responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 870

 

بَراق بابا (655ـ707) ، درویش ترکمن آناطولیایی ، و از نزدیکان دو تن از حکمرانان مغول در ایران . براق در ترکیِ قپچاقی به معنی سگ بی مو است . این لقب افتخاری را ( که یادآور نام افراد و قبایلی همچون کلب ، معاویه ، سگوند و جز آن است ) مرشدش صاری صالْتُقْ * به او داد (کوپریلی ، 1929، ص 15). صاری صالتق پارسایی جنگجو و نیمه افسانه ای بود که اسلام را در کریمه و دوبریجه منتشر کرد. بنابر برخی افسانه ها، براق بابا پسر عزّالدین کیکاووس دوم سلجوقی بود که به رومیان پناه برد و بطریقِ روم شرقی او را به فرزندی پذیرفت و او به آیین مسیحیت بار آمد تا اینکه صاری صالتق او را به اسلام باز آورد (ویتک ، ص 658ـ659). در واقع ، او در روستایی نزدیک توقاد حاجی بکتاش رجوع کنید به (طوقاد) در آناطولی مرکزی ، که پدرش در آنجا زراعت می کرد، زاده شده بود. براق بابا یکی از خلیفه های اصلی (متوفی 669 ؟) به شمار رفته است ( ولایت نامه : مناقب حاجی بکتاش ولی ، ص 81 ، 90)، اما به لحاظ زمانی چنین امری غیر ممکن است .

در تاریخی نامشخص ، براق بابا به دربار ایلخانان رفت و معتمد غازان خان و نیز جانشین ، محمد خدابنده اُلجایتو، شد که ظاهراً او را به چند مأموریت سیاسی (یا احتمالاً جاسوسی ) فرستاد. در 706، براق بابا در حالی که پرچم ایلخانان و حکم انتصابی به دست داشت به دمشق وارد شد. پس از کوششی ناموفق برای ورود به مصر، براق بابا و دار و دسته اش ، پیش از مراجعت به ایران ، مدتی میان دمشق و بیت المقدس در رفت و آمد بودند.

سال بعد، وقتی که ساکنان گیلان بر حکومت ایلخانان شوریدند، براق بابا برای حفظ نظم بدانجا گسیل شد. دسته ای از گیلانیها درنزدیکی لاهیجان ، او و گروهی از پیروانش را متوقف ساختند و تکه تکه اش کردند. آن دسته از پیروانش که از این حمله جان به در بردند، استخوانهای او را گرد آوردند و برای دفن به سلطانیه بردند (دورن ، ج 4، ص 148ـ151).

پس از مرگ براق بابا، نفوذش همچنان در سلطانیه و آناطولی باقی بود. الجایتو برای پیروان او در سلطانیه لنگری ساخت که برای آن روزانه پنجاه دینار هزینه تعیین شده و سرپرستی آن به احفاد وی واگذار شده بود. در آناطولی گِیِکْلی بابا، که با سلطان اورخان عثمانی پیوندهایی داشت ، و تَپْدوق اَمْره ، معلم شاعر صوفی مشهور یونس امره ، از خلفای براق بابا به شمار می رفتند، و ظاهراً طبقه ای از درویشان موسوم به براقیون نیز وجود داشته اند (گولپینارلی ، 1961، ص 43(

براق بابا رسالة مختصری شامل ضرب المثلهای موجز و چیستان وار به زبان ترکی قپچاقی از خود به جا گذاشت که ، حدود پنجاه سال پس از مرگش ، شخصی به نام قطب العَلْوی ، شرحی عالمانه به فارسی نغز و همراه با نقل قولهای فراوان از شاعرانِ صوفی پارسیگوی بر آن نوشت (برای چاپ عکسیِ متنِ این شرح به خط مؤلف رجوع کنید به گولپینارلی ، ص 457ـ472). مطلب مهم در متن رساله ادعاهایی است مبنی بر خدمت کردن به «سلطان » (ظاهراً الجایتو) همچون سربازی وفادار، و دعای پایان رساله مبنی براینکه حکمرانان رومی قسطنطنیه و طرابزون شکست بخورند و به دریا ریخته شوند.

گفته اند براق بابا یکی از کسانی است که دربارة زندگی و تعالیم مولانا جلال الدین رومی طرف مشورت غازان خان بوده و شاید او را در اوایل زندگی ملاقات کرده باشد (افلاکی ، ج 2، ص 848). اولوعارف چلبی (متوفی 710)، پیشوای طریقة مولوی از لنگرِ براقی در سلطانیه دیدار کرد و در آنجا حیران امیرجی ، نوة براق بابا، از او پذیرایی کرد. حیران امیرجی نیز مدتی بعد از قونیه بازدید به عمل آورد (همان ، ج 2، ص 860).


منابع :
(1) احمدبن اخی ناطورافلاکی ، مناقب العارفین ، چاپ یازیجی ، آنکارا 1953؛
(2) حلمی ضیاء (اولکن )، «آناطولی تاریخینده دینی روحیات مشاهده لری »، محراب ، ج 1، ش 13 (حزیران 1340/ژوئن ـ ژوئیه 1924)، ص 438،444؛
(3) ضیاءالدین فخری ، «براق بابا رساله سی »، حیات ، ج 2، ش 29 (16 ژوئن 1928)، ص 55؛
(4) فؤاد کوپریلی ، «آناطولی دَه اسلامیت »، دارالفنون ادبیات فاکولته سی مجموعه سی ، ش 2 (1338/1919ـ1920)، ص 392ـ394؛


(5) Claude Cahen, Pre-Ottoman Turkey , New York 1968, 354-355;
(6) Haydar-Ali Dirioz, ،، Kutb-ul-Alevi'nin Barak Baba risalesi,'' Tدrkiyat mecmuas i , 9(1946-1951), 167-170;
(7) Bernard Dorn, Muhammedanische Quellen zur Geschichte der sدdlichen Kدste des kaspischen Meeres, St.Petersburg 1859;
(8) EI , s.v. ،، Bara ¦ k ¤ Ba ¦ ba ¦ , '' (by Bernard Lewis);
(9) Mircea Eliade, Shamanism: Archaic techniques of ecstasy , Princeton 1972, 402-403;
(10) Abdدlbaki Gخlp â narl â , Mevlہnہ'dan sonra Mevlevilik , new ed., Istanbul 1983, 11, 13, 70, 72, 83, 94;
(11) idem, Yunus Emre ve tasavvuf , Istanbul 1961, 17-26, 255-275;
(12) Fuad kخprدlد, Influence du chamanisme turc-mongol sur les ordres mystiques musulmans, Istanbul 1929, 14-19;
(13) idem, Tدrk edebiyat i nda ilk Mutasavv i flar, new ed., Ankara 1966, 179-180;
(14) Ahmet Ya í ar Ocak, Bekta í ر Menak i bnamelerinde I slam خncesi inanµ motifleri, Istanbul 1983, 108;
(15) zeki Velidi Togan, Umumi tدrk tarihine giri í , 3rd ed., Istanbul 1981, 270-71, 334-335;
(16) Osman Turan, ،، Selcuk Tدrkiyesi din tarihine dair bir kaynak,'' Kخprدlد armag § an i , Istanbul 1953, 548;
(17) idem, Selcuklular zaman i nda Tدrkiye tarihi , 2nd ed., Istanbul 1984, 425, 581, 596;
(18) Vilہyet-Nہme: Manak i b- i Hac i Bekta í -i Veli , ed., Abdدlbaki Gخlp â narl â , Istanbul 1958;
(19) Paul Wittek, ،، Yazijioghlu ـ Ali on the Christian Turks of the Dobruja, '' BSOAS , 45 (1952), 650.

/ (به تلخیص ) / حامد الگار



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 870
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست