خِرْسان ، كوهی در استان كهكیلویه و بویراحمد و رودی در استانهای فارس، كهكیلویه و بویراحمد و چهارمحال بختیاری.
1) كوه خرسان/ خَرسون (بلندترین قله ح 745 ، 1 متر)، با جهت شمالی ـ جنوبی، در هفده كیلومتری شمال لُردگان واقع شده ( فرهنگ جغرافیایی كوههای ایران، ج 2، ص 425) و یكی از قلههای مهم دینار/ دِنا از كوهستان زاگرس است (جعفری، ج 1، ص 268).
2) رود دائمی خِرسان (به طول ح 220 كیلومتر)، یكی از شاخههای پر آب و مهم رود كارون و از حوضۀ خلیجفارس و دریای عمان است (گاوبه، ص246؛ افشین، ج 1، ص 269ـ270؛ جعفری، ج 2، ص 205؛ قس فرهنگ جغرافیایی رودها ، ج 4، ص 19، كه طول رود را 150 كیلومتر ذكر كرده است).
رود خرسان از كوههای كِنهِ دودِه سِه (بلندترین قله ح 368 ، 3 متر) حدود هجده كیلومتری شمالغربی اردكان (استان فارس) و 43 كیلومتری جنوبشرقی یاسوج، سرچشمه میگیرد (جعفری، ج 1، ص 451، ج 2، ص 205). پس از دریافت رودهای ماربُرو سمیرُم/ حنا در دامنههای شمالی ارتفاعات دینار كوه/ دنا (بلندترین قله ح 409 ، 4 متر)، به روستای خرسان میرسد و در نزدیكی روستای دو راه، شاخۀ بِشار، یكی از مهمترین و پرآبترین شاخههای خود را دریافت میكند (افشین، ج 1، ص 269، 271؛ جعفری، ج 1، ص 268، ج 2، ص 205ـ207) و در حدود 44 كیلومتری مغرب لردگان (استان چهارمحال بختیاری)، در ارتفاع حدود 790 متر به رود كارون میپیوندد (جعفری، ج 2، ص 205، 207).
طول رود خرسان، از محل تلاقی دو شاخۀ ماربرو سمیرم تا محل تلاقی آن با رودخانۀ كارون، حدود 160 كیلومتر (افشین، ج 1، ص 269ـ270) و میانگین آبدهی سالانۀ آن، حدود 200 ، 1 میلیون مترمكعب است (افشین، ج 1، ص 270، قس جعفری، ج 2، ص 205، كه میانگین آبدهی سالانه را حدود 000 ، 3 میلیون متر مكعب ذكر كرده است).
در منابع، نام رود، خَرسان (ماربُر) ذكر شده است ( فرهنگ جغرافیایی رودهای كشور ، ج 4، ص 119). به نظر گاوبه (ص 11)، رودهای خرسان، طاب/ تاب، و زیدون/ هندیجان را به اشتباه، یك رود شناختهاند.
احتمالاً در اواخر دورۀ ساسانی، رود خرسان، مرز طبیعی شمالی خوره اَرّجان و حوزۀ عشایر زَمگیلویه به شمار میرفت (گاوبه، ص 13؛ رجوع کنید به اقتداری، ص 246). مقدسی (ص 390) به رودی در نزدیكی زیز/ ریز اشاره نموده كه به نظر شوارتس (ص 199)، احتمال دارد همان خرسونرود (خرسان) باشد. به نظر گاوبه، براساس نوشتۀ ابنبلخی (ص 148)، مرز شمالی كوه گیلویه (یا قسمت شمالی خوره استان اَرّجان) را خرسان تشكیل میداد (ص 113). به عقیدۀ گاوبه (ص 96)، در قرن چهارم، قسمتهایی از استان اَرّجان و خرسان به ناحیۀ گیلویه تعلق داشت.
فسایی خرسان را از رودهای مملكت فارس به شمار آورده (ج 2، ص 1602، 1605)، نام آن را رودخانۀ خرسانِ كوهگیلویه ضبط كرده و آن را صعبالعبور توصیف كرده است. او اشاره میكند كه رود بشار از ناحیۀ رستم ممسنی سرچشمه میگیرد و پس از پیوستن به آب چشمۀ سرتابه، به رود تل خسروی تبدیل میشود و در آبادی دورود، به رود فلارد میپیوندد و خرسان میشود. سرانجام با پیوستن چندین رود به آن، به رودخانۀ رودبار بختیاری میپیوندد و رودخانۀ شوشتر نام میگیرد و در نزدیكی بندر قیر به رودخانۀ دزفول و سپس به شط كاران[ كارون] میپیوندد (ج 2، ص 1603، 1605؛ گاوبه، ص 246). به نوشتۀ گاوبه (همانجا)، پس از پیوستن رودهای فلارد و تل خسروی، رود خرسان میشود، در روستای چاه گلاب، آب چشمۀ برمهپار به آن پیوسته سپس به رودخانۀ رودبار بختیاری میپیوندد.
به گفتۀ امام شوشتری (ص 34ـ 35)، خرسان رود از حدود اردكان فارس سرچشمه میگیرد و در دامنۀ شرقی كوه دینار جریان دارد. در جانكی سردسیر، آبهای لوردكان [لردگان] و فلارد به آن میپیوندد و آب كارون با ریخته شدن آب سرخون و خرسان و بازفت به آن، دو برابر میشود ( رجوع کنید به كیهان، ج 1، ص 77).
رود خرسان از وسط شهر یاسوج، مركز استان كهكیلویه و بویراحمد، و جنوب لردگان میگذرد و چندین شهرستان را سیراب میكند. راههای اصلی بوشهر ـ یاسوج ـ شهرضا ـ اصفهان و یاسوج ـ شهركرد از روی رود خرسان میگذرد (رجوع کنید به اطلس راههای ایران ، گیتاشناسی، ص 70؛ نقشۀ جمهوری اسلامی ایران، گیتاشناسی؛ نیز رجوع کنید به كارون*).