خَرَبْگه ، خَرَبْگه، نوعى مهرهبازى در شمال افريقا. هرچند ريشه خ رب گ شناخته شده، منشأ اين بازى در غبار زمان گم شده است (مربعهايى كه در اين بازى به كار مىرود در سقف اهرام مصر نيز ديده شدهاند). خربگه يكى از چهار بازىاى است كه بَنوهلال با خود به افريقيه آورده بودند. اين بازى روى صفحهاى مربعشكل انجام مىگيرد كه چند چاله در اطراف آن، در زمين يا صخره، تعبيه مىشود. اين صفحه از 49 مربع كوچكتر يا به اصطلاح خانه (بيت ]/ بَيْت[ يا ذار ]/دار[) تشكيل شده است. صفحه بازى را مىتوان روى سطحى سنگى يا روى كيسه پوشيده از شن و ريگ نيز ترسيم كرد. بازى را برحسب تعداد چالههاى هر ضلع صفحه مربع شكل، به نامهاى خَموسيّه (با پنج چاله) و سَبوعيّه (با هفت چاله) نيز مىخوانند. مربعِ مركزىِ صفحه بازى، ذارالوَسْطْ ]/ دارالوَسَطْ[ ناميده مىشود و با نخستين حركتِ اولين مهره، اين مربع در تمام طول بازى خالى باقى مىماند. بقيه مربعهاى مشخص شده يا مربعهاى با كاركرد خاص در اين بازى، مربع مركزى را در ميان گرفتهاند و مكانهاى امن بازى محسوب مىشوند.
بازى خربگه دو نفره است. وقتى كه صفحه بازى آماده مىشود، بازيكنان (خرباگها يا خرباگيها) در حلقه تماشاچيان علاقهمندى قرار مىگيرند كه بازى را دنبال و بازيكنان را تشويق مىكنند. پس از اينكه بازيكنان مهرهها را، دو به دو، بر صفحه بازى در جاى خود قرار دادند، هريك به نوبت مهرههايى را كه به دو رنگ متفاوتاند حركت مىدهند. اين مهرهها را كِلاب (جمع كَلْبْ = سگ) مىنامند. مادّه و جنس مهرهها در مناطق مختلف، متفاوت است. مهرهها به دو رنگ سياه و سفيدند؛ مهرههاى سفيد از سنگريزه يا پوسته حلزون و مهرههاى سياه از گلولههاى خشك شده سرگين شتر، هسته هلو كه در آفتاب سياه شده يا هسته خرما تهيه مىشود. از هر رنگ 24 مهره تهيه مىكنند. اولين مرحله بازى اين است كه بازيكنان مهرهها را، دو به دو، در جاهايى از صفحه بازى كه انتخاب مىكنند قرار دهند. جريان بازى به همين كار بستگى دارد؛ هر بازيكن، مهرههاى خود را حركت مىدهد و در عين حال سعى مىكند كه حركتهاى رقيب خود را پيشبينى كند و بازيكنان ماهر مىتوانند تا هشت حركت آينده رقيبشان را حدس بزنند. هر بازيكن تلاش مىكند كه مهرههاى حريف را، يكى يكى، بين دو مهره خود گير بيندازد. به اين ترتيب بازيكن به اصطلاح مىتواند «سگِ حريف را بخورد». در عمل، مهرهها را مىتوان در هر خانهاى قرار داد و بازيكنان مىتوانند آنها را در هر جهتى حركت بدهند ولى ظاهرآ حركت در قطرها مجاز نيست.
بازى خربگه در فصل بهار و در فضاى باز، جايى كه به همين منظور در محوطه ميان خيمهها خالى گذاشتهاند، انجام مىگيرد. مُسِنترها بعد از ظهرها تا هنگام غروب آفتاب بازى مىكنند. در پشت بازارچهها، صفحه بازى را روى كيسههاى پوشيده از شن آماده مىكنند و مغازهدارى كه چهار، پنج دست بازى را ترتيب مىدهد، همزمان، از حضار با نوشيدنى پذيرايى مىكند. چوپانان نيز وقتى گله را به چرا مىبرند، در زمينهاى شيبدار و ناهموار، در عين حال كه مراقب گله خود هستند، خربگه بازى مىكنند. خربگه سرگرمى گروهى پيچيدهاى است ]و بنابراين مىتوان براى آن مسابقاتى ترتيب داد[. گاه مسابقاتى نيز در اين زمينه برگزار مىشود و مشتاقان اين بازيها به همراه وسايل و آذوقه لازم به نقاط مختلف سفر مىكنند. پيش از آغاز بازيها بر سر چيزى شرطبندى مىكنند، مثلا چهارپايى چون گوسفند، بز يا شتر (در اين مورد از واژه شرط، خطار يا مُقابِل استفاده مىكنند). در حماسه هلاليان، بازنده خربگه بايد شرطهاى سختترى را بر گردن مىگرفت مثلا بايد برهنه مىشد و حتى گاه كار به قتل يكى از بستگان نزديك او مىكشيد.
تحت عنوان خربگه، بازى متفاوت ديگرى نيز وجود دارد (مثلا با يك صفحه مستطيل كه قطرهاى آن را ترسيم كردهاند) و برعكس، بازىاى كه وصف كرديم نيز گاه با نامهاى ديگرى خوانده مىشود، مثلا در حجاز آن را قَطرَه مىنامند.
منابع : (1) R. Alleau, Dictionnaire des jeux, Paris 1964, 275-276. (2) Marcelin Beaussier, Dictionnaire pratique arabe-franµais, Alger 1931. (3) G. Boris, Lexique du parler arabe des Marazig, Paris 1958, 141. (4) E. W. Lane, Manners and customs of the modern Egyptians, London 1842, II, 60. (5) G. , Paris Posener, Dictionnaire de la civilisation egyptienne 1959, 141-142. (6) A. Robert, "Jeux et divertissements des indigenes d'Algerie (Region de Bordj Bou Arreridj)", Rev. Afr. (1921).
/ ل. سعاده ( د. اسلام) /