responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7282

گلستان، کاوه، ، گلستان، کاوه، عکاس، فیلم¬بردار و روزنامه‌نگار شهیر ایرانی. وی در 17هفدهم تیرماه 1329 در آبادان به دنیا آمد (فرنود، ص76). پدرش، او فرزند ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز بودایرانی است (بهنود، 1387). کاوه تحصیلات ابتدایی را در تهران به پایان رساند و درسیزده سيزده13 سالگی برای ادامۀةه تحصیل در دبیرستان شبانه‌روزی میلفیلد ، عازم انگلستان شد.ه در 1348 ش تحصیلات را ناتمام گذاشته و به تهران بازگشت. نخستین مأموریت مطبوعاتی‌اش را برای روزنامۀةه کیهان انجام داد که موضوع آن تهیۀةه عکس از مناقشات درگيیريیهایي ایرلند بود (امیر حاجبی، ص 6؛ فرنود، ص 76). در 1352ش هميین سال با هنگامه گلستان (جلالی) ازدواج کرد که از آن پس در بسیاری از پروژه‌ها طرح‌ها با وی همکار بود (هنگامه گلستان، ص 6). بین سالهای 1353ش تا 1356ش به همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت که انتشار دو کتاب قلمکار و گلاب‌گیری ماحصل این دوران دوره است (امیر حاجبی، همانجا؛، ص 6؛، فرنود، همانجا ص 76). آغاز همکاری با روزنامةۀ آیندگان در 1356ش سبب شد که به طور کلی وارد عرصةۀه عکاسی خبری و مستند اجتماعی شود. گزارش‌های گلستان برای آیندگان از مهم¬ترین اسناد تصویری جامعةۀ ایران در آن زمان است که شامل بررسی جامعه‌شناختی وضعیت روسپیان، کارگران و به تصویر کشیدن یک بیمارستان کودکان عقب‌ماندةۀ ذهنی و جسمی در جنوب تهران است. گلستان این سه گزارش تصویری را باتحت عنوان «روسپی،. کارگر و مجنون» در 1355ش در تالار عبید دانشگاه تهران به نمایش گذاشت، اما که پس از یک هفته، به وسیلةه حکومت آن را توقیف شکرد. به بنا به گفتةۀ خود او، ساواک چندین بار در بارۀ زمینة نمایش این مجموعه هشدارهای شدیدی به وی داده بود. فرح پهلوی نیز معتقد بود که گلستان در این مجموعه به سیاه‌نمایی جامعةۀ ایران پرداخته است (امیر حخاجحبی، ص 6؛، منوچهرزاده، ص 55). در همین سالها، گلستان با دو مجلةۀه سبز و تهران مصور به سردبیری بهنود و مجلةۀه تماشا سردبير همکاری می‌کرد و. همچنین عکسهایش وی در نشریات معتبری چون تایم ، لایف ، پاری ماچ ، اشترن، اپوکا و روزنامه‌های گاردین و هرالدتریبیون به چاپ می‌رسید (نسیم هراز، 1389؛، بهنود، 1387؛ گلستان و جلالی، ص 63).

در سال 1357ش، با اوج‌گیری انقلاب، گلستان رویدادهای جاری ایران را به شکل گسترده‌ای مورد توجه و پوشش قرار داد قرار داد و عکسهایی را در اختیار تایم و خبرگزاری اسوشیتدپرس گذاشتقرار می‌دهد داد (امیر حاجبی، ص 6؛، ارروت، 2003).

او در همین سال، به سببدلیل شجاعت بسیار در تهیةۀه عکسهایی از انقلاب، موفق به دریافت جایزةۀه رابرت کاپا (و نه جایزةۀه پولیتزر که اغلب به آن اشاره می‌کنند) شد. این جایزه برای عکسهایش از قیام تهران و دیگر شهرها که منتهی به فرار شاه شد، بازگشت آیت‌الله خمینی و دیگر وقایع مربوط به آن به وی اهدا شد. این عکسها در مجلةۀه تایم، بدون ذکر نام عکاس، برایه خاطر حفظ هویت عکاسان در ایران، چاپ و به سرعت در جهان پخش شدند (منوچهرزاده، ص 55؛، ویدال هال ، ص 120). به روایت مجلةۀه عکسنامه (سال 3، ش 12، ص 120)، این جایزه برای عکسی که گلستان از اشغال سفارت اآمریکا گرفته بود به وی داده شد. او مجموعه‌ای از عکسهای انقلاب را، به همراه محمد صیاد، در کتابی به نام شورش در 1358ش چاپ کرد (جلالی، ص 21؛ فرنود، ص 76).

باگلستان با شروع جنگ عراق با ایران، گلستان به جبهه رفت در جبهه‌ها حضور می‌یابد يافت و برای بسیاری از آژانس‌های بین‌المللی به تهیةۀه عکس می‌پردازدپرداخت. در سال 1360ش، با، همکاری هنگامه گلستان، کتاب ی با عنوان غنچه‌ها در طوفانتوفان را به چاپ می‌رساند که در آن این کتاب به بررسی وضعیت کودکان درطی تحولات بزرگی چون انقلاب و جنگ می‌پردازد پرداخته است (←رجوع کنید به  کاوه و هنگامه گلستان، ص 5ـ 6). در سال 1363ش، باه همراه همسر و فرزندش، به لندن می‌رود رفت و همکاری خود را با آژانس عکس رفلکس آغاز می‌کنکرد و گلستان وقایع جنگ ایران و عراق با ایران را طی دوازده12 سفر سالانه تحت پوشش قرار می‌دهاد (اميیرحاجبیي، ص6).

در 1370 1370ش، شبکۀ کانال چهار بریتانیا از گلستان خواستمی‌خواهد فیلمی دربارةۀ آثار و زندگی حرفه¬ايی‌اش فیلمی بسازد. او در این مستند 27 دقیقه‌ای تحت عنوان «ثبت حقیقت،» وضعیت رسانه‌های ایران پس از انقلاب را بررسی کرده استو . در این فیلمبه عملکرد مطبوعات ایران، محدودیت‌ها و اعمال ممیزی و نیز تداوم و راهکارهای تداوم فعالیت‌های این رسانه‌ها مورد توجه نموده گلستان قرار گرفته است (امیر حخاجبحسی، ص 6همانجا). ( درباره این قسمت صحبت کنیم . مهین فر) کتاب «کاوه گلستان:، ثبت حقیقت در ایران، با یادداشتهایی دربارۀ گلستان، ثبت حقیقت» با یادداشتهایی دربارة گلستان به ویراستاری ملوها لاسا ، نویسنده و محقق، منتشر شد (نسیم هراز، 1389). ترجمةۀ فارسی این کتاب به وسیلةۀ همسرش در دست اقدام است (گلستان، ص 6).(پیشنهاد حذف. مهین فر)

کارت خبرنگاری گلستان، که به او امکان عکسبرداری و فیلمبرداری می‌داد، چندین بار توقیف و باطل شد (بهنود، 1387)؛. یک باری از این دفعات به سببدلیل ساختن فیلمی چند دقیقه‌ای برای CNN بود که در آن گوشه‌ای از وضعیت نابسامان بچه‌های عقب‌ماندةۀ بیمارستان حضرت علی عليیه¬السلام، واقع (ع) در قَرْچَک نزديک وراميین، را به تصویر کشیده شده ¬بود (منوچهرزاده، ص 59).

از سال 1372ش، گلستان به تدریس عکاسی خبری در دانشگاهه‌های هنر تهران پرداختمشغول شد. شماری از عکاسان به نام معاصر از شاگردان او هستند (←رجوع کنید به  فرنود، ص 76). در 137887 ش، وی با تلویزیون بی‌بی‌سی آغاز به کار می‌کند کرد (فرنود، ص 76). جیم میور دراز 1377ش/ 1998 که دفتر بی‌بی‌سی را در تهران را بازگشایی می‌کند کرد و از همان زمان،، به همراه کاوه گلستان، بسیاری از وقایع ایران و، افغانستان و عراق را پوشش وسیع خبری می‌دهدداد. همکاری وی ايین دو تا حادثةۀه مرگ گلستان ادامه داشت (میور،‌1387).

گلستاناو در 13 فروردین 1382 ، در حین تهیةۀه گزارش ویژه برای شبکةۀه بی‌بی‌سی در منطقةۀه کفری، تلفظ بر اثر انفجار مین، کشته می‌شودشد (فرنود، ص76). رضا گنجی، نمایندةۀ تلویزیون آسوشیتدپرس در ایران (سال 1385ش85)، رقابت سخت رسانه‌ای و بی‌تعهدی سرپرست گروه اعزامی بی‌بی‌سی (جیم میور ) را به این منطقةۀه پرخطر، را عامل این ضایعه می‌داند. دانسته است و گفته که این اتفاق به لحاظ حقوقی قابل پیگیری بوده ¬ است (گنجی، ص 7).

دوران کاری گلستاناو را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد: بخش اول آثار مستند اجتماعی او در دوران دورة قبل از انقلاب،از جمله با نگاه به عکسهای « روسپی، کارگر»، روسپ«لیلی و مجنون»؛، بخش دوم گرایش بیشتر او به سوی عکاسيی خبری، که حاصلماحصل آن عکسهای انقلاب و جنگ اوست است؛، و بخش آخر گرایش به مستندسازی برای تلویزیون و تغییر نگرش اواو نسبت به عکاسيی مستند (منوچهرزاده، ص 54ـ 55). علت گرایش‌های بعدی او به رسانةۀه تلویزیون پر مخاطب بودن آن بود را می‌توان به نوع نگاه وی نسبت داد. دغدغة او رسانه بود، نه عکاسی. عکاسی تنها وسیله‌ای بود برای به تصویرکشیدن آنچه وجود دارد او می‌گفت اگر یک مجله را 25 میلیون نفر در هفته می‌بینند. یک شبکةه تلویزیونی شناخته شده را 250 میلیون نفر در روز می‌بینند (رجوع کنید به منوچهرزادههمان، ص 59). نگاه گلستان به عکاسی، بنا به گفتةۀ خودش، ساده‌ترین نوع عکاسی را می کرداست؛. او هیچگاه زاویه‌های نامتعارف را برای عکاسی انتخاب نمی کرد و معتقد بود عکاسی مستند اجتماعی باید خیلی ساده باشد (گلستان، ص 6). او این نگاه را در فیلمهای مستندش نیز داشت. نگاه صریح و بی ¬پرده به وقایع و لمس آن از نزدیک¬ترین زاویةۀ ممکن ه رمز موفقیت او و بی‌طرفی او و به کار نبستن عدم گرایش‌های صریح سیاسی‌اش، رمز موفقيیت او بود که همواره مورد استفاده یا سوء استفاده، تقبیح یا تحسین قرار می‌گرفت.

پس از مرگ گلستان، مؤسسه‌ای با نام خود او برای کمک و حمایت از عکاسان جوان تأسیس شد که این مؤسسه سالانه سه جایزه به سه عکس برتر اهدا می‌کرد و از حمایت و پشتیبانی شماری از عکاسان و فیلم‌سازان مطرح جهان برخوردار بود (ایرونیگ و ولی‌نژاد، ص 67؛ نیز ←رجوع کنید به← گلستان و جلالی، ص 60). اهدای این جوایزایزه، به دلایلی، پس از چند سال متوقف شد (←رجوع کنید به  هنگامه و مهرک گلستان، 1386). در آذرماه 1387 عکسهای گلستان از رویدادهای انقلاب و جنگ تحمیلی با عنوان «ثبت حقیقت در ایران» در نگارخانةه دانشگاه اقتصاد و علوم سیاسی لندن به نمایش درآمد (جام‌جم، 1387).

کتاب پنج نمایشگاه در لندن، از آثار کاوه گلستان، به زبان انگلیسی به چاپ رسیده ¬ است. و به سببدلیل استقبال از آثار گلستان، همسرشرش چند نمایشگاه نیزدیگر در هلند برپا کرد (گلستان، ص 6).


منابع :
(1) عليیرضا اميیرحاجبيی، «همراه با مرگ، سرشار از زندگيی: نگاهيی کوتاه به فعاليیت‌ها و آثار کاوه گلستان»، بهار، شماره پيیاپيی 160 (شماره 69 دورةۀ ‌جديید)، 22 فرورديین 1389ش؛
(2) مارک ايیرونيیگک و کيیهان وليی‌نژاد، «مرديی که بسيیار ديید»، حخرفه هنخردمند، ش7، بهار 1383ش؛
(3) مسعود بهنود، «آن که با دوربيینش ، جهان را گريیست»، جام‌جم؛
(4)، بهمن جلاليی، «عکس‌هايی انقلاب در حال نابوديی است»، گفتگويی وليی‌الله خليیليی با بهمن جلاليی، روزنامةۀ شرق، سه‌شنبه 18 بهمن 1384ش؛
(5) محمد فرنود، «سالشمار زندگيی کاوه گلستان»، حرفه هنرمند، ش7،‌ بهار 1383ش؛
(6) کاوه و هنگامه گلستان، غنچه‌ها در توفان، تهران 1362ش؛
(7) هنگامه گلستان، «آنجا که کاوه رفت: ناگفته‌هايیيی از زندگيی کاوه گلستان در گفت‌وگو با هنگامه گلستان»، بهار، شماره پيیاپيی 160 (شماره 69 جديید)، يیکشنبه 22 فرورديین 1389ش؛
(8) ليیليی گلستان و بهمن جلاليی، «نشان کاوه : گفت‌وگو با ليیليی گلستان و بهمن جلاليی»، حرفه هنرمند، ش7، بهار 1383ش؛
(9) هنگامه و مهرک گلستان، «در چهارميین سالگرد کاوه»، عکاسيی، 23 فرورديین 1386ش؛
(10) قابل دسترسيی در

www.akkasee.com/cn/popup.php/sn/printable view/newssid/10571

رضا گنجيی، «ناگفته‌هايی مرگ کاوه گلستان»: گفت‌وگو عليیرضا اميیرحاجبيی با رضا گنجيی، مديیر دفتر بخش تلويیزيیونيی آسوشتيیدپرس»، اعتماد مليی، چهارشنبه 2 اسفند 1385، ش307؛
(11) راميیار منوچهرزاده، «ديیگر از هيیچ چيیز نميی‌ترسم»، حرفه هنرمند، ش7، بهار 1383ش؛
(12) جيیم‌ميیور، «کشف حقيیقت در آغوش خطر»، اعتماد مليی، سه‌شنبه 20 فرورديین 1387ش؛
(13) aAvailable on:http:// www.akkasee.com/cn/popup.php/sn/printable view/ newsid/12604.
(14) نسيیم‌ هراز، ماهنامةۀه اجتماعيی، فرهنگيی،‌ اقتصاديی و ورزشيی، سال پنجم، ش48، فرورديین 89،

aAvailable on http://webcache.googleuser content.com/ seareh? gQ= cache: jv2gc xjGglr&j: www.nasimeh

جوديیت ويیدال هال، «کاوه گلستان:‌ انقلاب ايیران»، عکسنامه، سال سوم، ش12، (پايیيیز و زمستان 1382)

Andrew Roth, "“Kaveh Golestan"”, The Guardian, Friday 4 April 2003, available on http://webcache. gGooGgleuser content. cCom/ search ? q=cache: uEevj_eE9yzoj. www.guaerdian... .
(15)Kaveh Golestan: Recording the truth in Iran by Masouid Behnoud (Author), Hengameh Golestan (Editor), Malu Halase (editer).


/ معصومه میرسعیدی/

تاریخ انتشار اینترنتی : 1392/03/05

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7282
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست