responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3930

 

تنخواه ، اعتبار دولتی برای تأمین هزینه های جاری و فوری مؤسسات و مقامات دولتی ، نیز حوالة مالی . در بارة ریشة این واژه اطلاعی در دست نیست . تنخواه در غالب فرهنگنامه های فارسی ، پول نقد، سرمایة نقدی ، مال و متاع و برات معنا شده است (شاد؛ دهخدا؛ صدری افشار، ذیل واژه ).

در منابع تاریخی ایران در دورة پیش از مغول ، واژة تنخواه تنها یک بار در تاریخ بیهقی (ص 156) به کار رفته است که معنای دقیق آن هم روشن نیست ، اما ظاهراً بخشی از مواجب یا همة مواجب بوده است . در منابع تاریخی عربی نیز این تعبیر نیامده است .

در منابع دورة مغول و تیموری ، مانند تاریخ جهانگشا ی جوینی ، جامع التواریخ رشیدالدین فضل اللّه ، دستورالکاتب شمس منشی و ظفرنامة شرف الدین یزدی ، نیز واژة تنخواه به کار نرفته است ، اما به استناد کاربرد این واژه در رسالة فلکیه (ص 122،171) که کتابچه ای در بارة نظام مالی است ، می توان فرض کرد که اصطلاح تنخواه در نهادهای مالی این دوره ها به کار می رفته است . به نوشتة مؤلف این رساله ، عبداللّه بن محمد مازندرانی (متوفی ح 865)، معمولاً برای مصارف متنوعی مانند اعطای مرسوم ، ساختمان سازی ، اعطای مساعده به لشکریان و تهیة لوازم ضروری برای نهادهای اداری ، می بایست «توجیه » (تعیین وجه از محلی ) صورت می گرفت ؛
ظاهراً این مبلغ همان تنخواه بوده که می بایست از اموال متعلق به دیوان یا از برخی مقامات تأمین می شده است (ص 122ـ127). در اینجا تنخواه معنایی نزدیک به «توجیه » می یابد. تنخواه را در این دوره در دفتری به نام «دفتر تحویلات » ثبت می کردند (همان ، ص 122). در این دفتر مقدار اصل مال و تنخواه و نام تحویل دهنده و تحویل گیرندة وجه ثبت می گردید. ظاهراً تنخواه به «اخراجات مقرریه و اطلاقیه » نیز مربوط بوده است که در مفهومی کلی می توان آنها را به مصارف «مستمر» و «قطعی » و «اتفاقی » تعبیر کرد. به نظر می رسد که بخشی از تنخواهها از محل همین اخراجات تأمین می شده است ، ازینرو تنخواه مربوط به مقرریه و اطلاقیه را می توان مبلغ یا مالی تصور کرد که گاه مصارف دائمی و مستمر می یافت ، مانند «ادرار» (مستمری )، گاه قطعی بود، مانند علوفه ای که می بایست در اختیار امرا و ارکان دولت گذارده می شد و گاه اتفاقی ، که در موارد خاص روی می داد (برای موارد متعدد رجوع کنید به همان ، ص 163ـ171)؛
با اینهمه ، مفهوم تنخواه در رسالة فلکیه بسیار پیچیده است .

اصطلاح تنخواه در دورة صفوی (906ـ1135) کاربرد بسیار یافته و در غالب منابع این دوره به کار رفته است ، اما در هیچیک از این منابع نمی توان تعریف روشنی از آن به دست آورد. بوسه (ص 68، 216ـ217)، که اسناد دوره های آق قوینلو و قراقوینلو و صفوی را بررسی کرده است ، «تنخواه دادن » را همان «حوالة سال به سال مواجب » و «حواله صادر کردن » دانسته است . مینورسکی (ص 161ـ162) نیز تنخواه را با براتِ «یکساله » و «همه ساله » مربوط دانسته و آن را «مبلغ » ترجمه کرده است . در پاره ای از اسناد دیوانی این دوره ، تنخواه به معنای پرداختِ «سال به سالِ» مال و «مواجب سال به سال » به کار رفته است (قائم مقامی ، ص 61، 76). میرزا سمیعا در تذکرة الملوک (ص 53، 56،60) نیز به تنخواه «همه ساله » و «یکساله » اشاره کرده است . بر اساس شواهد، در این دوره گاه می توان تنخواه را بخشی از مواجب و گاه همة مواجب دانست ( رجوع کنید به همان ، ص 4، 24، 43، 57،60؛
نیز رجوع کنید به نصیری ، فهرست ، ذیل «تنخواه » و «تنخواه مواجب »). در این دوره ، گاه برای خرید لوازم ضروری دیوان و ادارات ، تنخواه داده می شده است (میرزا سمیعا، ص 11، 14ـ16). معمولاً تنخواه کارگزاران حکومتی را رؤسای نهادهای مربوط پس از «تصدیق » پرداخت می کردند (همان ، ص 4، 7، 9، 13ـ 15، 24). تنخواه گاه نقد و گاه حواله و برات بود (همان ، ص 9، 14، 18، 20، 37ـ40، 59). به استناد یکی از شواهدِ کاربردِ تنخواه در تذکرة الملوک (ص 43)، بخشی از مواجب که به صورت نقد پرداخته نمی شد، از دفتر تنخواه ــ و به احتمال قوی به صورت برات یا حواله ــ اعطا می گردید. شاید به همین سبب ، برخی تنخواه را همان برات دانسته اند. به استناد این موارد شاید بتوان تنخواه را طلب مالی کارگزاران دولتی از حکومت دانست . میرزا سمیعا گاه تعبیر «طلب » را همراه با تنخواه به کار برده است (ص 38ـ41).

نبودن شواهدی از کاربرد تنخواه در دورة افشاریه (1148ـ ح 1210) و زندیه (ح 1163ـ ح 1208) بر ابهام مفهوم تنخواه می افزاید؛
با وجود این ، گمان می رود که تنخواه در نهاد مالی این دوره ها وجود داشته است ، زیرا در دورة قاجار (1210ـ1344) شواهد کاربرد آن فراوان است . در این دوره گاه تنخواه در معنای برات و مواجب و مال نقد به کار رفته است ( رجوع کنید به قائم مقامی ، ص 254ـ256؛
احمدمیرزا قاجار، ص 27؛
فرمان ها و رقم های دورة قاجار ، ج 1، ص 78ـ79؛
قائم مقام ، بخش 1، ص 42؛
سیاق معیشت در عصر قاجار ، ص 281ـ282،290، 321، 403). مصارف دیگر تنخواه هزینه های ضروری نهادهای اداری بود (امین الدوله غفاری ، ج 4، ص 64ـ66، 110؛
قائم مقام ، بخش 1، ص 83، 139؛
بخش 2، ص 117، 132، 329؛
برگ های تاریخ ، ص 114ـ115). برای پرداخت غرامتهای جنگی نیز از تنخواه استفاده می شد (قائم مقام ، بخش 2، ص 52، 64، 82). مسئول تعیین مبلغ تنخواه و پرداخت آن «تحویلدار» یا «امین سرکار دیوان » نام داشت (همان ، بخش 2، ص 71). به این ترتیب تنخواه در این دوره ، پول یا مالی بود که حکومت برای هزینه های ضروری در اختیار سازمانهای اداری و کارگزاران حکومتی قرار می داد.

امروزه تنخواه در دستگاه مالی کاربرد بسیار دارد. تنخواه و اصطلاح امروزی تنخواه گردان ، در فرهنگنامه های علوم اقتصادی معمولاً اعتبار متحرک ، مساعده و پیش پرداخت معنا شده است (فرهنگ ، 1372ش ، ص 546؛
فرهادی ، ص 603). همچنین در قانون نامه های مالی بتفصیل از تنخواه و انواع

آن ، دستورالعمل تخصیص اعتبارات و پرداخت تنخواه و نیز طرز استفاده از تنخواه گردان و نحوة واریز کردن آن سخن رفته است ( رجوع کنید به ایران . قوانین و احکام ، 1347 ش ، ص 726ـ727، 729؛
همو، 1372ش ، ج 1، ص 35، 37ـ 38، 41ـ42، 100ـ 101، 126).

تنخواه گردان پولی است که در صندوق اداره یا مؤسسه ای گذارده می شود تا در مواقع ضروری و فوری به مصرف برسد. تنخواه گردان انواعی دارد، از جمله تنخواه گردان خزانه ، تنخواه گردان استان ، تنخواه گردان حسابداری و تنخواه گردان پرداخت . طبق مواد 24 تا 27 قانون محاسبات عمومی کشور (مصوب شهریور 1366)، تنخواه گردان خزانه عبارت است از اعتبار بانکی در حساب درآمد عمومی نزد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که به موجب قانون ، اجازة استفاده از آن به میزان معیّن در هر سال مالی برای رفع احتیاجات نقدی خزانه در همان سال به وزارت امور اقتصادی و دارایی داده می شود، اما تا پایان سال واریز می گردد. تنخواه گردان استان ، وجهی است که خزانه از محل اعتبارات مصوب به منظور ایجاد تسهیلات لازم در پرداخت هزینه های جاری و عمرانی دستگاههای اجراییِ محلی تابع نظام بودجة استانی ، در اختیار نمایندگیهای خزانه در مرکز هر استان قرار می دهد. تنخواه گردان حسابداری ، وجهی است که خزانه یا نمایندگی خزانه در استان ، از محل اعتبارات مصوب برای بعضی هزینه های سال جاری و تعهدات قابل پرداخت سالهای قبل ، در اختیار ذیحساب قرار می دهد تا در قبال حواله های صادرشده واریز شود و با صدور درخواست ، وجه مجدداً دریافت گردد. تنخواه گردان پرداخت ، وجهی است که از محل تنخواه گردان حسابداری ، از طرف ذیحساب با تأیید وزیر یا رئیس مؤسسه یا مقامات مجاز از طرف آنها، برای برخی مصارف در اختیار واحدها یا مأمورانی قرار می گیرد که به موجب این قانون و آیین نامه های اجرایی آن ، مجاز به دریافت تنخواه گردان اند، تا بتدریج که هزینه ها پرداخته شود، اسناد هزینه تحویل داده شود و مجدداً وجه دریافت دارند (ایران . قوانین و احکام ، 1372ش ، ج 1، ص 35؛
برای توضیحات بیشتر رجوع کنید به ایران . قوانین و احکام ، 1347ش ؛
همو، 1372ش ، همانجاها).

اصطلاح تنخواه امروزه در کشورهای عربی «سُلْفة مالیة » نامیده می شود و مبلغی است که دولت به عنوان مساعده برای انجام دادن پاره ای امور در اختیار سازمانها و نهادهای اداری قرار می دهد (کرمی ، ذیل " imprest " ).

تعبیر تنخواه در هند نیز متداول بوده است ( رجوع کنید به منتخب کاغذات عهد شاهجهان ، ص 15ـ22 و جاهای دیگر) و در فرهنگنامه های اردو، حقوق ماهانه ، مشاهره ، وظیفه (حقوق ماهانه ) و مواجب معنا شده است (دهلوی ؛
فیروزالدین ، ذیل واژه ). در این فرهنگنامه ها از «تنخواه دار» نیز به عنوان کسی که حقوق ماهانه می گیرد، یاد شده است ( رجوع کنید به دهلوی ؛
فیروزالدین ، ذیل «تنخواه دار»). همچنین به «دیوان تن » (مخفف دیوان تنخواه ) اشاره شده ، اما توضیحی در این باره نیامده است ( رجوع کنید به دهلوی ؛
کنتوری ، ذیل «دیوان تن »). تنخواه در فرهنگ اصطلاحات حقوقی و مالی هند در سدة چهاردهم / بیستم ، به معنای برات و سند مالی به کار رفته است . همچنین «تنخواه دهنده » به معنای وزیر، و «تنخواه رقمی » به معنای سند مالی و برات به کار رفته است (ویلسون ، ص 509).


منابع :
(1) احمدمیرزا قاجار، تاریخ عضدی ، چاپ عبدالحسین نوایی ، تهران 1376ش ؛
(2) فرخ بن مهدی امین الدوله غفاری ، مجموعة اسناد و مدارک فرخ خان امین الدوله ، قسمت 4، چاپ کریم اصفهانیان ، تهران 1354ش ؛
(3) ایران . قوانین و احکام ، مجموعة قوانین و مقررات مالی ، گردآوری روح اللّه وهمن ، تهران 1347ش ؛
(4) همو، مجموعة قوانین و مقررات مالی و محاسباتی ، تدوین غلامرضا حجتی اشرفی ، تهران 1372ش ؛
(5) برگ های تاریخ ، گردآوری و پژوهش از ابراهیم صفائی ، تهران 1355ش ؛
(6) هریبرت بوسه ، پژوهشی در تشکیلات دیوان اسلامی : بر مبنای اسناد دوران آق قوینلو و قراقوینلو و صفوی ، ترجمة غلامرضا ورهرام ، تهران 1367ش ؛
(7) بیهقی ؛
(8) دهخدا؛
(9) احمد دهلوی ، فرهنگ آصفیه ، لاهور 1986؛
(10) سیاق معیشت در عصر قاجار ، سیاق اول : حکمرانی و ملکداری ، ج 2، بخش 1، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان ، تهران : نشر تاریخ ایران ، 1363ش ؛
(11) محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج : فرهنگ جامع فارسی ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران : نشر تاریخ ایران ، 1363ش ؛
(12) غلامحسین صدری افشار، نسرین حکمی ، و نسترن حکمی ، فرهنگ زبان فارسی امروز ، تهران 1369ش ؛
(13) فرمان ها و رقم های دورة قاجار ، ج 1، تهران : مؤسسة پژوهش و مطالعات فرهنگی ، 1371ش ؛
کاظم فرهادی ، واژگان اقتصاد و زمینه های وابسته :

(14) انگلیسی ـ فارسی ، تهران 1371ش ؛
(15) منوچهر فرهنگ ، فرهنگ علوم اقتصادی : انگلیسی ـ فارسی ، تهران 1372ش ؛
(16) فیروزالدین ، فیروزاللغات اردو جامع ، لاهور: فیروز سنز، ( بی تا. ) ؛
(17) ابوالقاسم بن عیسی قائم مقام ، نامه های پراکندة قائم مقام فراهانی ، چاپ جهانگیر قائم مقامی ، تهران 1357ـ1359ش ؛
(18) جهانگیر قائم مقامی ، یکصدوپنجاه سند تاریخی : از جلایریان تا پهلوی ، تهران 1348ش ؛
(19) تصدق حسین کنتوری ، لغات کشوری اردو ، کراچی 1989؛
(20) عبداللّه بن محمد مازندرانی ، رسالة فلکیـّه ، چاپ والتر هینتس ، ویسبادن 1331/1952؛
(21) منتخب کاغذات عهد شاهجهان ، حیدرآباد دکن : دفتر دیوانی ، 1950؛
(22) میرزا سمیعا، تذکرة الملوک ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1368ش ؛
(23) ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکی ، سازمان اداری حکومت صفوی ، یا، تحقیقات و حواشی و تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکرة الملوک ، ترجمة مسعود رجب نیا، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1334ش ؛
(24) علی نقی نصیری ، القاب و مواجب دورة سلاطین صفویه ، چاپ یوسف رحیم لو، مشهد 1372ش ؛


(25) Hasan S. Karmi, A l -Mughni A l -akbar: a dictionary of classical and contemporary English , Beirut 1988;
(26) H.H. Wilson, A glossary of judicial and revenue terms, and of useful words occurring in official documents relating to the administration of the government of British India , 2nd ed., Delhi 1968.

/ نادیا برگ نیسی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3930
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست