهارچوب پنجره و در، از طاق قوسى بهره مىجويند. آجر ممكن است به بافت ديوار گلى اضافه شود. ساختوساز با بلوكهاى گلى نسبتآ هم شكل است و تفاوتهاى جزئى در نوع پنجرهبندى و به ويژه در كتيبههاى پيشانى (قرنيزها) و لبههاى پشت بام ساختمانها وجود دارد. در اغلب مناطق، مثلثهاى برآمده از گوشهها يا ديوارها را به صورت دالبر در مىآورند. در دشتهاى مَبار، نماى خانههاى دوطبقه با كتيبههاى مزيّن و رديفهاى سادهاى از مثلثهاى گلى تزيين شدهاند.
نماى آجرى در شهرهاى بزرگ، كوهستانهاى مركزى و اطراف آنها مثل صنعا، ذمار و رداع و موارد اندكى از خانههاى شمال تهامه ديده مىشود. ويژگى بارز خانههاى آجرى، كيفيت و تراكم تزيينات ديوار، سقف و گشودگيهاست. به نظر مىرسد يكى از عوامل مؤثر در تزيينات اين بناها مصنوعات هندى باشد كه تا قرن سيزدهم/ نوزدهم در مناطق ساحلى بسيار فراوان بودند. گاهى نيز نماى خارجى عارى از هرگونه تزيين است و تزيينات آجرى در ديوارهاى داخلى بيشتر ديده مىشود. البته نماى خارجى ورودى خانه و طبقه بالاى ساختمانهاى دوطبقه، تزييناتى غنى دارند.
بيشتر بازشوها به شكل قوسهاى تيزهدارند و قوسهاى گرد غالباً در مناطق كوهستانى متداولاند. نقوش آجرى بيشتر هندسى و ساده (مانند برخى نمونهها در زيديه) يا با اندودى از آهك (مانند بيشتر نقاط زبيد) ديده مىشوند. گاهى گل و دواير نيز بر روى لايه ضخيمى از اندود سفيد اجرا گرديدهاند. در فضاهاى داخلى از اندودكارى بيشتر استفاده شده است. سقفها اغلب با الگوهاى مشبكى تزيين گرديدهاند كه با رشتههايى به سقف متصل مىشوند. سقفهاى مسطح و رنگىِ چوبى، با الگوهاى تزيينى خانههاى ساحلى درياى سرخ رواج دارند.
در نماى خانههاى سنگى، ترصيعكارى برجستهترين شكل تزيينى و سادهترين نوع آن به كارگيرى سنگ تيرهتر در طاقهاى قوسى اطراف پنجرهها، سرنبشها، قطاربنديها و اشكال مجزاى هندسى است. مشخصترين نوع ترصيع، برجستهنمايى است و بهگونه مشابه در تركيب سنگ و آجر اجرا مىگردد. در اين روش، عناصر مجزا و تكرار شونده، شبيه الگوهاى بافته شده در لباسهاى پشمى و قاليچه، در يك قاببندى يا رج تورفته قرار مىگيرند، به طورى كه در تضاد با سطح صاف بيرونى، برجستهنمايى به دست مىآيد.
الگوى اصلى عموماً مجموعهاى از مربعهاى چرخيده است كه به شكل خطى يا دستهاى تكرار مىشوند. در هر منطقه ممكن است عناصر ديگر با اين نقش و نگارها همراه گردد يا كاملا جايگزين آن شود، شاخصه خانههاى البيضاء ترصيعكارى با نقشهاى مثلثى يا ضربدرى در ديوارها با تورفتگى عميق است.
نماى خانههاى نىاى با دواير هممركز تزيين مىگردند. اين تزيينات گِلى كه روى هر كدام نقش گُل حك شده است، بر ديوارها و سقفها زده مىشوند.
نماى خانههاى تركيبى به سه شكل عمده ديده مىشود: 1)ساخت طبقات تحتانى با سنگ و ديوارهاى آجرى كه با سنگ ترصيع مىگردد و به ندرت گچ كارى مىشود. نمونه بارز آن در ذمار است. در صنعا و اطراف آن ترصيعكارى آجر با گچكارى سفيد، كارهاى آجرى ظريف و پرنقش ونگار را عرضه مىكند. 2)آجر به عنوان بخشى از تزيين ديوارهاى سنگى در طاقهاى قوسى، حاشيه كتيبهها و قابها به كار مىرود. نمونه بارز آن در ضَوران است. 3)آجر با همان شيوه قالب گلى، و نه ديوارهاى سنگى، استفاده مىشود، كه خانههاى رداع اين شيوه را به خوبى نشان مىدهند. در اينجا، پرداخت اوليه آجرها شامل بريدن گوشههاى آنها و ترصيعكارى تزيينى در نوارهاى هندسى يا قاببنديهايى كتيبهدار است.
آب مصرفى خانههاى يمن پس از استخراج از چاه، در مخزنهايى در پشتبام خانهها ذخيره مىشد. اين مخزنها ابتدا مكعبىشكل و از آهن گالوانيزه بودند اما بعدها توليد انبوه مخزنهاى كروى شكل سفالى متداول شد كه نوع نقاشى شده آن منظره بديعى به چشمانداز بامهاى اين شهرها مىداد. آب غيرشُرب در بهترين حالت از چاههاى خصوصى و در بدترين حالت از آبانبارهاى روباز تهيه مىشود. آب مصارف خانگى در مخازن آجرى يا ظروف سفالين در آشپزخانه، حمام يا معمولا اتاق كوچكى كه ويژه اين كار بوده، نگهدارى و از راههاى مختلف بازيافت مىشده است.
شيوه دفع زباله در يمن از گذشته جالب توجه بوده است. حمدانى در قرن نهم تميزى و رهايى از بوى نامطبوع حمامها و سرويسهاى بهداشتى را ويژگى مهم خانههاى صنعا دانسته است. اين ويژگى با استفاده از ناودانهاى دراز شيبدار حاصل مىشده است. چون در استفاده از آب دقت زيادى مىشد، زبالههاى مايع نيز تقريباً وجود نداشت. لوله سفالى بزرگى فضولات انسانى را به محوطهاى در پايينترين طبقه دفع مىكرد و در آنجا در جريان هواى كوهستان به سرعت خشك مىشد. زبالههاى خشك شده به عنوان سوخت در حمامهاى عمومى هر محله جمع آورى و خاكسترهاى آنها به عنوان كود براى باغهاى اطراف خانهها استفاده مىشدند (رجوع کنید به لوكاك، ص 73).
پس از جنگ جهانى دوم و زمينلرزههايى كه در يمن به وقوع پيوست، در دهه 1340ش/1960، ساختمانسازى در اين كشور دگرگون و ساخت بناهاى جديد به سبك غربى با استفاده از بتون معمول شد. قيمت پايين و امكان ساختوساز بيشتر با بتون سبب شد اين مادّه جانشين سنگ در خانهسازى يمن شود. برخلاف مصالح سنّتى، بتون با شرايط اقليمى متنوع يمن معمولا تناسب ندارد، براى مثال در صنعا آب و هوا خشك و توأم با تغييرات دمايى نسبتاً زياد در شب و روز است، در حالى كه ديوارهاى بتونى توانايى مهار اين تغيير دماى ناگهانى را ندارند و در طول روز گرم و در شب سرد مىشوند. در بناهاى امروزى يمن تزيينات نيز دستخوش تغيير شده اند، آجركاريهاى پركار و نماهاى سنگى ديگر ساخته نمىشوند و پنجرهها با شيشه رنگى جاى خود را به پنجرههاى آلومينيومى دادهاند (>فرهنگ هنر<، ذيل"Yemen"؛ قحطانى و درزى، ص 140؛ سراجالدين، ص 6،9). تغيير اوضاع اجتماعى يمن از جمله كوچك شدن خانوادهها، كمشدن مناسبات همسايگان، و شهرنشينى از جمله عوامل حذف معمارى سنّتى و جايگزينى معمارى جديد است (سراجالدين، ص 9).
منابع : (1) داود كريملو، جمهورى يمن، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سياسى و بينالمللى، 1374ش؛ (2) Dirar Abdel-Daim, "Mokha: the city of the past and the future", in Development and urban metamorphosis, ed. Ahmet Evin,vol. 1, Singapore: Concept Media/ The Aga Khan Award for Architecture, 1983. (3) The Dictionary of art , ed. Jane Turner, NewYork: Grove, 1998, s.vv. "Vernacular architecture. II: Regional survey. 7 (VI) Jolyon Leslie), "Yemen": Issa A. M. Kahtani (by Yemen" and Suhaib Y. K. Darzi, "Old and modern construction materials in Yemen: the effect in building construction in Sana'a", Journal of social sciences, vol.3, no.3 (2007). (4) Ronald Lewcock, "The old city of Sana'a", in Development and urban metamorphosis, ibid. (5) Derek Miles, "Yemen Arab Republic: the construction industry", in ibid, vol.2, 1984. (6) Ismail Serageldin, "Rural architecture in the Yemen Arab Republic: the impact of rapid economic growth of traditional expression", in The Changing rural habitat, vol.1, Singapore: Concept Media/ The Aga Khan Award for Architecture, 1982. (7) Fernando Varanda, "Art of building in Yemen", Ph. D. dissertation, University of . (8) "The(مطالب مقاله عمدتاً برگرفته از اين منبع است) Durham, 1994 Yemen Arab Republic: economic development and architectural change", prepared for The Aga Khan Award for Architecture by the Office of Special Programs, Aga Khan Program for Islamic Architecture, Mona Serageldin, coordinator, in Development and urban metamorphosis , ibid.
/ غلامحسين معماريان و هادى صفايىپور /