responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6851

 

عمروبن مَسْعَدَة‌ ، بن سعیدبن صول‌بن صول، از برجسته‌ترین دبیران و کاتبان مأمون عباسی. جدّش،‌ صول، ترک‌نژاد، از حکام محلی گرگان و بر آیین زرشت بود که در زمان خلافت سلیمان‌بن عبدالملک و توسط یزیدبن مهلب اسلام آورد (یاقوت حموی، ج1، ص70؛ البته برخی از آنان بعدها خود را به نژاد عرب منتسب ساختند، همان، ج1، ‌ص71). بعدها، همۀ اعضای این خاندان به عباسیان پیوستند و در مناصب اداری، به‌ویژه کتابت، مشاغل مهمی به دست آوردند‌ (همانجا). دربارۀ مسعده پدر عمرو گفته¬اند که ابتدا از موالیان خالدبن عبدالله قسری ( امیر عراق) بود و شغل دبیری داشت و بعد از آن دبیر خالدبن برمک و نیز کاتب ابی‌ایوب( وزیر رسایل منصور) شد (ابن‌عساکر، ج46، ص352؛ یاقوت حموی، ج5، ص2129). مسعده چهار پسر داشت که یکی از آنان عمرو بود. گفته شده که در زمان خلافت هارون‌الرشید، وی از کارگزاران جعفربن یحیی برمکی بود(رجوع کنید به جهشیاری، ص216). در زمان خلافت مأمون، وی به جرگۀ کتّاب* حسن‌بن سهل پیوست (رجوع کنید به ابن‌ابار، ص113) وسپس از کاتبان ممتاز مأمون شد. در این زمان، او بر چهار دیوان رسایل، خاتم، توقیع و ازمّه ریاست داشت (ابن‌ابی‌طاهر طیفور، ص129؛ یاقوت حموی، ج2، ص561). دربارۀ نقش او در دیوان مظالم (رجوع کنید به ابن‌ابی‌طاهر طیفور، ص119) و امر خراج اهوازنیز خبر داده شده است (رجوع کنید به تنوخی، ج1،‌ ص384، ج3، ص306). راجع به مقام وزارت او اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی معتقدند که او به مقام وزارت رسید (ابن‌ابی‌طاهر طیفور، ص119؛ مسعودی، التنبیه،‌ ص352؛ ثعالبی، 1977، ص116؛ ابن‌عساکر، ج46، همانجا؛ ابن‌خلکان، ج3، ص475). برخی او را فقط در شمار کتّاب آورده‌اند (ابن‌عبدربه، ج4، ص151؛ العیون و الحدائق، ج3،‌ ص377؛ ابن‌ابار، ص116؛ نیز رجوع کنید به مسعودی،‌ همانجا). یاقوت حموی بر آن است که بعضی شعرا، به دلیل بزرگی منزلتش، او را وزیر می‌نامیدند (ج5، ص2130). با این همه، کثرت روایاتی که او را وزیر دانسته‌اند، با ‌آنچه از قول وی در بارۀ ویژگیهای ضروری برای وزیر یاد شده (رجوع کنید به ثعالبی، 1977، ص65)‌، می‌تواند حاکی از اشتهار عنوان وزیر برای او باشد (دراین باره، نیز رجوع کنید به تنوخی، ج3، ص306ـ313 ، که ضمن حکایتی، عمرو را وزیر خوانده است. قس ابن‌عبدربه، ج4، ص161ـ162 که این ماجرا را به اشتباه به روزگار معتصم منتسب ساخته است). احتمال دارد چنین اشتهاری به سبب نفوذ فراوان وی در دربار مأمون بوده باشد؛ چه، وی را یکی از ارکان حکومت مأمون خوانده¬اند( یاقوت حموی، ج2، همانجا؛ نیز رجوع کنید به ثعالبی، 1977، ص115-116) و اخبار متعدد نقل شده از وی دربارۀ وقایع روزگار خلافت مأمون نیز از حضور فعال وی در دستگاه حکومتی مأمون خبر می‌دهد (رجوع کنید به ابن‌ابی‌طاهر طیفور، ص4- 6، 126؛ ابن‌ابّار، ص116؛ نیز رجوع کنید به ابن‌خلکان، ج3، ص476 ، درخصوص اظهارنظر مأمون دربارۀ خدمات طولانی و مداوم عمرو به وی). عمرو در سال 210 در پی دریافت گزارشهایی مبنی بر ارتباط پنهانی عبدالله*‌بن طاهر (از سرداران مأمون) با نصربن شبث (حاکم شورشی کَیسوم)، به عنوان فرستادۀ ویژۀ خلیفه نزد عبدالله رفت و او را تهدید به برکناری از مقامش کرد. این تهدید مؤثر واقع شد و اندک زمانی بعد، در پی عملیات جنگی عبدالله در مناطق شورشی، نصربن شبث خود را تسلیم کرد (رجوع کنید به یعقوبی، ج2، ص460). در سال 215 عمرو ، مأمون را در لشکرکشی به روم شرقی همراهی نمود (رجوع کنید به تنوخی، ج3، ص306؛ قس بیهقی، ج2،‌ص148، که زمان این سفر را به اشتباه به دوران معتصم نسبت داده است).

صرف‌نظر از جایگاه سیاسی برجستۀ عمرو،‌ تبحر او در کتابت و دبیری، ویژگی دیگری بود که بر اهمیت او می‌افزود (برای اظهارنظر فضل‌بن سهل و مأمون در این خصوص،رجوع کنید به بیهقی، ج2، ص193؛ ثعالبی، 1984،‌ ص8؛ یاقوت حموی، ج5، ص2130). نمونه‌های متعددی از نامه‌ها و رسایل عمرو دربارۀ موضوعات گوناگون، به عنوان نثری شاخص و بدیع، در متون و منابع کهن برجای مانده است (بیهقی، ج2، ص190، 194، 276؛
ثعالبی، 1977، ص138ـ139؛
طبری، ج8،‌ ص599ـ600؛
یاقوت حموی، ج5، ص2131). او در شعر نیز تبحر داشت (رجوع کنید به نصوص ضائعه من کتاب الوزرا و الکتاب، ص48) و ذهبی او را شاعر نیز دانسته است (ج10، ص182). این نظر البته به دلیل تعلق عمرو به خاندانی دبیر و کاتب،‌ پذیرفتنی است، به‌ویژه آنکه ابراهیم صولی شاعر نیز پسرعموی او بود (خطیب بغدادی، ج14،‌ ص111). عمرو راوی روایاتی از طریق مأمون است و چندین نفر نیز از او روایت نقل کرده‌اند (رجوع کنید به خطیب بغدادی،‌ ج14، همانجا؛
ابن‌عساکر، ج46، ص352ـ353).

تاریخ وفات عمرو را، به اختلاف، بین سالهای 214 تا 217 ذکر کرده‌اند (ابن‌قتیبه، ص391؛
یعقوبی، ج2، ص466؛
العیون و الحدائق فی اخبار الحقائق، ج3، همانجا؛
یاقوت حموی، ج5، ص2129؛
ابن‌خلکان، ج3، ص476) . وی در اَذَنه( شهری در سواحل شام، نزدیک طََرَسوس) درگذشت(هما‌جاها). گفته¬اند ثروتی هنگفت ازاو بر جای ماند، اما مأمون از مصادرۀ آن خودداری کرد (رجوع کنید به ابن‌خلکان، ج3، ص476؛
نیز رجوع کنید به مسعودی، مروج، ج4، ص299). از او در بغداد، بناهایی به یادگار ماند که از آن جمله دو عمارت بود که تا سالها پس از مرگش همچنان به نام عمارات عمروبن مسعده معروف بود (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج14، ص112؛
نیز رجوع کنید به طبری، ج9، ص358).


منابع:
(1) ابن‌ابار (محمدبن عبدالله قضاعی)، اعتاب الکتاب، چاپ صالح اشتر، دمشق 1380 / 1961؛
(2) ابن‌ابی‌طاهر طیفور، بغداد فی تاریخ خلافة العباسیه، بغداد/ بیروت 1388 / 1968؛
(3) ابن‌خلکان، وفیات‌الاعیان؛
(4) ابن‌عبدربه، العقد الفرید، چاپ علی شیری، بیروت 1409 / 1989؛
(5) ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علی شیری، بیروت 1421 / 2000؛
(6) ابن‌قتیبه دینوری، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، بی‌جا 1379/ 1960؛
(7) ابراهیم‌بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، بی‌تا.؛
(8) محسن‌بن علی تنوخی،‌ الفرج بعد الشده، چاپ عبّود شالجی، بیروت 1398 / 1978؛
(9) عبدالملک‌بن محمد ثعالبی، تحفة‌الوزراء، چاپ حبیب علی راوی، ابتسام مرهون صفار، بغداد 1977؛
(10) همو، خاص‌الخاص، چاپ صادق نقوی، حیدرآباد، 1405 / 1984؛
(11) محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، چاپ مصطفی سقّا، ابراهیم ابیاری، عبدالحفیظ شلبی، قاهره 1357 / 1938؛
(12) خطیب بغدادی؛
(13) ذهبی، طبری، تاریخ (بیروت)؛
(14) العیون و الحدائق فی اخبار الحقائق، بغداد، بی‌تا؛
(15) مسعودی؛
(16) همو، مروج (بیروت)؛
(17) نصوص ضائعه من کتاب الوزراء‌و الکتاب؛
(18) چاپ میخائیل عواد، بیروت 1364/ 1984؛
(19) یاقوت حموی، معجم‌الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت‌1993؛
(20) یعقوبی، تاریخ.

/ فاطمه جعفرنیا /





تاریخ انتشار اینترنتی: 07/07/1390

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6851
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست