responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7040

خزرجى، موفق‌الدين ، خزرجى، موفق‌الدين، مورخ، اديب، شاعر و نثرنويس يمنى قرن هشتم. نام و نسبش ابوالحسن على‌بن حسن‌بن ابى‌بكربن حسن بن على بن وَهّاس خزرجى است، و چون از زَبيدِ يمن برخاسته، زبيدى خوانده شده است (ابن حجرعسقلانى، 1387ـ1396، ج 6، ص 190؛ سخاوى، الضوء، ج 5، ص 210). نسبت خزرجى نيز به سبب انتسابش به قبيله خزرج از انصار است، از همين‌رو به انصارى نيز شهرت يافته است (ابن‌تغرى بردى، ج 1، ص 453؛ شاكر محمود عبدالمنعم، ص 78).

خزرجى همچون جدش به ابوهّاس معروف است (ابن‌تغرى بردى، همانجا؛ بغدادى، ايضاح، ج 2، ستون 108). نياى اعلاى او، حمزة‌بن سليمان، والى مكه و از شُرفاى اين شهر بود و جدش، ابوالحسن عُلَىّبن عيسى‌بن حمزة‌بن سليمان، معروف به ابن وهّاس (متوفى بعد از 500)، به دنبال حوادثى از يمن به مكه گريخت و در آنجا اقامت گزيد. او عالمى بخشنده، اديب، شاعر و نثرنويس بود و تأليفاتى داشت. زَمَخشرى، اديب و مفسر معروف، كتاب تفسير خود، الكشاف، را به نام او نوشت و گفته شده‌است كه قصايدى در مدح او گفت و از وى روايت كرد. عُلَى‌بن عيسى نيز در اشعارش زمخشرى را ستايش نمود و مطالبى را نزد او قرائت كرد (ياقوت حموى، 1993، ج 4، ص 1832ـ 1833؛ همو، 1965، ذيل «ثَلَبوت»، «حُراضان»، «حُلَيفات»، «زَمخشر»، «شَميسى»؛ صفدى، ج 21، ص 376؛ ابن عماد، ج 7، ص 98؛ زبيدى، ذيل «زَمَخْشَر»).

از زندگى موفق‌الدين خزرجى آگاهى اندكى در دست است. ابن‌حجر عسقلانى (1412، ص 203) تولد وى را حدود 740 نوشته و بُرَيهى (از علماى سده نهم) آن را پس از 730 ذكر كرده است (ص 291)، اما با توجه به آنچه خزرجى در كتاب خود، العِقْدالفاخر (ج 3، ص 1362)، آورده، خزرجى در 732 به دنيا آمده است. پدر خزرجى در سال 759 درگذشت (همان، ج 1، ص 585ـ 586). خزرجى مدتى به تزيين مدارس و كاخهاى شاهى مى‌پرداخت و نامش در پاره‌اى بناها، از جمله مدرسه منسوب به ملك افضل عباس بن على رسولى (حك : 764ـ 778) موسوم به مدرسه افضليه (تأسيس 765، در تَعِزّ)، ثبت شده است (خزرجى، 1403، ج 2، ص 115؛ بريهى، همانجا). در سال 785 نيز كه مقدم و استاد هنرمندان تزيين بنا بود، كار تزيين مسجدى را در زبيد به عهده داشت (رجوع کنید به خزرجى، 1429ـ 1430، ج 1، ص 589ـ590). در عين حال، خزرجى به تحصيل علم پرداخت و علم قرائات را نزد محمدبن عثمان بن شُنَيْنه آموخت. سپس خود به تدريس اين علم اشتغال جست و در 791 از طرف ملك اشرف اسماعيل‌بن عباس رسولى (حك : 778ـ 803) به عنوان مدرّس قرائات در مسجدجامع اشرفى در قريه مملاح تعيين شد (همو، 1403، ج 2، ص 92، 170ـ171). وى همچنين نزد علماى زبيد و كسانى كه از ديگر بلاد اسلامى به آنجا مى‌رفتند، حديث و فقه و ادب و زبان عربى را فراگرفت (براى نام شمارى از استادان و شاگردان وى رجوع کنید به همو، 1429ـ 1430، ج 1، مقدمه، ص 71ـ77). او به تعليم و تعلم ادب و زبان عربى اشتغال داشت و شيفته تاريخ بود و در نگارش آن مهارت يافت (ابن‌حجر عسقلانى، 1387ـ1396، ج 6، ص190؛ همو، 1412، همانجا؛ سخاوى، الضوء، همانجا). افزون بر اين، خزرجى در علم انساب نيز متبحر بود و از اين رو نَسّابه نيز خوانده شده است (رجوع کنید به بريهى، ص290؛ حاجى‌خليفه، ج 1، ص310). او همچون پيشينيان خود از يمنيها (اعراب قحطانى در جنوب جزيرة‌العرب) در برابر مُضَريها (اعراب عَدنانى در شمال جزيرة‌العرب) جانبدارى مى‌كرد و اين مطلب در اشعار و رسائل او پيداست (ابن‌حجرعسقلانى،1412؛ بريهى، همانجاها).

ابن‌حجر عسقلانى در زبيد با خزرجى ديدار كرد و وى در نامه‌اى ستايش‌آميز و مشتمل بر نظم و نثر ابن‌حجر را ستوده است (رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، 1387ـ1396؛ همو، 1412، همانجاها). خزرجى مورخ طراز اول بنورسول و نزد ملك‌اشرف اسماعيل‌بن عباس مقرب بود (شاكر محمود عبدالمنعم، ص80؛ دَغفوس، ص 59، 62ـ63؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه). در سال 784 ملك اشرف وى را براى اداى حج از طرف مادر خود نايب كرد و چون از حج بازگشت، خراج زمين و نخلستانش را به او بخشيد (خزرجى، 1403، ج 2، ص 149ـ150؛ دغفوس، ص60). وى شافعى مذهب بود (شاكر محمود عبدالمنعم، ص 78) و در اواخر 812 در زَبيد درگذشت (ابن‌حجر عسقلانى، 1387ـ1396؛ همو، 1412، همانجاها؛ بريهى، ص 291). گفته شده‌است كه هنگام وفات بيش از هفتاد سال داشت (ابن‌حجر عسقلانى، 1387ـ1396، ج 6، ص190) و اگر سال تولد وى را 732 بدانيم، تقريبآ هشتاد سال زيسته است (دغفوس، ص 59).

خزرجى درباره يمن سه كتاب تاريخ تأليف كرده است: 1) به شيوه سالشمار، 2) براساس نام بزرگان به ترتيب الفبا، 3) براساس دولتها و شاهان (ابن‌حجر عسقلانى، 1387ـ1396؛ همو، 1412؛ سخاوى، الضوء، همانجاها).

آثار. 1) ديوان شعر (بغدادى، هديه، ج 1، ستون 728) كه مفقود است. از خزرجى نسخه‌اى از قصيده بائيه و شرح آن (رجوع کنید به دغفوس، ص 66، پانويس 3)، قصيده‌اى مفصّل در رثاى ملك‌افضل و اشعارى درباره اجتماع علما و مدرّسان در مسجدجامع مملاح در دست است (رجوع کنید به خزرجى، 1403، ج 2، ص 136ـ 138، 171ـ173). «قصيدة دامغة» خزرجى معروف به «الدَوْحة‌اليعربية و النَفْحة‌الخزرجية» را رنه باسه با عنوان متن‌الخزرجيه تحقيق و در الجزاير (1902) منتشر كرده است (همو، 1429ـ1430، ج 1، مقدمه، ص 87).

2) طِراز اَعلام‌الزَّمَن فى طبقات اَعيان‌اليمن (سخاوى، الضوء، همانجا) كه از آن با عنوانهاى العقدالفاخر الحسن فى طبقات اعيان (يا اكابر) اهل‌اليمن (سخاوى؛ بغدادى، ايضاح، همانجاها؛ دغفوس، ص 64؛ عمرى، ص60؛ قس اكوع، ص 124ـ 126) و ترتيب فقهاءاليمن (بريهى، ص 291 و پانويس 5) نيز ياد شده است. سخاوى (الاعلان، ص 62، 227)، از آن با عنوان تاريخ‌اليمن نيز ياد كرده است. اين كتاب در شرح حال بزرگان و مشاهير يمن (از علما و ادبا و شاهان)، به ترتيب الفبايى، در دو يا سه جلد و مشتمل بر سى باب بود كه خزرجى، آن را به دستور ملك اشرف تأليف كرد (اكوع، ص 123ـ124؛ حبشى، مراجع، ص210؛ همو، مصادر، ص 418؛ دغفوس، همانجا؛ عمرى، ص 59ـ60). او در نگارش اين كتاب از شيوه بهاءالدين محمدبن يوسف جَنَدى (متوفى 732) در السلوك فى طبقات العلماء و الملوك پيروى كرده و ضمن تهذيب و ترتيب كتاب جندى، ذيلى بر آن نوشته است. وى در سال 800 از تأليف كتاب فراغت يافته و در 801 ، پاكنويس آن را به پايان رسانده‌است (خزرجى، 1429ـ1430، ج 1، ص 535، ج 5، ص2510؛ عمرى، ص60؛ اكوع، ص 123ـ126؛ دغفوس، همانجا؛ ايمن فؤاد سيد، 1974، ص 164؛ براى شمارى از منابع مؤلف و نويسندگانى كه از اين كتاب بهره گرفته‌اند رجوع کنید به خزرجى، 1429ـ1430، ج 1، مقدمه، ص 118ـ149).

طراز اعلام‌الزمن با مقدمه‌اى كوتاه و تاريخى در معرفى يمن و فضل آن، تاريخ و اهميت آن و سپس سيره پيامبر اكرم و نخستين خلفا آغاز مى‌شود و تاريخ خلفاى اسلامى تا رويدادهاى مصر در زمان سلطان بَرقوق (متوفى 801) را در برمى‌گيرد. پس از آن، بخش اصلى كتاب با تراجم رجال (28 باب) به ترتيب الفبايى مى‌آيد. در پايان، يك باب به ذكر كسانى كه به كُنيه معروف بوده‌اند و بابى ديگر به ذكر مشاهير زنان يمن اختصاص دارد (عمرى، همانجا؛ اكوع، ص 125ـ126). منابع به وجود نسخه‌هاى متعددى از اين كتاب در كتابخانه امام يحيى در صنعا، كتابخانه تيموريه در قاهره، كتابخانه موزه بريتانيا (تراجم از حروف الف تا ح) و كتابخانه ليدن اشاره كرده‌اند (رجوع کنید به بروكلمان، ج 2، ص 235؛ دغفوس، ص64، پانويس 3؛ حبشى، مراجع؛ همو، مصادر، همانجاها). طراز اعلام‌الزمن به كوشش عبداللّه‌بن محمد حبشى و مصطفى عبدالكريم خطيب در سه مجلد به چاپ رسيده است (رياض 1430/2009). همچنين به نسخه‌هايى با عنوان العقدالفاخر در صنعا و موزه بريتانيا (از حرف ظاء تا باب سى‌ام) اشاره شده‌است (رجوع کنید به ايمن فؤاد سيد، 1974، ص 164ـ165؛ عمرى؛ حبشى، مصادر، همانجاها؛ بروكلمان، >ذيل<، ج 2، ص 238). اين كتاب به كوشش عبداللّه‌بن قائد عَبّادى و ديگران در پنج جلد به چاپ رسيده است.

3) العَسْجَدالمَسبوك و الجَوهرالمَحبوك/ المحكوك (يا الزَّبَرْجَدالمحكوك) فى اخبار/ فى سيره الخلفاء و الملوك (براى عنوانهاى مختلف اين كتاب رجوع کنید به ايمن فؤاد سيد، 1391، ص950ـ951؛ شاكر محمود عبدالمنعم، ص 11ـ14). درباره مؤلف اين كتاب اختلاف است. در پاره‌اى از نسخه‌هاى آن، كتاب به خزرجى و در برخى ديگر به ملك اشرف رسولى منسوب شده است (اكوع، ص 127؛ ايمن فؤاد سيد، 1391، ص 951ـ956). برخى نويسندگان متقدم (رجوع کنید به خزرجى، 1429ـ 1430، ج 1، ص 527؛ سخاوى، الضوء، ج 2، ص 299؛ بغدادى، ايضاح، ج 2، ستون 101؛ نيز رجوع کنید به ابومخرمه، ج 1، ص20ـ21) و مؤلفان متأخر (رجوع کنید به بدرى محمد فهد، ص 123؛ قيسى، العرب، سال 5، ش 5، ص 439ـ440، 444ـ445) اين كتاب را به ملك اشرف رسولى نسبت داده‌اند. شاكر محمود عبدالمنعم نيز اين انتساب را پذيرفته و بخشى از كتاب را تصحيح و با عنوان العسجدالمسبوك و الجوهرالمحكوك فى طبقات الخلفاء و الملوك منتشر كرده است (بغداد، 1395/ 1975). او احتمال داده كه خزرجى مؤلف كتابى ديگر با عنوان العسجدالمسبوك و الزبرجدالمحكوك فيمن وَلِىَاليمن من الملوك بوده است (رجوع کنید به ص 15ـ24؛ براى اين نسخه رجوع کنید به ايمن فؤاد سيد، 1974، ص 162؛ بروكلمان، ج 2، ص 235؛ دغفوس، ص70). با اين حال، اكوع (ص 127ـ128) و ايمن فؤاد سيد (1391، ص 953ـ955؛ همو، 1974، ص 162) انتساب العسجد را به خزرجى ترجيح داده و گفته‌اند وى آن را به دستور ملك اشرف تأليف كرده است.

العسجدالمسبوك كتابى تاريخى و عمومى به شيوه سالشمار است و با رويدادهاى سال 803 پايان مى‌يابد. اين كتاب داراى دو بخش و هر بخش داراى پنج باب در چند فصل بوده است. بخش اول اين مطالب را دربرداشته است: سيره پيامبر، نخستين خلفاى پيامبر، صحابه، خلفاى اموى و عباسى، ائمه زيديه (از نوادگان امام حسن عليه‌السلام)، اماميه و ائمه دوازده‌گانه، و اسماعيليه (از اولاد امام حسين عليه‌السلام). مطالب بخش دوم نيز عبارت بوده‌اند از: ملوك مصر و شام (از جمله ايوبيان و مماليك)، افريقيا، قَيْروان، اندلس، مغرب اقصا، ملوك صنعا، عدن، و زبيد و امرا و وزراى آن (ايمن فؤاد سيد، 1974، ص 162؛ شاكر محمود عبدالمنعم، ص 25ـ26، 34؛ دغفوس، ص 69 و پانويس، 72ـ73). اگرچه نسخه‌هاى متعددى از اين كتاب مانده است (رجوع کنید به ايمن فؤاد سيد، همانجا؛ بروكلمان، ج 2، ص 235، >ذيل<، ج 2، ص 238؛ حبشى، مصادر، همانجا؛ دغفوس، ص 72ـ73)، متن كامل آن اكنون در دست نيست. در نسخه كتابخانه الجامع‌الكبير در صنعا، پس از مقدمه‌اى درباره سيره پيامبر در هجده فصل، به ذكر حوادث دوران خلفا در پنج باب پرداخته شده كه هر باب داراى چند فصل است. اين نسخه با فصل 24 در ذكر خلافت مستكفى‌باللّه پايان مى‌يابد (شاكر محمود عبدالمنعم، ص 25ـ26).

نسخه شماره 3863 دارالكتب المصريه شامل قسمتى از بخش اول كتاب، از خلافت مطيع تا سقوط بغداد در 656 (فصلهاى 25 تا40) است (همان، ص 26ـ29؛ بدرى محمد فهد، ص 124ـ125). آغاز نسخه عكسى موجود در كتابخانه آصفيه حيدرآباد دكن (ش 18) نيز كه راجع به بخش دوم العسجدالمسبوك است، ناقص و فقط مشتمل بر تاريخ ائمه زيديه يمن، ديلم، ائمه اسماعيلى و فاطميان مصر و بخشهاى ديگرى از باب اول (ملوك مصر و شام) تا رويدادهاى 775 است. ديگر بابهاى بخش دوم كتاب هم تاكنون به دست نيامده است (شاكر محمود عبدالمنعم، ص30؛ بدرى محمد فهد، ص 123؛ دغفوس، ص 73).

العسجدالمسبوك حاوى اطلاعاتى درباره اوضاع سياسى، نظامى، اقتصادى، اجتماعى و فكرى يمن و عراق است كه پاره‌اى از اين مطالب را در جاى ديگر نمى‌توان يافت (رجوع کنید به بدرى محمد فهد، ص 127ـ131). اين كتاب افزون بر حوادث سياسى خلفا و شاهان كه محور اصلى آن را شكل مى‌دهد، مشتمل بر شرح‌حال علما، محدّثان، شعرا، ادبا، امرا، سرداران، فقها، صوفيان و افرادى است كه در برخى زمينه‌هاى اجتماعى نامبردار بودند (شاكر محمود عبدالمنعم، ص 14ـ15). ابن‌دَيْبَع (متوفى 944)، ديگر مورخ يمنى، با تلخيص العسجدالمسبوك، و افزودن مطالبى درباره تاريخ بنورسول و دولت طاهريان يمن، قرّة‌العيون فى اخبار اليمن الميمون را تأليف كرده است (رجوع کنید به ابن ‌ديبع، ص 15).

4) العقوداللؤلؤية فى تاريخ / اخبار الدولة‌الرسولية، اين كتاب تاريخ دولت بنورسول يمن را از زمان تأسيس آن به دست ملك منصور عمربن على در 626 تا پايان حكومت ملك اشرف اسماعيل (متوفى 803) در بردارد. مؤلف حوادث را به صورت سال به سال با ذكر ماه ثبت كرده و ذيل حوادث هر سال، شرح‌حال درگذشتگان آن سال را آورده است (خزرجى، 1403، ج 1، مقدمه، ص10؛ ايمن فؤاد سيد، 1974، ص 164؛ حبشى، مصادر، همانجا؛ حرازى، ص 179).

اگر چه خود خزرجى (1429ـ1430، ج 1، ص 527) و همچنين سخاوى (الضوء، ج 2، ص 299) اين كتاب را به ملك‌اشرف اسماعيل نسبت داده‌اند، اما محققان معاصر گفته‌اند كه خزرجى آن را به دستور ملك اشرف تأليف كرده است (رجوع کنید به ايمن فؤاد سيد، 1391، ص950ـ956؛ اكوع، ص 128). به نظر مى‌رسد خزرجى العقود را از بخش راجع به تاريخ بنورسول در كتاب ديگرش الكفايه (رجوع کنید به ادامه مقاله) استخراج كرده باشد (ايمن فؤاد سيد، 1391، ص 952ـ953؛ د.اسلام، همانجا؛ بروكلمان، ج 2، ص 235، >ذيل<، ج 2، ص 238). نسخه‌هاى متعددى از العقود باقى مانده‌است (رجوع کنید به حبشى، مصادر، همانجا). اين كتاب را نخست محمد بسيونى عسل تصحيح كرد كه در 1329ـ1332/ 1911ـ1914 در دو جلد در قاهره منتشر شد (همو، مراجع، ص230؛ شاكر محمود عبدالمنعم، ص 81؛ قس سركيس، ج 1، ستون 822؛ دغفوس، ص 64، پانويس :5 1911ـ1918). چاپ جديد العقود به كوشش محمدبن على اكوع حِوالى (بيروت 1403/1983) صورت گرفته است. سرجيمز ردهاوسالعقود را به انگليسى ترجمه كرد و پس از وفاتش، ادوارد براونو نيكلسونآن را در سه جلد در لندن به چاپ رساندند (1324ـ1325/1906ـ1907؛ الموسوعة‌اليمنية، ذيل «على‌بن حسن‌الخزرجى»؛ قس د. اسلام، همانجا، كه در آن سال چاپ اثر 1906ـ1918 نوشته شده است).

5) الكفاية و الاعلام فيمن وَلىَ اليمنَ و سَكَنَها فى الاسلام/ مِن اهل الاسلام/ من ملوك الاسلام، كه موضوع آن تاريخ دودمانهاى اسلامى حاكم در يمن از روزگار پيامبر اكرم تا زمان مؤلف است (ايمن فؤاد سيد، 1974، ص 163؛ حبشى، مراجع، ص 266؛ بروكلمان، ج 2، ص 235). به گفته مؤلف، اين كتاب داراى پنج باب بوده، اما تاكنون فقط بابهاى چهارم و پنجم آن به دست آمده است و از محتواى بابهاى اول تا سوم اطلاعى در دست نيست. باب چهارم، درباره رويدادهاى يمن از آغاز اسلام تا سده سوم، در ده فصل تنظيم شده است. باب پنجم آن به تاريخ شهر زَبيد و دولتهاى حاكم در آنجا از سده سوم تا سال 803 اختصاص دارد و مشتمل بر دوازده فصل است (رجوع کنید به ايمن فؤاد سيد، 1974، همانجا؛ دغفوس، ص 67ـ 69؛ حرازى، ص 179).

مؤلف در اين كتاب حوادث را به شيوه سالشمار ذكر كرده و در بخش دوم آن، در ذيل حوادث به ذكر درگذشتگان هر سال پرداخته است. در اين كتاب اوضاع اقتصادى، عمرانى، ادبى، فكرى و اجتماعى در كنار اوضاع سياسى بررسى شده‌اند (رجوع کنید به قيسى، العرب، سال 5، ش 6، ص 502ـ515).

بخشهاى باقى‌مانده الكفاية از جهاتى با برخى نسخه‌هاى العسجدالمسبوك، از جمله نسخه كتابخانه حرم مكّى، كاملا يكسان است. هر دو كتاب به حوادث 803 پايان مى‌يابند و تقسيم‌بندى دو كتاب و محتواى آنها همسان است، به گونه‌اى كه گويا يك كتاب با دو عنوان‌اند. اين احتمال هست كه الكفاية همان كتاب العسجدالمسبوك باشد كه در عين حال بخشى از تاريخ عمومى دولتهاى اسلامى به نام العسجدالمسبوك و الجوهرالمحكوك فى اخبار الخلفاء و الملوك است (حبشى، مصادر، همانجا؛ دغفوس، ص 67ـ74؛ نيز رجوع کنید به ايمن فؤاد سيد، 1974، ص 163ـ164؛ قيسى، العرب، سال 5، ش 5، ص 445ـ 452)، به خصوص كه بريهى (ص 291) كتاب العسجد را مجموعه چند كتاب تاريخى دانسته است.

خزرجى در تأليف الكفاية از منابعى همچون تاريخ صنعاء اثر احمدبن عبداللّه رازى بهره گرفته است. الكفاية خزرجى منبع مهم مورخانى همچون ابن‌دَيبَع (متوفى 944) در قُرّة‌العيون فى تاريخ اليمن‌الميمون و يحيى بن حسين‌ابن‌قاسم (متوفى بعد از 1099) در غاية‌الامانى فى تاريخ‌القطر اليمانى بوده است (دغفوس، ص 74ـ75؛ نيز رجوع کنید به عمرى، ص 75).

از الكفاية نسخه‌هاى متعددى در كتابخانه‌هاى جهان از جمله در كتابخانه ملى فرانسه، جامع‌الكبير صنعا و كتابخانه خدابخش هند نگهدارى مى‌شود (رجوع کنید به ايمن فؤاد سيد، 1974، ص 163؛ بروكلمان، >ذيل<، ج 2، ص 238؛ حبشى، مصادر، همانجا؛ شاكر محمود عبدالمنعم، ص 84ـ85). راضى دغفوس پنج فصل نخست اين كتاب را كه مشتمل بر رويدادهاى سده‌هاى اول تا سوم است، با نام «اليمن فى عهد الولاة» تحقيق و در 1979، در مجلة كلية الآداب و العلوم الانسانية (ش 107ـ108) منتشر كرده است (رجوع کنید به خزرجى، 1429ـ1430، ج 1، ص 86، پانويس 5). قاسم جواد خلف جيزانى نيز الكفاية و الاعلام را به صورت رساله‌اى دانشگاهى (بغداد 1995) تحقيق و بررسى كرده است (رجوع کنید به شبكة اب‌الخضراء، 2010؛ خزرجى، همانجا).

6) المحصول فى انتساب بنى‌الرسول، اين كتاب در اصل شرح قصيده ميميه‌اى از حارث الرائش، پادشاه حِمْيرى يمن، بوده است و مؤلف آن را درباره صحت نسب بنورسول (رجوع کنید به خزرجى، ج 1، ص20ـ21) و احتمالا در ردّ سخن كسانى كه نسب آنان را به تركمنها مى‌رساندند، تأليف كرده است (حبشى، مصادر، همانجا؛ حرازى، ص180). اين كتاب در دست نيست.

7) مرآة‌الزَّمَن فى تاريخ زبيد و عَدَن (بغدادى، ايضاح، ج 2، ستون 458؛ همو، هديه، ج 1، ستون 728).


منابع :
(1) ابن‌تغرى بردى، الدليل‌الشافى على‌المنهل‌الصافى، چاپ فهيم محمد شلتوت، قاهره 1998؛
(2) ابن‌حجر عسقلانى، إنباءالغمر بأبناءالعمر، حيدرآباد، دكن 1387ـ1396/1967ـ1976؛
(3) همو، ذيل‌الدررالكامنة، چاپ عدنان درويش، قاهره 1412/1992؛
(4) ابن‌ديبع، كتاب قرّة‌العيون باخبار اليمن الميمون، چاپ محمدبن على اكوع، ]بيروت[ 1409/ 1988؛
(5) ابن‌عماد؛
(6) عبداللّه طيب‌بن عبداللّه ابومخرمه، تاريخ ثغرعدن، چاپ اسكار لوفگرن، ليدن 1936ـ] 1950[؛
(7) اسماعيل اكوع، «اضواء على مؤلفات على‌بن الحسن‌الخزرجى المؤرخ‌اليمانى»، مجلة‌المورخ‌العربى، ش 4 (1977)؛
(8) ايمن فؤاد سيد، «العسجدالمسبوك فيمن تولّى‌اليمن من الملوك و نسبته للخزرجى»، العرب، سال 5، ش 10 (ربيع‌الآخر 1391)؛
(9) همو، مصادر تاريخ‌اليمن فى‌العصر الاسلامى، قاهره 1974؛
(10) بدرى محمد فهد، «]حول [العسجدالمسبوك والجوهر المحبوك»، الاقلام، سال 5، ش7 (ذيحجه 1388 ـ محرّم 1389)؛
(11) عبدالوهاب‌بن عبدالرحمان بُرَيهى، طبقات صلحاءاليمن، المعروف بتاريخ البريهى، چاپ عبداللّه محمد حبشى، صنعا 1403/1983؛
(12) اسماعيل بغدادى، ايضاح‌المكنون، ج 2، در حاجى خليفه، ج 4؛
(13) همو، هدية‌العارفين، ج 1، در همان، ج 5؛
(14) حاجى خليفه؛
(15) عبداللّه محمد حبشى، مراجع تاريخ‌اليمن، دمشق 1972؛
(16) همو، مصادرالفكرالعربى الاسلامى فى‌اليمن، صنعا: مركزالدراسات اليمنية، [.بى‌تا]؛
(17) مهدى‌بن محمد حرازى، تراجم علماءاليمن بين الواقع و الطموح، يمن 1426/2005؛
(18) على‌بن حسن خزرجى، العقد الفاخرالحسن فى طبقات اكابر اهل‌اليمن، چاپ عبداللّه‌بن قائد عبّادى و ديگران، صنعا 1429ـ1430/ 2008ـ2009؛
(19) همو، العقد اللؤلؤية فى تاريخ الدولة الرسولية، ج 1، چاپ محمد بسيونى عسل، ج 2، چاپ محمدبن على اكوع، صنعا 1403/1983؛
(20) راضى دَغفوس، دراسات فى‌التاريخ العربى الاسلامى الوسيط، بيروت 1425/2005؛
(21) محمدبن محمد زبيدى، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، چاپ على شيرى، بيروت 1414/1994؛
(22) محمدبن عبدالرحمان سخاوى، الاعلان بالتوبيخ لمن ذمَّالتاريخ، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد 1382/1963؛
(23) همو، الضوءاللامع لاهل القرن‌التاسع، قاهره: دارالكتاب الاسلامى، [.بى‌تا]؛
(24) يوسف اليان سركيس، معجم‌المطبوعات العربية و المعربة، قاهره 1346/1928، چاپ افست قم 1410؛
(25) شاكر محمود عبدالمنعم، الملك الاشرف‌الغسانى و كتابه‌العسجدالمسبوك، چاپ على خاقانى، در العسجدالمسبوك‌والجوهرالمحكوك فى طبقات الخلفاء والملوك، ]منسوب به [اسماعيل‌بن عباس غسانى (رسولى)، چاپ شاكر محمود عبدالمنعم، بيروت: دارالتراث‌الاسلامى، 1395/ 1975؛
(26) شبكة اب‌الخضراء.

Retrieved Jun. 1, 2010, from http://forums.ibb7.com/ibb 9747.html;

صفدى؛
(27) حسين عمرى، مصادرالتراث اليمنى فى‌المتحف البريطانى، دمشق 1400/1980؛
(28) نورى حمودى قيسى، «العسجد المسبوك فيمن تولّى اليمن من‌الملوك و نسبته‌للخزرجى»، العرب، سال 5، ش 5 (ذيقعده 1390)، ش 6 (ذيحجه 1390)؛
(29) الموسوعة‌اليمنية، زيرنظر احمد جابر عفيف و ديگران، صنعا 1412/1992، ذيل «على‌بن حسن الخزرجى» (از حسين عبداللّه عمرى)؛
(30) ياقوت حموى، كتاب معجم‌البلدان، چاپ فرديناند ووستنفلد، لايپزيگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛
(31) همو، معجم‌الادباء، چاپ احسان عباس، بيروت 1993؛
(32) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942.
(33) EI2, s.v. "Al-Khazradji, Muwaffak al-Din" (by C. E. Bosworth).
/ محمدرضا ناجى /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7040
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست