چِلْگِرد ، شهر و مركز شهرستان كوهرنگ* در استان چهارمحال و بختیارى. چلگرد در دهستان شوراب تَنْگَزى قرار دارد. در شمالشرقى آن شهرداران، در مشرق آن شهركرد (مركز استان)، در جنوب شرقى آن شهر فارسان، و در جنوب آن شهر اَردَل قرار دارد.
این شهر در ارتفاع حدود 480‘2 مترى، در منطقه كوهستانى رشتهكوه زاگرس، قرار گرفته است. معروفترین كوههاى آن، زردكوه* (بلندترین قله 225 ‘4متر) در شمال و شمالغربى، كارْكُنان (بلندترین قله 850 ‘2متر) در جنوب و گَندابه (بلندترین قله 950 ‘2 متر) در شمال است (جعفرى، ج 1، ص 286، 417، 480؛ نیكزاد امیرحسینى، ص 426).
رودِ آب كوهرنگ در جنوبِ چلگرد، با نام آب چلگرد، جریان دارد. تونل كوهرنگ در جنوب چلگرد قسمتى از آب كوهرنگ را به شاخه میانْ رودان، و سپس به رود دیمه و بعد به زایندهرود وصل میكند. چشمه دیمه یا چشمه زایندهرود در حدود بیست كیلومترى شمالشرقى شهر چلگرد واقع است (افشین، ج 1، ص 263ـ264؛ آهنجیده، ص 192؛ نیكزاد امیرحسینى، ص 423). قبلا این چشمه حرمت خاصى براى بختیاریها داشت و مكان انعقاد قرارداد صلح بین بخشهاى هفتلنگ و چهارلنگ بختیارى بود. خانهاى این دو بخش، براى ضمانت اجرایى پیمانهاى صلح، سگ یا خرى را میكشتند و نزدیك چشمه دفن میكردند، به این معنى كه سرنوشت پیمانشكن مانند مردار این حیوان خواهدبود. در كنار چشمه دیمه، نشانههایى از محل دفن خر وجود دارد (سردار ظفر بختیارى، ص 607). رود شورابِ سرخ كوه نیز از جنوب چلگرد میگذرد كه اهالى از آب آن نمك میگیرند (دیگار، ص 139).
آب و هواى این شهر، به سبب قرار گرفتن در دامنههاى زردكوه، معتدل خشك است. زمستانهاى سرد و برفى دارد (نیكزاد امیرحسینى، ص 427). گرمترین دماى آن در تابستانها ْ34، سردترین آن در زمستانها ْ26- و میزان بارندگى سالانه آن 1142 میلیمتر است (سازمان هواشناسى كشور، ص 385). اهالى چلگرد شیعهاند و به فارسى با لهجه لرى بختیارى گفتگو میكنند. چلگرد در ناحیه ییلاقى طوایف ایل بختیارى* قرار گرفته است. چهار گذرگاه كوچ ایل در كوههاى زاگرس، از ییلاق به قشلاق و برعكس، در نزدیكى همین شهر است. بخش مهمى از دادوستد طوایف هفتلنگ و تعداد اندكى از افراد طوایف چهارلنگ ایل بختیارى، در بازار شهر انجام میگیرد. كوچنشینان ایل بختیارى محصولات دامى و صنایعدستى خود را در آنجا عرضه و مایحتاج خود را نیز از همانجا تهیه میكنند (بررسى ایلات عشایر بختیارى، ص 80؛ فرهنگ جغرافیائى آبادیها، ج 70، ص 73). این شهر با راه اصلى به شهركرد و داران و با راه فرعى به دیگر نقاط متصل است.
در 1323ش، چلگرد یكى از آبادیهاى كوهستانِ شورابِ چهار محال (شهركرد) در استان دهم بود (ایران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبتاحوال، ج 3، ص 258) و تا 1374ش، مركز دهستان شوراب تنگزى در بخش شوراب شهرستان فارسان استان چهار محال و بختیارى به شمار میرفت (ایران. وزارت كشور. معاونت سیاسى، 1374ش، ذیل «استان چهارمحال بختیارى»).
پیشینه. اولینبار نام چلگرد در دوره صفوى (ح 906ـ 1135) در منابع آمده است. در جمادیآلاخره 1015، شاه عباس اول 81 حَبه از ده چلگرد را از لران بختیارى خرید و وقف نمود (فلسفى، ج 3، ص 881). در اواخر رجب 1256، سردار اسعد بختیارى در راه سفر به قلعهْ تُل، به قریه چله (چلگرد) وارد شد. به نوشته وى، در آنجا كِشت مو و گندم رایج بود (ص 228).
حفر تونل كوهرنگ در 1327ش، یكى از عوامل توسعه چلگرد بود، بهدلیل جذب كارگر و در پى آن، ایجاد مؤسسات ادارى و آموزشى و بهداشتى (نیكزاد امیرحسینى، ص 423). در 1343ش، چلگرد شهر نوپایى با اقتصاد مبتنى بر دادوستدهاى عشایرى بود (كیاوند، ص 113). دیگار، طى سفر خود به منطقه بختیارى در 1348ش، نوشته است كه چلگرد در زمان رضاشاه بیش از دو سه باب خانه نداشت، اما در زمان سفر وى بیش از دهها خانه در آن وجود داشته است (ص 201). از 1349 تا 1351ش، چلگرد بزرگترین روستاى منطقه كوهرنگ و یكى از بازارهاى مهم منطقه ییلاقى طوایف بختیارى بود (همان، ص 42؛ كریمى، ص 13). دكانداران چلگرد غالبآ از چهارمحال بختیارى یا خوزستان میآمدند. بازار چلگرد در آن زمان 115 مغازه داشت. این دكانداران، چلگرد را در فصلِ قشلاقِ ایل، ترك میكردند. جمعیت چلگرد در همان سالها در تابستانها 520 خانوار بود و در زمستانها فقط به چهل خانوار میرسید (دیگار، ص 42ـ43؛ نیز رجوع کنید به بررسى ایلات عشایر بختیارى، ص 80).
در كنار چلگرد گورستانى هست كه بر روى قبور مردان دلاور و نامى ایل، مجسمه شیرسنگى با نقش و نگار گوناگون نصب شده است (كریمى، ص171ـ214). جاذبههاى گردشگرى اطراف چلگرد، این شهر را یكى از قطبهاى گردشگرى استان كرده، از جمله این جاذبههاست: تونلهاى كوهرنگ و آبشارهاى آن، چشماندازهاى طبیعى، پوشش گیاهى متنوع به خصوص لالههاى واژگون، مجسمههاى شیرسنگى، سنگ گورهاى قدیمى، حضور طوایف كوچنشین ایل بختیارى با سیاهچادرها و رمهها و پوشاك محلى، صنایعدستى و بافتههاى عشایرى، چشمهدیمه، پیست اسكى كوهرنگ، قله زردكوه و شكارگاه مارْبَرِه.
منابع : (1) اسفندیار آهنجیده، چهارمحال و بختیارى و تمدن دیرینه آن، اصفهان 1378ش؛ (2) یداللّه افشین، رودخانههاى ایران، تهران 1373ش؛ (3) ایران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبتاحوال، كتاب جغرافیا و اسامى دهات كشور، ج 3، تهران 1331ش؛ (4) ایران. وزارت كشور. معاونت سیاسى. دفتر تقسیمات كشورى، سازمان تقسیمات كشورى جمهورى اسلامى ایران، تهران 1374ش؛ (5) همو، نشریه عناصر و واحدهاى تقسیمات كشورى (تا پایان آبان 1384)، تهران 1384ش؛ (6) بررسى ایلات عشایر بختیارى و پیشنهاداتى براى آبادانى سرزمین آنها، (تهران): وزارت آبادانى و مسكن، دفتر آبادانى مناطق عشایرى، 1348ش؛ (7) عباس جعفرى، گیتاشناسى ایران، تهران 1368ـ1379ش؛ (8) ژان پیر دیگار، فنون كوچنشینان بختیارى، ترجمه اصغر كریمى، مشهد 1366ش؛ (9) سازمان هواشناسى كشور، سالنامه آمارى هواشناسى : 76ـ 1375، تهران 1378ش؛ (10) علیقلیبن حسینقلى سردار اسعد بختیارى و همكاران، تاریخ بختیارى (خلاصة الاعصار فى تاریخ البختیار)، چاپ جمشید كیانفر، تهران 1376ش؛ (11) خسروبن حسینقلى سردار ظفر بختیارى، یادداشتها و خاطرات سردار ظفر بختیارى، تهران 1362ش؛ (12) فرهنگ جغرافیائى آبادیهاى كشور جمهورى اسلامى ایران، ج:70 شهر كرد، تهران: سازمان جغرافیائى نیروهاى مسلح، 1369ش؛ (13) نصراللّه فلسفى، زندگانى شاهعباس اول، تهران 1364ش؛ (14) اصغر كریمى، سفر به دیار بختیارى، تهران 1368ش؛ (15) عزیز كیاوند، در برزخ گذار: بررسى طایفه بامرى از ایل بختیارى، تهران 1374ش؛ (16) نقشه تقسیمات كشورى ایران، مقیاس 000‘500 ‘1:2، تهران : گیتاشناسى، 1377ش؛ (17) نقشه راههاى ایران، مقیاس 000‘500 ‘1:2، تهران: سازمان نقشهبردارى كشور، 1377ش؛ (18) كریم نیكزاد امیرحسینى، شناخت سرزمین بختیارى، اصفهان 1354ش.