responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6894

خاورى شيرازى، ميرزا فضل اللّه ، خاورى شيرازى، ميرزا فضلاللّه، مورخ و شاعر دوره قاجار و مؤلف تاريخ ذوالقرنين. وى در دهه 1190 در شيراز به دنيا آمد. پدرش ميرزا عبدالنبى شريفىحسينى و مادرش، دختر آقامحمدهاشم ذهبى و نوه دخترى سيد قطبالدين (از عرفاى فرقه ذهبيه) بود (فسائى، ج 2، ص 945؛ ديوانبيگى، ج 1، ص 535). هنگامى كه حسينعلى ميرزا فرمانفرما، پسر فتحعلى شاه، در 1214 حاكم فارس شد، خاورى شيرازى به عنوان نديم مخصوص همراه او شد (رجوع کنید به ديوانبيگى، ج 1، ص 536). خاورى در 1219 براى بازپسگيرى املاك موروثىاش به تهران رفت و با ميرزا محمدشفيع، صدراعظم وقت، ملاقات كرد. صدراعظم او را به شاه معرفى نمود و از آن هنگام تا فوت صدراعظم (1234)، خاورى در تهران دبير رسائل و منشى ديوان صدارت بود (خاورى شيرازى، 1380ش، ج 1، ص 6؛ نيز رجوع کنید به ديوانبيگى، همانجا، كه مدت اقامت او را در تهران تا 1234، پانزده سال دانسته است؛ قس زرگرىنژاد، 1377ش، ص :3 ده سال). پس از فوت ميرزا محمدشفيع، خاورى شيرازى به عنوان وزير محمودميرزا، پسر فتحعلىشاه، به نهاوند رفت. ظاهرآ خاورى به اصرار شاه اين مأموريت را پذيرفته بود (رجوع کنید به خاورىشيرازى، 1380ش، ج 1، ص 7). محمودميرزا در 1241 به حكومت لرستان گمارده شد (اعتضادالسلطنه، ص 204). به گفته خاورىشيرازى (1380ش، ج 2، ص 987) محمودميرزا دوبار به جان او سوءقصد كرد.

پس از محمودميرزا، برادرش همايونميرزا، حاكم نهاوند شد. او نيز همچون محمودميرزا با مردم بدسلوك بود.در زمان حكومت او، اموال خاورى را غصب كردند و خودش را نيز هفت ماه در قلعه روئيندز ــكه محمودميرزا آن را ساخته بودــ حبس كردند (رجوع کنید به همان، ج 2، ص 698)، زيرا محمودميرزا و همايونميرزا با شيخعلىميرزا، برادر ناتنى آنان و حاكم ملاير، اختلاف داشتند و چون خاورى با محمدحسن شيرازى، وزير شيخعلىميرزا، نسبت فاميلى داشت، خاورى متهم به همراهى با حاكم ملاير شد (رجوع کنید به همانجا؛ اعتضادالسلطنه، ص 209؛ زرگرىنژاد، همانجا). خاورى پس از هفت ماه موفق به فرار شد و به قريه آوَرزَمان ملاير پناه برد. سپس با خانوادهاش به قريه چوبينِ (دولتآباد كنونى) ملاير و مقرّ شيخعلى ميرزا رفت و حدود دوازده روز در خانه محمدحسن شيرازى اقامت كرد. سپس، شيخعلى ميرزا او و خانوادهاش را با سكههاى طلا و نقره و اسب و استر و غيره به سلطانآباد كزّاز (اراك كنونى) و خدمت غلامحسينخان سپهدار، داماد شاه، فرستاد. پس از آن در جمادىالاولى 1244، خاورى به قم رفت و موفق به ديدار شاه شد، كه به آن شهر رفته بود (رجوع کنید به خاورى شيرازى، 1380ش، ج 2، ص 697ـ699).

پس از آن، خاورى بار ديگر به تهران بازگشت و منصب ملفوفهنگارى (نگارش فرمان شاه با مهر كوچك و بدون ثبت) را به عهده گرفت (همان، ج 2، ص 700). ظاهرآ خاورى پيش از آن نيز چنين شغلى داشته و تا 1251 اين شغل را ادامه داده است. اطلاع ديگر از وى مربوط به سال 1254 است كه مشغول تأليف تذكره خاورى بود (رجوع کنید به همانجا؛ همو، 1379ش، ص 135). در الذريعه آقابزرگ طهرانى (ج 9، قسم 1، ص 288) به زنده بودن خاورى شيرازى تا 1263 اشاره شده و در فهرست كتابهاى خطى كتابخانه ملى ملك تاريخ فوت او 1266 ذكر گرديده است (افشار و دانشپژوه، ص 386 مكرر). وى در شيراز فوت كرد و در همانجا نيز به خاك سپرده شد (خاورىشيرازى، 1380ش، ج 1، مقدمه افشارفر، ص سىوپنج).

خاورى شيرازى آثارى از خود به جاى گذاشته كه مهمترين آنها، تاريخ ذوالقرنين، مشتمل بر دو جلد و يك خاتمه است. جلد اول نامه خاقان و جلد دوم رساله صاحبقران نام دارد. جلد اول حاوى شرح اصل و نسب طايفه قاجار و حوادث 1212 تا 1242 است. جلد دوم از وقايع 1242 آغاز و به مرگ فتحعلىشاه و جلوس محمدشاه (1250) و وقايع 1251 پايان مىيابد (رجوع کنید به همان، ج 1، ص 9). خاتمه كتاب نيز به نام «خاتمه روزنامچه همايون» شامل اخلاق و صفات فتحعلى شاه، ذكر زنان و رامشگران، فرزندان و بستگان وى است. خاورى در آوردن خاتمه از محمدصادق وقايعنگار مروزى تقليد كرده است. هدايت و سپهر با اندك تفاوتى، اين قسمت كتاب تاريخ ذوالقرنين را در انتهاى كتابهاى خود آوردهاند (زرگرىنژاد، 1377ش، ص 4). خاورى اين كتاب را به درخواست فتحعلى شاه نوشت. پيش از وى، محمدصادق وقايعنگار مروزى در تاريخ جهانآرا و ميرزا محمدرضى تبريزى در زينتالتواريخ به ثبت وقايع سلطنت فتحعلى شاه مبادرت كرده بودند. با اينكه تاريخ جهانآرا شامل حوادث 36 سال سلطنت فتحعلى شاه است، نثر پيچيده و نيز اختصار وقايع و حتى افتادگى بسيارى از رويدادها در تاريخ جهانآرا سبب شد تا شاه از خاورى شيرازى بخواهد كه كتابى در تاريخ قاجار، با انشايى ساده و عباراتى به دور از تكلف بنويسد (همانجا؛ همو، 1380ش، ص 219). زينتالتواريخ نيز تنها ده سال از حوادث سلطنت فتحعلى شاه را در برداشت (خاورى شيرازى، 1380ش، ج 1، ص 8).

تاريخ ذوالقرنين از كاملترين منابع صدر قاجار محسوب مىشود. به لحاظ سادهنويسى و درج غالب رويدادهاى دوره فتحعلىشاه، هيچ اثرى به پاى آن نمىرسد. تقريبآ تمام مورخان بعد از خاورى در دوره قاجار، شيوه نگارش او را در پيراستگى كلام از صنايع لفظى و معنوىِ آزار دهنده مورد استفاده قرار دادهاند. اين كتاب منبع اصلى تاريخنويسان دوره ناصرى (حك: 1264ـ1313)، از جمله اعتضادالسلطنه در اكسيرالتواريخ و خورموجى در تأليف حقايقالاخبارناصرى بودهاست (زرگرىنژاد، 1377ش، همانجا؛ همو،1380ش، ص 222، 232). تاريخ ذوالقرنين نخستينبار در 1380ش با تصحيح ناصر افشارفر در تهران به چاپ رسيد. چاپ ديگرى از بخشى از تاريخ ذوالقرنين، مربوط به دوره دوم جنگهاى ايران و روس به ضميمه مآثر سلطانيه، به تصحيح غلامحسين زرگرىنژاد در 1383ش در تهران منتشر شده است.

خاورى شيرازى شعر نيز مىسرود و خاورى تخلص مىكرد (خاورى شيرازى، 1380ش، ج 1، ص 6؛ قس هدايت، ج 2، بخش 1، ص :285 خاور شيرازى). ديوان اشعار او با عنوان مهرخاورى شامل پانزده هزار بيت قصيده و غزل است (خاورى شيرازى، 1380ش، ج 1، ص 9). پس از سرودن اين ديوان، خاورى به تأليف تاريخ ذوالقرنين پرداخته است (همانجا). آثار ديگر خاورى ديوان يوسف و زليخا شامل هفتاد هزار بيت (آقابزرگ طهرانى، همانجا) و تذكره خاورى است. اين تذكره در اخلاق و رفتار فتحعلى شاه، زنان، فرزندان، نوهها و ساير بستگان اوست، در سه باب و هشت فصل. اين كتاب در 1378ش به تصحيح ميرهاشم محدث در زنجان منتشر شد. خاورى شيرازى (1380ش، ج 2، ص 937) همچنين خبر از تأليف تاريخ جديدى درباره حوادث سلطنت محمدشاه (1250ـ 1264) داده كه گويا آن را به اتمام نرسانده است. فسائى (ج 2، ص 946، پانويس 2) و زرگرىنژاد (1377ش، ص 5) آثار بسمل شيرازى را كه هدايت در مجمع الفصحا (ج 2، بخش 1، ص 182) ذكر كرده است، به خاورى شيرازى نسبت دادهاند.


منابع :
(1)آقا بزرگ طهرانى؛
(2) عليقلىبن فتحعلى اعتضادالسلطنه، اكسير التواريخ: تاريخ قاجاريه از آغاز تا سال 1259ق، چاپ جمشيد كيانفر، تهران 1370ش؛
(3) ايرج افشار و محمدتقى دانشپژوه، فهرست كتابهاى خطى كتابخانه ملى ملك، ج 2، تهران 1354ش؛
(4) فضلاللّهبن عبدالنبى خاورىشيرازى، تاريخ ذوالقرنين، چاپ ناصر افشارفر، تهران 1380ش؛
(5) همو، تذكره خاورى، يا، خاتمه روزنامچه همايون، چاپ ميرهاشم محدث، زنجان 1379ش؛
(6) احمد ديوانبيگى، حديقةالشعراء، چاپ عبدالحسين نوائى، تهران 1364ـ1366ش؛
(7) غلامحسين زرگرىنژاد، «تاريخ ذوالقرنين: متنى مهم درباره صدر تاريخ قاجاريه و ميرزافضلاللّه خاورى شيرازى»، كتابماهتاريخوجغرافيا، سال2، ش 1 (آبان 1377)؛
(8) همو، «خاورى شيرازى و تثبيت مكتب تاريخنويسى استرآبادى»، تاريخ، سال 2، ش 1 (1380ش)؛
(9) حسنبن حسن فسائى، فارسنامه ناصرى، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران 1367ش؛
(10) رضاقلىبن محمدهادى هدايت، مجمعالفصحاء، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1336ـ1340ش.
/ ناصر افشارفر /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6894
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست