غفارخان/ عبدالغفارخان صدیقالملک ، از رجال وزارت امور خارجه در دورۀ ناصری. تاریخ تولد او دانسته نیست. وی در دهخوارگان آذربایجان زاده شد (ممتحنالدوله، 1365ش، ص 73). در تبریز للهباشی¬ ناصرالدین میرزا (بعداً شاه) بود (همانجا؛ مهدوی، ص 201).از تاریخ ملقب شدن وی به صدیقالملک نیز اطلاعی نیست. غفارخان صدیقالملک پس از ورود به وزارت امور خارجه، از منشیان این وزارتخانه شد.سپس میرزاسعیدخان مؤتمنالملک، وزیر خارجۀ وقت، اورا رئیس ادارۀ محاکمات وزارت خارجه کرد(رجوع کنید به ممتحنالدوله، همانجا؛ همو، 1362ش، ص 128).
غفارخان صدیقالملک در 1268 نایب دوم وزارت خارجه شد (مهدوی، همانجا؛ بامداد، ج 6، ص 171ـ 172). در 1269 مأمور استقبال از کیت ادوارد ابت ، نایب سفارت انگلیس،گردید(سپهر، ج 3، ص 1218). در 1276 نایب اول وزارت خارجه شد (مهدوی؛ بامداد، همانجاها). در این سال همچنین به عضویت مصلحتخانه درآمد که برای رسیدگی به امور کشوری و لشکری و انتظام امور تأسیس شده بود (اعتمادالسلطنه، 1367ـ 1368ش، ج 3، ص 1341). وی در 1277،به جای قاسمخان والی دامغانی، وزیر مختار و ایلچی مخصوص روسیه شد و به سنپطرزبورگ رفت (خورموجی، ص 264؛ اعتمادالسلطنه، 1363ـ 1367ش، ج 3، ص 1833؛ ممتحنالدوله، 1365ش، همانجا). سپس مسئولیت رسیدگی به امور تجاری دولتهای خارجی به پسراو، میرزاجوادخان، واگذار گردید (اعتمادالسلطنه، 1363ـ 1367ش، همانجا). غفارخان پس از دو سال، در 1279 ، از روسیه به ایران بازگشت (اعتمادالسلطنه، 1367ـ 1368ش، ج 3، ص 1429؛ قس ممتحنالدوله، 1365ش، همانجا ،که مدت اقامت او را چهار سال ذکر کرده است). پس از بازگشت ، کارگزار آذربایجان ،و للـهباشی مظفرالدین میرزا (بعداً شاه) گردید (ممتحنالدوله، 1365ش؛ مهدوی، همانجاها).
غفارخان صدیقالملک در 1281 برای عرض تبریک از سوی شاه به ژنرال منکویس – که به جانشینی ممالک قفقاز رسیده بود – به تفلیس رفت (اعتمادالسلطنه، 1367ـ 1368ش، ج 3، ص 1466). وی در 1284 به ریش سفیدی درب¬خانۀ شاه منصوب گردید (همان، ج 3، ص 1569).
غفارخان صدیقالملک در 1295 در تبریز درگذشت و در مزار سید حمزه ،واقع در محلۀ سرخاب، به خاک سپرده شد. با مرگ او، لقب صدیقالملک به میرزا محمدخان رئیس- که از کارمندان عالی¬رتبۀ وزارت خارجه بود- اعطا شد (رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، 1363ـ 1367ش، ج 3، ص 1985؛ نیزرجوع کنید به بامداد، ص 172).
او مردی هنرمند و خوشنویس ودرسطح استادان نستعلیق نویس سدۀ سیزدهم بود (اعتمادالسلطنه، 1363ـ 1368ش، ج 1، ص 285؛ بیانی،ج 2، ص 557). به گفتۀ ممتحنالدوله (1365ش، همانجا)، اوراق مشق او را به جای خطوط میرعماد قزوینی ،خوشنویس شهیر، خریداری میکردند.غفارخان صدیقالملک با علوم قدیمه نیز آشنایی داشت.وی شخصی مذهبی و درستکار بود و به قولی، پس از بازگشت از پطرزبورگ، ایمان و عقاید مذهبی او محکمتر شد و حتی به نوشتن شرحی بر نهجالبلاغه اقدام کرد (ممتحنالدوله، 1365ش، همانجا؛ بامداد، ج 6، ص 171ـ 172).
از فرزندان او، به جز میرزا جوادخان ،که به او اشاره شد، میرزا عبدالرحیمخان بودکه شاگرد مدرسۀ توپخانه بود و به منصب مهندس¬باشیگری خطوط تلگراف رسید و سپس در وزارت خارجه مشغول کار شد (اعتمادالسلطنه، 1367ـ 1368ش، ج 2، ص 1093).
منابع: (1) محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، المآثر والآثار، تهران 1363ـ 1368ش؛ (2) همو، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمداسماعیل رضوانی، تهران 1363ـ 1367ش؛ (3) همو، مرآتالبلدان، چاپ عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، تهران 1367ـ 1368؛ (4) مهدی بامداد، شرح رجال ایران در قرون 12، 13 و 14 هجری، تهران 1371؛ (5) مهدی بیانی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران 1346ش؛ (6) محمدجعفر خورموجی، حقایقالاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران 1344ش؛ (7) محمدتقی سپهر، ناسخ التواریخ، چاپ جمشید کیانفر، تهران 1377ش؛ (8) میرزا مهدیخان ممتحنالدوله شقاقی، رجال وزارت خارجه در عهد ناصری و مظفری، چاپ ایرج افشار، تهران 1365؛ (9) همو، خاطرات ممتحنالدوله (زندگینامۀ میرزا مهدیخان ممتحنالدوله شقاقی)، چاپ حسینقلی خانشقاقی، تهران 1362ش؛ (10) اصغر مهدوی، القاب و مناصب قاجاری و اسناد امینالضرب، تدوین مهدی قمینژاد، تهران 1388ش.