responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7196

وكیل‌الملك نوری ، محمد اسماعیل‌خان، از رجال دورۀ قاجار و حاكم كرمان. وی فرزند فتحعلی خان نوری، معروف به كوه نور، بود (احمدی كرمانی، ص 239؛ نوری اسفندیاری، ص 66). تاریخ تولد وی در منابع ذكر نشده، ولی براساس سن او در هنگام مرگ، احتمالا در حدود 1194 به دنیا آمده است(رجوع کنید به وزیری كرمانی، ج2، ص 808؛ احمدی كرمانی، ص 261). وی در نور مازندران به دنیا آمد. در جوانی در تبریز و در دستگاه ناصرالدین‌ میرزا (بعداً شاه) مشغول به خدمت بود (رجوع کنید به نوری اسفندیاری). در 1261 در دوران حكومت فضلعلی‌خان بیگلربیگی، مأموریت كرمان یافت (احمدی كرمانی، ص 239 و پانویس 47؛ ناظم‌الاسلام كرمانی، ج1، ص 9). در این دوره املاكی از خالصجات دیوانی را به تیول گرفت و به آبادی آنها پرداخت (ناظم‌الاسلام كرمانی، همانجا).

در 1275، به سبب بدگویی برخی از امنای دولت كه از كفایت و لیاقت او بیم داشتند، به تهران احضار شد. محمداسماعیل‌خان در نزد ناصرالدین‌شاه خود را از تهمت مبرا ساخت. حاكم وقت ،غلامحسین سپهدار، عزل و كیومرث میرزا( پسر قهرمان میرزا و نوۀ عباس میرزا نایب‌السلطنه) در رمضان همان سال حاكم كرمان گردید و محمد اسماعیل خان نیز، به فرمان ناصرالدین‌شاه، پیشكار حاكم كرمان شد (خورموجی، ص 245؛ احمدی كرمانی،ص 239ـ 240، 242، 244؛ناظم‌الاسلام كرمانی، همانجا). ازآن زمان محمداسماعیل‌خان حاكم واقعی كرمان و كیومرث میرزا حاكم اسمی كرمان بود (ناظم‌الاسلام كرمانی، همانجا). وی در این سال (1275) طایفۀ بهارلو (از طوایف فارس) را كه شرارت كرده و در كرمان دست به غارت زده بودند تنبیه، و رؤسای آنان را دستگیرکرد و به تهران فرستاد. وی حدود دویست خانوار ازاین طایفه را در نرماشیر سكونت داد و برایشان مقرری تعیین كرد تا به شرارت دست نزنند (نوری اسفندیاری، ص 67). به سبب دخالت دولت انگلیس در امور بندرهای مكران( از جمله چابهار* و گواتر* ) – كه در آن زمان تحت حكومت كرمان و در اجارۀ امام مسقط بود – نمایندۀ ایران در مسقط پیشنهاد كرد محمد اسماعیل‌خان مأمور رسیدگی به امور آن نواحی شود (حبیبی و وثوقی، ص 101، ص 155، سندش 48).

محمد اسماعیل‌خان در 1276 لقب وكیل‌الملك گرفت (اعتمادالسلطنه، 1367ـ 1368ش، ج 2، ص 1350؛ همو، 1363ـ 1368ش، ج1، ص 309). در این سال آزادخان افغان به بلوچستان حمله کرد و قلعۀ جالق و فدك را گرفت. وكیل‌الملك با لشكری در محلی به نام ریگان در بلوچستان توقف كرد و سپاهیان خود را به مقابله با وی فرستاد. این درگیری بیش از دو ماه ادامه یافت تا اینكه آزادخان گریخت و وكیل‌الملك نیز به كرمان بازگشت (رجوع کنید به نوری اسفندیاری، ص 67ـ‌68).

در 1278، وكیل‌الملك در کرمان قلعۀ انگوران را، كه در تصرف یاغیان بود، گرفت و یاغیان را به تهران فرستاد (اعتماد‌السلطنه، 1363ـ 1368ش، ج1، ص 73). همچنین برای سركوب امیر امین‌ ایرافشانی و طایفۀ احمد زهی، كه عصیان کرده بودند، به بلوچستان رفت. ابتدا قلعۀ ایرافشان را محاصره كرد و سرانجام، پس ازچهل روز، آنجا را به تصرف درآورد ؛ اهالی قلعه به اطاعت درآمدند و امیرامین ایرافشانی كشته شد. وكیل‌الملك طایفۀ احمد زهی را نیز تنبیه كرد. در همان سال، در بلوچستان قحطی شد، چنانکه اهالی بمپور به خوردن علف روی آوردند و هر روز تعدادی از گرسنگی می‌مردند. وكیل‌الملك برای مردم بمپور جیره مقرر كرد و دویست خروار غله به این كار اختصاص داد (نوری اسفندیاری، ص 73؛ نجمی، 86).

در 1281، از بلوچستان خبر رسید كه صاحب منصبان انگلیسی از بندر گوادر آمده اند و قصد دارند بندر طیس* ( در خلیج‌ چابهار و بندر تجاری كرمان قدیم) را تصرف کنند. وكیل‌الملك، میرزا مهدی‌خان سرهنگ را از قشون كرمان روانۀ طیس كرد تا هر چه زودتر در آنجا قلعه‌ای كوچك بنا كند و مانع مداخلۀ بیگانگان در این ناحیه شود (اعتمادالسلطنه، 1367ـ 1368ش، ج2، می 1464؛ نوری اسفندیاری، ص 73ـ 74). همچنین، یاغیان و خانهای آشوبگر سیستان را سرکوب کرد و امنیت را به آنجا بازگرداند (نوری اسفندیاری، ص 76). در همان سال، ناصرالدین‌شاه به وكیل‌الملك دستور داد كه از فروش زمین به خارجیها خودداری كند (حبیبی و وثوقی، ص 139، 239 سند ش105). وكیل‌الملك در 1281 به جنابی (اعتمادالسلطنه، 1367ـ 1368ش، ج2، ص 1464) و در 1282 به سرداری ملقب شد (همان، ج2، می 1486).

در 1282، به سبب حملۀ ملخ، قحطی شد و قیمت غلات افزایش یافت. عده‌ای در شهر شورش كردند و كیومرث میرزا، حاكم كرمان، به مخالفت با وكیل‌الملك برخاست. وكیل‌الملك نیز زمینۀ مراجعه او را به تهران فراهم كرد و كیومرث میرزا در اواخر 1282 به تهران رفت (اعتمادالسلطنه، 1363ـ 1367ش، ج 3، ص 1873؛ احمدی كرمانی، ص 256ـ 257). بدین ترتیب، وکیل الملک در شوال 1282 (همان، ص 257) یا در 1283، به جای كیومرث میرزا، حاكم كرمان شد (اعتمادالسلطنه، 1367 ـ 1368ش، ج2، ص 1520؛ قس وزیری كرمانی، ج1، ص 85، ج2، ص 807).

وكیل‌الملك در 16 جمادی‌الاخرۀ 1284، بعد از نود سالگی، در كرمان درگذشت و جنازه اش را در نجف، در عمارتی كه به دستور خودش ساخته شده بود، به خاك سپردند (اعتمادالسلطنه، 1363ـ 1367ش، ج 3، ص 1898؛ وزیری كرمانی، ج 2، ص 808؛ احمدی كرمانی، ص 261ـ 262).

وكیل‌الملك از حاكمان معروف و مؤثر در كرمان بود. وی بناها، عمارات، قناتها و كاروانسراهای بسیاری احداث كرد. بازار وكیل، دو دروازۀ جدید برای شهر كرمان به نام ناصریه و وكیل، دو باب حمام(برای اطلاع بیشتر از اقدامات عمرانی وكیل‌الملك رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، 1367- 1368 ش، ج1، ص 456، ج2، ص 1444، 1564، ج4، ص 2362ـ 2363؛ وزیری كرمانی، ج 2، ص644- 645؛ احمدی كرمانی، ص 246، پانویس 54؛ نوری اسفندیاری، ص 68- 72)، تكیۀ سید‌الشهدا در محلۀ سنگلج تهران و تکیه‌ای در روستای یوش، از توابع نور مازندران، از جمله آثار اوست (احمد كرمانی، ص 248، پانویس 54؛ نوری اسفندیاری، ص 72). در 1316، در محلۀ سنگلج در خانۀ خود وكیل‌الملك مدرسه‌ای به نامِ افتتاحیه گشایش یافت(سپهر ج1، ص262). وكیل‌الملك سبب جذب و پرورش و پیشرفت اهل فن و صنعت در كرمان شد. در دورۀ او، تولید شال و فرش كرمان و نیز تجارت رشد كرد (وزیری كرمانی، ج2، ص 808؛ احمدی كرمانی، ص 248؛ رجوع کنید به حبیبی و وثوقی، ص 155، سند ش 48). وكیل‌الملك، میرزاعلی‌اكبرخان نفیسی ناظم‌الاطبا كرمانی را به تهران فرستاد تا در دارالفنون تحصیل كند (ناظم‌الاسلام كرمانی،ج 1، ص 201). همچنین هزینۀ چاپ كتاب تاریخ ایران سرجان ملكم، ترجمۀ میرزا اسماعیل حیرت، را که در1289 در بمبئی منتشر شد، پرداخت (وزیری كرمانی، ج1، ص 184؛ احمدی كرمانی، ص126، پانویس 20). كتابهای دیگری نیز به همت وکیل الملک و پسرش، مرتضی قلی‌خان (وكیل‌الملك ثانی)، منتشرشد، از جمله كتابی دربارۀ حضرت محمد صلی الله علیه و آله و احوال خلفای راشدین و اصحاب پیامبر و نیز حضرت علی‌علیه‌السلام (نوری اسفندیاری، همانجا). وی ثروت بسیاری داشت، به قولی نه كرور پول در دوران حکومتش در كرمان به دست آورد و مواجب او سالی سه‌هزار تومان بود (احمدی كرمانی، ص 316، پانویس 144؛ امین‌الدوله، ج 5، ص276).

وكیل‌الملك حاكمی با كفایت بود. خط نستعلیق را خوب می‌نوشت. نثر ساده و استواری داشت. از علم تاریخ نیز با اطلاع بود و آداب و رسوم ملل را می‌شناخت (احمدی كرمانی، ص 258). گفته اند كه ناصرالدین‌شاه صدارت اعظمی را به او پیشنهاد كرده بود، ولی وی كه از اوضاع دربار ناراضی بود و اصلاح امور را غیرممكن می‌دید، از پذیرش آن خودداری كرد. وكیل‌الملك بهانۀ تهدید درباریان شده بود، زیرا ناصرالدین‌ شاه او را لایق‌تر و در امور كشور بصیرتر می‌دانست (احمدی كرمانی، همانجا؛ نوری اسفندیاری، ص 64، 66). وزیری كرمانی(ج2، ص 808) او را فردی نیك‌فطرت، با صفات پسندیده وصف کرده است. جوانمردی، مردم‌داری، و ایستادگی او در برابر بیگانگان، نزد اهالی كرمان مَثل شده بود (نوری اسفندیاری، ص 66). اهالی كرمان نیز، بنا بر آنچه در روزنامۀ دولت علیه ایران (ش544، پنجشنبه 17 ذیحجۀ 1279، ص 6) آمده، از كفایت و نیكوكاری وی خرسند بودند. با این همه، عملکرد وكیل‌الملك درمورد میرزا رضا كرمانی، قاتل ناصرالدین‌شاه، حاكی از ظلم وكیل‌الملك به وی است. وكیل‌الملك ملك او را گرفته و به فرد دیگری داده بود و بدین سبب، میرزارضا از كرمان به یزد رفته بود. به گفتۀ میرزا رضا، وكیل‌الملك هر روز برای خرج‌تراشی و اضافه شدن مواجب، یک یاغی جعلی به دولت معرفی می‌كرد و هر وقت اضافه مواجب و منصب می‌خواست، میرزا رضا را می‌گرفت (ناظم‌الاسلام كرمانی، ج1، ص 104ـ 105، 118).

مرتضی قلی‌خان، پسر وکیل‌الملک، در 1286 به وكیل‌الملك (ثانی) ملقب شد و حكومت كرمان و بلوچستان را گرفت (اعتمادالسلطنه، 1367ـ 1368ش، ج2، ص 1598). بعد از وكیل‌الملك، حكومت در كرمان خانوادگی شد. وی با طوایف بزرگ كرمان وصلت كرد و جد اسفندیاریهای كرمان است (اعتمادالسلطنه، 1363ـ‌1368 ش، ج2، ص 584؛ احمدی كرمانی، ص 17، 259؛ نوری اسفندیاری، ص63). به قولی، كرمان در دورۀ چهار حاكم ، آباد شده است: گنجعلی‌خان، میرزا ابراهیم‌خان ظهیرالدوله، وكیل‌الملك اول ، و وکیل الملک ثانی(احمد كرمانی، ص 146)


منابع :
(1) یحیی احمد كرمانی، فرماندهان كرمان، به ضمیمۀ رسالۀ كاتب كرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران 1371ش؛
(2) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران 1363ـ 1367 ش؛
(3) همو، الماثر و الآثار، یا چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، تهران 1363ـ 1368 ش؛
(4) همو، مرآت البلدان، چاپ عبدالحسین‌ نوابی و میرهاشم محدث، تهران 1367ـ 1368ش؛
(5) فرخ‌خان امین‌الدوله، مجموعه اسناد و مدارك فرخ‌خان امین‌الدوله، چاپ كریم اصفهانیان، علی‌اصغر عمران و قدرت‌الله روشنی، تهران 1357ش؛
(6) حسن حبیبی و محمدباقر وثوقی، بررسی تاریخی، سیاسی و اجتماعی اسناد بندرعباس، تهران 1387ش؛
(7) محمد جعفر خورموجی، حقایق‌الاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران 1363ش؛
(8) روزنامه دولت علیه ایران، چاپ كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران 1370ش؛
(9) عبدالحسین‌خان سپهر، مرآت الوقایع مظفری، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران 1386ش؛
(10) ناظم‌الاسلام كرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی‌اكبر سعیدی سیرجانی، تهران 1362ش؛
(11) شمس‌الدین نجمی، «آثار و خدمات اجتماعی وكیل‌الملك محمداسماعیل‌خان نوری اسفندیاری»، میراث جاویدان، سال 12 (بهار 1383)، ش 45؛
(12) اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، تهران 1329ش؛
(13) احمدعلی وزیری كرمانی، تاریخ كرمان، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران 1364 ش.
/فهیمه علی‌بیگی/





تاریخ انتشار اینترنتی:04/04/1391

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست