responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7052

خسروانى ، خسروانى، از الحان موسيقى كه مدتها پس از اسلام نيز اجرا مى‌شد؛ نيز گوشه‌اى در رديف موسيقى دستگاهى ايران.

واژه خسرو و خسروانى از ريشه «هَئو سْرَوَنْگْه» يا «هَئُوسْرَوَنْ» به معنى سروده نيك يا آواز خوش است (جنيدى، ص 88). ابداع خسروانى را به عنوان يك لحن موسيقايى ــ به باربد* نسبت داده و مضمون آن را مدح خسروپرويز دانسته‌اند (رجوع کنید به ثعالبى مرغنى، ص 697ـ698؛ شمس قيس، ص 200). نمونه‌اى از اشعار منسوب به باربد در مختار مِن كتاب اللهو و الملاهى نقل شده (رجوع کنید به ابن‌خرداذبه، ص 17ـ18) كه شفيعى كدكنى (ص 527ـ574) آن را خسروانى دانسته است. شمس قيس در المعجم (ص 200ـ201) و عوفى در لباب‌الالباب (ج 1، ص 20)، اشعار خسروانى را بى‌وزن و قافيه دانسته‌اند. برهان قاطع، اشعار خسروانى را نثرى مسجع و خالى از نظم ذكر كرده (برهان، ذيل مادّه) كه به نظر مى‌رسد منظور نداشتن وزن عروضى مشخص و تكرار شونده است نه وزن به مفهوم عام؛ زيرا چنان‌كه در معيارالاشعار آمده نمى‌توان آن را خالى از وزن دانست (رجوع کنید به نصيرالدين طوسى، ص 2). به‌گفته ابوهلال عسكرى در الصناعتين (ص 144)، در فارسى الحانى هست كه در آن قالب الفاظ غيرمنظوم است، اما با كشيدن الفاظ، آن را به قالب منظوم در مى‌آورند (نيز رجوع کنید به همائى، ج 1، ص 183).

مسعودى در مروج‌الذهب (ج 5، ص 127ـ128)، تعداد راههاى خسروانى (طرق‌الملوكيه) را هفت دانسته، ولى فقط شش راه را برشمرده است: سكاف، امرسه، ماداروسنان/ ماذرواسبان، سايكاد، سيسم و حويعران. ابن‌خرداذبه (ص 16ـ17) تعداد اين راهها را هشت دانسته و به اين ترتيب آورده است: بندستان، بهار، ابرين، ابرينه، ماذرواسبان (در پانويس: ماداروسنان)، شسم (در پانويس : سيسم)، القبه و اسبراس. اين نامها و نامهايى كه مسعودى ذكر كرده معرّب‌اند. در تاريخ سيستان (ص210) آمده است كه پارسيان پيش از ورود اسلام، شعر را به طريق خسروانى و با ساز رود مى‌خوانده‌اند و بعد از اسلام در شعر شيوه مردم عرب را در پيش گرفتند. با وجود تغييراتى كه بعد از ورود اسلام در شعر فارسى پديد آمد، شواهدى از تداوم خسروانى در موسيقى ايران وجود دارد؛ از جمله ثعالبى (قرن چهارم و پنجم؛ همانجا)، خسروانى را يكى از دست‌مايه‌هاى نوازندگان زمان خود ذكر كرده و عنصرالمعالى (قرن پنجم؛ ص 193، 196)، خسروانى را از راههاى گران (آهنگهاى سنگين و جدّى) برشمرده كه اشاره او حاكى از رواج خسروانى در آن دوره است. در قرن هفتم محمد عوفى (همانجا)، گفته كه چون خسروانى وزن و قافيه نداشته، از آوردن نمونه‌هاى آن خوددارى كرده است. اما اشاره او، به حضور خسروانى در شعر و موسيقى آن دوره دلالت دارد. در مغنى‌نامه حافظ شيرازى نيز از سرود خسروانى ياد شده (رجوع کنید به ص360) و در قرن نهم دولتشاه سمرقندى (ص 626) درباره خواجه يوسف اندكانى نوشته است كه «آهنگ خسروانى او بر جگرها نمك مى‌پاشيد». در يك رساله موسيقى گمنام كه بعد از قرن دهم نوشته شده، راه خسروانى «نام سرودى از موسيقى» تعريف شده است (رجوع کنید به رساله موسيقى گمنام دوازده مقام، ص 191). گرچه نام خسروانى در همه متون به نوع موسيقايى مشخصى دلالت ندارد، تداوم اين نام در موسيقى ايران بسيار قابل توجه است. چنان‌كه امروز خسروانى نام يكى از گوشه‌هاى رديف موسيقى دستگاهى ايران است كه در دستگاههاى ماهور و راست پنجگاه و آواز بيات ترك نواخته مى‌شود و نخستين جمله آن كه جمله معرف اين گوشه است ــ عبارت است از توالى سه نغمه كوتاه و چهار نغمه بلند كه به صورت پايين رونده در دانگ بالاى نغمه شاهد نواخته مى‌شود (رجوع کنید به معروفى، بخش دستگاه بيات ترك، ص 4ـ7، بخش دستگاه ماهور، ص10ـ12، بخش دستگاه راست پنجگاه، ص 9ـ10). در خارج از ايران، خسروانى به نام مركّب راك خسروانى به عنوان يكى از شعبه‌هاى موقام راست در مجالس موقام شماخى (شيروان) در جمهورى آذربايجان آمده است (زُهرابوف، ص 144).


منابع :
(1)ابن‌خرداذبه، مختار من كتاب اللهو و الملاهى، چاپ اغناطيوس عبده، بيروت 1969؛
(2) محمدحسين‌بن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمدمعين، تهران 1361ش؛
(3) تاريخ سيستان، چاپ محمدتقى بهار، تهران: زوار، ?] 1314ش[؛
(4) حسين‌بن محمد ثعالبى مرغنى، تاريخ غررالسير، المعروف بكتاب غرراخبار ملوك الفرس و سيرهم، چاپ زوتنبرگ، پاريس 1900، چاپ افست تهران 1963؛
(5) فريدون جنيدى، زمينه شناخت موسيقى ايرانى، تهران 1372ش؛
(6) شمس‌الدين محمد حافظ، ديوان، چاپ محمد قزوينى و قاسم غنى، تهران ?] 1320ش[؛
(7) دولتشاه سمرقندى، تذكرة‌الشعراء، چاپ فاطمه علاقه، تهران 1385ش؛
(8) رساله موسيقى گمنام دوازده مقام و منظومه‌اى در موسيقى شش مقام ماوراءالنهر، در سه رساله موسيقى قديم ايران، چاپ منصوره ثابت‌زاده، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، 1382ش؛
(9) رامز زُهرابوف، موقام: موسيقى مقامى آذربايجان، ترجمه علاءالدين حسينى، تهران 1378ش؛
(10) محمدرضا شفيعى كدكنى، موسيقى شعر، تهران 1376ش؛
(11) محمدبن قيس شمس قيس، كتاب المعجم فى معايير اشعارالعجم، تصحيح محمدبن عبدالوهاب قزوينى، چاپ مدرس رضوى، تهران [1338ش]؛
(12) حسن‌بن عبداللّه عسكرى، كتاب الصناعتين: الكتابة و الشعر، چاپ على‌محمد بجاوى و محمد ابوالفضل ابراهيم، ]قاهره 1971[؛
(13) كيكاوس‌بن اسكندر عنصرالمعالى، قابوس‌نامه، چاپ غلامحسين يوسفى، تهران 1352ش؛
(14) عوفى؛
(15) مسعودى، مروج (بيروت)؛
(16) موسى معروفى، رديف هفت دستگاه موسيقى ايرانى، تهران 1374ش؛
(17) محمدبن محمد نصيرالدين طوسى، معيارالاشعار در عروض و قوافى، چاپ محمد فشاركى و جمشيد مظاهرى، چاپ عكسى اصفهان 1363ش؛
(18) جلال‌الدين همائى، تاريخ ادبيات ايران: از قديميترين عصر تاريخى تا عصر حاضر، تهران 1340ش.
/ مهشيد فراهانى و بابك خضرائى /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7052
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست