responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7194

قُتلُغشاه ، امیر مشهور مغول در دورۀ ایلخانان. از تاریخ تولد و آغاز زندگی وی اطلاعی در دست نیست. وی از قوم مَنگقوت مغول بود. جدش جِدَی نویان بود و پدرش مَنگقوتای / منگقودای (رشیدالدین فضل الله، ج1، ص195، 595).

ارغون* قتلغشاه را از مازندران فرا خواند و نزد اباقا*خان، پدرش، فرستاد .اباقاخان از احوال نوه‌اش، غازان، پرسید و به امیر فرمان داد تا غازان را نزد او بفرستند (همان،ج2، ص1208؛ وصّاف الحضره، ص129).

زمانی که ارغون به ایلخانی ایران رسید، پسرش، غازان، را به قائم مقامی خود به خراسان فرستاد و قتلغشاه از فرماندهان سپاه غازان شد (رجوع کنید به رشیدالدین فضل الله، ج2، ص1216ـ1217).

در اثنای شورش امیر نوروز* در سال 688، قتلغشاه جان غازان را نجات داد(رجوع کنید به همان، ج2، ص1218ـ1219). در زمان حکومت گیخاتو*، قتلغشاه از سوی غازان مأموریت یافت به حضور گیخاتو برود و از اوضاع خراسان و لشکر آن، غازان را با خبر سازد (همان،ج2، ص1231ـ1232). سپس غازان برای دیدن گیخاتو عزم آذربایجان کرد و قتلغشاه را در خراسان به جانشینی خود گذاشت، ولی گیخاتوخان، غازان را به حضور نپذیرفت. غازان-خان در راه بازگشت به خراسان خبر یافت که قتلغشاه در نبرد با نوروز، او را شکست داده و به کوههای نیشابور عقب رانده است (همان، ج2، ص1236ـ1238). در 694، نوروز به غازان پیوست. غازان در نبردی، به فرماندهی قتلغشاه و نوروز، بر بایدو فائق آمد و در سال 694 ایلخان ایران شد (همان، ج2، ص1240،1258ـ1259،1261؛ بناکتی، ص451ـ 452، 456).

غازان¬خان به شادی این پیروزی، اولجایتِمور( خواهرش) را به عقد قتلغشاه در آورد (همان، ج2، ص 1265؛ کاشانی، ص 234).

در696، بالتو – که از عهد اباقاخان حکومت روم را داشت – یاغی شد. قتلغشاه با سه تومان* لشکر به مقابلۀ وی رفت و او را شکست داد (همان، ج2، ص1270ـ1271).

در همان سال، غازان خان بر امیر نوروز بدگمان شد و قتلغشاه و دیگر امرا نیز بر این بدگمانی دامن زدند. غازان، قتلغشاه را برای جنگ با امیر نوروز به خراسان گسیل داشت. قتلغشاه در مشهد، در بارگاه امام رضا علیه¬السلام نماز گزارد و دعا کرد که در صورت گناهکار بودن نوروز، بر او فائق شود (همان، ج2، ص1269، 1276ـ1278) . وقتی به هرات رسیدند، لشکر قتلغشاه از گرمی هوا و ترس ازهیبت سپاه نوروز ، قصد بازگشت کرد، ولی قتلغشاه لشکریان را به جنگ تشویق نمود. نوروز با خیانت ملک فخرالدین، ملک هرات، شکست خورد و به قتلغشاه تحویل داده شد. به دستور قتلغشاه، سر او را بریدند و نزد غازان¬خان فرستادند (همان، ج2، ص1278ـ1281؛ حمدالله مستوفی، ص604؛ خوافی، ج2، ص864 ).

در697، به غازان خان خبر دادند که صدرالدین زنجانی، وزیر، در اموال ممالک مرتکب خیانت شده است. در پی ثابت شدن آن، صدرالدین به دستور غازان¬خان و به دست قتلغشاه به قتل رسید (رشیدالدین فضل الله، ج2، ص1283ـ1285؛ وصّاف الحضره، ص345ـ346؛ خوافی، ج2، ص866).

در 698، سولامیش، امیرالامرای لشکر روم، لشکری گرد آورد و عصیان کرد. غازان خان قتلغشاه را به سرکوب وی فرستاد. در این نبرد، سولامیش شکست خورد و گریخت (رشیدالدین فضل الله، ج2، ص1286ـ1287).

در 699، غازان خان قصد کرد با ممالیک مصر وارد جنگ شود. زمانی که به حدود نصیبین رسید، قتلغشاه را با لشکری در مقدمه فرستاد و او را مأمور تصرف قلعۀ دمشق کرد، اما قتلغشاه موفق نشد و نزد غازان بازگشت (همان،ج2، ص1290ـ1292؛ وصّاف الحضره، ص374ـ375؛ خواندمیر، ج3، ص153).

در سال 700 نیزغازان خان قصد مصر و شام کرد و امیر قتلغشاه را با لشکریان بسیار درمقدمه فرستاد، اما این لشکرکشی بی نتیجه به پایان رسید (رشیدالدین فضل¬الله، ج2، ص1297ـ 1298). در همان سال، قتلغشاه با اِیل قُتلُغ، دختر گیخاتو، ازدواج کرد (همان،ج2، ص1300).

در702، بار دیگر غازان خان به قلمرو ممالیک حمله کرد، ولی این بار سپاه وی شکست سختی خورد.این جنگ مَرجُ الصُّفَّر نام داشت و شکست مغولان در آن، خشم غازان¬خان را چنان برانگیخت که دستور داد برخی امرا محاکمه شوند و به یاسا برسند (همان،ج2، ص1306، 1313ـ1315؛ وصّاف الحضره، ص409ـ411؛ بناکتی، ص467).

پس از مرگ غازان خان در سال 703، اولجایتو به ایلخانی رسید. اولجایتو مسئولیت سپاه و الوس مغول را به قتلغشاه و امیر چوپان سپرد (کاشانی، ص28). در سال 706، اولجایتو برای تصرف گیلان، قتلغشاه را به همراه لشکری به آنجا فرستاد. در این نبرد، قتلغشاه به قتل رسید (کاشانی، ص67ـ68؛ حافظ ابرو، ص12ـ14؛ حمدالله مستوفی، ص607؛ شبانکاره¬ای، نیمۀ دوم، ص270). پس از مرگ وی، اولجایتو فرمان داد که انتقام قتلغشاه گرفته شود( حافظ ابرو، ص17ـ18؛ میرخواند، ج5، ص442).

قتلغشاه به شیخی ارادت داشت. غازان خان – که به تسبیح زاهد گیلانی ارادت می¬ورزید– زمینه ای فراهم ساخت و برتری شیخ زاهد را به قتلغشاه ثابت کرد(رجوع کنید به ابن¬بزاز، ص150ـ151). به نوشتۀ کاشانی (رجوع کنید به ص95)، در مناظرۀ میان حنفیان و شافعیان ، قتلغشاه امیران مغول را از گرویدن به اسلام نکوهش کرد و به آنان توصیه نمود به یاسای چنگیزخان رجوع کنند.


منابع :
(1) ابن بزاز اردبیلی، صفوةالصفا، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تبریز 1373ش؛
(2) داودبن محمد بناکتی، تاریخ بناکتی: روضة اولی الالباب فی معرفة التواریخ و الانساب، چاپ جعفر شعار، تهران 1348ش؛
(3) عبدالله بن لطف الله حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، چاپ خانبابا بیانی، بخش یک، تهران 1317ش؛
(4) حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده؛
(5) احمدبن محمد خوافی، مجمل فصیحی، چاپ محسن ناجی نصرآبادی، تهران 1386ش؛
(6) خواندمیر؛
(7) رشیدالدین فضل اللّه؛
(8) محمدبن علی بن محمد شبانکاره‌ای، مجمع الانساب، چاپ میرهاشم محدث ، تهران 1363ش؛
(9) عبدالله بن محمد کاشانی، تاریخ اولجایتو، چاپ مهین همبلی، تهران 1348ش؛
(10) میرخواند؛
(11) عبدالله بن فضل الله، وصّاف الحضره، تاریخ وصّاف، چاپ مهدی محمدی اصفهانی، بمبئی 1269.
/ زینب محمدپور/



تاریخ انتشار اینترنتی: 04/04/1391

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7194
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست