responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7123

خط بنّايى ، خط بنّايى، از خطوط اسلامى ويژه تزيين بنا و فاقد هرگونه انحنا و حركت دورانى. اين خط را كه به سبب كاربرد تزيينى آن در معمارى بنّايى ناميده اند، به نامهاى منحصر، مربع، مستطيلى، متداخل و در عربى به الكوفى المعمارى نيز معروف است و نوع بدون تزيين خط كوفى* است (رجوع کنید به فضائلى، ص 160؛ عفيفى، ص 10، 13). آن را مَعْقِلى به معناى پناهگاه و كوه بلند و قلعه نيز ناميده اند (رجوع کنید به طريحى، ذيل «عقل»؛ معلوف، ذيل «عقل» و «معقَل») زيرا حروف آن همچون ساكنان قلعه يكديگر را دربرگرفته اند به طورى كه دست يافتن به آنها و تفرقه و تغييرشان دشوار است (فضائلى، ص 162). برخى نيز آن را مُعَقَّلى گفته اند چون نوشتن و خوانش آن به تعقل نياز دارد (رجوع کنید به مجنون رفيقى هروى، 1372ش ب، ص 188؛ هروى، ص 91). آملى (ج 1، ص 23) معقلى را تصحيفى از عمليقى، منسوب به عمالقه، دانسته است. برخى نيز آن را مقدّم بر كوفى و در زمره خطوط پيش از اسلام و اختراع ادريس پيامبر دانستهاند (رجوع کنید به صيرفى، ص 19؛ سلطانعلى مشهدى، ص 72؛ مجنون رفيقى هروى، 1372ش الف، ص 213؛ محمودبن محمد، ص 298؛ سبزوارى، ص 292). درويش محمد بخارى (ص 310) آن را با املاى معلقى ]معقلى ؟[ متفرع از خط عبرى دانسته است (نيز رجوع کنید به سلطان على مشهدى، همانجا). به نوشته فضائلى (ص 161) پيش از خط كوفى، خط معقلى يا معقلى عبرى وجود داشته است. ناجى زينالدين (ص 306) آن را ضمن ديگر اقلام منسوب به شهرها ذكر كرده است، اما مكىنژاد (ص 89) ميان معقلى و كوفى تفاوت قائل شده و معتقد است خط بنّايى ضوابط و فواصل معيّن خط معقلى را ندارد. پژوهشگران دو نمونه از خط كوفى را ــكه در نگارش قرآنها به كار رفته است ــ معقلى خوانده اند كه با يكديگر تفاوت دارند و اين حاكى از ابهام در ارائه تعريف روشن از اين خط است (براى نمونه رجوع کنید به زينالدين، ص 28، 317؛ ترجمهاى قديم از قرآن كريم، مقدمه افشار، ص 3، به نقل از مينوى؛ فضائلى، ص 163، پانويس). فضائلى (ص 163) با توجه به اين نظرهاى متفاوت احتمال داده است خط معقلى دوگونه قديم و جديد داشته باشد. خط قديم يا خط زاويه دار، همان خط كوفى قديم است و خط جديد به خط بنّايى مشهور است كه در بناها تا به امروز به كار مىرود و از خط كوفى متولد شده است (همان، ص 163، پانويس).

خط بنّايى با شيوههاى حجارى، گچبرى، كاشى كارى و آجركارى اجرا شده و براساس شواهد، بيشتر در ايران و آسياى مركزى كاربرد داشته است (رجوع کنید به زمانى، ص 228؛ عطارهروى، ص «د»؛ عزّاوى، ص 179) و قديمترين نمونه هاى آن عبارت اند از: كتيبه مجاور محراب مسجدجامع نائين از سده چهارم كه حروف به گچبريهاى سه لبى منتهى مىشود (زمانى، ص 207، 215)؛ و كتيبه مسجد گار اصفهان از 515 (زمانى، ص 217). نمونه هايى از خط بنّايى سده ششم در ايوان عباسى آستان قدس رضوى ديده مىشود كه با كاشيهاى سفيد، سرمهاى، آبى، زرد و مشكى اسم جلاله اللّه و نيز نام پيامبر و امام على درج شده است (رجوع کنید به ماهرالنقش، ص 33، 99، 127، 163). كتيبه آجرى ايوان جنوبى مسجدجامع گناباد (رجوع کنید به زمانى، ص 221) و كتيبه هاى حرم شاهچراغ در شيراز (629) و مقبره شاهزاده حسين قزوين (697)، كه هر دو با كاشىكارى اجرا شده، نيز از نمونههاى اين خط در سده هفتم است (ماهرالنقش، ص 213، 238). از نمونه هاى خط بنّايى كه نام چهارده معصوم را دربردارد، كتيبه آجرى مقبره پير بكران* از سده هشتم است (زمانى، ص 222؛ ماهرالنقش، ص 174ـ175). از همين سده كتيبه مسجدجامع نطنز و مقبره درب امام* در اصفهان در خور ذكرند (ماهرالنقش، ص 225، 235). كتيبه سردر مسجد الغبيگ در سمرقند (822)، مدرسه غياثيه خرگرد خواف (845)، مناره مقبره شاه نعمت اللّه ولى در ماهان (840) و مقبره شيخ زينالدين در تايباد (899) از نمونه هاى خط بنّايى در سده نهم و دوره تيمورى محسوب مىشود (رجوع کنید به همان، ص 17، 22، 188). در دوره صفوى همچنان توجه به خط بنّايى در تزيين نماى بناها ادامه يافت كه از نمونههاى آن كتيبهاى از مسجد جامع اصفهان با اشعار فارسى كتيبه كاشى سفيد و مشكى بر زمينه آجركارى مشتمل بر سوره والعصر در مدرسه نيم آورد و كتيبه كاشى كارى سردر مدرسه چهارباغ در بردارنده سوره قدر، هر دو در اصفهان، است. كتيبه كاشىكارى آبى، سفيد، زرد و سياه آب انبار صباغ در كاشان، كه از آثار دوره زنديان محسوب مىشود (رجوع کنید به همان، ص 173، 212، 234)، شاهدى بر كاربرد تزيينى خط بنّايى در بناهاى غيردينى است. كتيبههاى متعدد از جمله در مدرسه عالى شهيد مطهرى (سپهسالار) تهران، حسينيه قوام شيراز و مسجد سيّد در اصفهان از دوره قاجار (همان، ص 105، 187، 209) و تداول آن در ميان كاشى كاران امروزى از تداوم سنّت استفاده از اين خط در تزيين بنا خبر مىدهد (فضائلى، ص 160).

در دوران معاصر خط بنّايى زينتبخش نماهاى داخلى و بيرونى بناها مانند سردر منازل، نماى دكانها و بهويژه بناهاى مذهبى گرديده و با گرايش مجدد ساختمانسازى ايران به نماسازيهاى آجرى دوباره از خط بنّايى استفاده شده است (زمرشيدى، ص 46ـ47)، مانند نماهايى از حرم حضرت امام رضا عليهالسلام و مصلاى تبريز. علاوه بر آن امروزه اين خط روى كاغذ شطرنجى طراحى شده و در هنرهايى مانند ارتباط تصويرى و نقاشى مدرن نيز استفاده مىشود (رجوع کنید به طباطبايى، ص 109ـ115)، و چون خط بنّايى بدون دور و نقطه است و خطوط آن مستقيم و عمود بر يكديگرند، با در كنار هم قرار گرفتن آجر يا كاشى قابل اجراست، از اينرو بيشتر كتيبههاى بناهاى مذهبىبه اين خط است (رجوع کنید به كيانى، ص 146؛ براى نمونه رجوع کنید به ماهرالنقش، ص 25، 60). خط بنّايى به سه شيوه طراحى و نوشته مىشود: آسان كه حروف و كلمات با فاصله نوشته شده و در فواصل آن، خطوط اضافى و ديگر زائدهها قرار مىگيرد؛ متوسط كه ميان زمينه و خط فاصلهاى ايجاد نمىشود و اغلب كتيبهها از اين نوع است؛ و مشكل يا متداخل كه سواد (سياهى يا حروف و كلمات) و بياض (سفيدى يا فضاهاى خالى بين حروف و كلمات) آن خوانده مىشود و عباراتى معنادار تشكيل مىدهند (صيرفى، ص 19؛ مجنون رفيقى هروى، 1372شب، ص188؛ عقيلى رستمدارى، ص324). بيشتر حروف خط بنايى و خط محقّق* شبيه يكديگرند (صيرفى، ص 20).

در طراحى اين خط به اولين مربع يا مربعهاى ابتداى كلمه ركن آغازين مىگويند. بهتر است حتىالامكان استقرار طرح در بناها و كارها به گونهاى باشد كه خواندن آن از همين ركن شروع شود و به ركن انتهايى، كه در مركز مربع و شكل هندسى قرار دارد، ختم شود. خط بنّايى از نظر پيوند حروف و شيوه تزيين و محل استقرار به چند دسته تقسيم مىشود از جمله: دورانى يا چرخشى، مسلسل يا به هم پيوسته، ساده، مشكل، انواع سهرگى تزيينى ساده و نگيندار، متداخل، هندسى، ساقهگنبدى و چليپا.

خطوط جدولها به موازات خطوط محاطى هر جدول و فاصله خطوط عمودى و افقى با هم مساوى است، ولى در بعضى موارد كه خطنوشتهاى در يكى از اشكال هندسى قرار مىگيرد، تقسيم خطوط جدول بايد به موازات اضلاع محاطى آن باشد. مثلا در ترنج اگر بخواهيم نوشتهاى را به شكل خط بنّايى در آوريم خطوط تقسيم بايد از هر يك از اضلاع محاطى نسبت به نقطه مركزى نقشمايه به موازات خط محيطى تبعيت كند. در خط بنّايى حروف الفبا بايد به طريقى كنار هم قرار گيرد كه شبههاى در خواندن پيش نيايد. حروف نيز به نحوى كنار يكديگر جاسازى مىشود كه مربع خالى در فواصل خطوط نباشد. مربعهاى جدول از اعداد فرد مانند يك، سه و پنج انتخاب مىشود.

حرف «الف» از سه، پنج يا هفت خانه جدول شكل مىگيرد و ممكن است افقى يا عمودى و به تنهايى يا متصل حروف ديگر نوشته شود (رجوع کنید به تصوير همين صفحه، شكل 1: الف متصل؛ شكل2: الف مجزا)

حروف «ب»، «ت» و «ن» در اول و وسط كلمه همانند فارسى دندانهدار است كه هر دندانه سه خانه جدول را در برمىگيرد (شكل 7) و در آخر كلمه مشابه فارسى كشيده و كامل نوشته مىشود (شكل 3). حروف «ج»، «ح» و «خ» به طرق مختلف نسبت به موقعيت خط و تناسبات به دست آمده، نوشته مىشدند (شكل 4).

حروف «د» و «ذ» به صورت مجزا يا متصل در نه خانه جدول كه دو خانه در دل آن از طرف چپ خالى (سفيد) است نوشته مىشود (شكل 5).

حرف «ر» به دو روش نوشته مىشود (شكل 6).

در نوشتن دندانههاى حرفِ «س» از دو خانه جدول استفاده مىكنند و در فاصله بين دو دندانه يك خانه خالى است (شكل 8).

براى ايجاد فضاى خالى داخل حروف «ص»، «ض»، «ط» و «ظ» از سه خانه سفيد استفاده و دندانه ص و ض نيز مطابق شكل 9 نوشته مىشود.

حروف «ع» و «غ»، در اول كلمه در هفت خانه جدول و در وسط كلمه در نُه خانه به طريقى كه با خط زيرين به اندازه يك خانه فاصله داشته باشد، نوشته مىشود. طراحى حروف ع و غ در آخر كلمه سليقهاى است (شكل 12).

حروف «ف» و «ق» نيز مانند ع و غ نوشته مىشود، ولى اگر «ف» را به خط زيرين بچسبانند مانند «ما» مىشود، بنابراين بايد فاصله «ف» را با حفظ زيرين رعايت كرد (شكل 11).

«ك» و «گ» مانند يكديگر نوشتهمىشود (شكلهاى 13و 17).

حرف «ل» در اول و وسط كلمه مانند ديگر دندانههاى حروف اول و وسط نوشته مىشود ولى بهجاى سه خانه جدول حتمآ از پنج خانه جدول بايد استفاده كرد. «ل» در انتهاى كلمه بهطور دلخواه، اما خوانا نوشته مىشود (شكلهاى 18 و 19).

سر حرف «م» نُه خانه از جدول را در برمىگيرد كه يك خانه در وسط خالى است (شكلهاى 14 و 15).

قسمت بالاى «و» نه خانه را در برمىگيرد كه خانه وسط آن خالى است. دستك «و» مطابق شكل 10 نوشته مىشود.

حرف «ه » نسبت به وسعت جدول مطابق شكل 21 نوشته مىشود.

حرف «ى» در اول و وسط كلمه مانند دندانه نوشته شده و در آخر كلمه شكل خود را دارد (شكل 16 و 20).

نوشتن خط بنّايى را از يك گوشه زمينه بايد شروع و به طور چرخشى اطراف محيط زمينه را با نوشته پر كرد تا چرخشى يا دايرهوار به نقطه مركزى زمينه ترسيم رسيده و نوشته كامل شود، در ضمن خانهاى در جدول خالى نمانده باشد و اگر يك يا دو خانه خالى باقىماند از يك يا دو نقطه استفاده مىكنيم تا ترسيم كامل شود.

و سرانجام، اينكه هنرمند چگونه حروف را جاسازى كند تا هم خانهاى در جدولِ محاطىِ كار باقىنماند و هم خطْ زيبا نوشته شود، به ذوق او بستگى دارد.


منابع :
(1) شمس الدين محمدبن محمود آملى، نفائس الفنون فى عرايس العيون، ج 1، چاپ ابوالحسن شعرانى، تهران 1377؛
(2) درويش محمدبن دوستمحمد بخارى، فوائدالخطوط، در رسالاتى در خوشنويسى و هنرهاى وابسته، چاپ حميدرضا قليچخانى، تهران: روزنه، 1373ش؛
(3) ترجمهاى قديم از قرآن كريم، چاپ ايرج افشار، ضميمه راهنماى كتاب، سال 12 (1348ش)؛
(4) عباس زمانى، «خط كوفى تزئينى در آثار تاريخى اسلامى»، در خط خوش فارسى (مجموعه مقالات)، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1383ش؛
(5) حسين زمرشيدى، «خطوط بنايى و معقلى در معمارى ايران»، رشد آموزش هنر، سال 1، ش 1 (پاييز 1381)؛
(6) ناجى زين الدين، مصورالخط العربى، بيروت 1394/1974؛
(7) فتح اللّه بن احمد سبزوارى، اصول و قواعد خطوط ستّه، در رسالاتى در خوشنويسى و هنرهاى وابسته، همان؛
(8) سلطان على مشهدى، صراطالسطور، در نجيب مايل هروى، كتاب آرايى در تمدن اسلامى، مشهد 1372ش؛
(9) عبداللّهبن محمود صيرفى، آداب خط، در همان؛
(10) زهره طباطبايى، «پيوند ميان خط معقلى و آثار موندريان»، هنرنامه، ش 16 (پاييز 1381)؛
(11) فخرالدينبن محمد طريحى، مجمع البحرين، چاپ احمد حسينى، تهران 1362ش؛
(12) عباس عزّاوى، «الخط العربى فى ايران»، سومر، ج 25، ش 1 و 2 (1969)؛
(13) محمدعلى عطار هروى، گنجينه خطوط در افغانستان، ديباچه و شرح حال از مايل هروى، كابل 1967؛
(14) فوزى سالم عفيفى، التشكيلات الكوفية، طنطا، مصر [1990/1411]؛
(15) حسين عقيلى رستمدارى، خط و مركّب، در نجيب مايل هروى، همان منبع؛
(16) حبيب اللّه فضائلى، اطلس خط، اصفهان 1350ش؛
(17) محمديوسف كيانى، «كاشيكارى در معمارى ايران دوره اسلامى»، در تزئينات وابسته به معمارى ايران دوره اسلامى، به كوشش محمديوسف كيانى، تهران: سازمان ميراث فرهنگى كشور، 1376ش؛
(18) محمود ماهرالنقش، خط بنايى، تهران 1370ش؛
(19) مجنون رفيقى هروى، آدابالمشق، در نجيب مايل هروى، همان منبع، 1372ش الف؛
(20) همو، سوادالخط، در همان، 1372ش ب؛
(21) محمودبن محمد، قوانين الخطوط، در همان؛
(22) لويس معلوف، المنجد فى اللغة و الاعلام، بيروت 1973ـ1982، چاپ افست تهران 1362ش؛
(23) مهدى مكىنژاد، «طبقه بندى كتيبه ها در معمارى دوره صفوى»، در مجموعه مقالات خوشنويسى گردهمايى مكتب اصفهان ]آذر 1385[، به كوشش مهدى صحراگرد، تهران: فرهنگستان هنر، 1386ش؛
(24) ميرعلى بن ميرباقر هروى، مدادالخطوط، در نجيب مايل هروى، همان منبع.
/ محمود ماهرالنقش /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7123
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست