بَدَل (1) ، اصطلاحی در تشکیلات مالی عثمانی به معنای عوض و جایگزین . این واژه پیوسته همراه با کلمه ای به کار می رفته که جنس مالیات یا نوع خدمت یا تعهدی نسبت به دولت را نشان می داده است . بدل ، اغلب به صورت پرداخت نقدی بوده ، اما گاهی به معنای پرداخت غیرنقدی و اجرای خدمت و تعهد به جای پرداخت مالیات نیز به کار رفته است ؛ مانند بدلِ عوارض که در اواخر سدة دهم ، به معنای خدمت در رده های پایین سپاه به جای پرداخت عوارض و مالیات بر حرفه بوده ، یا بدلِ خدمت که معنای انجام وظیفه کردن به جای کسی دیگر را می رسانده است . بدلِ غیرنقدی بیشتر در مراحل نخستین رواج آن به کار رفته است ؛ با اینهمه از بدل شخصی نیز می توان نام برد که متأخرتر است و به معنای اجیر کردن کسی است به عنوان جایگزین برای انجام دادن خدمت نظام اجباری .
نخستین نمونه های کاربرد این اصطلاح در سده های نهم و دهم مشاهده می شود که به سبب دشواری اجرای پاره ای خدمات و تعهداتِ برخی اصناف به دولت ، مقرر شد که به جای آن ، وجه نقد بپردازند.
کمبودِ نقدینگی نیز، که دولت عثمانی از اواسط قرن دهم پیوسته با آن مواجه بود، باعث شد تا دولت هزینة مهمات و آذوقه و سازوبرگ را به صورت نقدی دریافت کند. بعلاوه به نظر می رسد که اخذ نقدیِ بدل ، گردآوری مالیات را آسان می ساخته است . بدین سان ، بدل بتدریج رواج یافت ، تا آنجا که از اواسط قرن یازدهم ، بیش از نیمی از درآمد خزانه را وجوه به دست آمده از انواع بدل تأمین می کرد.
جز بدلهای یادشده ، مهمترین انواع بدل عبارت اند از: 1) بدل کورکْجی (پاروزن )، برای پاروزنان متعهد به خدمت در نیروی دریایی که بر سرِکار حاضر نمی شدند؛ 2) بدل عُشر، برای کشاورزان به جای تحویل یک دهم محصول ؛ 3) بدل نُزول یا آقچة سیورسات ، رایجترین نوع بدل (از 1069) برای مردم به جای تأمین آذوقة نظامیان مستقر در ناحیه ؛ 4) بدل تیمار، برای صاحبان تیمار ( نوعی اقطاع ) که به تعهدات نظامی خود عمل نمی کردند (از قرن یازدهم به بعد)؛ 5) بدل جَبه لو، برای تیماردارانی که به تعهد دیگر خود یعنی اعزام سربازان مسلح اقدام نمی کردند، و درجه دارانی که در تربیت سربازان مسلح کوتاهی می کردند؛ 6) بدل جزیه ، برای مسیحیانی که در گروه مهتران کار می کردند. به مالیاتی نیز که برخی حاکم نشینهای
غیر مسلمان تابعِ عثمانی می دادند بدل جزیه می گفتند؛
7) بدل گَدیک ( =دکان ، مجازاً حق فروش انحصاری ) ، برای زمیندارانی که در متصرفات خود دکان می ساختند؛ 8) بدل خاص ، که دولت (از قرن دوازدهم )، در صورتِ نداشتن خاصه یا اقطاعی برای واگذاری به واجدان شرایط ، به آنان می پرداخت ، شاید بتوان این بدل را آغاز پرداخت حقوق از طرف دولت به شمار آورد؛ 9) بدل قالیونچی ( ناخدا ) برای ناخدایانی که بر سر کار حاضر نمی شدند (در قرن سیزدهم )؛ 10) بدل مخلّفات ، نوعی مالیات بر ارث (در قرن سیزدهم )؛ 11) بدل عسکری ، برای سربازان در ازای معافیت از سربازی (از قرن سیزدهم به بعد)؛ 12) بدل نقدی ، برای افرادِ موظف به راهسازی در صورت غفلت از این کار. بدل نقدی در معنای بدل عسکری نیز به کار می رفت .
منابع : (1) باش وکالت آرشیوی ، علی امیری ـ قانونی ، احکام دفتری ، ش 291، ص 3؛ (2) سلیمان سودی ، دفتر مقتصد ، استانبول 1307، ج 1، ص 130ـ142، ج 2، ص 12، 14؛ (3) مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات ، استانبول 1327، ج 2، ص 101، ج 3، ص 101؛ (4) عبدالرحمان وفیق ، تکالیف قواعدی ، استانبول 1328ـ1330، ج 2، ص 327ـ 328، 332؛
(5) عmer Lutfi Barkan, Kanunlar , I, Istanbul 1943, 4, 24, 66, 96, 118, 271, 288, 398; (6) Yavuz Cezar, Osmanl i Mہliyesinde Bunal i m ve Deg § i í me Dخnemi, Istanbul 1986, 69-70,103, 110, 135, 215, 231; (7) EI , s.v. ûBadalý (by H. Bowen); (8) Feridun M. Emecen, XVI. As i rda Manisa Kazہs i , Ankara 1989, 151-152; (9) H. Gibb, H. Bowen, Islamic society and the West, Islamic socity in the eighteenth century , Oxford 1969, I/2, 4, 17,30,32, 34; 10- Lدtfi Gد µ er, XVI-XVII. As i rlarda Osmanl i I mparatorlug § u'nda Hububat Meselesi ve Hububattan Al i nan Vergiler, Istanbul 1964, 81-90, 103-104, 107; (11) IA , s.v. "Bedel-i Asker ª â ", "Bedel-i Nakdi" (By S â dd â k Sami Onar); (12) B. Mc Gowan, "Osmanl â Avہr â z- Nدzأl Te í ekkدlد, 1630-1830", TTK Bildiriler VIII (1981), é , 1327-1331; (13) Defterdar Sar â Mehmed Pa í a, Devlet Adamlar i na عg § دtler: Nesہyihد'l-vدzerہ ve'l-دmerہ, ed.Hدseyin Rag â p Ug § ural, Ankara 1969, 117; (14) Mehmet Zeki Pakal â n, Osmanl i Tarih Deyimleri ve Terimleri Sخzlدg § د, Istanbul 1971-1972, I, 185-186; (15) Ahmet Tabakog § lu, Gerileme Dخnemine Girerken Osmanl i Maliyesi, Istanbul 1985, 59, 358; 16- "T â mar Sistemi Hakk â nda Bir Risہle", ed. I lhan ì ahin, TD , 32 (1979), 924.