جِسرالشُغْر (یا جسرالشُغور) ، نام جدید منطقهای در شمال سوریه، محل پلی بر روی نهرالعاصی كه همواره مركز مهم ارتباطات در منطقهای كوهستانی و صعبالعبور بوده است. در واقع، در این نقطه بود كه مستقیمترین مسیر از ساحل سوریه تا استپهای مناطق مركزی و فرات ، كه از جَبَل نُصَیری و كوههای سنگ آهك میگذشت، محور ارتباطی شمال به جنوب را قطع میكرد و در امتداد نهرالعاصی بین فامیه / قلعة المُضیق و انطاكیه ادامه مییافت. از این دو مسیر، دومی بهتدریج از سدههای میانه به بعد متروك شد، اما جاده جدید لاذقیه به حلب ــ كه از طریق همین پل كه بارها بازسازی و مرمت شده است و از نهرالعاصی میگذرد هنوز هم تا حدی در امتداد دره نهرالكبیر و وادیالروج قرار دارد. در سوی دیگر پل، راه قدیمی تجاری عبور میكرد، كه شهر ساحلی لاذقیه را از یك سو به خالكیس / قنّسرین و برویا / حلب و از سوی دیگر به البارَه * و مَعَرَّة النعمان وصل میكرد.
مدتها سعی شد تا این مكان را با شهر سلوكیه آدبلوم در جغرافیای بطلمیوس یا با نیاكوبا (محرّف سِلوكوبلوس) در مسیر آنتونینوس ــ كه در عهد باستان به یكی از مسیرهای منشعب از كوههای سنگ آهك مشرف بود یكی بدانند؛ لیكن، یكی دانستن این پل با پلی واقع در كشفهان، كه غالباً در جنگهای صلیبی به آن اشاره شده موضوع مناقشه است. فقط كاروانسرا و مسجدی متعلق به دوره عثمانی گواه این حقیقت است كه این نقطه زمانی توقفگاه حاجیانی بوده كه از آناطولی میآمدند و از طریق این جاده قدیمی در طول دره نهرالعاصی از سوریه عبور میكردند. تعیین تاریخی زودتر از دوره مملوكی (بر اساس كتیبهای مخدوش) برای این پل مشكل است. عقیده ر. دوسو در رد نظریه ماكس فان برخم به نظر قانع كننده میرسد و میتوان محل این چهارراه، كشفهانِ جنگهای صلیبی و شغور در > سفرنامه < قایتبای، سلطان مملوك، را از محل قلعههای دوقلوی شغور و بقاس كه در همان دره، اما در فاصله شش كیلومتری این ناحیه قرار دارند و یكی از استحكامات شرقی سلطاننشین فرانكها در انطاكیه بودهاند، مجزا دانست. خرابههای این قلعهها همچنان بر فراز صخرهای در نزدیكی دهكده شغرالقدیم قرار دارد. شغرالقدیم را صلاحالدین ایوبی در نبرد مشهور 584/ 1188، كه طی آن ابتدا در تل كشفهان اقامت گزید، فتح كرد. بعداً، این قلعه قسمتی از قلمرو ملكظاهر غازی، سلطانایوبی شد و پس از اینكه مغولها آن را تصرف كردند، طی دوره ممالیك، به عنوان یكی از امیرنشینهای ولایت حلب، مركز منطقهای نظامی شد. افول آن كه با از دست رفتن اهمیت سوقالجیشی آن آغاز شد، پیدایش جسرالشغور جدید را كه پس از آن رخ داد و بازگشت جمعیتی را كه در اطراف پل مستقر شدند، توجیه میكند. در زمان ابوالفداء، تنها یك بازار هفتگی (هرچند شلوغ) در آنجا وجود داشت و كاروانسراهایی برای بازرگانان خارجی در آنجا ساخته شده بود. حاكم حلب تعهد كرده بود كه یك مهمانسرا برای ونیزیها در آنجا بسازد.
(4) M.van Berchem and E.Fatio , Voyage en Syrie, Cairo 1913-1915, 251-264; (5) Cl. Cahen, La Syrie du Nord , Paris 1940, index under "Djisr ach-Choughour", "Tell Kachfahan" and "Choughr-Bakas ; (6) " R. Dussaud, Topographie historique de la Syrie , Paris 1927, 155-164, 180; (7) M. Gaudefroy- Demombynes, La Syrie a lepoque des Mamelouks , Paris 1923, 89,216; (8) W. Heyd , Histoire du commerce du Levant , Amsterdam 1959, I, 377; (9) Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, Cambridge 1930, 80, 537, 543; (10) J. Sauvaget, "Les caravanseails syriens du hadjdj de Constantinople", Ars Islamica , IV (1937), 108-109; (11) G. Tchalenko, Villages antiques de la Syrie du nord , Paris 1953-1958, index s.v. "G isr al-Sugur"; (12) J. Weulersse, L'Oronte , Tours 1940, Passim.