بِدْعة الحَمدونیه ، کنیز خنیاگر، موسیقیدان و شاعر رومی تبار عصر عباسی . آوازی خوش و رخساره ای دلنشین داشت و ازینرو، در دربار عباسی راه یافت . بدعه دوست و همکار خنیاگری دیگر به نام تحفه بوده و هر دو را از شاگردان و کنیزان عَریب مأمونیه (181ـ277)، بانوی آهنگساز و شاعر و موسیقیدان ایرانی دربار مأمون عباسی (170ـ 218)، دانسته اند.
زرکلی (ج 2، ص 46) تولد او را 250 ذکر کرده ، و منابع دیگر (طبری ، ج 13، ص 2293؛ قرطبی ، ص 54؛ ابن اثیر، ج 8، ص 90) تاریخ فوت وی را ذیحجة 302 و در شصت سالگی نوشته اند، یعنی تاریخ تولد او را 242 دانسته اند. بدعه توجه رجال و بزرگانی چون المعتضد بالله ، خلیفة عباسی (حک : 279ـ289) و اسحاق بن البوّاب غالبی را به خود جلب کرده بود و همه استادی وی را در موسیقی و خنیاگری به حدی دانسته اند که در حق وی گفته اند: «بی آنکه نیازی به نوازنده داشته باشد، با مهارت آواز می خوانده است » (ابوالفرج اصفهانی ، ج 21، ص 54ـ55،74، ج 22، ص 183؛ زرکلی ، ج 2، ص 46؛ کحّاله ، ج 1، ص 121ـ122).
او، به سبب توجه فراوان بزرگان ، جواهر و املاک بسیار به دست آورد. بدعه تا آخر عمر مجرد زیست و پس از مرگ وی خلیفة عباسی ، المقتدر باللّه (حک : 295ـ320)، دستور ضبط اموال او را صادر کرد، و این می رساند که بدعه پس از مرگ وارثی نداشته است .
منابع : (1) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، بیروت 1385ـ1386/ 1965ـ1966؛ (2) علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی ، الاغانی ، بیروت ( بی تا. ) ؛ (3) خیرالدین زرکلی ، الاعلام ، بیروت 1986؛ (4) محمدبن جریر طبری ، تاریخ الرسل والملوک ، چاپ دخویه ... ( و دیگران ) ، لیدن 1879ـ1901؛ (5) عریب بن سعد قرطبی ، صلة تاریخ الطبری ، چاپ دخویه ، لیدن 1897؛ (6) عمر رضا کحّاله ، اعلام النّساء ، ج 1، بیروت ( تاریخ مقدمه 1379/1959 ) .