تُبَّع ، لقب عده ای از پادشاهان حِمیَری یمن . ریشة واژة تبـّع (جمع : تَبابِعَه ) بدرستی روشن نیست . برخی مورخان وجه تسمیة تبـّع را تبعیت پادشاهان حمیری از نیاکان خویش ، و گروهی دیگر پیروی تمام مردم یمن از این پادشاهان یا فراوانی اتباعشان دانسته اند (حمزة اصفهانی ، ص 106؛ جوهری ، ج 1، ص 135؛ نشوان بن سعیدحمیری ، ج 1، قسم 1، ص 218). به گفتة یوسف محمد ( الموسوعة الیمنیة ، ذیل مادّه )، تبـَّع در سنگنوشته های کهن یمنی به صورت نام خاص آمده است نه به صورت لقب . همچنین فقط به آن دسته از شاهان حمیری اطلاق می شده است که جز یمن ، بر شِحر و حَضرَموت نیز حکومت می کرده اند. ظاهراً تبـّع در نوشته های حمیری هیچگاه به معنای پادشاه یا فرمانروا نیامده است ، لذا برخی از مستشرقان واژة تبـّع را تحریف نام قبیلة «بُتْع » دانسته اند (جوادعلی ، ج 2، ص 516).
تاریخ تبابعه مبهم (قلقشندی ، ج 5، ص 24) و ترتیب انساب آنان در منابع بسیار آشفته است و کمتر می توان به صحت اخبار در بارة آنان اعتماد کرد (ابن حزم ، ص 439). تعداد تبابعه را از سه تا هفتاد تن نوشته اند (رجوع کنید به ابن هشام ، ص 448؛ دینوری ، ص 46؛ طبری ، 1400ـ1403، ج 26، ص 98؛ مسعودی ، ج 2، ص 208؛ حمزة اصفهانی ، ص 113؛ نشوان بن سعید حمیری ، همانجا). به نوشتة بغدادی (ج 2، ص 100) عده ای از پادشاهان حمیری جزو «اذواء» بودند که مقامی پایینتر از تبّع بود. مورخان نام و ترتیب و مدت حکومت تبابعه را، که بعضی از آنان از خاندان شاهی نبوده اند (رجوع کنید به ابن هشام ، ص 311؛ ابن حبیب ، ص 368)، با اختلاف زیاد ذکر کرده اند (رجوع کنید به یعقوبی ، ج 1، ص 195ـ200؛ طبری ، 1382ـ1387، ج 2، ص 111ـ112؛ مسعودی ، ج 2، ص 197ـ 200، 208ـ210). به نظر برخی محققان مدت فرمانروایی تبابعه از 640 سال (115ق م ـ 525 میلادی ) بیشتر نبوده است (سالم ، ص 140؛ سعد زغلول ، ص 193ـ196)، اما حمزة اصفهانی (همانجا) آن را بیش از دو هزار سال و مسعودی (ج 2، ص 208) بیش از سه هزار سال ذکر کرده است .
گفته اند که نخستین تبّع ، حارِث الرائِش ذومَراثِد (با اختلاف در نام پدر وی ) و بنا به روایات دیگر، زیدبن عمرو ذی الاَذعار یا زیدبن نِیکِف یا تبّع بن اَقرَن معروف به تبّع اکبر بوده است که نخستین بار مردم سبأ * و حمیر * از وی تبعیت کردند و 163 سال و به روایتی چهارصد سال فرمان راند و فتوحات عظیمی داشت (ابن قتیبه ، ص 630؛ یعقوبی ، ج 1، ص 196؛ طبری ، 1382ـ 1387، ج 2، ص 111؛ حمزة اصفهانی ، ص 106ـ107). آخرین آنان ذونواس زُرعه بود که یهودی شد و خود را یوسف نامید و مسیحیان نَجْران را کشت (رجوع کنید به بروج : 4). این امر باعث لشکرکشی حبشیان مسیحی به یمن و در پی آن انقراض دولت تبابعه در 525 میلادی گردید (ابن حبیب ، ص 368؛ ابن حائک ، ج 8، ص 294؛ طبری ، 1382ـ1387، ج 2، ص 118ـ 119، 123ـ 125؛ مسعودی ، ج 1، ص 74ـ 75، ج 2، ص 199ـ200).
از مشهورترین تبابعه ، ابوکَرِب اَسعَد تبّع بن مُلْکی کَرِب / مِلکی کَرِب معروف به تبّع اوسط یا تبّع اصغر و اسعد کامل بود که در اواسط قرن پنجم میلادی درگذشت (ابن حبیب ، ص 367؛ ابن قتیبه ، ص 631؛ الموسوعة الیمنیة ، همانجا). به اعتقاد برخی مفسران ، نام تبّع که دوبار در قرآن کریم (دخان : 37؛ ق : 14) آمده است ، به وی اشاره دارد (طبری ، 1400ـ1403، ج 25، ص 77، ج 26، ص 97ـ 98؛ طبرسی ، ج 9، ص 100، 215). راویان و مورخان متقدم اسلامی ، فتوحات عظیم و وقایع افسانه وار بسیاری به وی نسبت داده اند و او را پادشاهی مؤمن و پیشگوی بعثت پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم ، پوشانندة کعبه و سازندة در و کلید طلایی برای آن دانسته اند (ابن هشام ، ص 305ـ 308، 452، 468، 491ـ494؛ دینوری ، ص 36، 41، 45؛ یعقوبی ، ج 1، ص 197؛ مسعودی ، ج 1، ص 187ـ 188، ج 2، ص 198، 237). برخی مورخان ، ذوالقرنین مذکور در قرآن کریم (کهف : 83 ، 86) را از تبابعه دانسته و نام او را الصَّعب بن الحارث الرائِش یا الصَّعب بن قَرین بن هَمال ملقب به تبّع اَقرَن گفته اند که پیامبر و شاعر بوده و هفتصد سال قبل از بعثت رسول اکرم به وی ایمان آورده است (ابن هشام ، ص 91، 123؛ ابن حبیب ، ص 365؛ نشوان بن سعید حمیری ، ج 1، قسم 1، ص 219). برخی دیگر از تبابعة مشهور عبارت اند از اَبرَهَه ذوالمَنار، اَفریقیس / اَفریقِش بن ابرهه ، الهِدهاد/ هُدهاد/ هَدادبن شُرَحبیل / شُراحیل / شَراحیل ذوالصَّرح ، ناشِر (یاسِر)بن عمرو معروف به ناشر النِّعَم / ناشِر یَنعَم / یاسر یهنعم و شَمِر یَرعِش / شَمَّر یَرعَش / یُهَرعِش معروف به تبّع اکبر (ابن قتیبه ، ص 627ـ629؛ حمزة اصفهانی ، ص 107ـ109؛ نیز رجوع کنید به د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه ).
تبابعه در آغاز بت پرست بودند و بتکده ای به نام رئام در صنعاء داشتند. گفته اند بُت نَسر که در قرآن کریم (نوح : 23) از آن نام برده شده است ، معبود حمیریان بود، تا اینکه تبّع اسعد ابوکرب به دین یهود گروید و معبد رئام ویران گردید (ابن کلبی ، ص 11ـ12؛ ابن هشام ، ص 308). مورخان به مسیحی شدن دست کم یکی از تبابعه اشاره کرده اند (ابن هشام ، ص 310).
راویان متعصب یمنی اشعار و قصاید بسیاری به تبابعه نسبت داده اند (ابن هشام ؛ ابن حائک ، جاهای متعدد؛ طبری ، 1382ـ1387، ج 2، ص 109ـ117). ابوالفرج اصفهانی به نقل از اصمعی می گوید که یزیدبن زیادبن ربیعه حمیری ملقب به ابن مُفَرِّغ ، شاعر یمنی ، سازندة داستانهایی در بارة تبابعه و اشعار منسوب به ایشان بوده است (ج 18، ص 254ـ 255). جوادعلی نیز با توجه به نظر جُمَحی (ص 10ـ11) و سیوطی (ج 2، ص 474)، تمامی اشعار و روایات منسوب به تبابعه را ساختة قحطانیان می داند (جوادعلی ، ج 1، ص 87، 106، 490، 501، 503، ج 4، ص 435، ج 9، ص 377ـ 379، 382، 393، ج 8، ص 652ـ653، 734ـ 735). در مُسندات و منابع یونانی و سریانی به این اشعار و افسانه ها اشاره نشده است ، ازینرو نمی توان به روایات مورخان عرب اعتماد کرد (همان ، ج 1، ص 75). افسانه ها و اخبار موهومی که مورخان کهن به تبابعه نسبت داده اند، مانند فتوحات عظیم آنان از افریقیه تا چین و ساختن شهر سمرقند و فرمانروایی طولانی هرکدام از تبابعه و سپاه میلیونی و منازعات آنان (یعقوبی ، ج 1، ص 196؛ طبری ، 1382ـ1387، ج 2، ص 96ـ 98؛ مسعودی ، ج 1، ص 186ـ 188، ج 2، ص 197ـ 199، 209، 236ـ237؛ یاقوت حموی ، ذیل «تُبَّت »)، به نظر مورخان معاصر مجعول و نتیجة رقابت عربهای قحطانی یمن و عدنانی حجاز است (سالم ، ص 144ـ145؛ برّو، ص 83؛ جوادعلی ، ج 1، ص 498ـ503، ج 3، ص 162، ج 4، ص 17، 435، ج 8، ص 652ـ653، 734ـ735، ج 9، ص 377ـ 379). ابن اثیر، روایات طبری را در بارة تبابعه با دلایل منطقی رد می کند، اما خود وی برخی از همان افسانه ها را ذکر می کند (ج 1، ص 156ـ157، 243ـ244، 248ـ 249).
آنچه با حقایق تاریخی بیشتر همخوانی دارد، این است که قلمرو تبابعه از مرزهای یمن چندان تجاوز نمی کرده است (رجوع کنید به قلقشندی ، ج 5، ص 24)؛ ظاهراً برخی از قبایل عرب خارج از یمن زیر سلطة تبابعه قرار داشته اند (جوادعلی ، ج 3، ص 321ـ 332، 386، ج 4، ص 176، 446، 493، 516، ج 5، ص 445) و بزرگان قبیلة یمنی کِنده خدمتگزار آنان بوده اند (ابن قتیبه ، ص 634). تبابعه کاخها و بناهای مشهوری داشته اند که حبشیان آنها را از بین برده اند (ابن هشام ، ص 413). شاید آثار کهنی که در نزدیکی سَدوس قرار دارد، از بقایای تبابعه باشد (جوادعلی ، ج 1، ص 117، 179). خانه ای که در آن پیامبراکرم به دنیا آمد، به دارالتبابعه مشهور بوده است (مرتضی زبیدی ، ج 20، ص 377). مسعودی در مورد سیره و اخبار تبابعه از کتابی به نام اخبار التبابعه استفاده کرده است (ج 1، ص 187، ج 2، ص 197).
منابع : (1) علاوه بر قرآن ؛ (2) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، بیروت 1398/ 1978؛ (3) ابن حائک ، الاکلیل ، چاپ انستاس ماری کرملی ، بغداد 1931؛ (4) ابن حبیب ، کتاب المحبّر ، چاپ ایلزه لیشتن شتتر، حیدرآباد دکن 1361/ 1942، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛ (5) ابن حزم ، جمهرة انساب العرب ، بیروت 1403/1983؛ (6) ابن قتیبه ، المعارف ، چاپ ثروت عکاشه ، قاهره 1960؛ (7) ابن کلبی ، کتاب الاصنام ، چاپ احمد زکی پاشا، قاهره 1332/1914؛ (8) ابن هشام ، کتاب التیجان فی ملوک حمیر ، صنعاء ?( 1979 ) ؛ (9) ابوالفرج اصفهانی ؛ (10) توفیق برّو، تاریخ العرب القدیم ، دمشق 1982، چاپ افست 1988؛ (11) عبدالقادربن عمر بغدادی ، خزانة الادب و لب لباب لسان العرب ، بولاق 1299، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛ (12) محمدبن سلام جمحی ، طبقات الشعراء ، لیدن 1913، چاپ افست بیروت ?( 1968 ) ؛ (13) اسماعیل بن حماد جوهری ، الصحاح فی اللغة و العلوم ، چاپ ندیم مرعشلی و اسامه مرعشلی ، بیروت 1974؛ (14) حمزة بن حسن حمزة اصفهانی ، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلاة و السلام ، بیروت : منشورات دراسات مکتبة الحیاة ، ( بی تا. ) ؛ (15) احمدبن داود دینوری ، الاخبار الطوال ، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر ( 1379/ 1959 ) ، چاپ افست بغداد ( بی تا. ) ؛ (16) سیدعبدالعزیز سالم ، تاریخ العرب فی عصر الجاهلیة ، ( اسکندریه ) 1988؛ (17) سعد زغلول عبدالحمید، فی تاریخ العرب قبل الاسلام ، بیروت ( بی تا. ) ؛ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، المزهر فی علوم اللغة و انواعها ، چاپ محمد احمد
(18) جادمولی ، علی محمد بجاوی ، و محمد ابوالفضل ابراهیم ، قاهره : داراحیاءالکتب العربیة ، ( بی تا. ) ؛ (19) طبرسی ؛ (20) طبری ، تاریخ (بیروت )؛ (21) همو، جامع ؛ (22) جواد علی ، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام ، بیروت 1976ـ 1978؛ (23) قلقشندی ؛ (24) محمدبن محمد مرتضی زبیدی ، تاج العروس من جواهر القاموس ، ج 20، چاپ عبدالکریم عزباوی ، کویت 1403/ 1983؛ (25) مسعودی ، مروج (بیروت )؛ (26) الموسوعة الیمنیة ، زیر نظر احمد جابر عفیف و دیگران ، صنعاء 1412/1992، ذیل «تُبَّع » (از یوسف محمد عبداللّه )؛ (27) نشوان بن سعید حمیری ، کتاب شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، ج 1، چاپ ک . و. ستّرستین ، لیدن 1370/ 1951؛ (28) یاقوت حموی ؛ (29) یعقوبی ، تاریخ ؛
(30) EI 2 , s.v. "Tubba ـ " (by A. F. L. Besston).